آموزش حسابداری بهای تمام شده | آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده قنبری1, آگوست 07, 2012, 07:15:57 بعد از ظهر

« هزینه های سربار | نحوه سرشکن کردن سربار و به دست آوردن بهای تمام شده واقعی »

0 اعضا و 4 کاربران مهمان درحال دیدن موضوع.

دایی رضا!

مصرف واقعی (نرخ واقعی – نرخ استاندارد) = انحراف نرخ مواد

چرا برای محاسبه نرخ مواد تفاوت نرخ در مقدار مصرف واقعی ضرب میشود نه در مصرف استاندارد ؟

دلیلش اینست که ما در محاسبه این انحراف میخواهیم ببینیم که از بابت اونچه که واقعا مصرف کردیم چقدر تفاوت نرخ داشته ایم



نرخ استاندارد ( مصرف استانداردبرای تولید واقعی  – مصرف واقعی )= انحراف مصرف مواد


چرا برای محاسبه انحراف نرخ تفاوت مصرفها را در نرخ استاندارد ضرب میکنیم نه در نرخ واقعی ؟
لطف کنید خودتون جواب این سوال رو بدین !!!



مصرف استاندارد برای تولید واقعی که در فرمول بالا استفاده میشود چیست؟

این مصرف شامل معادل آحاد تولید از حیث مواد ضربدر مصرف استاندارد یک واحد است  حالا در این معادل آحاد اگه نیمه ساخته نداشته
باشیم میشود تعداد کالای تکمیل شده .
بدون امضاء!

دایی رضا!

انحراف نرخ دستمزد :
مساعد-
1-نرخ استاندارد بالا
2-کارگران رده پایین
نامساعد:
1-نرخ استاندارد پایین
2-کارگران رده بالا که کار پایین تری انجام بدهند
انحراف کارایی دستمزد
مساعد
1-ساعات استاندارد بالا
2-کارگران رده بالا
3-مواد اولیه با کیفیت
4-انگیزه های تشویقی زیاد
-برعکس موارد فوق نامساعد
مبلغ سربار متغیر :
1-نرخ استاندارد ساعتی بالا
2-سربار همیشه شامل اقلام زیادی است مثل مواد غیر مستقیم – دستمزد غیر مستقیم – تعمیر ونگهداری -  برق و.... که هرکدوم از این عوامل هم به دلیل نرخ و هم به دلیل مصرف تغییر میکنه بنابراین هرکدام باید به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند
کارایی سربار متغیر: رجوع شود به کارایی دستمزد
مبلغ سربار ثابت :
1-صرفه جویی در هزینه ها مثل اجاره و عوارض
2-مبلغ بالا در بودجه
3-افزایش در تولید برای پوشش تقاضای بیشتر
4-سطح فعالیت بودجه ای کم

برعکس موارد فوق انحراف نامساعد میدهد  بعلاوه کاهش تولید بدلیل اعتصابات که ان هم باعث انحراف نامساعد میشود .

دایی رضا!

#86
با سلام

یکی از دوستان در خصوص هزینه یابی بر مبنای فعالیت تاپیکی ایجاد کرده بودن که پاسخشون رو دنباله این تاپیک بدیم بد نیست .

هزینه یابی برمبنای فعالیت

درروش هزینه یابی برمبنای حجم (سنتی) هزینه های سربار بطور غیرمستقیم به محصولات سرشکن میشه . اینطور بگم یعنی هزینه های
سربار را متناسب با میزان محرک هزینه  (مثلا کارکرد ماشین الات) به محصولات تخصیص میدن . . شما در روش سنتی اگه محصولتون دارای
ویژگیها و پیچیدگیهای خاصی در تولید باشه و باید سهم بیشتری را از سربار به خود تخصیص دهد ، اینکار اتفاق نمیفته و کل سربار به یک
نسبت جذب تولید میشه .

