لجستيك چيست؟
لجستيک يك سيستم جامع نگر است كه اهتمام آن در نظر گرفتن راه حل بهينه براي رسيدن به مقصود است.
يعني همه ابزار ها را در دسترس قرار مي دهد و آنگاه با توجه به موقعيت تصميم مي گيرد كه ازچه روش و
ابزاري استفاده كند.
لجستيک به عنوان يك روش كلي ديد خود را به پهنه اي وسيع تر مي گستراند و از بالا
دست به قضايا مي نگرد و تصميم مي گيرد كه چه فرايندي انجام شود و يك مديريت دست بالا است.
درصنايع توليدی يا خدماتی ،هدف يا رسالت کلی به نوعی دستيابی به رضايت مشتری عنوان می شود. در حقيقت اين رضايت مشتری است که باعث دستيابی سازمان به سود می شود. اولين فرايندی که در تعريف
لجستيک مهم به نظر می رسد شامل برنامه ريزی اجرا وکنترل می باشد .
تعريف لجستيک از نگاه انجمن مديريت لجستيک :
لجستيک فرايند برنامه ريزی ،اجرا و کنترل موثر وکارايی جريان
وانبارش کالاها وخدمات واطلاعات وابسته به آنها از نقطه ی شروع
تا نقطه ی مصرف به منظور برآوردن احتياجات مشتری می باشد.
گستره
لجستيک وابسته به 2 مفهوم نقطه مصرف ونقطه شروع
می باشد.
لجستيک مديريتی جامع است که بر کليه سيستم های توليدی
احاطه داشته وکليه ی فعاليت های يک شرکت را تحت تاثير قرار
به عبارت بهتر
لجستيک بر تمام فعاليت های عملياتي يک شرکت يا
مجموعه ای از شرکت ها که هدف مشترکی را دنبال می کنند تاثير مستقيم يا غير
مستقيم دارد. اين هدف مشترک برای شبکه شرکت ها می تواند همان برآورده
کردن نيازهای مشتری باشد.
اهميت اقتصادي لجستيك :
روند رو به رشد جمعيت و به تبع آن رشد تقاضا باعث شكلگيري بازارهاي فروش كالا و همينطور مراكز
عرضه خدمات و كالاها شده است. در طي قرن گذشته، هزاران هزار كالاي جديد و خدمات گوناگون بهمشتريان
عرضه شده و در هر نقطه از جهان به مصرفكنندگان فروخته شده است. فعاليتهاي چندمنظوره شركتها و
مؤسسات جايگزين فعاليتهاي يك منظوره شده است.
توزيع كالاها از مبدأ توليد تا رسيدن به دست مصرفكننده نهايي
به عنوان يك جزء مهم از توليد ناخالص ملي كشورها مبدل
شده است با توجه به اين مهم فعاليتهاي لجستيكي بر ميزان
نرخ تورمنرخ بهرهوري نرخ سود و هزينههاي مربوط به
انرژي و ديگر خصوصيات اقتصادي تأثيرگذار است
از طرف ديگر، مديريت سيستمهاي لجستيكي مبحث مهمي از
مديريت را به خود اختصاص داده است گويا مديران مؤسسات
توليدي و صنعتي و همينطور سازمانهاي خدماتي بر اين باورند
كه سيستم
لجستيک چيزي فراتر از مجموعهاي از كاركردها و وظايف
گسسته است.
مفهوم كارآمدي كه طبق آن نيازمنديهاي مشتري بايستي به مقدار
مناسب در مكان مناسب و زمان مناسب به دست مشتري رسانده شود، تأثير گسترده و عميقي بر تعادل مؤسسات به صورت كلي و همينطور سيستم اقتصادي در سطح ملي و بينالمللي گذاشته است
مفهوم و تأثير آن بر كيفيت و هزينه در ژاپن نمونه مطلوبي در اين رابطه ميباشد و به عنوان نمونه ديگري از تأثير
لجستيک بر اقتصاد ملي و
بينالمللي ميتوان به هزينههاي لجستيكي در ايالات متحده اشاره نمود.
