سوال ؟

نویسنده دایی رضا!, جولای 16, 2012, 08:47:51 بعد از ظهر

« سوال - ثبت هزينه ها | دستمزد مستقیم »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

دایی رضا!

با سلام

اول از اینکه دوستان عزیز وقت گذاشتن و جواب سوال بنده رو دادن ممنون و شرمنده ام

فکر کنم دیروز کمی موضوع داشت به چالش کشیده میشد و از این بابت من از کلیه دوستان علی الخصوص از سرکار خانم آیلان - جناب آقای کیانی محترم عذر میخوام . امیدوارم طرح این گونه مسایل به یک راه حل منطقی برسه  نه اینکه بخواد باعث دلخوری یا خدای ناکرده به غرض وری و..... کشیده بشه

بازهم از همگی شما ممنون و عذر میخواهم
بدون امضاء!

kiani

سلام و صبح بخير
نقل قول از: امین محسنی در جولای 17, 2012, 04:16:32 بعد از ظهر
شرط اصلی فروش انتقال مالکیت و مخاطرات نگهداری است که در این مسئله  مخاطرات منتقل می شود ولی انتقال مالکیت صورت نمیگیرد لذا به حساب فروش بردن این مواد کار معقولی به نظر نمیرسد.
جناب محسني عرض ادب
شرط اصلي نگهداري است؟؟
بند استاندارد مرتبط را مرقوم ميفرمائيد!
معقول از نظر من استاندارد است:

استاندارد 3:
تشخيص‌ معامله‌:
14-...هرگاه‌ دو يا چند معامله‌ به‌گونه‌اي‌ به‌‌هم‌ پيوسته‌ باشد كه‌ اثر تجاري‌ آن‌ را نتوان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ كليت‌ آن‌ درك‌ كرد، معيارهاي‌ شناخت‌ در مورد آن‌ به طور يكجا اعمال‌ مي‌شود. براي مثال‌، يك‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ كالاهايي‌ را به‌ فروش‌ رساند و همزمان‌ قراردادي‌ جداگانه‌ براي‌ بازخريد همان‌ كالاها درآينده‌ منعقد كند. اين‌ امر موجب‌ نفي‌ اثر محتوايي‌ معامله‌ فروش‌ مي‌شود و لذا در چنين‌ حالتي‌ بايد دو معامله‌ فروش‌ و بازخريد همان‌ كالا را يكجا شناسايي‌ كرد.
نقل قول از: امین محسنی در جولای 17, 2012, 04:16:32 بعد از ظهر
برای مثال 30 تن مواد اولیه را به شرکت دوست و برادر ارسال میکنیم
قیمت کاردکس مواد مورد نظر 1 ریال  به ازاء هر تن است
موجودی مواد امانی نزد دیگران    30     
                        موجودی موا د اولیه     30
در بحث تفكيك شخصيت حسابداري ما شركت دوست و برادر را نيز يك شخصيت جدا در نظر ميگيريم
عرض كردم مثال نقض ،مثالي است نقض فرض :

اگر بار حمل شده توسط شركت مزبور در پيچ اولين بعد از كارخانه چپ كرد و از بين رفت :
چه كسي هزينه شناسايي كند؟شركت برادر و دوست يا شركت ما ؟باتوجه به فرمايش شما انتقال مالكيت كه صورت نگرفته پس ما بايد شناسايي كنيم؟!!! به چه مبلغي؟ 30 تا ؟اگر فرض بر تحويل عين جنس از برادرمان باشد او در دفاترش به چه مبلغي اين جبران هزينه را ثبت كند؟
در هر حالتي از حالتهاي بالا بايستي مبلغ شناسايي كنيم نه عدد ؟!