فرض کنید مرکز هزینه تولید در شرکتتون سه  تیپ محصول تولید میکنه و در اخر دوره کل هزینه هایی که در این مرکز جمع شده 1000 ریال
شده و شما کارکرد این مرکزتون 100 ساعت بوده پس نرخ جذب سربارتون 10=100/1000 ریال شده که به نسبت مقدار تولید هر سه
محصول در این دایره جذب این محصولات میشه . دیگه کار نداره که محصول الف چقدر پیچیدگی در تولید داره و سهم مثلا استهلاک و برق و
کنترل کیفی که در این محصول مصرف شده چقدره

ولی برای رفع این اشکال اومدن از روش دیگه ای بنام هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده کردن تا بتوان این سهم ری محصولات را دقیقتر
معلوم کرد .


کتابی موضوع بالا میشه :

یعنی شما در هزینه یابی بر  مبنای فعالیت : هزینه فعالیتهای مصرف کننده منابع را مشخص میکند و این هزینه ها را مستقیما به موضوعات
هزینه  نظیر محصول  یا مخازن هزینه انجام شده برای هر موضوع هزینه تخصیص میدهد.


برای فهمیدن هزینه یابی بر مبنای فعالیت چند اصطلاح را باید بدونید


1-فعالیت :
عملی که انجام شده است . یعنی فرایندها و رویه هایی که باعث میشه کار در شرکت شما انجام بشه
این فعالیتها میتونه یک عمل باشه یا مجموعه ای از چند عمل . مثلا جابجایی مواد از انبار تا خط تولید فعالیتی است که یک عمل است ولی
راه اندازی خط تولید فعالیتی که شامل چندین عمل میشه

2-منبع :
عاملی که وجودش برای انجام فعالیت لازمه . مثلا دستمزد یا قطعات مصرفی حتما برای انجام فعالیتهای  شرکت شما لازمه

3-محرک هزینه :

عاملی است که باعث تغیر هزینه یک فعالیت میشه . محرک هزینه مبنای خوبی برای تخصیص هزینه به فعالیتها و تخصیص هزینه فعالیتها به
هزینه است مثلا تعداد اقلام موجود در یک سفارش – تغیر در تولید – ساعت کار ماشین الات – درصد خدمات و.......
اگه مبحث محرک هزینه رو دوباره بخونید به یک نکته میرسید و اون اینه که محرک هزینه به دو نوع تقسیم میشه

الف – محرک هزینه مصرف منبع
ب- محرک هزینه مصرف فعالیت

محرک هزینه مصرف منیع : میزان منبع مصرف شده یا مرتبط با یک فعالیت را اندازه گیری میکنه

-مثلا شما مخزن هزینه ای رو تو شرکتتون تعریف کردین بنام مخزن هزینه مهندسی .

حالا : محرک هزینه مصرف منبع در این مخزن شامل چه چیزهایی است که میشه همون هزینه منبع مصرف شده به فعالیت یا مخزن هزینه
مثلا در مخزن (فعالیت ) مهندسی ما هزینه های زیر حادث شده (محرک هزینه )

- هزینه استهلاک ابزار الات مهندسی
-حقوق مهندسان
-نرم افزارهای مهندسی
-ابزار مهندسی
-و ....

محرک هزینه مصرف فعالیت : مقدار فعایت انجام شده برای یک موضوع هزینه را اندازهگیری  میکنه . از این محرک هزینه برای تخصیص هزینه
های مخزن هزینه به موضوعات هزینه استفاده میشه

-مثلا برای مخزن مهندسی : محرک هزینه میشه درصد خدمات انجام شده  برای هر محصول

بعدا یک مثال براتون میزنم تا کاملا دو ریالیتون بیفته !!!


4-مخزن هزینه :

در هزینه یابی بر مبنای فعالیت همان مرکز فعالیت بحساب میاد . مثلا مخزن هزینه مهندسی – مخزن هزینه ترابری و....

عمده ترین تفاوت هزینه یابی بر مبنای فعالیت با روش سنتی ( مبتنی بر حجم)

1-در فعالیت منظور از مخزن هزینه فعالیتها است ولی در سنتی مخزن همان مرکز هزینه است

2-در فعالیت محرکهای هزینه که برای تخصیص هزینه فعالیتها به موضوعات هزینه هستند ، مبتنی بر فعالیت و یا فعالیتهای انجام شده برای
موضوع هزینه است ولی در روش سنتی تنها یک محرک هزینه که اونهم مبتنی بر حجم است استفاده میشه

شما بطور کلی برای راه اندازی هزینه یابی بر مبنای فعالیت سه گام رو بایدبردارید

گام اول : تعیین هزینه منابع و فعالیتها
گام دیم : تخصیص هزینه منایع به فعالیتها (مخزن هزینه)
گام سیم : تخصیص هزینه فعالیتها به موضوعات هزینه 



عمری باشد ادامه دارد !

