آموزش حسابداری بهای تمام شده | آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده قنبری1, آگوست 07, 2012, 07:15:57 بعد از ظهر

« هزینه های سربار | نحوه سرشکن کردن سربار و به دست آوردن بهای تمام شده واقعی »

0 اعضا و 7 کاربران مهمان درحال دیدن موضوع.

دایی رضا!

با سلام و احترام
نحوه راه اندازي سيستم انبار به نحوي كه اطلاعات آن در بهاي تمام شده كاربرد بهتري داشته باشد :

يكي از مهمترين مباحث در بهاي تمام شده مبحث انبار و علي الخصوص نحوه مصرف  صحيح ودرست در يك شركت است تا جايي كه به جرات ميتوان گفت 70الي80درصد وابستگي بهاي تمام شده و صحت آن ارتباط با اين سيستم دارد

ابتدا بريم سراغ تعريف انبارها :

شما در شركتتون ( با فرض توليدي بودن ) با چندين انبار از لحاظ فيزيكي روبرو هستيد

1- انبار مواد اوليه ( كه خود اين با توجه به تنوع مواد ميتواند بازهم تفكيك شود )
2- انبار مواد بسته بندي
3- انبار قطعات و لوازم بسته بندي
4- انبار كالاي در جريان ساخت
5- انبار محصول
6- انبار ضايعات
7- انبار كالاي اماني
8- انبار سوخت ( در برخي شركتها )
9- انبار كالاي اماني
10- انبار دارايي ثابت

عمده انبارها در رنج بالا بوده و عموميت دارد

براي اينكه دسترسي از لحاظ سيستمي به كدينگ كالاي هر انبار براي شما راحتتر باشد بهتر است آغاز كدينگ خود را با انبار مربوطه يكي بگيريد
بعنوان مثال اگر انبار مواد اوليه شما عدد 1 را بخود اختصاص داد شما بهتر است كه كدينگ مواد اوليه خود را در هنگام تعريف با عدد 1 آغاز كنيد
اين نحوه تعريف كدينگ هم از لحاظ ظاهري شكيلتر است و هم هنگام دسترسي و جستجوي سيستمي كار را براي شما راحتتر ميكند

فكر كنم براي تعريف كدينگ نيازي به توضيح نباشد ولي اگر مورد خاصي بود بگيد شايد بتونم كمكتون كنم

موضوع خيلي مهم در انبار نحوه مشخص كردن نوع مصارف  ميباشد

شما در تعريف كدينگ هزينه ها اگه يادتون باشه ؛ چيدمان رو طوري انجام داديم و تعريف كرديم كه:
هزينه ها
.. مواد مصرفي
.... مواد مصرفي نوع الف


.. سربار

... مواد كمكي
.... ماده كمكي الف



... استهلاك
.... استهلاك ماشين آلات
.... استهلاك ساختمان



... تعمير ونگهداري
.... تعمير ونگهداري ماشين آلات
.... تعمير ونگهداري ساختمان



... سوخت وانرژي
.... برق مصرفي
.... گاز مصرفي


... ساير هزينه ها
.... حمل ونقل

وقتي صحبت از نوع مصرف به ميون مياد همون هزينه ها در سيستم مالي شماست و شما با مشخص كردن نوع مصرف در اصل داريد همون هزينه مورد نظر رو انتخاب ميكنيد ( توضيحات در خصوص سيستمهايي است كه مجزا هستند)

يعني اگر در سيستم انبار نوع مصرف مثلا مواد مصرفي رو انتخاب كردين در اصل همون حساب هزينه مواد مصرفي در سيستم مالي است

فقط دقت كنيد فردي رو كه بعنوان انبار دار معين ميكنيد بايد قابليت تشخيص اين موضوع رو داشته باشه كه مثلا وقتي فلان واحد درخواست فلان كالا يا مواد رو از انبار ميده ؛ انبار دار دقيقا بدونه بابت چي و كجا بايد اين جنس مصرف بشه
مثال:
درخواستي از واحد توليدي الف براي انبار دار صادر شده كه در اون 100كيلو پودر منيزيم براي توليد خواسته شده
در اين حالت انبار دار وقتي ميخواد حواله 100كيلو پودر منيزيم رو صادر كنه بايستي مشخص كنه كه اين پودر بابت چي ( نوع مصرف) و كجا ( مركز هزينه ) بايد صادر بشه
يعني انباردار حواله ميكشه بصورت:
نوع مصرف : - مواد مستقيم مصرفي ( همان حساب هزينه مربوطه )
مركز هزينه :- مركز توليدي الف