بااحترام
اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد

صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد

kiani

نقل قول از: رضا در جولای 17, 2012, 04:45:21 بعد از ظهر
والا من هم همین رو مطرح کردم آقای کیانی محترم شمشیر از رو بستند و اومدن به جنگ من
عرض ادب جناب رضا
از مطالب شما در بخش صنعتي استفاده شاياني ميبرم
به هيچ عنوان قصد اساعه ادب ندارم،فقط دخالت بخش مهندسي در حسابداري ، مقداري مرا قلقلك ميدهد
بايد همسو باشند نه اينكه مهندسي نظر بدهد و حسابداري پياده كننده روش باشد و گوش به فرمان .
نقل قول از: رضا در جولای 17, 2012, 04:45:21 بعد از ظهر
ولی از طرفی فرمایش سرکار خانم آیلان هم رو باید مورد توجه قرار داد :
اگر هم خروج کالا بزنید ممیز مالیاتی بابت آن خروج از شما مالیات طلب خواهد کرد
خانم آیلان اگه انتقال بین دو انبار بزنم و نشون ندم که کالا از شرکت خارج شده بازهم ممیز گیر میده ؟
انباری سوری تحت هر عنوان !!!! باقیمت یک ریال
اشكال و ضعف اين قضيه را در بالا عنوان كردم. در فرض استقرا و از جز به كل رسيدن اگر يك مثال نقض باشد ، كل فرض رد است و غير قابل اتكا و تسري دادن به كل محال و ناشدني است .
نقل قول از: رضا در جولای 17, 2012, 04:45:21 بعد از ظهر
از علي ماه10 ،3 تن مواد گرفتيم "اماني"، ميريم تو بازار بخريم ،گيرمون نمياد 10 تن از محسن تو برج 11 "اماني"ميگريم
برج 12 ، 8تن ميخريم ولي نمي تونيم "اماني"هامونو پس بديم توليد مي خوابه
اي بابا ، خورديم به بستن حسابها با 13 تن "اماني" بدهي تو بازار؟!
حالا حسابداري كه كارت همش پيش ما مهندس ها لنگه، حساب كن و دفاع كن .كار من فقط توليده!

اینهم بدلیل کارکرد بد واحد حسابداری  که مطالبات رو پی گیری نکرده که شرکت اینطور لنگ بشه که نتونه مواد بخره و حالا باید اینقدر مواد قرض بگیره !
نه آقا تحريم هستيم جنس گيرمون نمياد، (تا بخواهيد مثال نقض برايتان مي اورم) ;D

بااحترام



kiani

نقل قول از: رضا در جولای 17, 2012, 06:36:40 بعد از ظهر
خانم آیلان ثبت فروش یعنی مصیبت ودردسر !!!!!
درسته که اون کالا رو مصرف کرده ولی عینا همون جنس و همون مقدار رو برمیگردونه
ویکی از واقعیتهای موجود در برخی شرکتهاست  حالا اگه گردش بالا باشه و بخوان فروش بزنن که وامصیبتا !!!
حالا چه اصراریه که بگیم جنس از شرکت خارج شده ؟
در کل میتونم انتقال بین دو انبار بزنم ( یک ریالی - یا به بهای تمام شده ) یا نه؟
باتوجه به عرايضم قبلي ام:
به عنوان يك راهكار چرا؟! نميشود يه قرارداد نوشت كه دو طرف قرار بريك مبلغ يكسان فروش باهم توافق داشته باشند ؟






امین محسنی

نقل قول از: كياني در جولای 18, 2012, 09:44:16 قبل از ظهر
جناب محسني عرض ادب
شرط اصلي نگهداري است؟؟

بنده کجا چنین مطلبی را عنوان کردم


شرط اصلی فروش انتقال مالکیت و مخاطرات نگهداری است که در این مسئله  مخاطرات منتقل می شود ولی انتقال مالکیت صورت نمیگیرد لذا به حساب فروش بردن این مواد کار معقولی به نظر نمیرسد.

یعنی چه :   شما یک بار هندوانه دارید مالکیت  در اختیار شماست و همچنین مخاطرات نگهداری ( دزدیده شدن فاصد شدن شکستن و خراب شدن) شما 1 هندوانه به بنده می فروشید هم مالکیت به بنده منتقل میشود  ( حق خوردن و فروختن مجدد آن با من است) و هم انتقال مخاطرات نگهداری ( اگر از دستم افتاد شکست دیگر به شما ارتباطی ندارد)

در مسئله مورد مناقشه ما  مواد امانی که بنده از شما میگیرم هنوز مال شماست و در دارایی های خود نشان میدهید ( انتقال مالکیت صورت نگرفته) اما مخاطرات نگهداری منتقل میشود اگر همه آن اتش گرفت به شما ارتباطی ندارد و شرکت دوست برادر باید عین آن را به شما تحویل دهد

چون شرط اصلی ( انتقال مالکیت صورت نمیگیرد پس چه فروشی بزنیم)


استاندارد 3:
تشخيص‌ معامله‌:
14-...هرگاه‌ دو يا چند معامله‌ به‌گونه‌اي‌ به‌‌هم‌ پيوسته‌ باشد كه‌ اثر تجاري‌ آن‌ را نتوان‌ بدون‌ توجه‌ به‌ كليت‌ آن‌ درك‌ كرد، معيارهاي‌ شناخت‌ در مورد آن‌ به طور يكجا اعمال‌ مي‌شود. براي مثال‌، يك‌ واحد تجاري‌ ممكن‌ است‌ كالاهايي‌ را به‌ فروش‌ رساند و همزمان‌ قراردادي‌ جداگانه‌ براي‌ بازخريد همان‌ كالاها درآينده‌ منعقد كند. اين‌ امر موجب‌ نفي‌ اثر محتوايي‌ معامله‌ فروش‌ مي‌شود و لذا در چنين‌ حالتي‌ بايد دو معامله‌ فروش‌ و بازخريد همان‌ كالا را يكجا شناسايي‌ كرد.

