کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
هزینه بدهی Cost of Debt | هزینه بدهی (Cost of Debt) به نرخ بهره مؤثری اشاره دارد که یک شرکت برای بدهیهای خود مانند وامها و اوراق قرضه پرداخت میکند. این هزینه نشاندهنده میزان هزینهای است که شرکت برای تأمین مالی از طریق بدهی متحمل میشود. هزینه بدهی معمولاً پس از کسر مالیات محاسبه میشود، زیرا بهره بدهی معمولاً از مالیات کسر میشود
کلیک ها - 71 Synonyms -
هزینه بدهی,Cost of Debt |
هزینه بدهی بد Bad Debt Expense | هزینه بدهی بد زمانی شناسایی می شود که یک مطالبه دیگر قابل وصول نباشد زیرا مشتری به دلیل ورشکستگی یا سایر مشکلات مالی قادر به انجام تعهد خود برای پرداخت بدهی معوق نیست.
کلیک ها - 52 Synonyms -
هزینه بدهی بد,Bad Debt Expense |
هزینه به ازای هر کلیک Cost Per Click | هزینه به ازای کلیک (CPC) یک مدل درآمد تبلیغات آنلاین است که وب سایت ها از آن برای صورتحساب آگهی دهندگان بر اساس تعداد دفعاتی که بازدیدکنندگان روی یک آگهی نمایشی پیوست شده به سایت هایشان کلیک می کنند، استفاده می کنند.
کلیک ها - 43 Synonyms -
هزینه به ازای هر کلیک,Cost Per Click,CPC |
هزینه جذب Absorption Costing | هزینه یابی جذبی که گاهی اوقات "هزینه یابی کامل" نامیده می شود، یک روش حسابداری مدیریتی برای جمع آوری تمام هزینه های مرتبط با ساخت یک محصول خاص است. کلیه هزینه های مستقیم و غیرمستقیم مانند هزینه مستقیم مواد، نیروی کار مستقیم، اجاره و بیمه هنگام استفاده از این روش محاسبه می شود.
کلیک ها - 88 Synonyms -
هزینه جذب,Absorption Costing |
هزینه حقوق صاحبان سهام Cost of Equity | هزینه حقوق صاحبان سهام، بازدهی است که یک شرکت برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا سرمایه گذاری الزامات بازگشت سرمایه را برآورده می کند، به آن نیاز دارد. شرکت ها اغلب از آن به عنوان آستانه بودجه بندی سرمایه برای نرخ بازده مورد نیاز استفاده می کنند.
کلیک ها - 23 Synonyms -
هزینه حقوق صاحبان سهام,Cost of Equity |
هزینه در هزار Cost Per Thousand | هزینه در هزار (CPM) به میانگین هزینه ای که یک شرکت برای 1000 نمایش تبلیغات پرداخت می کند، اشاره دارد. این یک معیار (و یک مدل قیمت گذاری) است که در بازاریابی دیجیتال استفاده می شود. نسخه کوتاه شده این اصطلاح "CPM" است (حتی اگر مخفف هزینه در هزار "CPT" است) زیرا کلمه mille - مانند "هزینه در هر میلی" - کلمه لاتین برای هزار است.
کلیک ها - 67 Synonyms -
هزینه در هزار,Cost Per Thousand,CPM |
هزینه درآمد Cost of Revenue | اصطلاح هزینه درآمد به کل هزینه تولید و ارائه یک محصول یا خدمات به مصرف کنندگان اشاره دارد. اطلاعات هزینه درآمد در صورت سود و زیان شرکت یافت می شود. برای نشان دادن هزینه های مستقیم مرتبط با کالاها و خدماتی که شرکت ارائه می دهد طراحی شده است. صنعت خدمات اغلب استفاده از معیارهای هزینه درآمد را ترجیح می دهد زیرا این یک حساب جامع تر از هزینه های مختلف مرتبط با فروش یک کالا یا خدمات است.
کلیک ها - 21 Synonyms -
هزینه درآمد,Cost of Revenue |