دایی رضا!

#87
گام اول: تعیین هزینه منابع و فعالیتها

شما هزینه منابع رو در سیستم مالی در حسابهای مشخص معلوم کرده اید . مثلا هزینه قطعات مصرفی – هزینه حمل ونقل و......
در قدم اول سعی کنید تا هزینه منابع (حسابهای هزینه) بگونه ای مناسب جهت هزینه یابی بر مبنای فعالیت تعریف کنید بعدش بابد اطلاعات مربوط به فعالیتها رو تهیه کنید ( برای هر مخزن)

برای این منظور یک سری سوالات رو طرح کنید و از هر واحد بپرسید مانند
شما چه کارهایی رو انجام میدین
معمولا چه مدت زمان صرف انجام فعالیت انجام شده توسط شما میشه
چه منابع و هزینه هایی رو برای انجام فعالیتها مصرف میکنید
هر فعالیتی رو که قراره انجام بدین چه ارزشی برای محصول – مشتری – یا شرکت دارد

البته  تعیین فعالیتها به ازای هر شرکتی فرق داره . مثلا تو یک شرکت کوچک کنترل کیفی یک فعالیت حساب میشه در حالیکه در یک شرکت دیگه کنترل کیفی میتونه شامل فعالیتهایی مثل بازرسی کالای ورودی – بازرسی فرایند – بازرسی محصول نهایی – باشه
در این خصوص یعنی تعریف فعالیتها شما باید بعنوان یک حسابدار صنعتی اونچه که مربوط به هزینه های غیر مستقیم تولید هست رو بخوبی شناسایی کنید و این فقط با آشنایی شما با شرکتتون و فرایند تولید تون میسره – در این راستا مثلا برید لیست حقوق رو بررسی کنید ببینید ایا تمام کارگرانی که درگیر تولیدن تو لیست هستند یا نه .

هیچ موقع تفکیک فعالیتها رو به ریز بررسی نکنید مثلا پرکردن یک فرم یا کپی گرفتن که قسمتی از کار روتین یک  واحد هست رو نیایید بعنوان یک فعالیت در نظر بگیرید . این موارد را در مراحل بالاتر و سطوح بالاتر لحاظ کنید .

شاید در اول کار تعداد مخازنی رو که تو شرکتتون لحاظ میکنید بیش از 100 نوع باشه ولی پیشنهاد میکنم سعی کنید تعداد اونها بیشتر از 30الی 20 مورد نشه

برای این منظور فعالیتهای همگن رو شناسایی کنید . مثلا دو فعالیت بازرسی و پیشگیری  رو میتونید در فعالیتی بنام کنترل کیفی  لحاظ کنید – البته حتما دید مدیریت شرکت رو در این خصوص در نظر بگیرید . برعکس موضوع بالا هم میتونه باشه .

مثلا تعدادی از بازرسیها در شرکت شما ممکنه با فعالیت پیشگیرانه مرتبط باشه و با اون همخوانی داشته باشه . اما هزینه پیشگیری را بهتربتوان از طریق تعداد کالای مرجوعی مشخص کرد. یعنی بجای اینکه  یک فعالیت  کنترل کیفیت با یک محرک هزینه (تعداد بازرسیها) داشته باشیم با شناسایی دو فعالیت بازرسی و فعالیت پیشگیرانه ، دو محرک هزینه یعنی تعداد بازرسی – و نرخ مرجوعی 9 را خواهیم داشت .
به هر حال این تقسیم بندی در شرکتها متفاوته . گاهی بر اساس اینکه آیا این فعالیت ارزش افزوده ایجاد میکنه یا نه – گاهی برخی شرکتها این تقسیم بندی رو بصورت فعالیتهای اصلی – فعالیتهای پشتیبانی و فعالیتهای انحرافی طبقه بندی میکنند . شما در تعیین فعالیت این سوالات رو در نظر بگیرید

