لوس و ننر شدن بچه ها

نویسنده Hooman Ghayouri, قبل از ظهر 10:54:32 - 07/25/11

« چرا برخی از بچه ها خجالتی هستند | روشن کردن پوست »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

Hooman Ghayouri

بچه های لوس محصول چه نوع دیدگاهی هستند؟

looos.jpg

هیچ یک از ما دوست نداریم بچه ای لوس داشته باشیم؛ بچه ای که بدخلق، خود محور، پرتوقع و بی ملاحظه باشد. حالا ببینیم چه چیزهایی بچه ها را لوس می کند و چه چیزهایی لوس نمی کند.
وقتی من بچه هایم را بزرگ می کردم، دیگران به من می گفتند اگر نگذارم بچه ام گریه کند یا زیاد بغلش کنم، لوسش کرده ام. خوشبختانه من به این حرفهای بی معنی اعتقاد نداشتم.
بچه با محبت دیدن لوس نمی شود. بچه ها به مهر و محبت، به اندازه آب و غذا نیازمندند. مسأله، در تعریف ما از عشق و محبت است.
اگر ما هر چیز مادی که بچه ها می خواهند در اختیارشان قرار بدهیم، به آنها عشق نورزیده ایم. والدین اغلب فکر می کنند وقتی بچه هایشان را با اسباب بازیها و فعالیتهایی که آنها طلب می کنند اشباع سازند، به آنها عشق ورزیده اند، اما نتیجه واقعی چنین برخوردی با بچه ها چیست؟


سه پیامد منفی لوس کردن بچه ها از طریق مادیات
۱- پرورش رفتارهای اعتیادآور:
کودکان به اشباع شدن با چیزها و کارهایی که منشأ بیرونی دارند (و نه اشباع از درون با مهرورزی و خلاقیت) معتاد می شوند. بسیاری از ما افراد بزرگسالی را می شناسیم که به ولخرجی و سایر فعالیتها برای پر کردن خلأ درونی شان معتادند. آنها وقتی مضطرب هستند، به جای این که با منشأ استرس برخورد کنند، سعی می کنند بر احساسشان با رفتارهای اعتیادآوری چون پول خرج کردن، تماشای تلویزیون، غذا خوردن و مانند آن سرپوش بگذارند.
وقتی اسباب بازیهای زیاد، برنامه های زیاد، غذاهای خیلی خوب برای بچه های خود فراهم می کنیم، یا اجازه می دهیم زیاد تلویزیون تماشا کنند، به آنها عشق نورزیده ایم، بلکه تنها به آنها یاد می دهیم که معتاد شوند.

۲- بی اعتنایی به نیازهای دیگران
اغلب والدین در حالی که چیزها و موقعیتهای زیادی را برای بچه هایشان فراهم می کنند، نیازهای خودشان را انکار می کنند. این که شما تسلیم همه توقعات بچه بشوید، به خصوص اگر از خواسته های خودتان صرف نظر کنید، به معنای عشق ورزی به بچه ها نیست. وقتی شما دایم تسلیم بچه می شوید و نیازهای خودتان را انکار می کنید یا ندیده می گیرید، بچه ها یاد می گیرند که نادیده گرفتن نیازهای دیگران و آدمی لوس و پرتوقع بودن، مجاز است. احتمالاً اگر شما با رعایت حال و ملاحظه خودتان از بچه ها توقع نداشته باشید که ملاحظه شما را بکنند، بچه ها هم یاد نمی گیرند که ملاحظه شما را بکنند. آنها یاد می گیرند که با شما طوری برخورد کنند که شما با خود رفتار می کنید.
بنابراین، نادیده گرفتن خودتان، محبت به فرزندانتان نیست. وقتی به خود احترام نمی گذارید، به فرزندانتان می آموزید که افرادی بی اعتنا به دیگران باشند و حرمت نگهدار نباشند.

۳- کسب اعتماد به نفس از طریق تأیید اطرافیان
یکی از مهمترین مشکلات جامعه این است که کودکان می آموزند که اعتماد به نفس خود را از طریق تأیید دیگران در مورد ظاهرشان، تعداد اسباب بازیها و قیمت لباسهایشان به دست آورند. فقط در صورتی که والدین به جای ارزش گذاشتن بر ظاهر و اموال بچه ها به آنها نشان دهند که به کیفیتهای درونی آنان- از قبیل همدلی، خلاقیت، دلسوزی، شادی، شور و شوق زندگی- اهمیت می دهند، بچه ها یاد خواهند گرفت که اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندی خویش را به تأیید دیگران وابسته نبینند. اعتماد به نفس حقیقی، از باطن انسان نشأت می گیرد، از آن جا سرچشمه می گیرد که واقف باشیم به این که ارزش ما به خاطر آن چیزی است که هستیم نه به خاطر ظاهرمان یا کاری که می کنیم. متأسفانه، جامعه مادی گرا، اعتماد به نفس و محبوبیت انسان را به نگاه تأییدآمیز دیگران درباره ماشین، خانه و لباس افراد گره می زند.
بدین ترتیب، وقتی فرزندمان را با اشیای مادی لوس می کنیم به خاطر داشته باشیم که خودمان باعث می شویم بچه ها ارزش وجودی خود را به تأیید دیگران وابسته و مرتبط ببینند؛ در حالی که می توان به بچه ها عشق ورزید بدون آنکه لوس شوند.
عشق یعنی پذیرش بچه ها به خاطر آن چیزی که واقعاً هستند. عشق یعنی درک، دلسوزی و همدلی.
بزرگترین هدیه ای که می توانید به فرزندانتان بدهید، این است که به خاطر وجود و باطن آنها برایشان ارزش قائل باشید. این عشق واقعی است و هیچ شئ مادی نمی تواند جایگزین آن شود.

