Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
افزایش سرمایه سود سهام Dividend Recapitalization

افزایش سرمایه سود سهام زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت بدهی جدیدی را به منظور پرداخت سود سهام ویژه به سرمایه‌گذاران یا سهامداران خصوصی تقبل می‌کند. این معمولاً شامل شرکتی می‌شود که متعلق به یک شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی است که می‌تواند افزایش سرمایه سود سهام را به عنوان جایگزینی برای اعلام سود سهام عادی شرکت بر اساس درآمد، مجاز کند.

کلیک ها - 13
Synonyms - افزایش سرمایه سود سهام,Dividend Recapitalization
افزاینده Accretive

هم در امور مالی و هم در فرهنگ لغت عمومی، اصطلاح «افزاینده» صفت واژه «افزایش» است که به رشد تدریجی یا آرام اشاره دارد. برای مثال، در صورتی که یک معامله به افزایش سود هر سهم کمک کند، ممکن است این معامله اکتسابی برای شرکت جذب کننده افزایشی تلقی شود.

کلیک ها - 46
Synonyms - افزاینده,Accretive
افزونه اکسل Excel add-in

افزونه اکسل: کامپوننت هایی که می توانند بر روی کامپیوتر شما نصب شوند تا دستورات و توابع را به اکسل اضافه کنند. این برنامه های افزودنی مخصوص اکسل هستند. سایر برنامه های افزودنی که برای Excel یا Office در دسترس هستند، افزونه های Component Object Model (COM) هستند.

کلیک ها - 149
Synonyms - افزونه اکسل,Excel add-in
افسر انطباق Compliance Officer

افسر انطباق کارمند یک شرکت است که اطمینان حاصل می کند که شرکت با الزامات قانونی و مقررات بیرونی و همچنین سیاست ها و آیین نامه های داخلی مطابقت دارد. افسر ارشد انطباق معمولاً رئیس بخش انطباق یک شرکت است.

کلیک ها - 30
Synonyms - افسر انطباق,Compliance Officer
افشاگری Disclosure

افشاگری به انتشار به موقع اطلاعات مفید برای مخاطب اشاره دارد. در سرمایه گذاری، افشا اغلب مربوط به یک شرکت است و اطلاعات افشا شده ممکن است بر تصمیم سرمایه گذار تأثیر بگذارد. برای مثال، یک افشا ممکن است اخبار، داده‌ها و جزئیات عملیاتی مثبت و منفی را که بر تجارت آن تأثیر می‌گذارد، آشکار کند.

کلیک ها - 10
Synonyms - افشاگری,Disclosure
افیلیت Affiliate

افیلیت اساساً برای توصیف یک رابطه تجاری استفاده می شود که در آن مقدار سهام  یک شرکت کمتر از اکثریت سهام در شرکت دیگر است. وابستگی ها همچنین می توانند نوعی رابطه را توصیف کنند که در آن حداقل دو شرکت مختلف زیرمجموعه های یک شرکت مادر بزرگتر هستند.

کلیک ها - 65
Synonyms - افیلیت,Affiliate
اقتدار نویسنده Author Authority

اقتدار نویسنده Author Authority: اتوریتی یا اقتدار مفهومی برای استفاده از شهرت و اعتبار شخصی است، که محتوا را بصورت آنلاین می نویسد از طرف گوگل به عنوان فاکتور رتبه بندی محاسبه میشود. در ابتدا، گوگل اتوریتی را در ترکیب با +Google آزمایش کرد.

کلیک ها - 182
Synonyms - Author Authority,اقتدار نویسنده