تخمين زده ميشود كه هزينههاي تأمين و توزيع فيزيكي تنها در صنايع
آمريكايي فراتر از سالي 400 ميليارد دلار يا به عبارتي حدود
20 درصد توليد ناخالص ملي است همينطور كه هزينههاي لجستيكي
در ساير كشورها نيز در همين حدود بوده و به طور كلي ميتوان ادعا
نمود كه بين 20 تا 50 درصد از هزينههاي نهايي توليد را هزينههاي
لجستيكي تشكيل ميدهند.
اهميت مديريتي لجستيك :
علاوه بر اهميت اقتصادي
لجستيک و تأثير آن بر سطح زندگي يكي ديگر از
ابعاد و دلايل توجه گسترده به توجه مديريت به دلايل مختلف به سيستمهاي
لجستيک معطوف شده است كه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود.
ميتوان به عنوان دليل اول بيان نمود كه برخي مديران به اين نتيجه رسيدهاند
كه تمركز بر بهبودكارآيي موردي كاركردهايي از قبيل تأمين توليد و يا عمليات
فروش ، اگر كل سيستم را از حالت تعادل خارج نكند كه ميكند، كاري بيهوده
خواهد بود.
عملكرد بالاي ناشي از تخصصگرائي در يك خط توليد، ممكن است هزينه هر واحد كالا را پايين
بياورد، ولي تنها زماني مؤثر است كه انتظارات و نيازمنديهاي مشتري را به طور كامل برآورده
كرده باشد.
دليل دوم اينكه سيستم
لجستيک به ابزار رقابتي مهمي مبدل شده كه در محيط آن جنگ تضاد و
تعارض براي در اختيار گرفتن كنترل توزيع به وقوع ميپيوندد. خردهفروشان و توليدكنندگان
ميكوشند از طرق مختلف برتري خود را در بازار بدست آورند. سيستم تأمين مؤثر در يك
زنجيره خرده فروشي كه بر دريافت كالا از منابع مختلف متكي است ممكن است با سيستم
توزيع فيزيكي توليدكننده كه با مشتريان كوچك و بزرگ زيادي سروكار دارد، در تضاد و تعارض
قرار گيرد.
موانع قانوني و حقوقي و تفاوتهاي موجود در اهداف هر يك از اين دو ممكن است حل و فصل
اين اختلافات را مشكل نمايد.
دليل سوم اينكه رشد و توسعه فناوري در طي دو دهه گذشته روي آوردن به لجستيك را به عنوان يك كل
اجتنابناپذير كرده است زيرا عمدتاً توسعههاي ايجاد شده گرايشي به سمت نگرش سيستمي و ديدگاه كل
گرايانه ايجاد نموده است
توسعه قابليت پردازش اطلاعات از طريق رايانههاي پيشرفته سيستمهاي انعطافپذير اجرائي
نرمافزارهاي با كاربري چندگانه و فناوريهاي ارتباطي اهميت يافته و به علاوه توسعه مدلسازي
و قابليتهاي پشتيباني از تصميمگيريها، ابزارهاي قدرتمندي را براي طراحان و مديران لجستيكي
فراهم آورده تا سيستم خود را به عنوان يك كل به آزمايش گذاشته و تأثير تغيير هر يك از عناصر آن را بر
كل سيستم ارزيابي نمايند.
همچنين رشد فزاينده ترابري كانتينري، افزايش توليد، سفارش و انبارداري مكانيزه مديران و كارشناسان
لجستيک را بر آن داشته تا درباره ارتباط و تعامل ميان انبارداري و ترابري و همچنين بين روشهاي
مختلف ترابري مطالعه بيشتري نمايند.
