Skip to main content

کمک یار متا

واژه نامه اینترنتی متاکمک یار متا

کمک یار و کمک رسان مطالب مفید، آموزشی، مقاله و پروژه های دانشجویی به ترتیب حروف الفبای فارسی. واژه نامه اینترنتی متا با هدف بالا بردن سطح دانش و علم فعالیت می نماید.

نام "واژه" را وارد کنید.
Term شرح
اپراتور Operator

اپراتور: علامت یا نمادی که نوع محاسبه را در یک عبارت مشخص می کند. برای مثال اپراتور، می توان به عملگرهای ریاضی، مقایسه، منطق و مرجع اشاره کرد.

کلیک ها - 5
Synonyms - اپراتور,Operator
اچ تی ام ال HTML

اچ تی ام ال HTML (Hypertext Markup Language): تگ های HTML عناصر کد خاصی هستند که می توانند به بهبود و اثربخشی SEO برای صفحات وب و سایت ها استفاده شوند. (یک زبان نشانه گذاری استاندارد برای ایجاد صفحه وب)

کلیک ها - 116
Synonyms - HTML,اچ تی ام ال,Hypertext Markup Language
اچ تی تی پی HTTP

اچ تی تی پی HTTP (The Hypertext Transfer Protocol): پایه و اساس شبکه جهانی وب است و برای بارگذاری صفحات وب با استفاده از پیوندهای فرامتن استفاده می شود. HTTP یک پروتکل لایه کاربردی است که برای انتقال اطلاعات بین دستگاه های شبکه طراحی شده و بر روی لایه های دیگر پشته پروتکل شبکه اجرا می شود.

کلیک ها - 88
Synonyms - اچ تی تی پی,HTTP
اچ تی تی پی اس HTTPS

اچ تی تی پی اس HTTPS (HTTPS Hypertext Transfer Protocol Secure): پروتکل انتقال ابرمتن ایمن از یک لایه سوکت ایمن (SSL) برای رمزگذاری داده های منتقل شده بین وب سایت و مرورگر وب استفاده می کند. HTTPS یک عامل جزئی رتبه بندی گوگل است.

کلیک ها - 98
Synonyms - HTTPS Hypertext Transfer Protocol Secure,HTTPS,اچ تی تی پی اس
ای پی آی API (Application Programming Interface)

ای پی آی: ابزاری که بلوک های ساختمانی کامل شده را با قابلیت هایی که می توانند با هم و در یک نرم افزار قرار داده شوند، فراهم می کند.

کلیک ها - 22
Synonyms - ای پی آی,API,Application Programming Interface
ایجکس AJAX

ایجکس AJAX (Asynchronous JavaScript and XML):  نوعی برنامه نویسی تحت وب که به یک صفحه وب اجازه می دهد تا اطلاعاتی را از سرور ارسال و سپس دریافت کند تا آن صفحه را به صورت پویا بدون بارگیری مجدد تغییر دهد.

کلیک ها - 70
Synonyms - ایجکس,AJAX
ایمپرشن یا برداشت ها Impressions

ایمپرشن یا برداشت ها: تعداد دفعاتی است که محتوای شما در فیدهای کاربران رسانه های اجتماعی نشان داده شده است. در ایمپرشن بیننده نیازی به درگیر شدن با یک پست ندارد تا آن را به عنوان یک ایمپرشن دنبال کند.

کلیک ها - 20
Synonyms - ایمپرشن یا برداشت ها,Impressions