Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
تئوری بیز Bayes' Theorem

قضیه یا تئوری بیز که به نام ریاضیدان بریتانیایی قرن هجدهم توماس بیز نامگذاری شده است، یک فرمول ریاضی برای تعیین احتمال شرطی است. احتمال مشروط احتمال وقوع یک نتیجه بر اساس یک نتیجه قبلی در شرایط مشابه است. قضیه بیز راهی برای تجدید نظر در پیش بینی ها یا نظریه های موجود (احتمالات به روز رسانی) با ارائه شواهد جدید یا اضافی ارائه می دهد.

کلیک ها - 36
Synonyms - تئوری بیز,Bayes' Theorem
تئوری تصمیم Decision Theory

تئوری تصمیم (Decision Theory) شاخه‌ای از احتمال، اقتصاد و فلسفه تحلیلی است که از ابزارهای ریاضی و آماری برای مدل‌سازی تصمیم‌گیری‌های منطقی تحت شرایط عدم قطعیت استفاده می‌کند. این تئوری به دو شاخه اصلی تقسیم می‌شود:

کلیک ها - 25
Synonyms - تئوری تصمیم,Decision Theory
تئوری تضاد یا تعارض Conflict Theory

تئوری تضاد، همانطور که با کارل مارکس مرتبط است، یک نظریه اجتماعی است که بر این باور است که جامعه به دلیل رقابت برای منابع محدود، در وضعیت تضاد همیشگی قرار دارد.

کلیک ها - 35
Synonyms - تئوری تضاد یا تعارض,Conflict Theory
تئوری حسابداری Accounting Theory

تئوری حسابداری مجموعه ای از مفروضات، چارچوب ها و روش های مورد استفاده در مطالعه و کاربرد اصول گزارشگری مالی است.

کلیک ها - 67
Synonyms - تئوری حسابداری,Accounting Theory
تئوری یا قضیه حد مرکزی Central Limit Theorem

در تئوری احتمال، قضیه حد مرکزی (CLT) بیان می‌کند که با بزرگ‌ تر شدن اندازه نمونه، بدون توجه به شکل توزیع واقعی جامعه، توزیع یک نمونه به یک توزیع نرمال (یعنی یک منحنی زنگی) تقریبی می‌کند.

کلیک ها - 51
Synonyms - تئوری یا قضیه حد مرکزی,Central Limit Theorem,CLT
تابع (کوئری مایکروسافت) Function (Microsoft Query)

تابع (کوئری مایکروسافت) : عبارتی که مقداری را بر اساس نتایج یک محاسبه برمی گرداند. Query فرض می کند که منابع داده از توابع Avg، Count، Max، Min و Sum پشتیبانی می کنند. برخی از منابع داده ممکن است از همه اینها پشتیبانی نکنند یا از عملکردهای اضافی پشتیبانی کنند.

کلیک ها - 114
Synonyms - تابع (کوئری مایکروسافت),Function (Microsoft Query)
تابع تقاطع ضمنی Implicit intersection

تابع تقاطع ضمنی: ارجاع به محدوده ای از سلول ها، به جای یک سلول واحد، که مانند یک سلول واحد محاسبه می شود. اگر سلول C10 حاوی فرمول =B5:B15*5 باشد، اکسل مقدار سلول B10 را در 5 ضرب می کند زیرا سلول های B10 و C10 در یک ردیف هستند.

کلیک ها - 223
Synonyms - تابع تقاطع ضمنی,Implicit intersection