بديهي است بدون توجه يكپارچه به مفاهيمي از قبيل انبارداري و ترابري در چارچوب
لجستيک بهبود
كارآمدي سيستم به سختي امكانپذير است
دليل چهارم را ميتوان تغيير نگرش نسبت به مفهوم
لجستيک عنوان كرد، به اين معني كه لجستيك ديگر
بخشي از صنعت نيست كه به دنبال حداقل كردن هزينهها باشد بلكه به يك مفهوم استراتژيك مهم تبديل شده
است
هم اكنون بركيفيت كالا براي عرضه در سطح بينالمللي و رقابت جهاني بسيار تأكيد ميشود كه اين كيفيت
شامل كيفيت خدمات مشتري نيز ميگردد. سازمانها و سيستمهاي مختلف در پي آن هستند كه از طريق
فراهم آوردن خدمات برتر و قابل ارائه به مشتريانخود را از رقبايشان متمايز نمايند.
در اين نگرش
لجستيک به ابزار برتري استراتژيك مبدل شده است
از طرف ديگر، ملاحظات مالي توليدكنندگان و توزيعكنندگان را به افزايش توجه به اداره و كنترل
هزينههاي لجستيكي وادار نموده است ملاحظات فوق و مسائلي از اين دست منجر به افزايش توجه
مديران به
لجستيک شده است
تعريف لجستيک از نگاه انجمن مديريت لجستيک:
"
لجستيک بخشي از فرآيند زنجيره عرضه است به طوريكه جريان مؤثر و كاراي
انبارش كالاها، خدمات و اطلاعات وابسته به آنها را از نقطه شروع تا نقطه
مصرف به منظور برآورده نمودن نيازمنديهاي مشتري برنامهريزي، اجراء
و كنترل مينمايد."
۳ويژگی اساسی لجستيک:
1 . صرفه جويی های هنگفت در هزينه ها
2 . کسب رضايت مشتری وافزايش فروش
3 . عامل موثر در کسب برتری رقابتی در بازار
محققين
لجستيک را علمی چند رشته ای که ترکيب مهندسی ،اقتصاد و تئوری سازمان می باشد قلمداد می کنند.
بطوری که در امور خريد،برنامه ريزی ،توليد،بازاريابی و... نقش اساسی
بازی می کند.
لجستيک در مدیریت زنجیره تامین:
در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست
مشترى بر كیفیت بالا و خدمت رسانى سریع، موجب افزایش فشارهایى شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتیجه شركتها بیش از
این نمىتوانند به تنهایى از عهده تمامى كارها برآیند. در بازار رقابتى
موجود، بنگاههاى اقتصادى و تولیدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند. علت این امر در واقع دستیابى
به مزیت یا مزایاى رقابتى با هدف كسب سهم بیشترى از بازار است.
بر این اساس، فعالیتهاى نظیر برنامه ریزى عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزى محصول،
خدمت نگهدارى كالا، كنترل موجودى، توزیع ، تحویل و خدمت به مشترى كه قبلا همگى در سطح شركت
انجام مى شده اینك به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا كرده است. مسئله كلیدى در یك زنجیره تامین، مدیریت
و كنترل هماهنگ تمامى این فعالیتها است. مدیریت زنجیره تامین ( SCM ) پدیدهاى است كه این كار
را به طریقى انجام مىدهد كه مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با كیفیت در حداقل
هزینه دریافت كنند.
در حالت كلى زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشكیل مىشود كه رسماً از یكدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهاى مواد، اطلاعات و جریانهاى مالى به یكدیگر مربوط مىشوند. این سازمانها مىتوانند بنگاههایى باشند
كه مواد اولیه، قطعات، محصول نهایى و یا خدماتى چون توزیع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى تولید مىكنند.
حتى خود مصرف كننده نهایى را نیز مىتوان یكى از این سازمانها در نظر گرفت.
