انجمن متا: طراحی سایت و سئو - دانلود قالب و تم - کریپتو

پزشکی، بهداشت، درمان، خانواده، مقاله (عمومی) => کودکان => خانواده => طنز ، لطیفه و معما کودکان => نويسنده: Zohreh Gholami در بعد از ظهر 14:21:49 - 09/26/11

عنوان: ضرب المثل از اين ستون به آن ستون فرج است
رسال شده توسط: Zohreh Gholami در بعد از ظهر 14:21:49 - 09/26/11
از اين ستون به آن ستون فرج است

77.jpg

مردي به شهري مسافرت كرد و غريب بود. اتفاقا همان شب فردي به قتل ميرسد. نگهبانان مرد غريب را نزديك محل قتل دستگير مي كنند. و او را نزد قاضي مي برند. و چون مرد ناشناس نتوانست بي گناهي خود را ثابت كند ،‌ قاضي دستور اعدام صادر كرد.

فردا مرد مسافر را به يك ستون بستند تا اعدام كنند. مرد هرچه گفت كه بي گناه است و بعدا از اين كار پشيمان خواهند شد، جلاد گفت من بايد دستور را اجرا كنم.

جلاد به او گفت كه آخرين خواسته اش چيست.

مرد كه ديد مرگ نزديك است گفت: مرا به آن يكي ستون ببنديد و اعدام كنيد.

جلاد فكركرد كه مرد قصد فرار دارد و اين يك بهانه است و به او گفت اين چه خواهش مسخره اي است !

مرد گفت: رسم اين است كه آخرين خواهش يك محكوم به اعدام اگر ضرري براي كسي نداشته باشد اجرا شود.

جلاد با احتياط دست او را باز كرد و به ستون بعدي بست.

در همين هنگام حاكم و سوارانش از آنجا گذشتند و ديدند عده اي از مردم دور ميدان جمع شدند، علت را پرسيدند گفتند مردي را به دار مي زنند. حاكم پرسيد: چه كسي را؟ 

 جلاد جلو آمد و حكم قاضي را نشان داد.

 حاكم گفت: مگر دستور جديد قاضي به شما نرسيده است؟‌

جلاد گفت: آخرين دستور همين است.

حاكم گفت: اين مرد بي گناه است، او را آزاد كنيد. قاتل اصلي ديشب به كاخ من آمد و گفت وقتي خبر اعدام اين مرد را شنيده،‌ ناراحت شده كه خون اين مرد هم به گردن او بيافتد و با اينكه مي ترسيده خودش را معرفي كرد. من هم او را نزد قاصي فرستادم و سفارش كردم كه مجازاتش را تخفيف دهد.

مرد مسافر را آزاد كردند و او گفت: اگر مرا از آن ستون به اين ستون نمي بستيد تا حالا ‌مرا اعدام كرده بوديد. اگر خدا بخواهد از اين ستون به آن ستون فرج است.

اين ضرب المثل را هنگامي به كار مي برند كه فردي نااميد است و او را دلداري مي دهند كه در اندك فرصتي راه چاره پيدا مي شود. (فرج به معناي گشايش در كار و رفع مشكل)‌