این بچه چقدر لوس شده

در هفته های اول تولد کودک این سؤال پیوسته مطرح می شود، موقعی که بچه در فاصله بین وعده های غذایی به جای این که آرام بخوابد سروصدا راه می اندازد، موضوع لوس شدن او مطرح می شود شما او را بغل می کنید و راه می برید و گریه او موقتا هم که شده قطع می شود به محض اینکه او را سر جایش می گذارید گریه اش شروع می شود. اما بهتر این است که در دو سه ماه اول و یا حتی شش ماه اول در مورد لوس شدن او نگران نباشید چون احتمالش زیاد است که بچه به این کوچکی موقعی که گریه می کند واقعا دردی دارد اگر هنگامی که بلندش می کنید آرام می شود احتمالا به خاطر این است که حرکت و فشار گرمی که آغوش شما به شکم او می آورد باعث می شود که موقتا هم که شده درد یا انقباض شکم خود را فراموش کند.
چیزی که بچه ها در طول این دوره یاد می گیرند این است که آیا به دنیا اعتماد بکنند یا نه. اگر نیازهای آنها را فورا و عاشقانه برآورده کنیم احساس خواهند کرد که دنیا جای خوبی است که در آن معمولا اتفاقات خوبی رخ می دهد و تجربه های بد از بین می رود. یک روانشناس مشهور معتقد است که این احساس اعتماد به جهان، هسته مرکزی شخصیت کودک را می سازد. بنابراین پاسخ به این سؤال که آیا یک بچه کوچک لوس می شود؟ تا زمانی که بچه به سنی نرسد که سؤال کند چرا نیازهای او برآورده نمی شود (احتمالا در ۹ ماهگی) منفی است. به جای این سؤال بهتر است بپرسیم: چگونه می توان احساس اعتماد به دنیا را در کودکان به وجود آورد؟
در حدود شش ماهگی می توانید کمی به لوس شدن فرزندتان مشکوک بشوید. هنگامی که کودک شش ماهه می شود، دل درد سه ماهه (کولیک) و سایر ناراحتی های جسمی را پشت سر می گذارد طبیعتا عده ای از بچه هایی که در طول مدت دل درد دائما بغل می شدند و آنها را راه می بردند حالا به توجه دایمی عادت کرده اند. آنها می خواهند که دائما یک نفر آنها را بغل کند و راه ببرد مادری را در نظر بگیرید که حتی برای یک دقیقه هم طاقت نمی آورد که صدای گریه کودکش را بشنود و در تمام مدتی که او بیدار است، بغلش می کند و او را راه می برد در شش ماهگی به محض این که مادر، بچه را سر جایش می گذارد، کودک دست هایش را به طرف او دراز می کند و زار می زند. حالا انجام کارهای خانه تقریبا غیرممکن شده است مادر نمی تواند از این که کودکش دایم می خواهد در بغل باشد، احساس نفرت نکند ولی در عین حال طاقت گریه های او را هم ندارد. این وضعیت با وضعیت مادری که داوطلبانه کودکش را در آغوش می گیرد حتی اگر نق هم نزند او را از جا بلند می کند و همه جا با خود می برد فرق دارد. به نظر می آید نگرانی زیاد والدین به کودک منتقل می شود و او را ناآرام می کند و بیقراری کودک به بیزاری مادر منجر می شود و همه اینها جنگی بیهوده بین کودک و والدین را رقم می زند.
اما این سؤال پیش می آید که چرا پدر و مادر درگیر قضیه لوس کردن بچه شده اند؟ این قضیه معمولا در مورد بچه اول اتفاق می افتاد. برای اغلب مردم، بچه اول حیرت انگیزترین اسباب بازی دنیاست. ولی شادمانی تنها عامل توجه به کودک نیست پدر و مادر تمایل دارند آرزوها و ترس هایی را که درباره خودشان داشته اند به کودک اول تحمیل کنند. نگرانی و احساس ناآشنای مسئولیت کامل برای سلامتی و شادمانی موجودی بی دست و پا هم مزید بر علت است. گریه بچه برای شما حکم این را دارد که او با قدرت فریاد می زند یک کاری بکن. ولی شما معمولا نمی دانید بهترین کاری که می شود برای کودک کرد چیست. در مورد بچه دوم اعتماد به نفس شما خیلی بیشتر می شود و می دانید که به صلاح بچه است که گاهی به تقاضایش اعتنا نکنید و دیگر به خودتان تهمت سنگدل بودن نمی زنید و احساس گناه نمی کنید چون می دانید که کار درستی را انجام دهید.
بعضی از پدر و مادرها راحت تر از بقیه بچه هایشان را لوس می کنند و این نوع پدر و مادرها دلشان می خواهد راحتی و حقوق خود را فدای بچه کنند و هرچه را که می خواهد به او بدهند. بچه ها نمی دانند چه چیزهایی برایشان خوب است و طبیعتشان طوری است که باید از پدر و مادر راهنمایی بخواهند. این کار باعث آرامش آنها می شود وقتی که پدر و مادر تردید داشته باشند بچه ها ناراحت و بی قرار می شوند اگر به محض این که بچه گریه می کند پدر یا مادر با نگرانی او را از جا بلند و بغل کنند بچه ها هم خود به خود احساس می کنند که وضع خطرناک است و هرچه پدر و مادر دستورات کودک را بیشتر اجرا کنند بچه ها متوقع تر می شوند و آن وقت والدین احساس می کنند که برده بچه ها شده اند. مشکل اینجاست که وقتی پدر و مادر عصبانی می شوند احساس گناه می کنند و به بچه باج می دهند.
اما چگونه می توان لوسی کودک را درمان کرد؟ هر چه زودتر متوجه مسئله بشوید معالجه آن ساده تر است. این کار قدرت اراده فراوان و کمی سنگدلی می خواهد تا بتوانید به کودکتان «نه» بگویید و برایش محدودیت هایی را قائل شوید. برای این که روحیه خودتان را از دست ندهید باید یادتان بماندکه تقاضاهای غیرمنطقی و وابستگی بیش از حد کودک به پدر و مادر، در درازمدت به خود بچه ها بیشتر از پدر و مادرشان لطمه می زند و سازگاری آنها با خود و جهان پیرامونشان را مشکل می سازد بنابراین به خاطر مصلحت خودتان باید رفتار آنها را اصلاح کنید.
برای خودتان برنامه ریزی کنید و اگر لازم باشد حتی آن را روی کاغذ هم بیاورید. این برنامه باید طوری باشد که در هنگام بیداری کودک غالبا درگیر کار خانه یا کار دیگری باشید. این برنامه را با جدیت کامل اجرا کنید طوری که هم خودتان و هم فرزندتان تحت تأثیر قرار بگیرد. هنگامی که کودک نق می زند و دست هایش را به طرف شما دراز می کند با لحنی دوستانه ولی کاملا جدی بگوئید که باید چند تا کار مهم را انجام بدهید هر چند او معنی حرف های شما را نمی فهمد ولی لحن جدیتان را خوب تشخیص می دهد خودتان را کاملا با کارتان سرگرم کنید. اولین ساعات اولین روز از همه سخت تر هستند.
اگر مادر دور از نگاه کودک بایستد و خیلی کم حرف بزند، کودک زودتر متوجه تغییر می شود و آن را می پذیرد و همین باعث می شود که جذب موضوع و کار دیگری شود بعضی از بچه ها هم اگر مادرشان را ببینند و صدایش را بشنوند حتی اگر او بلندشان نکند و در آغوش نگیرد زودتر به وضعیت جدید عادت می کنند. هنگامی که کارهایتان را انجام دادید و برایش اسباب بازی آوردید و یا تصمیم گرفتید با او بازی کنید در کنارش روی کف اتاق بنشینید. بگذارید اگر دلش خواست در آغوش شما بنشیند ولی او را به عادت بغل شدن و این طرف و آن طرف رفتن برنگردانید. اگر هنگامی که کف اتاق در کنار او می نشینند دوباره شروع به نق زدن کرد به سراغ کارتان بروید و سرتان را به آن گرم کنید. شما دارید به کودکتان کمک می کنید که تحمل کردن را یاد بگیرد. اگر این کار را از زمان نوزادی به او نیاموزید بعدها که بزرگتر می شود مشکل بتواند آن را یاد بگیرد.