تاریخچه مدیریت زنجیره تامین:
در دو دهه 60 و 70 میلادى، سازمانها براى افزایش توان رقابتى خود تلاش مىكردند تا با استاندارد سازى و بهبود فرایندهاى داخلى خود محصولى با كیفیت
بهتر و هزینه كمتر تولید كنند. در آن زمان تفكر غالب این بود كه مهندسى و
طراحى قوى و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیشنیاز دستیابى به خواستههاى بازار و درنتیجه كسب سهم بازار بیشترى است. به همین دلیل
سازمانها تمام تلاش خود را بر افزایش كارایى معطوف مىكردند.
در دهه 80 میلادى با افزایش تنوع در الگوهاى مورد انتظار مشتریان، سازمانها به طور فزاینده اى به افزایش انعطاف پذیرش در خطوط تولید
و توسعه محصولات جدید براى ارضاى نیازهاى مشتریان علاقه مند شدند.
در دهه 90 میلادى، به همراه بهبود در فرایندهاى تولید و به كارگیرى الگوهاى مهندسى مجدد، مدیران بسیارى از صنایع
دریافتند كه براى ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهاى داخلى و انعطاف پذیرى در توانایىهاى شـــــركت كافى
نیست، بلكه تامین كنندگان قطعات و مواد نیز باید موادى با بهترین كیفیت و كمترین هزینه تولید كنند و توزیع كنندگان
محصولات نیز باید ارتباط نزدیكى با سیاستهاى توسعه بازار تولید كننده داشته باشند. با چنین نگرشى، رویكردهاى
زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد.
از طرف دیگر با توسعه سریع فناورى اطلاعات در سالهاى اخیر و كاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیارى از
فعالیتهاى اساسى مدیریت زنجیره با روشهاى جدید درحال
انجام است.
1_ مديريت اطلاعات : امروزه نقش ، اهميت و جايگاه اطلاعات براى همگان بديهى است . گردش مناسب و انتقال صحيح اطلاعات باعث مىشود تا فرآيندها موثرتر و كاراتر گشته و مديريت آنها آسانتر گردد.
مديريت اطلاعات هماهنگ و مناسب ميان شركا باعث خواهد شد تا
تاثيرات فزايندهاى در سرعت، دقت، كيفيت و جنبههاى ديگر وجود داشته باشد.
مديريت صحيح اطلاعات موجب هماهنگى بيشتر در زنجيره خواهد شد
2_ مديريت
لجستيک : در تحليل سيستم هاى توليدىموضوع لجستيك بخش فيزيكى زنجيره تامين را در بر مى گيرد. اين بخش
كه كليه فعاليتهاى فيزيكى از مرحله تهيه ماده خام تا محصول نهايى شامل فعاليتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى توليد و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعاليتهاى زنجيره
تامين را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستيك
تنها جريان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعاليتهاى زنجيره تامين
است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتيبان آن براى بهبود در فعاليتها هستند.
3_ مديريت روابط: مديريت روابط ، تاثير شگرفی بر همه ی زمينه های زنجيره تامين و همچنين سطح عملکرد آن دارد . بسياری
از شکست های آغازين در زنجيره ی تامين ، معلول انتقال ضعيف انتظارات وتوقعات و نتيجه رفتارهايی است که بين طرفين در گير
در زنجيره به وقوع می پيوندد. علاوه بر اين ، مهمترين فاکتور
برای مديريت موفق زنجيره تامين ، ارتباط مطمئن ميان شرکا در زنجيره است به گونه ای که شرکا اعتماد متقابل به قابليتها
وعمليات يکديگر داشته باشند. کوتاه سخن اينکه در توسعه هر زنجيره تامين يکپارچه ، توسعه اطمينان واعتماد در ميان شرکا وطرح قابليت اطمينان برای آنها از عناصر بحرانی ومهم برای
نيل به موفقيت است.
( همکاری سازمانهای بزرگ يا بازارهای بين المللی باعث احساس نياز به لجستيک جهانی وشبکه لجستيک
جهانی شده اند.)