آیا تعریف این فعالیت لازمه
آیا اگه انجام فعالیت الزام اوره میشه کاری کرد تا هزینه های اونو کاهش داد

فعالیت با ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده :

هر موقع بحث ارزش افزوده مطرح شد باید اونو از دید مشتری دید یعنی اینکه ایا انجام اون فعالیت  ارزش افزوده ای رو محصول از دید مشتری ایجاد میکنه یا نه ؟ اگه جوابتون منفی بود این فعالیت برای شما فاقد ارزش افزوده است و باید حذف گردد هر چند حذف تمام فعالیتهای فاقد ارزش افزوده غیر ممکنه  ولی میتوان اونها رو به حداقل رساند .

مثلا : فعالیت جابجایی مواد :

یعنی تحویل مواد به خط تولید که خود اون شامل فعالیتهایی مثل دریافت ،  کنترل مواد – انبار کردن – و توزیع مواد است
حالا از دید مشتری از بین این فعالیتها فقط فعالیت دریافت مواد دارای ارزش افزوده است و سه فعالیت دیگه در صورتیکه عرضه کننده مواد درست  به موقع مواد را تحویل دهد قابل حذف است .

فعالیتهای اصلی – پشتیبانی – انحرافی

-فعالیت اصلی : شامل بررسی و قضاوت دقیق میباشد و زمینه انجام فعالیتهای خدماتی را برای مشتریان فراهم
    می اورد .
-فعالیت پشتیبانی : برای انجام فعالیت اصلی لازمه
-فعالیت انحرافی: فعالیتهایی است که باعث اتلاف زمان میشود که این زمان صرف فعالیتهای اصلی یا پشتیبانی میشد .

حالا این یعنی چه ؟

ببینید فرض کنید شما مدیر فروش شرکت هستین  میخواهید برای اخذ قرارداد سراغ نمایندتون در یک شهر دیگه برید  - بلیط میگیرید پرواز و میرید مثلا مشهد سراغ نماینده – دو روز هتل میگیرید و هزینه میکنید و بعد میرید سراغ نماینده قرارداد رو امضا میکنید و بعد نماینده شروع میکنه به شکایت از اینکه سری پیش  محصولی رو که برام فرستادین فلان بود و چنان .

حالا در فرایند بالا فعالیتها بصورت زیر تعریف میشه

1-فعالیت اصلی برای مسافرت شما : صحبت با مشتری و اخذ قرارداد

2-فعالیت پشتیبانی : سفر کردن و استقرار در شهر مشهد

3-فعالیتهای انحرافی : گوش دادن به شکایت مشتری بابت  عدم تحویل به موقع محصول قبلی – چون هدف اصلی اخذ قرارداد جدید بوده نه اینکه وقت بذارید و زمان صرف کنید که به شکایت مشتری گوش بدین

اگه تجزیه و تحلیل فعالیتها دقیق انجام  بشه  فعالیتهای انحرافی قابل حذف است مثلا در مثال بالا برسی کردین علت دریافت دیرتر محصول به مشتری بابت فعالیت جابجایی مواد بوده که به موقع مواد به خط تحویل نشده و درنهایت محصول به موقع تولید نشده و دیر به دست مشتری رسیده که اگه روند اصلاح بشه در فعالیت مربوط به فروش فعالیت انحرافی حذف میشود.


ادامه دارد البته اگه عمری باشد !

دایی رضا!

حال بایستی تمام فعالیتها را بر اساس نحوه مصرف منابع به 4 دسته تقسیم کنید

1-فعالیتهای سطح واحد محصول

فعالیتهایی را که برای تک تک محصولات تولید شده در شرکت انجام میشود را شناسایی کنید مانند بازرسی – کنترل کیفی  و... توجه داشته باشید این فعالیتها مبتنی بر حجم هستند یعنی متناسب با تغیر موضوع هزینه ، مقدار اونها تغیر میکند . برای این فعالیتها محرک مصرف منابع و محرک مصرف فعالیت با هم برابرند

2-فعالیتهای سطح دسته محصول :

فعالیتهایی که روی یک گروه محصولات یا دسته ای از محصولات انجام میشه مانند فعالیت راه اندازی ماشین الات خط تولید – زمان بندی تولید – جابجایی مواد و...