والدین در برابر کودک لوس

آیا تاکنون نگران لوس شدن کودکتان شده اید؟ آیا زمانی که به دفعات و از روی علاقه او را می بوسید و یا هر زمان که گریه کرد فورا به سمت او می روید نگران این موضوع شده اید؟ خبرهای امیدوارکننده ای وجود دارد و آن، این که تا یک سالگی این اتفاق نمی افتد.
دکتر علی صادقیان، متخصص کودکان می گوید: «لوس شدن بدین معناست که با وجود سخت گیری در مورد رفتار کودک از سوی والدین، او از خود راضی و لجوج بار بیاید.»
وقتی کودک یک سالگی را پشت سر می گذارد، کم کم خود را فردی کوچک اما با خواسته های مخصوص به خود می بیند و حال زمانی است که مادر کمی سخت گیر شود، البته چنانچه نمی خواهد کودکش بعدها لوس و ننر شود.
«ثبات گفتاری و رفتاری مادر در این سن برای کودک بسیار مهم است» حال باید دید چگونه می شود فهمید چه رفتاری نشانگر مهر و محبت والدین بوده و چه رفتاری سبب لوس شدن او می شود و حد و مرز این دو نوع رفتار کجاست.
● از بدو تولد تا شش ماهگی
۱) گریه کردن:
خیالتان راحت باشد، کودک در این سن حتی نمی داند فردی جدای از شماست. مادر فرزندی ۵ ماهه می گوید: «مادرم هر بار که کودک را بغل می کنم، می گوید بچه را با این کار لوس و پرتوقع بار می آوری!» اما به واقع چنین نیست. وقتی کودکتان گریه می کند نمی خواهد شما را کنترل یا خسته کند. او فقط از چیزی ناراحت است و گریه تنها روشی است که او می تواند به وسیله آن شما را خبر کند. پاسخ به گریه او، خواه از گرسنگی باشد یا از جای خیس و یا آغوش گرم مادر و پدر را بخواهد سبب می شود او احساس امنیت کند. چنان چه او را با گریه اش تنها گذاشته و اعتنا نکنیم، صرفا بدخلق و به اصطلاح عامیانه نق نقو می شود.
۲) گرسنگی:
بیشتر مادران برنامه مشخصی برای غذای کودکشان دارند. مثلا هر چهار ساعت یک بار به او شیر می دهند نه زودتر. اما به گفته متخصصان، دادن شیر به او هر گاه که می خواهد او را لوس نمی کند بلکه باید گفت شما به نیازهای او پاسخ می دهید.
۳) در آغوش گرفتن:
برخی اوقات به عنوان یک مادر جوان احساس می کنید که نباید زیاد نوزاد را بغل کنید، چون ممکن است اصطلاحا بغلی شود. اما محققان بر این باورند که تماس فیزیکی با کودک مانند در آغوش گرفتن و یا حمل کردنش، به او احساس آرامش و امنیت می بخشد.
● شش تا ۱۲ ماهگی
در این سن کودک هنوز به محبت های بی دریغ والدین به ویژه مادر نیاز دارد اما در عین حال شروع به مطابقت خود با دیگر اعضای خانواده نیز می کند. اکنون تنظیم و اجرای یک برنامه روزانه و اعمال برخی محدودیت ها می تواند از بروز مشکلات رفتاری درآینده جلوگیری کند.
۱) وابستگی کودک:
در حدود نه ماهگی کودک شدیدا به مادر وابسته می شود زیرا او فهمیده که شما فردی جدای از او هستید و می ترسد وقتی او را ترک می کنید دیگر بازنگردید! و بهترین راه برای رفع بهانه هایش، در آغوش گرفتن و بذل توجه فراوان است. وقتی به او اجازه می دهید این گونه به شما وابسته باشد این بدان معنا نیست که او را لوس می کنید.
۲) برنامه روزانه را ثابت کنید:
ایجاد یک برنامه ثابت روزانه برای کودک در این سن پیشنهاد خوبی است. او را وادار کنید که برای خوردن غذا، بازی و خواب وقت های خاصی داشته باشد. با این کار به او می فهمانید که این شما هستید که او را هدایت می کنید!
۳) کمک به کودک:
گاه والدین تمامی کارهای مربوط به کودک را انجام می دهند اما محققان معتقدند بعد از یک سالگی می توان پاره ای از فعالیت ها را به خود کودک سپرد و نظیر کفش پوشیدن، غذا خوردن با قاشق و یا حتی سرگرم کردن خودش.
۴) رشوه ندهید:
هدیه دادن پیاپی به کودک او را لوس نخواهد کرد. چیزی که سبب لوس شدن او می شود دادن هدیه به او برای ترک یک عمل بد است.
به گفته دکتر صادقیان، رشوه دادن فقط رفتار بد او را تقویت می کند. زیرا برای بار نخست او فقط می خواهد اما دفعات بعد برای به دست آوردنش، داد و قال به راه می اندازد! و با بروز چنین صحنه هایی، با بزرگتر شدنش، شما به مشکل برخواهید خورد بنابراین تسلیم نشوید. کودکتان به تدریج با مسایل به طور منطقی تر برخورد می کند.

آیا کودکتان را لوس می کنید؟

آیا هرگز نگران لوس شدن کودکتان شده اید؟ آیا زمانی که او را مکرراً می بوسیدو یا هر زمان که گریه کرد فوراً به سمت او می روید نگران این موضوع شده اید؟ خبرهای امیدوارکننده ای وجود دارد که مبنی بر آن تا یک سالگی این اتفاق نمی افتد.دکتر پت اسپانگین، متخصص کودکان می گوید: «لوس شدن بدین معنا است که علی رغم سخت گیری در مورد رفتار کودک از جانب والدین، او از خودراضی و سرسخت بار بیاید.»
وقتی کودک یک سالگی را پشت سر می گذارد، کم کم خود را یک شخص کوچک با خواسته های مخصوص به خود می بیند و حال زمانی است که مادر کمی سخت گیر شود. البته اگر نمی خواهد کودکش بعداً لوس و ننر شود. دکتر پت اسپانگین می گوید: «ثبات گفتاری و رفتاری مادر در این سن برای کودک بسیار مهم است.» حال باید دید چگونه می شود فهمید چه رفتاری نشانگر مهر و محبت والدین بوده و چه رفتاری باعث لوس شدن او می شود. در اینجا آمده است که چگونه می توان حد و مرز این دو را تعیین کرد.
از بدو تولد تا شش ماهگی
۱- گریه کردن:
خیالتان راحت باشد. کودک در این سن حتی نمی داند شخصی جدای از شماست. ماکسین فارلی، ۲۷ ساله از لندن که مادر ایوده ماه است می گوید: «مادرم به من می گوید با هر بار گریه کودکم که به سوی او می روم در واقع چوبی را برای پشت خودم به وجود می آورم. به نظر او هر بار که من برای آرام کردن او می روم او را لوس و پرتوقع بار می آورم.» اما وقتی کودک شما گریه می کند نمی خواهد شما را کنترل کرده و یا خسته کند. او فقط از چیزی ناراحت است و گریه کردن تنها روشی است که او می تواند به توسط آن شما را خبر کند. پاسخ به گریه او، خواه از گرسنگی باشد یا از جای خیس و یا آغوش شما را بخواهد باعث می شود او احساس امنیت کند. اگر او را با گریه اش تنها گذاشته و به آن اعتنا نکنیم در واقع او بدخلق و یا به اصطلاح عامیانه تر نق نقو می شود.
۲- گرسنگی:
پیشترها مادران برنامه سختی برای غذای کودکشان داشتند. مثلاً هر چهار ساعت یک بار به او شیر می دادند نه زودتر. امروزه متخصصان می گویند نباید اینگونه باشد. دادن شیر به او هر گاه که می خواهد او را لوس نمی کند فکر نکنید با این کار برای بعدها مشکل تراشی می کنید. بلکه باید گفت به نیازهای او پاسخ می دهید.
۳- بوسیدن و در آغوش گرفتن:
بعضی اوقات به عنوان یک مادر تازه کار احساس می کنید نباید زیاد نوزاد را بغل کنید چون ممکن است اصطلاحاً بغلی شود. اما محققان می گویند تماس فیزیکی با کودک مانند در آغوش گرفتن و یا حمل کردن او جدای از لوس کردن باعث می شود که او احساس آرامش و امنیت کند. این بدان معناست که بعداً او بیشتر می خواهد در جای خود بوده و با لوازم بازی خود بازی کند.
شش تا دوازده ماهگی
در این زمان کودک شما هنوز به بوسه ها و اظهار محبتتان نیاز دارد اما او همچنین شروع به مطابقت خود با دیگر اعضای خانواده نیز می کند. اکنون به وجود آوردن یک برنامه روزانه و اعمال برخی محدودیت ها می تواند از بروز مشکلات رفتاری در آینده جلوگیری کند.
۱- وابستگی کودک: کودک در حدود نه ماهگی بسیار به مادر وابسته می شود و این به این دلیل است که او فهمیده که شما شخصی جدای از او هستید و می ترسد وقتی او را ترک می کنید دیگر بازنگردید. بهترین راه برای رفع بهانه های کودک در آغوش گرفتن و بذل توجه فراوان به او است.وقتی به او اجازه می دهید اینگونه به شما وابسته باشد این بدان معنا نیست که او را لوس می کنید بلکه بنا به گفته دکتر اسپانگین، برعکس می باشد: شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کودکانی که والدینی خونگرم و صمیمی داشته و با آنان در این سن تماس فیزیکی زیادی برقرار می کنند بعدها احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری دارند.
۲- ایجاد برنامه روزانه برای کودک: ایجاد یک برنامه ثابت روزانه برای کودک در این سن عقیده خوبی است. او را وادار کنید که برای خوردن غذا، خوابیدن و بازی وقت های خاصی داشته باشد. همچنین با این کار به او می فهمانید که این شما هستید که او را هدایت می کنید.
دوازده ماهگی و بالاتر
وقتی کودک شما یک سالگی را پشت سر گذاشته و خود را می شناسد ممکن است در اثر برخی رفتارها از سوی شما لوس شود.
۱- بدخلقی و یکدنگی کودک:
گرین پالمر، ۳۳ ساله، مادر جیک پاتر دوماهه می گوید: «اولین باری که پسرم شروع به بدخلقی کرد وقتی بود که می خواستم او را از پارک ببرم. وقتی با بدخلقی او مواجه شدم دوباره به پارک بازگشتم اما مسأله وقتی بدتر شد که دوباره خواستم با او از پارک به خانه بازگردم. من اغلب به او اجازه می دهم اگر می خواهد بار دیگر حرفش را به کرسی بنشاند. اما بدخلقی او بدتر می شود. یک قانون طلایی در والدین این است که هرگز در مقابل بدخلقی کودک تسلیم نشوید. چرا که او به سرعت می آموزد که چگونه به هر آنچه می خواهد دست یابد. به گفته دکتراسپانگین اگر کودک شما بیاموزد که با ایجاد چنین صحنه ای به خواسته خود می رسد، وقتی که او بزرگتر شود هم شما و هم او به مشکل برخواهید خورد. تسلیم نشوید. با این کار،کودک شما می فهمد که با داد و قال به جایی نمی رسد و به مرور منطقی تر با مسائل برخورد می کند.
۲- کمک به کودک:
وقتی در زندگی سرتان بسیار شلوغ است ممکن است برای راحت کردن خودتان کارهای کودکتان را اعم از گذاشتن قاشق غذا به دهان او تا پوشاندن کفشش انجام بدهید. اما بیشتر کودکان دوست دارند خودشان این کارها را انجام دهند و اگر زمان کوتاهی را برای آموختن این کارها صرف کنید بعداً زمان کار بیشتری خواهید داشت.
۳- هدیه دادن به کودک:
هدیه دادن مکرر به کودک او را لوس نمی کند اما این کار به او می آموزد برای آنها ارزشی قائل نشود. چیزی که باعث لوس شدن او می شود، دادن هدیه به او برای ترک یک عمل بد است. به گفته دکتر اسپانگین رشوه دادن فقط رفتار بد او را تقویت می کند. او در آغاز می خواهد اما دفعه بعد برای آن داد وقال براه می اندازد!

با کودک و نوزاد باید چگونه رفتار کرد؟
آیا هرگز نگران لوس شدن کودکتان شده اید؟

آیا هرگز نگران لوس شدن کودکتان شده اید؟ مثلا آیا زمانی که او را مکرراً می بوسید از ذهن شما نمی گذرد که نکند او لوس و بغلی شود؟آیا هر زمان که طفل شما گریه کرد و به هر دلیل به ویژه این که اعصاب شما را به هم می ریزد فوراً به سمت او می روید نگران این موضوع شده اید؟

باید بدانید کودک تا حدود یک سالگی فاقد هر نوع ثبت در حافظه است و کارهای او غریزی است. اگر گریه می کند دترد به شما خبر از ناراحتی خود می دهد . در کودکان باهوش ممکن است این زمان برای ثبت خاطره در حافظه کمی زودتراتفاق افتد. در اروپا معمولا می گویند پس از شیر دادن به بچه به گریه او توجه نکنید حداکثر پس از ۱۵ دقیقه خسته شده و می خوابد .

البته رها کردن کودک و گریه او به طور مداوم در روحیه او اثر خوب ندارد

وقتی کودک یک سالگی را پشت سر می گذارد، کم کم خود را یک شخص کوچک با خواسته های مخصوص به خود می بیند و حال زمانی است که مادر کمی سخت گیر شود. البته اگر نمی خواهد کودکش بعداً لوس و ننر شود. دکتر پت اسپانگین می گوید: «ثبات گفتاری و رفتاری مادر در این سن برای کودک بسیار مهم است.» حال باید دید چگونه می شود فهمید چه رفتاری نشانگر مهر و محبت والدین بوده و چه رفتاری باعث لوس شدن او می شود. در اینجا آمده است که چگونه می توان حد و مرز این دو را تعیین کرد.

● از بدو تولد تا شش ماهگی

۱) گریه کردن

خیالتان راحت باشد. کودک در این سن حتی نمی داند شخصی جدای از شماست. ماکسین فارلی، ۲۷ ساله از لندن که مادر ایوده ماه است می گوید: «مادرم به من می گوید با هر بار گریه کودکم که به سوی او می روم در واقع چوبی را برای پشت خودم به وجود می آورم. به نظر او هر بار که من برای آرام کردن او می روم او را لوس و پرتوقع بار می آورم.» اما وقتی کودک شما گریه می کند نمی خواهد شما را کنترل کرده و یا خسته کند. او فقط از چیزی ناراحت است و گریه کردن تنها روشی است که او می تواند به توسط آن شما را خبر کند. پاسخ به گریه او، خواه از گرسنگی باشد یا از جای خیس و یا آغوش شما را بخواهد باعث می شود او احساس امنیت کند. اگر او را با گریه اش تنها گذاشته و به آن اعتنا نکنیم در واقع او بدخلق و یا به اصطلاح عامیانه تر نق نقو می شود.

