Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
اصطلاح قابل مقایسه Comps

اصطلاح قابل مقایسه comps که مخفف Comparables است، بسته به صنعت و زمینه معانی متفاوتی دارد، اما عموماً مستلزم مقایسه معیارهای مالی و سایر عوامل برای تعیین کمیت عملکرد یا تعیین ارزش است.

کلیک ها - 48
Synonyms - اصطلاح قابل مقایسه,Comps
اصطلاح معوق Delinquent

اصطلاح معوق به وضعیت تعلیق اطلاق می شود. هنگامی که شخصی معوق است، سررسید تعهدات مالی خود مانند وام، کارت اعتباری یا پرداخت اوراق قرضه است. این بدان معناست که پرداخت های وام گیرنده برای پرداخت بدهی (های) خود به موقع انجام نمی شود. نهادهای متخلف می توانند اشخاص حقیقی یا حقوقی باشند. اگر معوقات به روز نشده باشند، معوقات مالی اغلب منجر به نکول می شود.

کلیک ها - 49
Synonyms - اصطلاح معوق,Delinquent
اصطلاح یورو دلار Eurodollar

اصطلاح «یورو دلار» به سپرده‌های بدون وثیقه دلار آمریکا در بانک‌های خارجی یا شعبه‌های خارج از کشور بانک‌های آمریکایی اشاره دارد. از آنجایی که دلارهای یورو در خارج از ایالات متحده نگهداری می شوند، توسط هیئت مدیره فدرال رزرو، از جمله مقررات مربوط به الزامات ذخیره، مشمول مقررات نمی شوند.

کلیک ها - 6
Synonyms - اصطلاح یورو دلار,Eurodollar
اصول حسابداری Accounting Principles

اصول حسابداری قوانین و رهنمودهایی هستند که شرکت ها و سایر ارگان ها باید هنگام گزارش داده های مالی از آنها پیروی کنند. این قوانین با استانداردسازی شرایط و روش هایی که حسابداران باید از آنها استفاده کنند، بررسی داده های مالی را آسان تر می کند.

کلیک ها - 164
Synonyms - اصول حسابداری,Accounting Principles
اطلاعات نامتقارن Asymmetric Information

اطلاعات نامتقارن زمانی رخ می دهد که یک طرف معامله اقتصادی دانش مادی بیشتری نسبت به طرف دیگر داشته باشد.

کلیک ها - 79
Synonyms - اطلاعات نامتقارن,Asymmetric Information
اظهارنامه اصلاح شده Amended Return

اظهارنامه اصلاح شده یا بازده اصلاح شده فرمی است که به منظور انجام اصلاحات در اظهارنامه مالیاتی سال قبل ثبت می شود. اظهارنامه اصلاح شده می تواند اشتباهات را اصلاح کند و وضعیت مالیاتی سودمندتری مانند بازپرداخت را مدعی شود. 

کلیک ها - 83
Synonyms - اظهارنامه اصلاح شده,Amended Return
اعتبار Credit

اعتبار قراردادی است که در آن وام گیرنده مبلغی پول یا چیز ارزشمند دیگری را دریافت می کند و متعهد می شود که بعداً و معمولاً با بهره، وام دهنده را بازپرداخت کند.

کلیک ها - 39
Synonyms - اعتبار,Credit