Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
چک Check

چک پیش نویسی کتبی، تاریخ دار و امضا شده است که به بانک دستور می دهد مبلغ مشخصی را به دارنده آن بپردازد. شخص یا نهادی که چک را می نویسد به عنوان پرداخت کننده یا صادر کننده شناخته می شود، در حالی که شخصی که چک به او نوشته می شود گیرنده وجه است. برات گیرنده، بانکی است که چک بر روی آن تنظیم می شود.

کلیک ها - 43
Synonyms - چک,Check
چک انتقال سپرده Depository Transfer Check

چک انتقال سپرده (DTC) توسط یک بانک وصول تعیین‌شده برای واریز رسیدهای روزانه یک شرکت از چندین مکان استفاده می‌شود. چک‌های انتقال سپرده راهی برای تضمین مدیریت بهتر وجه نقد برای شرکت‌هایی است که وجه نقد را در چندین مکان جمع‌آوری می‌کنند.

کلیک ها - 18
Synonyms - چک انتقال سپرده,Depository Transfer Check,DTC
چک باطل Canceled Check

چک باطل چکی است که پس از واریز یا وصول آن توسط بانکی که بر روی آن صادر شده پرداخت یا تسویه شده باشد. چک پس از استفاده یا پرداخت آن "لغو" می شود تا امکان استفاده مجدد از چک وجود نداشته باشد.

کلیک ها - 44
Synonyms - چک باطل,Canceled Check
چک برگشتی Bounced Check

چک برگشتی بصورت عامیانه در مورد چکی است که قابل پردازش نیست زیرا دارنده حساب دارای وجوه ناکافی (NSF) برای پرداخت است. بانک‌ها این چک‌ها را که به آن چک‌های لاستیکی نیز می‌گویند، برمی‌گردانند، و بانک‌ها کارمزد NSF را از چک‌نویس‌ها دریافت می‌کنند.

کلیک ها - 36
Synonyms - چک برگشتی,Bounced Check
چک و تعادل Checks and Balances

چک یا کنترل و تعادل یا موازنه: قوانین و رویه هایی برای کاهش اشتباهات، جلوگیری از رفتار نامناسب یا کاهش خطر تمرکز در یک سازمان هستند. کنترل ها و تعادل ها مانع از کنترل مطلق یک فرد یا بخش بر تصمیمات و مجبور به همکاری در تکمیل وظایف می شود.

کلیک ها - 83
Synonyms - چک و تعادل,Checks and Balances
چگالی کلمه کلیدی Keyword Density

چگالی کلمه کلیدی Keyword Density: به شما می گوید که یک عبارت یا کلمه جستجو چند بار در متن نسبت به تعداد کل کلمات آن ظاهر می شود. به عنوان مثال: اگر یک کلمه کلیدی سه بار در یک متن 100 کلمه ای ظاهر شود، تراکم کلمه کلیدی 3٪ خواهد بود.

کلیک ها - 174
Synonyms - Keyword Density,چگالی کلمه کلیدی
چیپ آبی یا بلوچیپ Blue Chip

بلو چیپ یک شرکت ملی یا بین المللی شناخته شده، با سابقه و از نظر مالی سالم است که به صورت عمومی معامله می شود. بلو چیپ ها عموما محصولات و خدمات با کیفیت بالا و پذیرفته شده را به فروش می رسانند.

کلیک ها - 34
Synonyms - چیپ آبی یا بلوچیپ,Blue Chip