کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
فرار بانکی Bank Run | فرار یا عملیات بانکی زمانی است که مشتریان یک بانک یا سایر مؤسسات مالی به دلیل ترس از پرداخت بدهی بانک، سپرده های خود را همزمان برداشت می کنند. با برداشت بیشتر افراد وجوه خود، احتمال نکول افزایش می یابد که به نوبه خود می تواند باعث شود افراد بیشتری سپرده های خود را برداشت کنند. در موارد شدید، ذخایر بانک ممکن است برای پوشش برداشت ها کافی نباشد.
کلیک ها - 46 Synonyms -
فرار بانکی,Bank Run |
فرار مغزها Brain Drain | فرار مغزها اصطلاحی عامیانه است که به مهاجرت قابل توجه افراد به خارج از کشور اشاره دارد. این میتواند ناشی از آشفتگی، وجود فرصتهای حرفهای مطلوب در کشورهای دیگر، یا تمایل به جستجوی استانداردهای زندگی بالاتر باشد.
کلیک ها - 48 Synonyms -
فرار مغزها,Brain Drain |
فرد تحت تکفل Dependent | فرد تحت تکفل برای حمایت مالی به شخص دیگری متکی است. افراد تحت تکفل میتوانند شامل فرزندان یا سایر اقوام باشند. مالیاتدهندگانی که فرد تحت تکفل دارند، در صورتی که فرد تحت تکفل تعریف اداره درآمد داخلی (IRS) را داشته باشد، میتوانند در اظهارنامه مالیاتی خود معافیت وابستگی را درخواست کنند.
کلیک ها - 15 Synonyms -
فرد تحت تکفل,Dependent |
فرسایش در تجارت Attrition in Business | اصطلاح فرسایش در تجارت به کاهش تدریجی اما عمدی تعداد کارکنان اشاره دارد که با خروج کارکنان از شرکت و جایگزین نشدن آنها اتفاق می افتد.
کلیک ها - 50
|
فرض و مبنای تعهدی | تعریف فرض تعهدی در حسابداریاین فرض حاکی از این است که باید درآمدها به محض تحقق و هزینه ها به محض تحمل و بدون توجه به دریافت یا پرداخت وجه نقد مربوط شناسائی شود.
کلیک ها - 18156 Synonyms -
مبنای تعهدی, Accrual basis, Accrual assumption, فرض تعهدی
اصطلاحات حسابداری, آموزش حسابداری, واژه های حسابداری, کمک یار حسابداری, دیکشنری حسابداری, سایت آموزش حسابداری, سایت حسابداری, دیکشنری آنلاین حسابداری متا, فرهنگنامه حسابداری, مبنای تعهدی, مبنای نقدی, مبنای نقدی تعدیل شده, مبنای تعهدی تعدیل شده, مبنای نیمه تعهدی , Accrual basis, مبنای یا روش تعهدی, Accrual assumption
|
فرم داده Data form | فرم داده: یک کادر محاوره ای که یک رکورد کامل را در یک زمان نمایش می دهد. می توانید از فرم های داده برای افزودن، تغییر، مکان یابی و حذف رکوردها استفاده کنید.
کلیک ها - 102 Synonyms -
فرم داده,Data form |
فرمت خودکار Autoformat | فرمت خودکار: مجموعه ای داخلی از قالب های سلولی (مانند اندازه فونت، الگوها و تراز) که می توانید آن ها را برای طیف وسیعی از داده ها اعمال کنید. اکسل سطوح خلاصه و جزئیات را در محدوده انتخاب شده تعیین می کند و بر اساس آن فرمت ها را درج و اعمال می کند.
کلیک ها - 103 Synonyms -
فرمت خودکار,Autoformat |