شعر درخت می کارم
به دست خود درختي مي نشانم به پايش جوي آبي مي كشانم
كمي تخم چمن بر روي خاكش براي يادگاري مي فشانم
45.png
درختم كم كم آرد بر گ و باري بسازد بر سر خود شاخساري
چمن رويد در آنجا سبز و خرم شود زير درختم سبزه زاري
به تابستان كه گرما رو نمايد درختم چتر خود را مي گشايد
خنك مي سازد آنجا را ز سايه دل هر رهگذر را مي ربايد
46.png
به پايش خسته اي بي حال و بي تاب ميان روز گرمي مي رود خواب
شود بيدار و گويد : اي كه اينجا درختي كاشتي روح تو شاداب
سروده آقاي عباس يميني شريف