3-فعالیتهای سطح تولید :


فعالیتهایی که برای پشتیبانی از تولید یک محصول انجام میشه مثل طراحی محصول – تغییرات مهندسی به منظور اصلاح محصولات و....
نکته ای که باید بهش دقت کنید اینه که وقتی فعالیت طراحی محصول رو انجام میدن شرکت تا وقتی تا زمانیکه شرکت تصمیم تغییر اون رو نداشته باشه برای تولید گروه مختلف محصول برای چند دوره مورد استفاده قرار میگیرد.

4-فعالیتهای سطح کارخانه :

فعالیتهایی که از کل عملیات شرکت پشتیبانی میکند مانند فعالیتهای نگهبانی – بهداشت – استهلاک ساختمان و ....

گام دوم : تخصیص هزینه منابع به فعالیتها :

از محرکهای هزینه مصرف منابع بذای تخصیص هزینه مصرف منابع به فعالیتها استفاده میشود .

اکثرا محرکهای هزینه بصورت زیر است

1-ساعات کار مستقیم – برای فعالیتهایی که توسط کارگران انجام میشه – کارگر محور
2-تعداد پرسنل – برای فعالیتهای مربوط به حقو و دستمزد پرداختی
3-تعداد دفعات راه اندازی – برای فعالیتهای مرتبط به سطح محصول
4-تعداد دفعات جابجایی مواد – برای فعالیتهای جابجایی مواد
5-ساعات کار ماشین – برای فعالیت تعمیر ونگهداری
6-متر مربع – برای فعالیت نگهداری و بهداشت عمومی

هزینه منایع را میتونید از طریق ردیابی مستقیم یا براورد ی به فعالیتها تخصیص داد .
مثلا میزان برق مصرفی توسط یک ماشین را میشه مستقیما از روی ولتاژ برق مصرفی ماشین بدست اورد ولی وقتی امکان ردیابی مستقیم وجود نداره باید بریم سراغ تخمین و براورد .

گام سوم : تخصیص هزینه فعالیتها به موضوعات هزینه

خرجیها در هر شرکت موضوعات هزینه هستند که شرکت برای اونا اقدام به فعالیت میکنند . که معمولا این خروجیها محصول هستند .

بیشترین محرکهای هزینه مصرف فعالیت بصورت زیر است :

1-تعدادسفارشات خرید
2-گزارشات دریافتی
3-تعداد ساعات بازرسی
4-تعداد پارتهای انبار شده
5-ساعات کار ماشین
6-ساعات کار پرسنل
7-تعداد دفعات راه اندازی


یکی از مزایای هزینه یابی بر مبنای فعالیت امکان محاسبه هزینه ظرفیت بلا استفاده است
مثلا اگه سفارشی دریافت بشه که باید برای اون سفارش از ظرفیت بیشتری از ماشین الات استفاده بشه در اینصورت هزینه این ظرفیت اضافی رو میتوان به حساب  اون مشتری منظور کرد در مقابل اگر مدیریت شرکت تصمیم به افزایش ظرفیت در اینده داشته باشد در اینصورت نباید هزینه این ظرفیت اضافه را به حساب تولیدات جاری منظور کرد .

دایی رضا!

مقایسه سیستم مبتنی بر حجم با سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت :


برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه کنید بد نیست

شرکتی سه نوع محصول تولید میکند .نرخ جذب سربار کار مستقیم است . سایر اطلاعات :
                                                            الف                                     ب                                   ج

-   تعداد محصول تولید شده                  10000                                20000                            4000

-   تعداد دفعات راه اندازی ماشین الات     1بار برای 10000                  4بار برای 20000               10بار برای 4000

-   هزینه مواد مستقیم                          50                                     90                                   20

-   ساعت کار مستقیم کارگران                3 ساعت برای هر واحد              4                                    2

-   ساعت کار ماشین                           1                                       1.25                                2

-   هزینه تولید                                  209                                    302                                126

-   قیمت فروش هدف                           125%*209                        125%*302                       125%*126

