میراث عظیم از آشوربنیپال *Enormous legacy of Shvrbnypal*

نویسنده Zohreh Gholami, قبل از ظهر 09:29:02 - 07/03/11

« ادبیات و هنر سومریان باستان *Literature and art of the ancient Sumerian* | ادبیات ایران پیش‌ از اسلام‌ *Pre-Islamic Iranian Literature* »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

Zohreh Gholami

میراث عظیم از آشوربنیپال *Enormous legacy of Shvrbnypal*

در یکی از روزهای گرم سال ۱۸۰۸میلادی کنسول انگلیس در عراق برای شکار به نواحی شهر موصل رفته بود. در یکی از روستاهایی که سر راه اوبود توقف کرد وزنانی را مشاهده کرد که در حال پخت نان محلی بودند . تنوری که انها استفاده میکردند نظر کونسول را جلب کرد. او متوجه شد اجرهایی که از انها تنور درست شده قدیمی است وعلائمی بر کهن بودن اجرها یافت.از زنان خواست محلی که از ان این اجرها را اوردند به او نشان دهند.

هنگامی که به محل مورد نظر رسید توانست تمدن بزرگ اشور که گمان می شد وجود نداشته باشد وهمانند اتلانتیس به معما تبدیل شده بود را کشف کند. این کشف عظیم به سرعت میان باستان شناسان وموزه داران پخش شد. بلافاصله موزه بریطانیا باستان شناس معرف (هنری لایارد ) و دستیارش (هرمز رسام) را برای حفاری ومطالعه این تمدن گم شده فرستاد.۱

هنری لایارد در اولین حفاری خود توانست ۷۱اتاق, سالن وهمچنین مهم ترین اثر از آن دوره, کتابخانه قصر پادشاه آشوری (اشوربنیپال) را کشف کند. این آرشیو یا کتابخانه سلطنتی پس از مرگ وی، زمانی که کلدانی‌ها و مادها در ۶۱۲ ق.م. نینوا را ویران ساختند، در زیر دیوارهای قصر او مدفون شد. کتابخانه قصر داری بیش از ۲۵۰۰۰لوح سنگی وگلی است که شامل داستانها, اطلاعات علمی و وقایع جنگی در بین النهرین است.۲

اشوربنیپال مهم ترین پادشاه آشور ویکی از به نام ترین شاهان دنیای باستان است وحدود ۱۰۰ سال قبل از کورش می زیسته.
قصد آشوربانیپال بنا به اظهار خود او این بود که ادبیات بابلی را از خطر فراموشی محفوظ نگاه دارد، هر چند تعداد اندکی از این الواح را می‌توان ادبی به‌شمار آورد و بیشتر گزارش‌های رسمی و رصدهای نجومی که به‌منظور استخراج احکام نجومی و طالع‌بینی صورت گرفته، به‌علاوه دستورها، نسخه‌های پزشکی، سحر و تعویذ، سرودها، وردهای دینی، و سلسله نسب شاهان و خدایان را شامل می‌شود. در میان این مجموعه، داستان‌های مربوط به آفرینش وجود دارد، مانند حماسه معروف گیلگَمِش و داستان سیل عظیم که به داستان کشتی نوح شباهت دارد واژه‌نامه‌ها و صرف و نحو نیز دیده می‌شود. اختلاف میان زبان‌های سومری و بابلی در دوره‌های متأخر به اندازه‌ای بوده که دانشمندان و کاهنان جوان بایستی به کمک این کتاب‌ها لغات قدیمی و نوشته‌های دینی سومری را بخوانند. به‌همین علت در حدود یک چهارم متن‌های کتابخانه نینوا، واژه‌نامه‌های بابلی و سومری و آشوری و کتاب‌های مربوط به صرف و نحو زبان‌هاست .۳

این لوح‌های گلی اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شوند.
آشوربانیپال در نامه‌ای به یکی از صاحب‌منصبان بابل چنین دستور داده است: "((در پی یافتن ‌نوشته‌های ارزشمندی باشید که در بلاد آشور نسخه‌ای از آن وجود ندارد و آنها را برای من بفرستید. هم‌اکنون درباره تو نامه‌ای به رئیس معبد و شهربان بورسیبا نوشته‌ام؛ و تو ای شادان! اینک باید گل‌نوشته‌ها را در مقّر خود به‌گونه‌ای حفظ کنی که هیچ کس جسارت سرقت آن را نیابد و هر کجا گل‌نوشته یا متنی آیینی یافتی که در خور کاخ من است آن را گرفته به این جا بفرست")) وی به منشیان بی‌شمار خود فرمان داده بود تا آنچه از ادبیات بابلی و سومری بر جای مانده، گردآورند و از آنها نسخه بردارند.

