کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
دیوار اخلاقی Chinese Wall | اصطلاح دیوار چینی یک مانع مجازی را توصیف می کند که قصد دارد تبادل اطلاعات بین بخش ها را مسدود کند، اگر ممکن است منجر به فعالیت های تجاری شود که از نظر اخلاقی یا قانونی مشکوک هستند.
کلیک ها - 62 Synonyms -
دیوار اخلاقی,Chinese Wall |
دیوید تپر David Tepper | دیوید تپر به عنوان یک سرمایه گذار برجسته و مدیر صندوق تامینی شناخته می شود. در سال 1993، تپر شرکت Appaloosa Management L.P. دیوید تپر با دارایی خالص بیش از 16.7 میلیارد دلار به عنوان یکی از میلیاردرهای برجسته جهان شناخته می شود.
کلیک ها - 30 Synonyms -
دیوید تپر,David Tepper |
دیوید ریکاردو David Ricardo | دیوید ریکاردو (1772-1823) یک اقتصاددان کلاسیک بود که بیشتر به خاطر نظریه دستمزد و سود، نظریه ارزش کار، نظریه مزیت نسبی و نظریه اجاره بها شناخته شده است. دیوید ریکاردو و چندین اقتصاددان دیگر نیز به طور همزمان و مستقل قانون کاهش بازده نهایی را کشف کردند. مشهورترین اثر او اصول اقتصاد سیاسی و مالیات (1817) است.
کلیک ها - 26 Synonyms -
دیوید ریکاردو,David Ricardo |
ذخایر بانکی Bank Reserves | ذخایر بانکی حداقل های نقدی است که موسسات مالی باید در اختیار داشته باشند تا بتوانند الزامات بانک مرکزی را برآورده کنند. این پول کاغذی واقعی است که باید توسط بانک در صندوق نگهداری شود یا در حساب خود در بانک مرکزی نگهداری شود. الزامات ذخایر نقدی برای اطمینان از اینکه هر بانکی می تواند تقاضای بزرگ و غیرمنتظره برای برداشت را برآورده کند، در نظر گرفته شده است.
کلیک ها - 80 Synonyms -
ذخایر بانکی,Bank Reserves |
ذینفع Beneficiary | ذینفع شخص (یا نهادی) است که برای دریافت مزایای دارایی متعلق به شخص دیگری تعیین شده است. ذینفعان اغلب این مزایا را به عنوان بخشی از ارث دریافت می کنند. در اسناد مربوط به بیمه نامه عمر، حساب بازنشستگی، حساب کارگزاری، حساب بانکی و سایر محصولات مالی می توان ذینفع را تعیین کرد.
کلیک ها - 44 Synonyms -
ذینفع,Beneficiary |
ذینفع مشروط Contingent Beneficiary | ذینفع مشروط تنها در صورتی دریافت کننده ارث تعیین شده است که شخصی که به عنوان ذینفع اصلی نامگذاری شده است فوت کرده باشد، نتواند محل سکونت باشد یا در هنگام تسویه وراثت از ارث امتناع کند.
کلیک ها - 38 Synonyms -
ذینفع مشروط,Contingent Beneficiary |
رئیس Chairman | رئیس یک مدیر اجرایی است که توسط هیئت مدیره یک شرکت انتخاب می شود و مسئولیت ریاست جلسات هیئت مدیره یا کمیته را بر عهده دارد. یک رئیس اغلب دستور کار را تعیین می کند و تأثیر قابل توجهی در نحوه رأی گیری هیئت مدیره دارد.
کلیک ها - 51 Synonyms -
رئیس,Chairman |