-   قیمت واقعی فروش                          261.25                                328                               250

-   زمان راه اندازی                             10ساعت                              10ساعت                          10ساعت


-   هزینه دستمزد برای هر بار راه اندازی 20ریال

-   سربار بودجه شده برابر است با 3894000 ریال مقایسه سیستم مبتنی بر حجم با سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت

نحوه محاسبه بهای تمام شده سنتی :

-   مواد مستقیم                               50                                             90                                 20

-   دستمزد مستقیم                          60=20*3                                     80=20*4                       40=20*2


-   سربارتولید                             99=33*3                                      132=33*4                       66=33*2

-   جمع (نقل به جدول بالا)                209                                                 302                            126

نحوه محاسبه سربار :
نرخ جذب سربار = سربار بودجه شده / کل ساعات کار بودجه شده

33= {(1000*3)+(20000*4)+(4000*2)}/ 3894000

فرض قیمت فروش محصول الف دقیقا مطابق با قیمت فروش هدف اون بوده است اما در خصوص محصولهای ب و ج  اینگونه نیست
قیمت هدف محصول ب برابر با 377.5(125%*302) ریال در نظر گرفته شده است ولی رقبا این محصول را در بازار ارزانتر ارایه کرده اند . بنابراین شرکت ناچار است انرا ارزانتر و به قیمت 328 ریال بفروشد
از طرفی محصول ج بر خلاف محصول ب دارای سود اوری زیادی است
تقاضا برای محصول ج بسیار بالا رفت و شرکت قیمت انرا تا 250 ریال افزایش داد و بازهم فروش رفت . بنابراین شرکت به محصول ج بعنوان محصولی ویژه با سوداوری بالا نگاه میکند .
مهم:
تمام هم و غم مدیریت بر اینست که چرا محصول ب که زمانی سوداورترین محصول شرکت بود حالا اینچنین افت کرده است و از طرفی چرا رقبا مدل ج را تولید نمیکنند .

برای درک این موضوعات کافیه که شما هزینه یابی بر مبنای هدف را در این شرکت اجرا کنید تا وضعیت هر محصول مشخص شود.

اولین اقدام مشخص کردن مخازن هزینه در سطوح مختلف :

سطح واحد محصول:
1-مخزن هزینه ماشین کاری


سطح دسته محصولات :
1-مخزن هزینه راه اندازی
2-مخزن هزینه دریافت/بازرسی
3-مخزن هزینه جابجایی مواد
4-مخزن هزینه کنترل کیفی
5-مخزن هزینه بسته بندی و حمل

سطح کل تولیدات:
1-مخزن هزینه مهندسی

سطح کارخانه :
1-مخزن هزینه تسهیلات

نحوه تخصیص هزینه منابع مصرفی به مخازن هزینه با توجه به میزان منابع مصرفی (جمع کل سربار 3894000 ریال)



الف- مخزن هزینه ماشین کاری
1-   هزینه تعمیر ونگهداری       25000
2-   هزینه پشیبانی                  177600
3-   هزینه استهلاک                12500
4-   هزینه برق                     56000
5-   هزینه روغن کاری            100000
جمع                             1212600



ب – مخزن هزینه راه اندازی
1-   پاکسازی خطوط تولید    2300
2-   تنظیمات                    1500
3-   دستمزد کارگران          800
جمع                        3000



ج- مخزن هزینه دریافت/ بازرسی  :
1-   حقوق پرسنل بازرسی      200000
جمع                          200000



د- مخزن هزینه جابجای مواد:
1-   استهلاک وسایط نقلیه                     77100               
2-   استهلاک ماشین الات جابجایی          77100
3-   هزینه تعمیر ونگهداری                  15000
4-   دستمزد کارگران                         295800
جمع                                        600000



و- مخزن هزینه کنترل میفی
1-   استهلاک تجهیزات ازمایشگاه            84000
2-   لوازم ازمایشگاهی                         2200
3-   حقوق کارکنان بخش                       315000
جمع                                        421000

ز- مخزن هزینه بسته بندی و حمل
1-   استهلاک ماشین الات بسته بندی           1600
2-   تعمیر ونگهداری                             128000
3-   حقوق کارکنان بسته بندی                  120400 
جمع                                           250000

