Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
بوت استرپینگ Bootstrapping

اصطلاح بوت استرپینگ به موقعیتی اشاره دارد که در آن یک کارآفرین شرکتی را با سرمایه کم راه اندازی می کند. هنگامی که فردی راه‌اندازی می‌کند، به پولی غیر از سرمایه‌گذاری خارجی متکی است. گفته می شود زمانی که فردی تلاش می کند شرکتی را از طریق منابع مالی شخصی یا درآمدهای عملیاتی شرکت جدید تأسیس کند، راه اندازی می شود.

کلیک ها - 37
Synonyms - بوت استرپینگ,Bootstrapping
بودجه Budget

بودجه به تخمین درآمد و هزینه ای اشاره دارد که برای یک دوره زمانی مشخص در آینده انجام می شود. بودجه بندی معمولاً به صورت مستمر انجام می شود و بودجه های فردی مرتباً مجدداً ارزیابی می شوند.

کلیک ها - 48
Synonyms - بودجه,Budget
بودجه بندی بر مبنای فعالیت Activity-Based Budgeting

بودجه‌بندی مبتنی بر فعالیت (ABB) سیستمی است که فعالیت‌هایی را که منجر به هزینه‌هایی برای یک شرکت می‌شود، ثبت، تحقیق و تجزیه و تحلیل می‌کند. هر فعالیتی در یک سازمان که متحمل هزینه باشد برای راه های بالقوه برای ایجاد کارایی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس بودجه بر اساس این نتایج تدوین می شود.

کلیک ها - 69
Synonyms - بودجه بندی بر مبنای فعالیت,Activity-Based Budgeting,ABB
بودجه بندی سرمایه ای Capital Budgeting

بودجه بندی سرمایه ای فرآیندی است که کسب و کارها برای ارزیابی پروژه ها یا سرمایه گذاری های بزرگ بالقوه استفاده می کنند. ساخت یک کارخانه جدید یا گرفتن سهام بزرگ در یک سرمایه گذاری خارجی نمونه هایی از ابتکاراتی هستند که معمولاً قبل از تایید یا رد توسط مدیریت نیاز به بودجه بندی سرمایه ای دارند.

کلیک ها - 32
Synonyms - بودجه بندی سرمایه ای,Capital Budgeting
بودجه تبلیغاتی Advertising Budget

بودجه تبلیغاتی تخمینی از هزینه های تبلیغاتی یک شرکت در یک دوره زمانی معین است. مهمتر از آن، این پولی است که یک شرکت مایل است برای دستیابی به اهداف بازاریابی خود کنار بگذارد.

کلیک ها - 57
Synonyms - بودجه تبلیغاتی,Advertising Budget
بودجه متوازن Balanced Budget

بودجه متوازن وضعیتی در برنامه ریزی مالی یا فرآیند بودجه ریزی است که در آن کل درآمدهای مورد انتظار برابر با کل هزینه های برنامه ریزی شده است. این اصطلاح بیشتر در مورد بودجه بندی بخش دولتی یا دولتی به کار می رود.

کلیک ها - 46
Synonyms - بودجه متوازن,Balanced Budget
بودجه نقدی Cash Budget

بودجه نقدی تخمینی از جریان های نقدی یک تجارت در یک دوره زمانی خاص است. این می تواند برای یک بودجه هفتگی، ماهانه، سه ماهه یا سالانه باشد.

کلیک ها - 43
Synonyms - بودجه نقدی,Cash Budget