مثال 2:
درخواست صادر شده بصورت زير
قطعه يدكي : بلبيرينگ 123
درخواست كننده : واحد فني
محل مصرف: قسمت كوره – دستگاه شماره 1
در اين حالت انبار دار بايستي حواله اي بصورت زير صادر كنه :
نوع مصرف : -هزينه تعمير ونگهداري ماشين آلات
مركز هزينه : -كوره
همانطور كه مشاهده ميكنيد درخواست كننده در اين سند مصرف و حواله صادر شده نقشي نداشته و فقط جنبه اطلاعاتي براي شما دارد

اگر شما بتوانيد اين مشكل و به جرات بگم معضل بزرگ رو در انبارتون حل كنيد موقع محاسبه بهاي تمام شده گرفتاري خاصي نداريد چون دقيقا هر كالا با دليل درست و در جاي درست مصرف شده است   
بدون امضاء!

دایی رضا!

يك موضوعي كه كه گفتنش در اينجا خالي از لطف نيست در خصوص درخواست كالاي استاندارد است

در برخي از سيستمهاي انبار درخواستي بنام درخواست كالاي استاندارد وجود داره كه نحوه كارش دقيقا بر اساس ساختار محصول در سيستم صنعتيه با اين تفاوت كه ساختار زمان نداره وفقط ساختار مواد داره و ساختار اولين فرآيند توليدي كه مواد اوليه رو جذب ميكنه.
يعني شما برا توليد يك واحد از محصولتون چه موادي رو و چقدرمصرف ميكنيد. شما در اين نوع درخواست اول فرمولاسيون رو تعريف ميكنيد بعد كافي بگين از محصول مورد نظر كه فرمولشو چيدين چقدر ميخوايد توليد كنين با مشخص كردن مقدار توليد درخواست حواله مواد مصرفي طبق فرمولاسيون مشخص ميشه وكافي انبار رو درخواست حواله صادر كنه


يك نقل قول جامع هم از طرف يكي از اساتيد ميذارم كه تكميل حرفهاي بالاست :

وقتی عبارت استاندارد به میان میاد یعنی وجود داشتن قانون و قاعده تعریف شده و وقتی گفته شدمواد استاندارد یعنی فرمولاسیون یا bom های تعریف شده.
در این روش کار برنامه ریزی تولید و انبار ساده میشود یعنی بجای اینکه مسئول فنی دقیقا" درخواست موادی تهیه نماید که با فرمولاسیون مطابقت داشته باشد خود سیستم دقیقا" حواله ای صادر میکند که عین فرمول ساخت است و این میزان در سیستم های غذائی - داروئی و شیمیائی بر اساس بچ های تولیدی تعریف شده یعنی برای هر بچ شیت یک درخواست مواد صادر میشود تا مواد لازم برای تولید مقدار ان بچ به واحد تولیدی ارسال وتولید انجام شود.

دایی رضا!

تجزیه و تحلیل هزینه - حجم فعالیت - سود
محاسبه نقطه سربسر و کاربرد آن 
مثال 1 :

شما بعنوان مدیر مالی یک شرکت تولیدی مشغول بکار هستید - شرکت شما قطعه ای را در دستور ساخت خود قرار داده است .
جلسه تشکیل شده ؛ مدیر عامل . مدیر تولید ؛ مدیر بازرگانی ؛ مدیر مالی و...

مدیر عامل :
بررسی کنید که ساخت این قطعه برای شرکت چقدر هزینه در پی خواهد داشت

مدیر مالی : n  ریال

مدیر بازرگانی : من همین قطعه رو از بیرون برای شرکت تهییه کرده و میخرم با هزینه های کمتر از تولید

اگر مدیر عامل شرکت شما آدم گوشی باشه و سریع تحت تاثیر حرفهای اینو اون قرار بگیره میگه آقای مدیر بخر

ولی مدیر مالی دست به یک سری محاسبات میزنه و بعد نتیجه رو اعلام میکنه که بخریم یا بسازیم

مثال 2:

شرکت تولیدی شما دارای سه خط تولید است
الف : خط اول : تولید در این خط دستی انجام میشود
ب: خط دون : تولید در این خط نیمه اتوماتیک است
ج: خط سوم : تولید در این خط تمام اتوماتیک صورت میگیرد

مدیر عامل : فلان سفارش رو قبول کردم که تولید کرده و تحویل دهم جناب مدیر مالی برام مشخص کنید از کدوم خط استفاده کنم که برام کمترین هزینه رو در بر داشته باشه و بتونم سفارش رو در زمان مقرر تحویل دهم


مثال 3 :
شرکت شما دو کارگاه تولیدی دارد و ظرفیت کارگاه اول مشخص و محدود است اگر سفارشی رو قبول کنیم تا چه حد میتوان با توجه به ظرفیت کارگاه اول ؛ تولید کرد و کی باید کارگاه دوم درگیر شده و در صورت استفاده از دو کارگاه ؛ کمترین هزینه تولید برای این سفارش چه مقدار است؟


برای تجزیه و تحلیل این نوع مسایل در شرکت مدیر مالی باید بره سراغ نقطه سربسر 

حالا نقطه سربسر چیست ؟

دایی رضا!

