کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
فرمت یا قالب مشروط / کاندیشنال فرمت Conditional format | فرمت یا قالب مشروط / کاندیشنال فرمت: فرمتی مانند سایه سلولی یا رنگ فونت که اکسل به طور خودکار روی سلول ها اعمال می کند اگر یا هنگامی که یک شرط مشخص درست درج شده باشد.
کلیک ها - 84 Synonyms -
فرمت یا قالب مشروط ,کاندیشنال فرمت,Conditional format |
فرمول Altman Z-Score | فرمول Z آلتمن خروجی یک آزمون قدرت اعتباری است که احتمال ورشکستگی یک شرکت تولیدی را که به صورت عمومی معامله می شود، اندازه گیری می کند.
کلیک ها - 121 Synonyms -
فرمول Altman Z-Score |
فرمول Formula | فرمول: دنباله ای از مقادیر، ارجاعات سلولی، نام ها، توابع یا عملگرها در یک سلول که با هم یک مقدار جدید تولید می کنند. یک فرمول همیشه با علامت مساوی (=) شروع می شود.
کلیک ها - 108 Synonyms -
فرمول,Formula |
فرمول آرایه Array formula | فرمول آرایه: فرمولی که چندین محاسبات را بر روی یک یا چند مجموعه از مقادیر انجام می دهد و سپس یک نتیجه واحد یا چند نتیجه را بر می گرداند. فرمول های آرایه بین پرانتزهای {} محصور شده و با فشار دادن CTRL+SHIFT+ENTER می توان وارد آن ها شد.
کلیک ها - 213 Synonyms -
فرمول آرایه,Array formula |
فرهنگ شرکتی Corporate Culture | فرهنگ شرکتی به ارزش ها، باورها و رفتارهایی اشاره دارد که در یک شرکت مشترک یا درک شده است. اینها تعیین می کنند که چگونه کارمندان و مدیریت یک شرکت با هم تعامل دارند، انجام می دهند و معاملات تجاری را مدیریت می کنند. اغلب، فرهنگ شرکتی به طور ضمنی، تعریف نشده است، و به طور ارگانیک در طول زمان از صفات تجمعی افرادی که شرکت استخدام می کند، توسعه می یابد.
کلیک ها - 43 Synonyms -
فرهنگ شرکتی,Corporate Culture |
فرهنگ متقابل Cross Culture | فرهنگ متقابل در دنیای تجارت به تلاش های یک شرکت برای اطمینان از اینکه کارمندانش به طور موثر با متخصصان سایر زمینه ها تعامل دارند، اشاره دارد. این صفت مانند صفت میان فرهنگی، بر شناخت تفاوتهای ملی، منطقهای و قومی در آداب و روشها و تمایل به پل زدن آنها دلالت دارد.
کلیک ها - 24 Synonyms -
فرهنگ متقابل,Cross Culture |
فروش اضطراری Distress Sale | فروش اضطراری : زمانی اتفاق میافتد که یک ملک، سهام یا دارایی دیگر باید به سرعت فروخته شود. فروش اضطراری اغلب منجر به ضرر مالی برای فروشنده میشود که به دلایل فشار اقتصادی، باید قیمت پایینتری را بپذیرد. درآمد حاصل از این داراییها اغلب برای پرداخت بدهیها یا هزینههای پزشکی یا سایر موارد اضطراری استفاده میشود.
کلیک ها - 15 Synonyms -
فروش اضطراری,Distress Sale |