کمک یار متا
واژه نامه اینترنتی متا
کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.
Term | شرح |
---|---|
کمک هزینه برای حساب های مشکوک Allowance for Doubtful Accounts | کمک هزینه برای حساب های مشکوک یا ذخیره برای حسابهای مشکوک الوصول یک حساب مخالف است که در مقابل کل مطالبات ارائه شده در ترازنامه خالص می شود تا فقط مبالغی را که انتظار می رود پرداخت شود منعکس کند.
کلیک ها - 102 Synonyms -
کمک هزینه برای حساب های مشکوک,Allowance for Doubtful Accounts |
کمک هزینه برای ضررهای اعتباری Allowance For Credit Losses | کمک هزینه برای ضررهای اعتباری یا ذخیره خسارت اعتباری تخمینی از بدهی است که شرکت بعید است آن را بازیابی کند. این از دیدگاه شرکت فروشنده ای گرفته می شود که به خریداران خود اعتبار می دهد.
کلیک ها - 73 Synonyms -
کمک هزینه برای ضررهای اعتباری,Allowance For Credit Losses |
کمک هزینه تعویق اختیاری Elective-Deferral Contribution | کمک هزینه تعویق اختیاری مستقیماً از حقوق کارمند به طرح بازنشستگی تحت حمایت کارفرما، مانند 401(k) واریز میشود. با کمک هزینه تعویق اختیاری، کارمند باید قبل از کسر کمک هزینه، این تراکنش را تأیید کند. کمک هزینه تعویق اختیاری همچنین به عنوان کمک هزینه تعویق حقوق یا کمک هزینه کاهش حقوق شناخته میشود.
کلیک ها - 19 Synonyms -
کمک هزینه تعویق اختیاری,Elective-Deferral Contribution |
کمک هزینه فوت Death Benefit | کمک هزینه فوت، پرداختی است به ذینفع بیمه نامه عمر، مستمری یا مستمری در هنگام فوت شخص بیمه شده یا مستمری. در بیمه نامه های عمر، مزایای فوت معمولا مشمول مالیات بر درآمد نمی شود و ذینفعان نام برده معمولاً مزایای فوت را به صورت یکجا دریافت می کنند.
کلیک ها - 53 Synonyms -
کمک هزینه فوت,Death Benefit |
کمیته حسابرسی Audit Committee | کمیته حسابرسی یکی از کمیته های عملیاتی اصلی هیئت مدیره یک شرکت است که وظیفه نظارت بر گزارشگری مالی و افشای اطلاعات را بر عهده دارد.
کلیک ها - 98 Synonyms -
کمیته حسابرسی,Audit Committee |
کمیته دارایی-بدهی Asset-Liability Committee | کمیته دارایی-بدهی (ALCO) که به عنوان مدیریت مازاد نیز شناخته می شود، یک گروه نظارتی است که مدیریت دارایی ها و بدهی ها را با هدف کسب بازده کافی هماهنگ می کند.
کلیک ها - 209 Synonyms -
کمیته دارایی-بدهی,Asset-Liability Committee,ALCO |
کمیسیون Commission | کمیسیون هزینه خدماتی است که توسط کارگزار یا مشاور سرمایه گذاری برای ارائه مشاوره سرمایه گذاری یا رسیدگی به خرید و فروش اوراق بهادار برای مشتری ارزیابی می شود.
کلیک ها - 53 Synonyms -
کمیسیون,Commission |