ح- مخزن هزینه مهندسی
1-   هزینه استهلاک ابزار مهندسی          10000
2-   حقوق مهندسان                           540000
3-   نرم افزار مهندسی                        90000
4-   ابزار مهندسی                             60000
جمع                                        700000

ط- مخزن هزینه تسهیلات کارخانه
1-   نظافت و بهداشت             50000
2-   حقوق مدیران                  150000
3-   استهلاک ساختمان کارخانه   145000
4-   مالیات اموال                   60000
5-   بیمه                             62400
6-   نگهبانی                         100000
جمع                            507400   


در ادامه نحوه تخصیص هزینه مخازن به محصولات را با استفاده از محرکهای مصرف فعالیت و مقایسه دو روش هزینه یابی سنتی و فعالیت توضیح داده خواهد شد

دایی رضا!

نحوه تخصیص هزینه مخازن به محصولات با استفاده از محرکهای هزینه


مخزن هزینه  مهندسی
محرک هزینه = درصد فعالیت
محصول الف : 17.5= 10000/ (25%*700000)
محصول ب : 15.75= 20000 / (45%*700000)
محصول ج : 52.5= 40000/ (30%*700000)




مخزن هزینه ماشین کاری
محرک هزینه = ساعات کار ماشین
الف :28.2=43000 / (1* 1212600)
ب : 35.25 = 43000 / (1.25 * 1212600)
ج : 5640= 43000/(2 * 1212600)
----------------------------------------------------
نحوه محاسبه 43000
(1*10000)+(1.25*20000)+(2*4000)




مخزن هزینه راه اندازی
محرک  هزینه  = تعداد دفعات راه اندازی
الف : 0.02=10000/{(15/1) * 3000}
ب: 0.04 = 20000 / { (15/4) * 3000}
ج: 0.5 = 4000 / {(15/10) * 3000}
محاسبات : 1+4+10=15 تعداد راه اندازی




مخزن هزینه جابجایی مواد
محرک هزینه = درصد فعالیت جابجایی
الف : 4.2=10000/(7% * 600000)
ب: 9= 20000 /(30% *600000)
ج: 94.5 = 4000 / ( 63% * 600000)



مخزن هزینه کنترل کیفیت
محرک هزینه = درصد فعالیت
الف: 8.42= 10000/(20%*421000)
ب: 8.42=20000/ (40% * 421000)
ج:42.1 = 4000/(40%* 421000)




مخزن هزینه دریافت / بازرسی
محرک هزینه = درصد فعالیت دریافت
الف : 1.2=10000/ (6% * 200000)
ب: 2.4 = 20000 / (24% * 200000)
ج: 35= 4000/ ( 70% * 200000)

مخزن هزینه  بسته بندی
محرک هزینه = درصد فعالیت بسته بندی
الف: 1= 10000 / ( 4% * 250000)
ب: 3.75= 20000 / ( 30% * 250000)
ج: 41.25= 4000 /( 66% * 250000)




مخزن هزینه  تسهیلات
الف:12.9= 118000/(3*507400)
ب: 17.2= 118000 / (4*507400)
ج: 8.6 = 118000 / (2*507400)
محاسبات: 118000=(2*4000) +(4*20000)+(3*10000)




مقایسه قیمت تمام شده محصولات در روش سنتی و بر مبنای فعالیت :




                                  سنتی  -------------------------------------------  برمبنای فعالیت
--------------       --  الف --------- ب ----------  ج  =============  الف  -------  ب  ----------  ج ---------
مواد مستقیم  :            50             90             20                           50              90                   20
دستمزد مستقیم  :    60               80              40                          60                80               40
سربار :
مخزن ماشینکاری  -----------------------------------                             28.2             35.25           56.50
مخزن جابجایی مواد  ---------------------------------                           4.2                  9                  94.5
مخزن کنترل کیفی  ----------------------------------                            8.43              8.42                42.1
مخزن بسته بندی   ----------------------------------                            1                     3.75              41.25
مخزن مهندسی -------------------------------------                            17.5                 15.75           52.5
مخزن راه اندازی ------------------------------------                               0.02                   0.04            0.5
بازرسی      ------------------------------------------                             1.2                    2.4             35
تسهیلات  ---------------------------------------------                           12.9                  17.2            8.6

جمع سربار :  99                 132              66                           73.44                  91.11          320.85
هزینه تولید : 209                302              126                         183.44                261.81         390.85
قیمت هدف :261.25            377.5          157.5                        229.30                327.26         488.56

قیمت هدف برای فروش 125% هزینه های تولید میباشد .

