تاریخچه علم آمار
منشأ ظهور آمار به صورت توصیف اطلاعات را می توان سرشماری هایی که حدود 4000 سال قبل از میلادمسیح توسط بابلی ها و مصری ها و بعداً توسط امپراتوری های روم و ایران درباره اطلاعات مربوط به زاد و ولد و دارائی های افراد جامعه زیر سلطه خود انجام می گرفته، به حساب آورد. در آن زمان بود که روش هایی برای جمع آوری، تنظیم و تلخیص داده ها ابداع گردید. در قرن چهاردهم برای محاسبه نرخ بیمه، جمع آوری اطلاعات درباره تولد و وفات، تصادفات و حوادث رایج گردید.
در اواسط قرن شانزدهم اولین کتاب احتمال توسط کاردن با عنوان "بازی ها و شانس" نوشته شد، او در این کتاب روش های تقلب در بازی های قمار را ارائه داد. بعلاوه، موضوع پیش بینی در نتایج حاصل از انجام آزمایش ها را مطرح نمود. یکی از کارهای او پیش بینی روز وفات خودش بود که برای اثبات صحت پیش بینی در آن روز خودکشی نمود.
در اواسط قرن هفدهم پاسکال و فرما اولین کسانی بودند که مطالعه احتمال را به طور علمی شروع نمودند. در همین سال ها به طور همزمان مطالعات آماری به صورت توصیفی انجام می گرفت. مثلاً گرونت با مطالعه تعداد متولدین کشف نمود که تعداد پسرها از دخترها کمی بیشتر است، اما سال های اول زندگی تعداد بیشتری از پسرها فوت می کنند.
استفاده از احتمال در آمار، در اواخر قرن هفدهم شروع شد، که در این باره می توان به مطالعات مندل در مورد قانون وراثت، گالتون در بکارگیری همبستگی و ارتباط بین صفات، و به ویژه فیشر در ابداع روش های مختلف استنباط آماری اشاره نمود. از شروع قرن بیستم همه ساله روش های متعددی برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل اطلاعات ارائه گردیده که همچنان ادامه دارد.
تاریخچه استفاده از آمار در ایران:
واژه آمار ریشه در تاریخ زبان و فرهنگ کهن ایرانی دارد و قدمت آن به زمان هخامنشبان می رسد و تا اواسط دوره اشکانیان واژه هامار یا آمار به معنی شمار و واژه شاهامار به معنی سرشماری به کار می رفته است.
به گواه سنگ نوشته ها و آثار مورخان شرق شناس، در زمان داریوش، به منظور جمع آوری آمار، تشکیلات منظمی وجود داشته است و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، دفاتر مالیاتی و نظامی تدوین می یافته و بودجه مملکتی بر اساس آن تنظیم می شده است.
در زمان کوروش نیز آمارگیری در مقیاس وسیع و در تمام پهنه ممالک تابعه حکومت مرکزی ایران انجام می شده و اخذ هرگونه تصمیم درباره ولایات بایستی مبتنی بر شناسایی های محلی و اطلاع دقیق بر کثرت و یا قلت جمعیت و قدرت و توانایی های مالی آن ولایات باشد.
ساسانیان توجه بیشتری به آمار داشتند و امور مالی، کشاورزی و صنعتی و بازرگانی خود را بر اساس آمارها و اطلاعاتی که ماموران سرشماری جمع آوری می کردند، به انجام می رساندند. به گونه ای که در زمان خسرو انوشیروان، برای اخذ مالیات سرانه، ضمن انجام سرشماری نفوس، سن افراد و میزان ثروت آنها تعیین می شد و حتی میزان محصول درختانی مثل نخل، زیتون و تاک تعیین می گردید و بر اساس آن برای افرادی که سن آنها بین 20 تا 50 سال بود، مطابق ثروت و مکنتی که داشتند، مالیات تعیین و آگهی می گردید.
جعبه متن
منبع: تاریخچه سرشماری نفوس در ایران، سید اکبر بدیع زادگان، مشاور مرکز آمار ایران
[/size]