در لوحی چنین می گوید:
من شوش را فتح کردم. به قصرهایشان وارد شدم و گنج هایشان را که پر از طلا، نقره و وسایل مختلف بود گشودم. گنجهای سومر، اکده و بابل که پادشاهان پیشین ایلام به دست آورده بودند را گشودم. شیپورهای مسی براقش را در هم کوبیدم و خرد کردم. من زیگورات (زیارتگاه) شوش را ویران کردم. زیارتگاههای ایلام را به نابودی کشاندم. مقبره های پادشاهان جدید و قدیم ایشان را ویران ساختم. آنها را در برابر آفتاب گذاشتم و استخوانهایشان را به سرزمین آشور بردم. من ایالتهای ایلام را ویران ساختم و بر زمین شان نمک پراکندم.۴

در لوح دیگر چنین می گوید :
"من به خدا و انسان و به مرده وبه زنده نیکی کردم. چرا بیماری وبد بختی بر من چیره شد؟
من از فرو نشاندن اتش فتنه در کشور وپایان دادن به کشمکشهای خانودگی ناتوانم,دسیسه ها و افتضاحات پیوسته بر من فشار وارد می اورد و مایه پریشانی من شده است. بیماری جان وتن وپشت مرا دوتا کرده که از شدت بد بختی فریادمیزنم.روزهای خود را پایان میرسانم,در روز خدای شهر و روز جشن من خود را بد بخت و بیچاره حس میکنم. مرگ چنگال خویش را در من فرو اورده ومن را از پای در می اورد. روز و شب از بخت خود مینالم وزاری میکنم و درد میکشم. ای خدای من ,بر انسان رحمت کن وچنان بخواه که اگر بی دین هم باشد نور تو را ببیند."

کتیبه حک شده بر روی قبر اشور بنیپال:
چون نیک می دانی که برای مردن زاده شده ای, داد دل بستان و در جشنها خوش باش. در ان هنگام که بمیری دیگر هیچ خوشی نداری. چنین است حال من, که روزی بر نینوای عظیم فرمان می راندم و اکنون جز مشتی خاک نیستم . با وجود این: انچه که در زندگی مایه لعنت تو بود از من است.۵

در لوحی دیگر می گوید:
"تمام حکمت و اندرزها را از حکیم (ادابا) اموختم واز انها بهره بردم. و اموختم راز نوشتن اعداد را . اسمان مرا به نور معرفت اگاه کرد.در مجالس دانشمندان به مناقشه پرداختم ودر درمان بیماری کبد مشارکت ورزیدم.میتوانم تمام معماها را پاسخ دهم.سخترین اعداد و نوشته های سومری و أکادی را میتوانم بخوانم و در سنگ تراشی به سبک قدیم(قبل از طوفان) بسیار ورزیده شدم."۶

آشور بانیپال» را باید به حق کتابدار پادشاه باستانی تاریخ تمدن نامید. در تاریخ کتابخانه برای نخستین بار در کتابخانه نینوا به فهرست بر می‌‌خوریم. لوحه‌ها با نظمی منطقی بر حسب مو ضوع یا نوع مرتب شده و هر یک نشانه شناسایی داشت و سیاهه محتوا هر اتاقک یا حجره که بر سر در آن کنده کاری شده بود در فهرست نیز مندرج بود. کتابخانه آشور بانیپال در نینوا تصویر کم و بیش کاملی از رشد و پیشرفت نگارش و شکل و شیوه نگهداری میراث انسانی در فرهنگ سومری، بابلی و آشوری را طی ادوار آغاز تاریخ در اختیار می‌‌گذارد.



۱- توما شمانی .برنده جایزه کالنکا از یونسکو
۲- در پویه تاریخ.نوشته استیچویچ الکساندر
۳- تاریخ تمدن.ج۱/مشرق زمین
۴- کتاب "ایران لوک پیر"
۵- تاریخ تمدن.ج۱/ مشرق زمین
۶- توما شمانی


Share via facebook Share via linkedin Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp