یکی از معروفترین داستانهای اساطیری سوئدی، داستان "نَکِن" (Näcken) است. نکن یک موجود افسانهای است که به شکل یک مرد برهنه با ویولن در رودخانهها و جویبارها ظاهر میشود. این موجود در افسانههای سوئدی به عنوان یک روح آب شناخته میشود که با نواختن ویولن، مردم را به سمت آب میکشاند و آنها را غرق میکند.
این داستانها و موجودات افسانهای مانند نکن، بخشی از فرهنگ و هویت سوئدی هستند و در طول قرنها از طریق داستانگویی شفاهی و نوشتهها به نسلهای بعدی منتقل شدهاند. همچنین، هنرمندان و نویسندگان سوئدی مانند جان بائر (John Bauer) با آثار خود به تصویر کشیدن این موجودات افسانهای کمک کردهاند و آنها را به بخشی از فرهنگ بصری سوئد تبدیل کردهاند.
خلاصهای از داستان نکن از زبان راوی:
در یک شب تاریک و مهآلود، نکن، روح آب افسانهای سوئدی، در کنار رودخانهای آرام ظاهر شد. او با ویولن خود نواختن را آغاز کرد، و صدای موسیقی او به قدری زیبا و دلنشین بود که هر کسی که آن را میشنید، به سمت آب کشیده میشد.
مردم محلی از داستانهای نکن آگاه بودند و میدانستند که نباید به صدای ویولن او گوش دهند، اما زیبایی و جادوی موسیقی او به قدری قوی بود که مقاومت در برابر آن دشوار بود. نکن با نواختن ویولن خود، مردم را به سمت آب میکشاند و آنها را غرق میکرد.
در یکی از شبهای مهآلود، یک جوان شجاع تصمیم گرفت که با نکن روبرو شود و او را شکست دهد. او به سمت رودخانه رفت و با نکن مواجه شد. نکن شروع به نواختن ویولن کرد، اما جوان شجاع با تمام قدرت خود مقاومت کرد و به نکن نزدیک شد. او ویولن نکن را گرفت و آن را شکست.
نکن با از دست دادن ویولن خود، قدرتش را از دست داد و به اعماق آب فرو رفت. از آن روز به بعد، مردم محلی دیگر صدای ویولن نکن را نشنیدند و رودخانه آرام و بیخطر شد.