Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
سرمایه گذاری ثبت هزینه Capitalize

سرمایه گذاری به معنای ثبت هزینه در ترازنامه به منظور به تاخیر انداختن شناسایی کامل هزینه است. به طور کلی، سرمایه‌گذاری هزینه‌ها سودمند است زیرا شرکت‌هایی که دارایی‌های جدید با طول عمر طولانی‌مدت به دست می‌آورند می‌توانند هزینه‌ها را مستهلک یا مستهلک کنند. این فرآیند به عنوان سرمایه گذاری شناخته می شود.

کلیک ها - 30
Synonyms - سرمایه گذاری ثبت هزینه ,Capitalize
سرمایه گذاری جایگزین Alternative Investment

سرمایه گذاری جایگزین، دارایی مالی است که در یکی از دسته های سرمایه گذاری متعارف قرار نمی گیرد. دسته بندی های متعارف شامل سهام، اوراق قرضه و پول نقد است.

کلیک ها - 53
Synonyms - سرمایه گذاری جایگزین,Alternative Investment
سرمایه گذاری سودده Capital Investment

سرمایه گذاری سودده به دست آوردن دارایی های فیزیکی توسط یک شرکت برای استفاده در پیشبرد اهداف و اهداف بلندمدت تجاری است. املاک و مستغلات، کارخانه های تولیدی و ماشین آلات از جمله دارایی هایی هستند که به عنوان سرمایه گذاری خریداری می شوند.

کلیک ها - 40
Synonyms - سرمایه گذاری سودده,Capital Investment
سرمایه‌ گذار فرشته Angel Investor

یک سرمایه‌ گذار فرشته، سرمایه اولیه را برای کسب‌ و کارهایی راه‌اندازی و فراهم می‌کند که معمولاً در ازای سهام مالکیت در شرکت باشد.

کلیک ها - 64
Synonyms - سرمایه‌ گذار فرشته,Angel Investor
سرمایه‌ گذاری Capitalization

سرمایه‌ گذاری روشی حسابداری است که در آن بهای تمام شده در ارزش دارایی لحاظ می‌شود و در طول عمر مفید دارایی هزینه می‌شود، نه اینکه در دوره وقوع هزینه هزینه شود. سرمایه گذاری، هزینه نقدی را به عنوان دارایی در ترازنامه به جای هزینه در صورت سود و زیان شناسایی می کند.

کلیک ها - 31
Synonyms - سرمایه‌ گذاری,Capitalization
سرمایه‌ گذاری متضاد یا مخالف Contrarian

سرمایه‌ گذاری متضاد یک سبک سرمایه‌گذاری است که در آن سرمایه‌گذاران با فروش در زمانی که دیگران در حال خرید هستند و خرید در زمانی که اکثر سرمایه‌گذاران در حال فروش هستند، به طور هدفمند بر خلاف روندهای غالب بازار عمل می‌کنند. وارن بافت، رئیس و مدیر اجرایی برکشایر هاتاوی، یک سرمایه گذار مخالف معروف است.

کلیک ها - 72
Synonyms - سرمایه‌ گذاری متضاد یا مخالف,Contrarian
سرمایه‌ گذاری مستقیم Direct Investment

سرمایه‌گذاری مستقیم معمولاً به عنوان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) شناخته می‌شود. FDI به سرمایه‌گذاری در یک شرکت تجاری خارجی اشاره دارد که برای به دست آوردن سهم کنترلی در شرکت طراحی شده است.

کلیک ها - 19
Synonyms - سرمایه‌ گذاری مستقیم,Direct Investment