در بحث تفكيك شخصيت حسابداري ما شركت دوست و برادر را نيز يك شخصيت جدا در نظر ميگيريم
عرض كردم مثال نقض ،مثالي است نقض فرض :

اگر بار حمل شده توسط شركت مزبور در پيچ اولين بعد از كارخانه چپ كرد و از بين رفت :
چه كسي هزينه شناسايي كند؟شركت برادر و دوست يا شركت ما ؟باتوجه به فرمايش شما انتقال مالكيت كه صورت نگرفته پس ما بايد شناسايي كنيم؟!!! به چه مبلغي؟ 30 تا ؟اگر فرض بر تحويل عين جنس از برادرمان باشد او در دفاترش به چه مبلغي اين جبران هزينه را ثبت كند؟

استناد شما با این بند استاندارد نشان میدهد شما در واقعیت و به صورت عملی هیچ گاه با امانت دادن کالا در ارتباط نبودید
ببینید کالای امانی راه و روش مربوط به خود را دارد شما قرارداد بازخرید همان کالا را در آینده نمی بندید بلکه تفاهم نامه کالای امانی را بین دو شرکت منعقد میکنید که شرکت الف و ب مواد اولیه به تناژهای مشخص از قبل  ( یا حتی غیر مشخص شده از قبل فقط به استناد صورتجلسه های تنظیمی در موقع جا به جایی مواد )  را به یکدیگر امانت داده و همان مواد با ویژگی های مشخص با همان تناژهای  دریافتی را پس دهند قطعا مسئله انتقال " مخاطرات نگهداری " نیز در تفاهم نامه ذکر میشود که اگر بعد امانت دادن مواد به هر علتی برای آن اتفاقی افتاد به مالک اصلی آن ارتباطی نداشته و تناژ تحویلی خود را مطالبه خواهد کرد


در ضمن
عکس قبلیتان بسیار زیبا بود حیف شد که آن را تغییر دادید  ;D


ارادتمند شما
محسنی

kiani

نقل قول از: امین محسنی در جولای 18, 2012, 11:21:40 قبل از ظهر

شرط اصلی فروش انتقال مالکیت و مخاطرات نگهداری است که در این مسئله  مخاطرات منتقل می شود ولی انتقال مالکیت صورت نمیگیرد لذا به حساب فروش بردن این مواد کار معقولی به نظر نمیرسد.
یعنی چه :   شما یک بار هندوانه دارید مالکیت  در اختیار شماست و همچنین مخاطرات نگهداری ( دزدیده شدن فاصد شدن شکستن و خراب شدن) شما 1 هندوانه به بنده می فروشید هم مالکیت به بنده منتقل میشود  ( حق خوردن و فروختن مجدد آن با من است) و هم انتقال مخاطرات نگهداری ( اگر از دستم افتاد شکست دیگر به شما ارتباطی ندارد)
در مسئله مورد مناقشه ما  مواد امانی که بنده از شما میگیرم هنوز مال شماست و در دارایی های خود نشان میدهید ( انتقال مالکیت صورت نگرفته) اما مخاطرات نگهداری منتقل میشود اگر همه آن اتش گرفت به شما ارتباطی ندارد و شرکت دوست برادر باید عین آن را به شما تحویل دهد
چون شرط اصلی ( انتقال مالکیت صورت نمیگیرد پس چه فروشی بزنیم)
استناد شما با این بند استاندارد نشان میدهد شما در واقعیت و به صورت عملی هیچ گاه با امانت دادن کالا در ارتباط نبودید
ببینید کالای امانی راه و روش مربوط به خود را دارد شما قرارداد بازخرید همان کالا را در آینده نمی بندید بلکه تفاهم نامه کالای امانی را بین دو شرکت منعقد میکنید که شرکت الف و ب مواد اولیه به تناژهای مشخص از قبل  ( یا حتی غیر مشخص شده از قبل فقط به استناد صورتجلسه های تنظیمی در موقع جا به جایی مواد )  را به یکدیگر امانت داده و همان مواد با ویژگی های مشخص با همان تناژهای  دریافتی را پس دهند قطعا مسئله انتقال " مخاطرات نگهداری " نیز در تفاهم نامه ذکر میشود که اگر بعد امانت دادن مواد به هر علتی برای آن اتفاقی افتاد به مالک اصلی آن ارتباطی نداشته و تناژ تحویلی خود را مطالبه خواهد کرد
سلام دوباره ،‌
با بستن قرارداد(تفاهم نامه) ، همانطور كه عرض كردم شركت برادر شد يك شخصيت اقتصادي جدا .
حالا بر ميگرديم به مالكيت، جنسي كه در توليد آنروز شركت ديگر (برادر)مصرف شد ، ما مالك چه هستيم ؟
در صورت بروز حادثه ، همانطور هم كه پيشتر عرض كردم ،يك سمت اينجا بايد هزينه شناسايي كند .(چه مبلغي يا عددي ميزند يا مزنيد )؟
در نظر داشته باشيد ممكن است شما تحويل گيرنده جنس باشيد(مخاطرات طبق فرمايشتان منتقل شده باشد)!
ما جبران كننده ضرر خواهيم بود .اگر قرار براين باشد كه عين جنس را عودت بدهيم كه ديگر نميتوانيم عدد بزنيم !



