Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
هدایت Lead

هدایت Lead: به مشتری بالقوه ای که به خدمات سئوی شما ابراز علاقه کرده است. آنها یا ابتدا شما را پیدا می کنند و با شما تماس می گیرند، یا شما فعالانه از (طریق ردیابی جستجوی آن ها)  با آنها تماس می گیرید و خدمات خود را ارائه می دهید.

کلیک ها - 330
Synonyms - هدایت,Lead
هدف - شی Object

هدف - شی: یک آیتم داده است که می تواند توسط یک برنامه یا سیستم کامپیوتری دستکاری شود

کلیک ها - 168
Synonyms - هدف - شی,Object
هدف گیری - هدف گذاری Targeting

هدف گیری - هدف گذاری یک اصطلاح بازاریابی رسانه های اجتماعی است که به نحوه هدف قرار دادن مخاطب خاص برای نمایش تبلیغات و پست ها اشاره دارد. اکثر پلتفرم‌های تبلیغات اجتماعی به تبلیغ‌کنندگان اجازه می‌دهند تا مخاطبان را بر اساس سن، مکان، جنسیت و سایر ویژگی‌های جمعیتی تعریف و شناسایی کنند. مخاطبان هدف رسانه های اجتماعی شما افرادی هستند که می خواهید به آنها علاقه مند شوید، که به توسعه دستورالعمل های برند شما کمک می کند.

کلیک ها - 191
Synonyms - هدف گیری - هدف گذاری,Targeting
هرزنامه سئو SEO Spam

هرزنامه سئو SEO spam: سئو اسپم یک تکنیک سئو کلاه سیاه است که اغلب به عنوان نوعی حمله سایبری خودکار انجام می شود. با دسترسی به وب سایت خود از طریق آسیب پذیری های مختلف، می توان از حمله هرزنامه سئو برای پر کردن سایت شما با محتوای عجیب و غریب، لینک های مخرب و حتی بدافزار هرزنامه استفاده کرد.

کلیک ها - 267
Synonyms - هرزنامه سئو,SEO spam
هزینه آژانس یا نمایندگی Agency Costs

هزینه نمایندگی نوعی هزینه داخلی شرکت است که از اقدامات نماینده ای که به نمایندگی از طرف اصلی عمل می کند ناشی می شود. هزینه های نمایندگی معمولاً در پی ناکارآمدی های اصلی، نارضایتی ها و اختلالات، مانند تضاد منافع بین سهامداران و مدیریت ایجاد می شود. پرداخت هزینه نمایندگی به عهده عامل می باشد.

کلیک ها - 66
Synonyms - هزینه آژانس یا نمایندگی,Agency Costs?
هزینه اختیاری Discretionary Expense

هزینه اختیاری یک هزینه غیر ضروری است. هزینه های اختیاری هزینه هایی هستند که بدون آن مشاغل یا خانوارها می توانند زنده بمانند. به این ترتیب، آنها به عنوان خواسته ها و نه هزینه های مورد نیاز تعریف می شوند. این بدان معناست که یک کسب‌وکار یا خانوار هنوز می‌تواند خود را حفظ کند، حتی اگر تمام هزینه‌های مصرف‌کننده اختیاری متوقف شود. وعده های غذایی در رستوران ها و هزینه های سرگرمی نمونه هایی از هزینه های اختیاری هستند.

کلیک ها - 26
Synonyms - هزینه اختیاری,Discretionary Expense
هزینه استهلاک Depreciated Cost

هزینه استهلاک، ارزش یک دارایی ثابت منهای تمام استهلاک انباشته‌ای است که در مقابل آن ثبت شده است. در مفهوم اقتصادی وسیع‌تر، هزینه استهلاک، مجموع مبلغ سرمایه‌ای است که در یک دوره معین، مانند یک سال مالی، "مصرف" می‌شود. هزینه استهلاک را می‌توان برای بررسی روند هزینه‌های سرمایه‌ای یک شرکت و میزان تهاجمی بودن روش‌های حسابداری آنها، از طریق میزان دقت محاسبه استهلاک، بررسی کرد.

کلیک ها - 8
Synonyms - هزینه استهلاک,Depreciated Cost