ترجمة روايتي كه جناب شيخ صدوق در حديث اول مجلس هشتاد و چهار امالي خود نقل كرده تبرك ميجوييم.
«رسول الله صلّىاللهعليهوآله به علي بن ابيطالب عليهالسّلام چنين سفارش كرد و فرمود:
يا علي چون عروس را به خانه تو آرند :
وقتي نشست كفش او را بكن و پايش را بشوي و آبش را به درِ خانهات بريز كه چون چنين كني خداوند از خانهات هفتاد هزار رنگ فقر را ببرد و هفتاد هزار رنگ بركت در آن درآورد و هفتاد هزار رحمت بر تو فرو فرستد كه بر سر عروس بگردد تا بركت آن به هر گوشه خانهات برسد. و خداوند عروس را از جنون و خوره و پيسي امان دهد كه به او رسند مادامي كه در آن خانه است.
سپس فرمود:
يا علي! عروس را در هفته نخستين از خوردن شيرها وسركه و گشنيز (سبزي اَمْزِنا) و سيبِ ترش بازدار، زيرا كه زهدان از اين چار، سرد و نازاينده گردد؛ و بوريا در گوشه خانه به از زن نازاينده است. اگر عروس بر سركهخوردگي خون حيض بيند هيچ گاه به خوبي از آن پاك نگردد. و گشنيز آن خون را در درونش بشوراند و زايمان را بر وي دشوار گرداند. و سيب ترش آن را از آمدن باز بدارد و بيماري بر وي گردد.
سپس فرمود:
اي علي در هنگام جماع سخن مگو مبادا كه فرزند گنگ و لال گردد.
به عورت زن (در حين جماع) نگاه نكن كه سبب نابينايي فرزند شود.
با شهوتِ زن ديگري در خاطرت با زنت جماع مكن كه فرزند مخنّث آيد.
ايستاده با زنت جماع مكن كه از كار خران است و اگر فرزندي آيد در فراش، كميز ميزنده (يعني دچار شب ادراري) شود.
اول و ميانه و آخر ماه مجامعت مكن كه ديوانگي و خوره و گيجي به سوي فرزند شتابند.
بعد از ظهر جماع مكن كه اگر فرزندي آورد قيچ (لوچ و دوبين) شود و شيطان به لوچ بودن انسان شاد است.
كسي كه با زن خود در بستر، جنب است قرآن نخواند ميترسم آتشي از آسمان فرود آيد و هر دو را بسوزاند.
جماع مكن جز آن كه خودت دستمالي داشته باشي و زنت نيز پارچه ديگر كه با يك پارچه خود را پاك مكنيد كه شهوت بر شهوت افتد و ماية دشمني بين شما ميشود و شما را به جدايي و طلاق ميكشاند.
در شب عيد فطر جماع مكن كه اگر فرزندي آيد بسيار شرور گردد.
در شب عيد اضحي (قربان) جماع مكن كه فرزند شش انگشت يا چهار انگشت آيد.
زيرِ درخت باردار جماع مكن كه فرزند جلاد و آدمكش و كدخدا آيد.
در مقابل آفتاب و نور آن جماع مكن مگر آن كه هر دو با روپوش باشند كه اگر فرزندي آيد دائماً در سختي و فقر باشد تا بميرد.
ميان اذان و اقامه جماع مكن كه اگر فرزندي آيد خونخوار گردد.
اگر زنت باردار شد بيوضو با او جماع مكن كه فرزند كوردل و بخيل آيد.
در نيمه شعبان جماع مكن كه فرزندي شوم و با خالِ چهره آيد.
دو روز به آخر ماه مانده با زنت جماع مكن كه فرزندي گمركچي و كمك كننده ظالم آيد و جمعي از مردم بدست او هلاك شوند.
بر سر پشت بامها جماع مكن كه فرزند منافق و رياكار و بدعتگذار آيد،
چون قصد سفر داري در شبِ آن جماع مكن كه فرزند ولخرج آيد.
چون در سفر رفتي تا سه شب جماع مكن كه فرزند كمك كننده ظالم و ستمگر بر عليه تو شود.
در ساعت اول شب با زنت جماع مكن كه اگر فرزندي آيد، بسا باشد كه جادوگر و دنيا طلب درآيد.
ماه در محاق نباشد.
و با شكم سير جماع نشود.
(و اما اوقات مناسب براي نكاح)
يا علي:
شب دوشنبه ملازم جماع باش كه اگر فرزندي آيد حافظ قرآن و راضي به قسمت خدا باشد.
اگر شب سهشنبه جماع كني و فرزندي آيد پس از شهادت به شهادتين، شهادت روزي وي گردد و خداوند با مشركان او را كيفر نكند و بوي دهانش خوش باشد و رحم دل و با سخاوت و پاك زبان از غيبت و دروغ و بهتان است.
اگر شب پنجشنبه جماع كني و فرزندي آيد حاكمي از حكّام گردد يا عالمي از علماء.
در روز پنجشنبه ظهر هنگامي كه آفتاب در وسط آسمان است اگر جماع شود فرزند به دنيا آيد تا پير شود شيطان به او نزديك نگردد و با فهم باشد و در دين و دنيا سلامت روزيش گردد.
اگر در شب جمعه با زنت جماع كني و فرزندي آيد سخنور و گويا و زبانآور شود.
اگر در روز جمعه پس از عصر باشد و فرزندي آيد معروف و مشهور و دانشمند گردد.
اگر شب جمعه بعد از عشاء باشد اميد فرزندي ميرود كه از ابدال باشد انشاءالله.
اي علي!
سفارش مرا نگاهدار چنانچه من از جبرئيل نگاه داشتم.»
نقل از کتاب طهارت جلد دوم - استاد صمدی آملی