با سلام

مدل سر به سر يك مدل ترسيمي و رياضي است كه بسيار ساده ميباشد.و در تصميم گيريها مورد استفاده قرار ميگيرد.نقطه سر به سر رابطه بين ميزان و حجم توليد وهزينه و درآمد ناشي از آن را در سازمان نشان ميدهد. ما در اين مدل با سه متغير كلي به نام هاي ميزان توليد و درآمد و هزينه روبرو هستيم كه هزينه خود به دو نوع متغير و ثابت تبديل ميشود.يكي از تكنيكهاي ارزيابي راه كارهاي مختلف توليد از ديدگاه اقتصادي تجزيه و تحليل نقطه سر به سر است كه رابطه بين هزينه  و درآمد و ميزان توليد را مشخص ميكند.

هدف از تجزيه و تحليل نقطه سر به سر بر آورد در امد سازمان تحت شرايط مختلف عملياتي است.
به طور كلي BEP  روش متداول جهت پيش بيني فروش  و برنامه ريزي سود ميباشد و عبارتست از حداقل سطح فعاليت (ميزان توليد و فروش)كه در آن نقطه در آمد كل واحد انتفاعي با هزينه كل آن برابرباشد  يا به عبارتي سود و زيان صفر باشد.


آشنايي با چند واژه:

  *مخارج:

1- بها  (  COST): منافع اقتصادي آتي دارد مانند خريد كالاي سرمايه اي ، ماشين آلات ،مواد

2-هزينه ('EXPENSE)  منفعتي در گذشته داشته ولي منفعت آتي ندارد. و قابل پيش بيني است ولي نا خو شايند نيست. مثل هزينه اداری و فروش

3-زيان(LOSS) زيان منفعتي ندارد و غير قابل پيش بيني است  و ناخوشايند است ولي قابل پيش گيري است (زيان ناشي از تغيير ارز)


مثال:
كار در جريان (كالاي نييمه ساخته) و كالاي ساخته شده يك COST است(بها) ولي موقع فروش (بهاي تمام شده كالاي فروش رفته)تبديل به ( ('EXPENSE مي شود و هزينه مي گردد ،چون منافعي ايجاد شده است.

طبقه بندي هزينه ها:   

1-ازنظر ارتباط با محصول:

دوره:ذاتا هزينه هستند مثل هزينه هاي اداري تشكيلاتي و فروش

محصول:مانند مواد،دستمزد؛سر مايه در لحظه وقوع بها هستند ولي هنگام فروش محصول هزينه مي شوند
   
2-از نظر قابليت كنترل    

قابل كنترل

غير قابل كنترل

اين هزينه ها به شخص و مسئول بستگي دارد و از نظر انسان قابل تفكيك است مثلا در توليد پرت مواد كه مسئول آن مدير توليد است كه يك هزينه قابل كنترل است.

مثلا هزينه هاي ظرفيت براي مدير توليد غير قابل كنترل و براي مدير ارشد هزينه قابل كنترل است مثال:ظرفيت توليد  دستگاه 100 واحد در شبانه روز است (ظرفيت موجود) ولي ظرفيت مورد انتظار 120 واحد است كه اختلاف 20 واحد ناشي از قطعي برق و خرابي دستگاه است كه ميريت ارشد با تدبيري مانند خريد ژنراتور و اجراي سيستم PM مي تواند به اين ظرفيت دست يابد.
   
3-از لحاظ رهگيري به محصول
مستقيم:به راحتي به محصول قابل رديابي است و مقرون به صرفه است

غير قابل مستقيم:هر چه قابل رديابي نبود و مستقيم نبود غير مستقيم است.

نكته:محاسبه بهاي تمام شده در سطح محصول ،دايره،سطح فعاليت ،دستمزد،سرپرست يك دايره براي محصول غير مستقيم ولي براي دايره مستقيم.