۲) گرسنگی

پیشترها مادران برنامه سختی برای غذای کودکشان داشتند. مثلاً هر چهار ساعت یک بار به او شیر می دادند نه زودتر. امروزه متخصصان می گویند نباید اینگونه باشد. دادن شیر به او هر گاه که می خواهد او را لوس نمی کند فکر نکنید با این کار برای بعدها مشکل تراشی می کنید. بلکه باید گفت به نیازهای او پاسخ می دهید.در مقع شیر دادن باید به تغذیه مادر توجه کرد برخی از غذاهای مادر سبب نفخ و دل درد کودک است/

۳) بوسیدن و در آغوش گرفتن

بعضی اوقات به عنوان یک مادر تازه کار احساس می کنید نباید زیاد نوزاد را بغل کنید چون ممکن است اصطلاحاً بغلی شود. اما محققان می گویند تماس فیزیکی با کودک مانند در آغوش گرفتن و یا حمل کردن او جدای از لوس کردن باعث می شود که او احساس آرامش و امنیت کند. این بدان معناست که بعداً او بیشتر می خواهد در جای خود بوده و با لوازم بازی خود بازی کند.

● شش تا دوازده ماهگی

در این زمان کودک شما هنوز به بوسه ها و اظهار محبتتان نیاز دارد اما او همچنین شروع به مطابقت خود با دیگر اعضای خانواده نیز می کند. اکنون به وجود آوردن یک برنامه روزانه و اعمال برخی محدودیت ها می تواند از بروز مشکلات رفتاری در آینده جلوگیری کند.

۱) وابستگی کودک: کودک در حدود نه ماهگی بسیار به مادر وابسته می شود و این به این دلیل است که او فهمیده که شما شخصی جدای از او هستید و می ترسد وقتی او را ترک می کنید دیگر بازنگردید. بهترین راه برای رفع بهانه های کودک در آغوش گرفتن و بذل توجه فراوان به او است.وقتی به او اجازه می دهید اینگونه به شما وابسته باشد این بدان معنا نیست که او را لوس می کنید بلکه بنا به گفته دکتر اسپانگین، برعکس می باشد: شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه کودکانی که والدینی خونگرم و صمیمی داشته و با آنان در این سن تماس فیزیکی زیادی برقرار می کنند بعدها احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری دارند.

۲) ایجاد برنامه روزانه برای کودک: ایجاد یک برنامه ثابت روزانه برای کودک در این سن عقیده خوبی است. او را وادار کنید که برای خوردن غذا، خوابیدن و بازی وقت های خاصی داشته باشد. همچنین با این کار به او می فهمانید که این شما هستید که او را هدایت می کنید.

● دوازده ماهگی و بالاتر

وقتی کودک شما یک سالگی را پشت سر گذاشته و خود را می شناسد ممکن است در اثر برخی رفتارها از سوی شما لوس شود.

۱) بدخلقی و یکدنگی کودک

گرین پالمر، ۳۳ ساله، مادر جیک پاتر دوماهه می گوید: «اولین باری که پسرم شروع به بدخلقی کرد وقتی بود که می خواستم او را از پارک ببرم. وقتی با بدخلقی او مواجه شدم دوباره به پارک بازگشتم اما مسأله وقتی بدتر شد که دوباره خواستم با او از پارک به خانه بازگردم. من اغلب به او اجازه می دهم اگر می خواهد بار دیگر حرفش را به کرسی بنشاند. اما بدخلقی او بدتر می شود. یک قانون طلایی در والدین این است که هرگز در مقابل بدخلقی کودک تسلیم نشوید. چرا که او به سرعت می آموزد که چگونه به هر آنچه می خواهد دست یابد. به گفته دکتراسپانگین اگر کودک شما بیاموزد که با ایجاد چنین صحنه ای به خواسته خود می رسد، وقتی که او بزرگتر شود هم شما و هم او به مشکل برخواهید خورد. تسلیم نشوید. با این کار،کودک شما می فهمد که با داد و قال به جایی نمی رسد و به مرور منطقی تر با مسائل برخورد می کند.

۲) کمک به کودک

وقتی در زندگی سرتان بسیار شلوغ است ممکن است برای راحت کردن خودتان کارهای کودکتان را اعم از گذاشتن قاشق غذا به دهان او تا پوشاندن کفشش انجام بدهید. اما بیشتر کودکان دوست دارند خودشان این کارها را انجام دهند و اگر زمان کوتاهی را برای آموختن این کارها صرف کنید بعداً زمان کار بیشتری خواهید داشت.

۳) هدیه دادن به کودک

هدیه دادن مکرر به کودک او را لوس نمی کند اما این کار به او می آموزد برای آنها ارزشی قائل نشود. چیزی که باعث لوس شدن او می شود، دادن هدیه به او برای ترک یک عمل بد است رشوه دادن فقط رفتار بد او را تقویت می کند. او در آغاز می خواهد اما دفعه بعد برای آن داد وقال براه می اندازد!

لوس و نازپرورده بودن

جوان هایی که با آنها مثل بچه ها رفتار می شود و والدین همه عمر مراقب آنها هستند، مجبور خواهند بود با مشکلی جدی در زمینه ی مهار خویشتن، دوران رشد خود را طی کنند. آنها نیاموخته اند که با کار سخت و تلاش واقعی به موفقیت دست یابند، شکست را تحمل کنند، و حتی پس از چند بار شکست باز هم به کار ادامه دهند.

● کمال طلبی

اگر کاری را نتوان خوب انجام داد، اصلاً نباید آن را انجام داد" این یک ادعاست". بنابراین ادعا، باید فرض کنیم که هر کاری را در اولین بار باید خوب انجام دهیم. اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ مطمئناً این حرفی نیست که بتوان آن را جدی گرفت. این نکته را همه می دانند که بشر از راه آزمایش و خطا یاد می گیرد. و اغلب و مکرراً اشتباه های دیگری را کشف می کند.

فرآیند پیشرفت بدون توجه به کامل و درست بودن آن کار رخ می دهد و سپس اصلاح و تصحیح آنها راه پیشرفت ما را هموار می کند. اما این فلسفه می گوید که ما باید تنها کارهایی را تکرار کنیم که آنها را خوب انجام داده ایم، و هر کاری که بد انجام شده است باید به فراموشی سپرده شود.

