Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
عبارات Expression

عبارات: ترکیبی از عملگرها، نام فیلدها، توابع، لفظ ها و ثابت ها که به یک مقدار واحد ارزیابی می شود. عبارات می توانند معیارهایی را مشخص کنند (مانند مقدار سفارش> 10000) یا محاسباتی را روی مقادیر فیلد انجام دهند (مانند قیمت*مقدار).

کلیک ها - 129
Synonyms - عبارات,Expression
عبارت خطا Error Term

عبارت خطا، یک متغیر باقیمانده است که توسط یک مدل آماری یا ریاضی تولید می‌شود و زمانی ایجاد می‌شود که مدل به طور کامل رابطه واقعی بین متغیرهای مستقل و متغیرهای وابسته را نشان نمی‌دهد. در نتیجه این رابطه ناقص، عبارت خطا مقداری است که معادله ممکن است در طول تحلیل تجربی در آن متفاوت باشد.

کلیک ها - 8
Synonyms - عبارت خطا,Error Term
عدالت اقتصادی Economic Justice

عدالت اقتصادی جزئی از عدالت اجتماعی و اقتصاد رفاه است. این مجموعه ای از اصول اخلاقی و معنوی برای ایجاد نهادهای اقتصادی است که در آن هدف نهایی ایجاد فرصتی برای هر فرد است تا پایه مادی کافی را برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه، مولد و خلاق ایجاد کند.

کلیک ها - 24
Synonyms - عدالت اقتصادی,Economic Justice
عدم تعادل Disequilibrium

عدم تعادل وضعیتی است که در آن نیروهای داخلی و یا خارجی از رسیدن به تعادل بازار جلوگیری می‌کنند یا باعث می‌شوند بازار از تعادل خارج شود. این می تواند محصول جانبی کوتاه مدت تغییر در عوامل متغیر یا نتیجه عدم تعادل ساختاری بلند مدت باشد.

کلیک ها - 29
Synonyms - عدم تعادل,Disequilibrium
عدم سرمایه گذاری Disinvestment

عدم سرمایه گذاری اقدام یک سازمان یا دولت است که یک دارایی یا شرکت فرعی را می فروشد یا تصفیه می کند. در غیاب فروش یک دارایی، عدم سرمایه گذاری همچنین به کاهش هزینه های سرمایه ای (CapEx) اشاره دارد که می تواند تخصیص مجدد منابع را به مناطق مولدتر در یک سازمان یا پروژه با بودجه دولت تسهیل کند.

کلیک ها - 42
Synonyms - عدم سرمایه گذاری,Disinvestment
عدم صرفه جویی در مقیاس Diseconomies of Scale

عدم صرفه جویی در مقیاس زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت یا کسب و کار آنقدر بزرگ می شود که هزینه های هر واحد افزایش می یابد. زمانی اتفاق می افتد که صرفه جویی در مقیاس دیگر برای یک شرکت کارایی نداشته باشد. با این اصل، به جای تجربه مداوم کاهش هزینه ها و افزایش تولید، یک شرکت با افزایش تولید شاهد افزایش هزینه ها است.

کلیک ها - 27
Synonyms - عدم صرفه جویی در مقیاس,Diseconomies of Scale
عدم واسطه گری Disintermediation

اصطلاح عدم واسطه گری به فرآیند قطع واسطه مالی در یک معامله اشاره دارد. ممکن است به مصرف‌کننده اجازه دهد که مستقیماً از یک عمده‌فروش خرید کند نه از طریق واسطه‌ای مانند خرده‌فروش، یا به یک کسب‌وکار اجازه می‌دهد مستقیماً از یک تولید کننده سفارش دهد نه از یک توزیع‌ کننده. در صنعت مالی، زمانی دیده می‌شود که یک سرمایه‌گذار قادر به خرید مستقیم سهام باشد نه از طریق یک کارگزار یا یک موسسه مالی. هدف از میانجی گری معمولاً کاهش هزینه ها، تسریع تحویل یا هر دو است.

کلیک ها - 33
Synonyms - عدم واسطه گری,Disintermediation