4-از نظر تصميم گيري:
1-مرتيط كه در تصميم گيريها لحاظ مي شود

2-غير مرتبط در تصميم گيري ها لحاظ نمي شود

5-از نظر حوزه فعاليت: 1
-توليدي:مواد ،دستمزد،سرمايه

2-غير توليدي :اداري ،تشكيلاتي،فروش ،تحقيق و توسعه


6-از لحاظ رفتار هزينه:1
-ثابت هزينه هايي كه هيچ گونه ارتباطي با ميزان توليد ندارند و همواره وجود دارند وهزينه هايي كه در طي سطح فعاليت ثابت است ولي به ازاي هر واحد محصول متغير است

2-متغير هزينه هايي كه ميزان نوسان ان رابطه مستقيمي با ميزان نوسان توليد دارد مانند مواد كه هزينه متغير هر واحد آن ثابت است و متناسب با افزايش يا كاهش حجم توليد هزينه متغير افزايش يا كاهش مي يابد.

هزينه متغير در كل متغير است ولي به ازاي هر واحد محصول ثابت است.براي يك واحد كاشي 18 كيلوگرم خاك چه يك واحد چه صد واحد در هر واحد محصول ثابت است ولي كل هزينه مواد متغير است.


دایی رضا!

در تجزيه و تحليل نقطه سر به سر:
هزينه هاي ثابت=سرمايه ثابت ساخت+هزينه هاي ثابت اداري+هزينه هاي ثابت توزيع و فروش+استهلاك ماشين آلات+استهلاك اثاثيه توليد+ا ستهلاك اثاثيه اداري+ استهلاك اثاثيه فروش

هزينه هاي دو گانه يا مختلط:
هزينه هايي كه گرايش هزينه ثابت و متغير را داراست وآنرا نمي توان با الگوي منحصر به فرد تشريح كرد.مثل هزينه يرق در اين موارد بايستي تفكيك هزينه هاي ثابت و متغير صورت گيرد.

روش تفكيك هزينه هاي دو گانه:
1-حد بالا و پايين
2-روش نيمه ميانگين
3-روش رگرسيون

در حقيقت هزينه هاي مختلط شامل هزينه هاي متغير و ثابت است و تابع آن به شرح زير ارائه ميشود:
Y= a + bx
Y= هزينه هاي مختلط
a= اقلام ثابت بهاي تمام شده
b=نرخ متغير هر واحد كالاي x
X= معيار اندازه گيري فعاليت نظير حجم توليد،حجم فروش


روشهاي  فوق را بررسي ميكنيم:
روش 1-حد بالا و پايين
مرحله اول:انتخاب بالاترين زوج و پايين ترين زوج
مرحله دوم:محاسيه نرخ متغير با استفاده  از فرمول زير   
مرحله سوم:محاسبه بخش هزينه ثابت به كمك رابطه زير


                                                                 هزينه متغير  -     كل هزينه متغير     =   اقلام ثابت بهاي تمام شده


مثال:
يك شركت توليدي تصميم گرفت كه كل هزينه هاي سربار كارخانه  را در ارتباط مستقيم(رابطه بهاي تمام شده-حجم فعاليت)
را در فرمول Y= a + bx توسعه دهد داده هاي دوازده ماه به شرح زير در دست است:


ساعت كار    استهلاك   دستمزد   برق مصرفي   نگهداري    ماه
5000   10000   50000   10000   10000   فروردين
6000   10000   60000   11050   12000   ارديبهشت
4000   10000   40000   10980   8000   خرداد
7000   10000   70000   12100   14000   تير
3000   10000   30000   8210   6000   مرداد
6000   10000   60000   11100   12000   شهريور
8000   10000   80000   12840   16000   مهر
5000   10000   50000   10200   10000   آبان
6000   10000   60000   11400   12000   آذر
7000   10000   70000   12500   14000   دي
5000   10000   50000   11010   10000   بهمن
3000   10000   30000   9900   60000   اسفند
65000   120000   650000   131290   130000   جمع



حد                         X                             Y
بالا                      8000 ساعت             12840   
پايين                     3000 ساعت              8210
تفاوت حد بالا و پايين        5000 ساعت      4630

0.926= 5000/4630


هزينه                                 حد بالا                 حد پايين
برق مصرفيY                   12840                  8210
مخارج متغير bx                    7408                  2778
هزينه ثابت a                    5432                   5432



                                                     

   Y= a + bx


Y       =   5432    +   .926x                           


     a=12*5432=65184     


   مخارج متغير     131290    -         65184         =        66106   


روش میانگین و رگرسیون هم دو روش دیگر است که توضیح خارج از حوصله این تاپیک است



دایی رضا!