با بررسی اعداد متوجه میشویم که چرا رقبا محصول ب را به قیمتی ارزانتر به بازار ارایه میکردند زیرا قیمت تمام شده این محصول 183.44 ریال است نه 302 ریالی که در روش سنتی بدست امده
دلیل اینکه نمیشه محصول ب را به قیمت 377.5 در بازار بفروش رساند اینه که رقبا میدانند بهای تمام شده ای حدود 262(261.81) ریال است بخاطر همین اون رو به قیمتی مناسبتر و ارزانتر از قیمت فروش شرکت که 377.5 ریال بود به فروش میرسانند .
از طرفی محصول ج بر اساس روش مبنای فعالیت به مبلغ 390.85 محاسبه شد که بسیار بالاتر از رقم 126 ریال در روش سنتی است و این نشان میدهد که محصول ج سوداور نیست  زیرا با قیمت 157.5 که هدف گذاری شده بود ( برمبنای سنتی) نه تنها سود نمیکند بلکه به میزان :
233.35= 157.5 – 390.85 ریال زیان دارد.
و این فرضا به دلیل پیچیدگی در روال تولید اون محصول است که در روش سنتی نادیده گرفته میشد و بخشی از هزینه های ان به محصولات الف و ب تخصیص داده میشد و همین امر باعث میشد محصول ج در روش سنتی :
1059400 =  4000 *(126  – 390.85) کمتر از مقدار واقعی ان باشد و
برای محصول ب :
803800=20000 * ( 261.81 – 302)
برای محصول الف :
255600 = 10000 * ( 183.44 – 2090)  ریال بیشتر از مقدار واقعی گزارش شود

موفق باشید



Share via facebook Share via linkedin Share via pinterest Share via reddit Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
پاسخ : آموزش حسابداری بهای تمام شده | آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده ساناز در حسابداری بهای تمام شده

1 ارسال
2762 مشاهده
آخرین ارسال: می 09, 2015, 03:45:02 بعد از ظهر
توسط
دایی رضا!
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری بهای تمام شده - 1 - کلیات و مفاهیم حسابداری بهای تمام شده

نویسنده اکبرزاده در استاندارد 8 - موجودی مواد و کالا

27 ارسال
20687 مشاهده
آخرین ارسال: آگوست 02, 2017, 09:03:55 قبل از ظهر
توسط
حاج محسن
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
صنعتی - مفاهیم حسابداری بهای تمام شده

نویسنده اکبرزاده در حسابداری صنعتی

0 ارسال
3717 مشاهده
آخرین ارسال: می 10, 2012, 10:31:41 قبل از ظهر
توسط
اکبرزاده
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده علی سلطانی در آموزش حسابداری

0 ارسال
2033 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2015, 04:31:35 بعد از ظهر
توسط
علی سلطانی
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده علی سلطانی در آموزش حسابداری

2 ارسال
1775 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2015, 12:46:43 بعد از ظهر
توسط
علی سلطانی
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
صنعتی - بهای تمام شده در موسسات خدماتی

نویسنده اکبرزاده در حسابداری صنعتی

0 ارسال
5543 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2012, 09:47:17 قبل از ظهر
توسط
اکبرزاده
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
بهای تمام شده و راه اندازی یک سیستم صنعتی

نویسنده beu_w در حسابداری صنعتی

10 ارسال
8482 مشاهده
آخرین ارسال: می 29, 2013, 03:48:46 بعد از ظهر
توسط
دایی رضا!

خدمات حسابداری

موسسه رستا تراز پارسه اصطلاحات حسابداری طراحی سایت و انجمن حسابداری

سایر پرتال ها

فروم متا انجمن بورس و اوراق بهادار ثبت آگهی رایگان