از كجا ميدانيد كه سرو كار نداشتم ؟
اتفاقا داريم و طبق استاندارد هم عمل ميكنيم.
------------------------------------------------

نقل قول از: امین محسنی در جولای 18, 2012, 11:21:40 قبل از ظهر
در ضمن
عکس قبلیتان بسیار زیبا بود حیف شد که آن را تغییر دادید  ;D

لطف داريد .

آیلان

نقل قول از: امین محسنی در جولای 17, 2012, 11:50:52 بعد از ظهر
نقل قول از: آیلان در جولای 17, 2012, 10:13:56 بعد از ظهر
کالای امانی ثبتی که شما مرقوم داشتید را ندارد
بنده هم جدا مخالف بر این نکته هستم که مواد اولیه امانی را ثبت فروش بزنیم

نقل قول از: آیلان در جولای 17, 2012, 10:13:56 بعد از ظهر
محاسب پرونده شما در اداره ارزش افزوده جداگانه دفاتر شما رو برای بررسی خواهد گرفت امیدواریم از ارزش افزوده آن هم نجات پیدا کنید و ممیز مالیاتی هم جدا گانه دفاتر شما را بررسی خواهد کرد و مالیات فروش را خواهد گرفت

جالبه بنده درباره رویه جاری در 2 کارخانه بزرگ تولیدی که بزرگترین و پیشرفته ترین مجموعه تولید آلومینیوم ایران را تشگیل میدهند صحبت میکنم و شما بنده از ممیز ارزش افزوده میهراسانید :o

همکار محترم در چند سال اخیر در این رابطه کوچکترین مشکلی نداشته ایم
نه با حسابرس مستقل
نه با حسابرس سازمان حسابرسی
و نه با ممیز مالیاتی
:)

با احترام
   
-----------------------
ویرایش
همکار محترم خدای نکرده با عرایضم قصد بی ادبی و بی حرمتی به شما را ندارم امیدوارم آنها را به عنوان یک بحث فنی تلقی کرده و به منزله گستاخی بنده ندانبد
با سلام

باید خدمتتان عرض کنم ممیزان مالیاتی و حسابرسان از این قبیل از حسابداری سر در نمیآورند برای همین هیچ مشکلی نداشتید
شما بنده را از صنعت آلومنیوم نمیترسانید و بنده تنها تولید ککنده یک نوع ماده شیمیایی در ایران و خاورمیانه و کار ما هم فقط با پتروشیمی و پالایشگا ها است!!!!اما چه ربطی به اصل قضیه دارد؟؟؟؟

هر حسابرسی که حسابرسی بلد نیست؟حسابرسانی هم دیدم که فرق حسابداری نقدی و تعهدی را هنوز نمیدانند؟؟؟!!!!
کالای امانی قابل مصرف نیست اگر هم توافقی صورتگرفته است باید به بهای تمام شده خارج شود و وقتی توافقی صورت میگیرد برای دریافت مواد (به قول شما امانی)که مصرف کند همان خرید و فروش محسوب میشود که شما بلرای راه اندازی کار خود کلاه شرعی به نام کالای امانی ساخته اید!!!کالای امانی که تعریفی جز تعریف ساخته شده شما دارد و دخل و تصرف در آن خلاف ،همچنین به بهای یک ریال خارج کردن آن رد دفاتر است و ....بنده هم کاملا با ثبت شما مخالفم دلایلم هم در پستها لیست کردم جناب اقای کیانی هم فرمایشاتشون زنگ آخر بود که موضوع از نظر بنده تمام شده است حالا شما به ادامه روش خود بپردازید
عذر خواهی مرا بپذیرید بنده اصلا قصد اساعه ادب نداشتم!!!!!!


Share via facebook Share via linkedin Share via pinterest Share via reddit Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

خدمات حسابداری

موسسه رستا تراز پارسه اصطلاحات حسابداری طراحی سایت و انجمن حسابداری

سایر پرتال ها

فروم متا انجمن بورس و اوراق بهادار ثبت آگهی رایگان