روابط رياضي هزينه كل وثابت ومتغير:

TC=total cost
VC=variable cost
FC=fix cost
VC+FC=TC

هزينه كل=هزينه ثابت+(هزينه متغير واحد*تعداد توليد Q)

Y=bx+a

If    TC=FC      ------             y=a


If     TC=VC * Q          --------         y=bx



0  =سود( در نتیجه )    TC=TRاگر


هزينه كل   -  درآمد كل =سود (زيان)


[( هزينه متغير هر واحد *Q +هزينه ثابت )]   -  (قيمت هر واحد * Q)    =    سود


K=PQ-(FC+VC*Q)


در نقطه سر به سر K=0

داريم:       ( Q=FC/(P-VC   تعداد در نقطه سربسر


ببخشیدموضوع سر بدست آوردن فرمولها نیست بلکه سعی میشه بیشتر به دید کاربردی به این موضوع نگاه بشه ولی از نیاوردن فرمولها معذورم







دایی رضا!

P-VC=CM        (حاشيه فروش يا حاشيه كمكي)

وظايف حاشيه سود يا CM :
1-پوشش هزينه هاي ثابت
2-ايجاد سود
پس هر چه هزينه هاي ثابت شركت (اهرم شركت بزرگتر باشد )رسيدن به نقطه سر به سر براي آن شركت سخت تر است.

اگر هزینه های ثابت رو مانند یک ظرف در نظر بگیرید باید حاشیه سود آنقدر در ظرف بریزیم تا لبریز شود

در نقطه ای که اماده لبریز شدن است ؛ سربسر  شده ایم و هنگامیکه که لبریز شد موقع کسب سود است



(حاشيه فروش هر واحد)

اين آيتم نشان ميدهد به ازاي فروش هر واحد محصول چند ريال حاشيه سود نصيب شركت ميشود

مثال:CMu محصولي 500 است يعني به ازاي فروش هر واحد از اين محصول 500 ريال حاشيه سود نصيب شركت ميشود كه صرف جبران يا پوشش هزينه هاي ثابت وسپس ايجاد سودي ميگردد.محصولي كه حاشيه سود دارد كمك ميكند تا هزينه هاي ثابت شركت پوشش داده شود.در شركت بايستي به محصولاتي توجه كرد كه حاشيه سود داشته باشند.در صورتي مي توان يك محصول با حاشيه سود را از روال توليد حذف كرد كه يك محصول با حاشيه سود بالاتريا مساوي با آن جايگزين كرد يا اينكه بتوان هزينه هاي ثابت آن محصول را حذف كرد.


Share via facebook Share via linkedin Share via pinterest Share via reddit Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
پاسخ : آموزش حسابداری بهای تمام شده | آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده ساناز در حسابداری بهای تمام شده

1 ارسال
2636 مشاهده
آخرین ارسال: می 09, 2015, 03:45:02 بعد از ظهر
توسط
دایی رضا!
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری بهای تمام شده - 1 - کلیات و مفاهیم حسابداری بهای تمام شده

نویسنده اکبرزاده در استاندارد 8 - موجودی مواد و کالا

27 ارسال
19022 مشاهده
آخرین ارسال: آگوست 02, 2017, 09:03:55 قبل از ظهر
توسط
حاج محسن
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
صنعتی - مفاهیم حسابداری بهای تمام شده

نویسنده اکبرزاده در حسابداری صنعتی

0 ارسال
3605 مشاهده
آخرین ارسال: می 10, 2012, 10:31:41 قبل از ظهر
توسط
اکبرزاده
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده علی سلطانی در آموزش حسابداری

0 ارسال
1877 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2015, 04:31:35 بعد از ظهر
توسط
علی سلطانی
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
آموزش حسابداری صنعتی

نویسنده علی سلطانی در آموزش حسابداری

2 ارسال
1648 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2015, 12:46:43 بعد از ظهر
توسط
علی سلطانی
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
صنعتی - بهای تمام شده در موسسات خدماتی

نویسنده اکبرزاده در حسابداری صنعتی

0 ارسال
5364 مشاهده
آخرین ارسال: می 23, 2012, 09:47:17 قبل از ظهر
توسط
اکبرزاده
https://www.meta4u.com/acc/Themes/NameX_v1.2.3/images/post/xx.png
بهای تمام شده و راه اندازی یک سیستم صنعتی

نویسنده beu_w در حسابداری صنعتی

10 ارسال
7920 مشاهده
آخرین ارسال: می 29, 2013, 03:48:46 بعد از ظهر
توسط
دایی رضا!

خدمات حسابداری

موسسه رستا تراز پارسه اصطلاحات حسابداری طراحی سایت و انجمن حسابداری

سایر پرتال ها

فروم متا انجمن بورس و اوراق بهادار ثبت آگهی رایگان