در واقع، اشتباه کردن در آغاز هر کاری گریز ناپذیر است. این هم بخشی از منحنی یادگیری است. درست یاد گرفتن هر چیز از ابتدا، تقریباً غیرممکن است. مگر چیزهایی که فوق العاده ساده باشند. ما در همه ی زندگی خود با کارهایی کلنجار رفته ایم که در ابتدا بسیار مشکل می نمودند، اما حالا به شکل مضحکی ساده به نظر می رسند.

بنابراین، کسانی که اصرار دارند همیشه بی نقص باشند، از همه ناقص تر عمل می کنند. آنها بندرت به نتایج خوبی می رسند، زیرا به جای آنکه به دنبال یک هدف واقع گرایانه بر روی زمین باشند،همواره ماه را نشانه می گیرند.

دست به کار شوید و از فرصت استفاده کنید. کاری را که شروع کرده اید، حتماً به اتمام برسانید، و صرفاً به دلیل اینکه یک شاهکار نیست، آن را کنار نگذارید. انجام دادن کار، مهم تر از خوب انجام دادن آن است.

اما کسانی که در مورد رفتار خود خوشبین هستند و احساس مثبتی در مورد خود دارند، موفقیت را به شکل دستیابی به اهداف معقول در گامهای کوتاه تعریف کرده اند. آنها هرگز معتقد به قانون همه یا هیچ نبوده اند.

اگر اهداف معقولی برای خود تعیین کنید، هرگز دچار کمال طلبی نوروتیک نخواهید شد. سعی کردن یک واژه ی کلیدی است. پیشرفت هنگامی به وجود می آید که سعی کنید، و به اصلاح عملکرد خود، با توجه به آنچه از خطاهای گذشته آموخته اید، بپردازید

● احساس حقارت

مسیر شکوفایی برای کسی که احساس حقارت می کند، دشوار است. هنگامی که احساس حقارت می کنید، تنها به زندگی اجازه می دهید که شما را مغلوب کند. اگر شما مهارت های خود را با مهارت های بسیاری از افراد دیگر مقایسه کنید، درخواهید یافت که از برخی از آنان برترید و از برخی دیگر حقیرتر و پایین تر.

معمولاً مبنای قضاوت ما در مورد خودمان، یک یا دو ویژگی است که معمولاً بهترین ویژگی ها یا تنها ویژگی های ما نیستند. دکتر الیس می گوید، ما به خودمان گزارش کار می دهیم. اگر می خواهید بر این احساس حقارت غلبه کنید، خودتان را معادل رفتارهایتان ندانید. خودتان را با قوت ها و ضعف هایتان برابر ندانید، بلکه به عنوان یک انسان والا تر بدانید. آنگاه دیگر هرگز احساس حقارت نخواهید کرد، حتی اگر هنوز در بسیاری از جنبه ها پایین تر از دیگران باشید.

● خلاصه...

سخن آخر این است: ما در هنگام قضاوت در مورد خود، به هیچ وجه معقول یا منطقی عمل نمی کنیم، زیرا (الف) ویژگی های ما دایماً تغییر می کند؛ (ب) راهی برای توافق در مورد اینکه چه رفتاری همیشه خوب یا بد است، وجود ندارد؛

ج) نمی توانیم بر مبنای یک رفتار در مورد خویش قضاوت کنیم؛(د) هرگز نمی دانیم برای قضاوت در مورد خویش کدام رفتارها را باید ملاک قرار دهیم؛ و (هـ) هرگز نمی توانیم در این مورد به توافق برسیم که چه کسی باید این قضاوت را انجام دهد.

انسان های حقیر وجود ندارند، فقط رفتارهای پست وجود دارند. چون ما حق نداریم بر مبنای رفتارها و اعمال، در مورد خودمان یا دیگران قضاوت کنیم، پس حق محکوم کردن خود یا دیگران را نیز نداریم.

در این صورت تنها یک نتیجه گیری ساده برایمان ممکن خواهد بود: هرگز در مورد خود قضاوت نکنید. می توانید در مورد رفتارتان قضاوت کنید، اما در مورد خودتان هرگز. به دلایلی که قبلاً به آنها اشاره کردم، شما و اعمالتان یکی نیستید. اگر این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید، از این پس می توانید به همه نقایص و اشتباه های خود اعتراف کنید، بدون آنکه احساس حقارت کنید.

اگر بتوانید بر احساس حقارت خود برای همیشه غلبه کنید، خواهید فهمید که در ذهن و جسم شما نیروی عظیمی وجود دارد که می توانید آن را صرف تحقق اهداف خود کنید و به اغلب آنها هم دست یابید. پس، هنگامی که در انجام کار خود شکست می خورید، احساس بی ارزش بودن نخواهید کرد؛ بلکه دوباره روی پای خود خواهید ایستاد و از نو مشغول کار خود خواهید شد، بدون آنکه هرگز تردیدی در مورد ارزش خودتان به عنوان یک انسان، به ذهنتان راه یابد.

انسان های حقیر وجود ندارند، فقط رفتارهای پست وجود دارند. چون ما حق نداریم بر مبنای رفتارها و اعمال، در مورد خودمان یا دیگران قضاوت کنیم، پس حق محکوم کردن خود یا دیگران را نیز نداریم.

