کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
اقتصاد کاربردی Applied Economics | هدف اقتصاد کاربردی اطلاع رسانی تصمیمات اقتصادی و پیش بینی نتایج احتمالی است. اقتصاد کاربردی نتایج حاصل از تئوری های اقتصادی و مطالعات تجربی را به موقعیت های دنیای واقعی مرتبط می کند.
کلیک ها - 96 Synonyms -
اقتصاد کاربردی,Applied Economics |
اقتصاد کلاسیک Classical Economics | اقتصاد کلاسیک اصطلاح گسترده ای است که به مکتب فکری غالب برای اقتصاد در قرن 18 و 19 اشاره دارد. نظریه اقتصادی کلاسیک یک مکتب فکری برای اقتصاد است که اندکی پس از تولد سرمایه داری غربی توسعه یافت.
کلیک ها - 40 Synonyms -
اقتصاد کلاسیک,Classical Economics |
اقدام دستی Manual Action | اقدام دستی Manual Action: اصطلاح گوگل برای جریمه سایت پس از اینکه یک بازبین انسانی (به عنوان مثال، یک کارمند گوگل) به صورت دستی یک وب سایت را بررسی کرد تا تأیید کند که آیا این وب سایت با دستورالعمل های وب مستر Google مطابقت داشته یا خیر. وب سایت های جریمه شده را می توان تنزل رتبه یا به طور کامل از نتایج جستجو حذف کرد. اقدامات دستی را می توان در کل وب سایت یا فقط صفحات وب خاص ارزیابی کرد.
کلیک ها - 182 Synonyms -
Manual Action,اقدام دستی |
اقدام مثبت Affirmative Action | اقدام مثبت به سیاستی اطلاق می شود که هدف آن افزایش محل کار و فرصت های آموزشی برای افرادی است که در حوزه های مختلف جامعه نمایندگی کمتری دارند. این امر بر جمعیت شناسی با نمایندگی کم سابقه در نقش های رهبری و حرفه ای تمرکز دارد. اغلب به عنوان وسیله ای برای مقابله با تبعیض علیه گروه های خاص در نظر گرفته می شود.
کلیک ها - 48 Synonyms -
اقدام مثبت,Affirmative Action |
اقلام تعهدی Accruals | اقلام تعهدی درآمدهای به دست آمده یا هزینه های انجام شده است که سود خالص شرکت را بر صورت سود و زیان تأثیر می گذارد، اما وجه نقد مربوط به معامله هنوز تغییر نکرده است. اقلام تعهدی همچنین بر ترازنامه تأثیر می گذارد زیرا دارایی ها و بدهی های غیر نقدی را شامل می شود.
کلیک ها - 50 Synonyms -
اقلام تعهدی,Accruals |
اقیانوس آبی Blue Ocean | اقیانوس آبی یک اصطلاح صنعت کارآفرینی است که در سال 2005 برای توصیف بازاری جدید با رقابت کم یا موانع موجود بر سر راه نوآوران ایجاد شد. این اصطلاح به «اقیانوس خالی» وسیعی از گزینهها و فرصتهای بازار اشاره دارد که با ظهور یک صنعت یا نوآوری جدید یا ناشناخته رخ میدهد.
کلیک ها - 52 Synonyms -
اقیانوس آبی,Blue Ocean |
اقیانوس را بجوشانید Boil the Ocean | «اقیانوس بجوشد» اصطلاحی است که به معنای انجام یک کار یا پروژه غیرممکن یا دشوار کردن غیر ضروری یک کار یا پروژه است. این عبارت در کسب و کار و در بین شرکت های نوپا و همچنین در سایر تنظیمات گروه ظاهر می شود و در رابطه با نحوه برخورد فرد با یک کار یک عبارت منفی در نظر گرفته می شود.
کلیک ها - 42 Synonyms -
اقیانوس را بجوشانید,Boil the Ocean |