... ميره ختم ازش مي پرسن شما؟
ميگه من ساير بستگانم !
====================
مرد عاشق تا وقتي ازدواج نكرده نا تمام است
وقتي كه ازدواج كرد كارش تمام است
==========
... ميره دستشويي هرچي زور زد آروغ ميزد
به خودش ميگه : نكنه برعكس نشستم !!!
==============
... مي ره تماشاي رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. بعد ازش مي پرسن چه طور بود؟ ميگه آدماي خيلي خوبي بودن. ديدن من خوابم، رو نوك انگشت راه مي رفتن!
=========
... دستش شكسته بوده، ميره دكتر، دستشو گچ مي گيرن
... از دكتر مي پرسه: آقاي دكتر! بعد از اينكه گچ دستمو باز كنم آيا مي تونم سنتور بزنم؟
دكتر مي گه: البته، حتماً.
... مي گه: چه عالي! چون قبلاً نمي تونستم!
==============================
... ماشینش پنچر میشه ، میره از لوله اگزوز فوت می کنه
دوستش رد میشده میگه : خره ، تا صبحم که فوت کنی لاستیک باد نمیشه ،
چون شیشه های ماشینت پائینه !
================
روباهی به زاغی گفت: چه دمی، چه سری، عجب پایی! زاغ عصبانی شد و گفت: بیتربیت! خجالت بکش.. اون موقع من کلاس اول بودم... حالا شوهر دارم