بچه ها را لوس بار نیاورید

در چند سال گذشته یکی از موضوع های بحث برانگیز برای کارشناسان آموزش و تربیت کودکان موضوع میزان توجه و احترام به نیازها و خواسته های فرزندان از سوی والدین آنها بوده است. عموماً تصور بر این بود که هر اندازه والدین بیشتر به فرزندانشان توجه کرده و خواسته هایشان را برآورده کنند، بچه ها عملکرد بهتری در مدرسه و روابط اجتماعی خواهند داشت ولی بی توجهی که باعث کاهش عزت نفس در کودکان می شود باعث عملکرد ضعیف تحصیلی شده و حتی زمینه های ارتکاب جرم و اعتیاد را فراهم می کند.
امروزه اکثر والدین با این موضوع که کودکان نیازمند عزت نفس بالا هستند ؛ موافقند. ولی همین احساس «خود ارزشمندبینی» بیش از حد فرزندان و توجه بی اندازه والدین به آنها باعث به وجود آمدن نسلی بسیار متوقع شده است که بدون توجه به توانایی ها و شایستگی های واقعی اش همواره خواهان حق و حقوق بیشتر از خانواده و جامعه است.
درست است که فرزندان به عزت نفس بالا و توجه کافی از سوی والدینشان احتیاج دارند ولی اکثر خانواده ها – با وجود این که به این مسأله توجه زیادی می کنند – درک درستی از آن ندارند و نحوه عملکرد صحیح را نمی دانند. برای مثال بعضی از والدین تصور می کنند که باید دائم از فرزندشان تعریف و تمجید کنند و به آنها امتیازات فراوانی بدهند ولی این روش هم چندان کارساز نیست و باعث به وجود آمدن صفاتی چون خودپسندی و زورگویی در فرزندان می شود.
همانطور که کم توجهی به فرزندان باعث کاهش عزت نفس در آنان می شود، توجه بیش از اندازه نیز مشکل آفرین خواهد بود. زیرا فرزندانی که والدینشان بیش از حد معمول برایشان ارزش قائل شوند، برای داشتن احساس خوب همیشه نیازمند این هستند که کسی از آنها تعریف و تمجید کند و در موقعیت هایی که والدین در کنارشان نیستند، مثلاً وقتی برای تحصیل در دانشگاه به شهر دیگری می روند، دچار بحران می شوند زیرا هیچ احساس درونی قدرتمندی وجود ندارد که به آنها اعتماد به نفس و حس ارزشمند بودن بدهد. از طرفی آنها عمیقاً اعتقاد دارند که نسبت به سایرین برتر هستند و به همین دلیل به حقوق دیگران چندان احترام نمی گذارند.
فرزندانی که والدینشان به آنها کم توجهی کنند فکر می کنند اگر برای به دست آوردن چیزهایی که می خواهند از هر راه و روشی، چه درست و چه غلط، وارد عمل نشوند هیچ کس دیگری به آنها برای دستیابی به اهدافشان کمک نخواهد کرد.
هر ۲ گروه نیازهای خودشان را مقدم به نیازهای اطرافیانشان می دانند و خودخواهانه عمل می کنند.
والدین باید همیشه در کنار فرزندانشان حضور داشته باشند و آنها را از نظر عاطفی حمایت کنند. آنها باید برای رفتارهای فرزندانشان حد و مرزی تعیین کنند و سپس به آنها تا حدودی آزادی عمل و اجازه تصمیم گیری بدهند تا شخصیتی مستقل در وجودشان شکل بگیرد. توجه داشته باشید که به وجود آمدن این استقلال شخصیتی و آزادی عمل، یک هدف در تربیت فرزندان نیست بلکه این مورد در صورت وجود رابطه مناسب و متعادل بین والدین و فرزندان خود به خود به دست می آید. این راهکارها می تواند برای رسیدن به این هدف به شما کمک کند.
▪ در هر مرحله از رشد فرزندتان، از خردسالی تا جوانی، به آنها مسئولیت هایی که متناسب با توانایی هایشان است بدهید و به آنها کمک کنید تا جایی که می توانند از پس مسائلی که به آنها مربوط می شود بربیایند.
▪ معمولاً کودکان به طور ناگهانی نسبت به چیزی یا انجام کاری تمایل شدیدی نشان می دهند و بدون توجه به این که این کار عملی و منطقی هست یا خیر با اصرار آن را از والدینشان می خواهند. سعی کنید به آنها یاد دهید که این احساسات را در وجودشان کنترل کنند و به حقوق دیگران هم احترام بگذارند.
▪ تنها برای موفقیت های واقعی شان تشویقشان کنید و به آنها جایزه بدهید. اگر برای هر چیز کوچکی از آنها تعریف و تمجید کنید باعث می شود که همیشه نیازمند تحسین دائمی شما باشند.
▪ برای رفتارها و خواسته هایشان حد و مرزی قائل شوید و همیشه به آنها پایبند باشید. برای فرزندانتان توضیح دهید که چرا یک رفتار یا عمل خاص مناسب نیست و چه عواقبی را در پی دارد.
▪ در مقابل مشکلات از نوجوانان بیش از اندازه محافظت نکنید و آنها را لوس و وابسته به خودتان بار نیاورید. در عوض به آنها کمک کنید تا شخصیتی مستقل و قدرتمند در وجودشان رشد کند. مطمئن باشید این کار به نفعشان است.

جعبه متن
مجله پزشکی


Share via facebook Share via linkedin Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چگونه از لوس شدن کودک پیشگیری کنیم؟

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات سنی کودکان

0 ارسال
2106 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 08:25:50 - 12/11/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
علل خجالتي شدن بچه‌ها و راه‌هاي برخورد با آن

نویسنده Zohreh Gholami در روانشناسی کودک

0 ارسال
2247 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 19:35:40 - 12/17/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
زوج های جوانی که قصد بچه دار شدن دارند حتما این مطلب را بخوانند

نویسنده Mandana در اخبار مامایی

0 ارسال
1534 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 11:05:57 - 07/29/11
توسط
Mandana
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/clip.png
جدیدترین مدلهای لباس بچه گانه

نویسنده شیوا ایروانیان در مد و لباس

13 ارسال
7926 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 12:43:12 - 08/04/17
توسط
guld118
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/clip.png
چرا برخی از بچه ها خجالتی هستند

نویسنده Hooman Ghayouri در مقالات پزشکی

0 ارسال
1995 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 11:09:08 - 07/25/11
توسط
Hooman Ghayouri
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چرا بعضی بچه ها از مدرسه رفتن متنفر هستند؟

نویسنده Zohreh Gholami در روانشناسی کودک

0 ارسال
1677 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 16:39:45 - 09/23/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
چگونه آسیب های طلاق روی بچه ها را کاهش دهیم؟

نویسنده Zohreh Gholami در روابط همسران، روابط فرزندان و خانواده

0 ارسال
1481 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 09:43:08 - 12/03/11
توسط
Zohreh Gholami