چرا دانش آموزان دچار افت تحصیلی می شوند؟
بخش اول
كودكان با صفايند، پر جنب و جوشند، گرم و مهربانند، اهل بازي و گردشاند، اهل پرسشاند؛ اما گاه مانند همه انسانهاي ديگر دچار آشفتگي ميشوند. نياز آنان براي پيشرفت، درکشدن است.
پيشتر، باور آموزگاران دوره ابتدايي اين بود که که دانشآموزان، زماني که به کلاس چهارم دبستان) با افزايش حجم درسهايي مانند رياضي) ميروند، دچار افت تحصيل ميشوند، اما اينک يکي از مسئولان آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که بيشترين افت تحصيلي در دوره پيش از راهنمايي و مربوط به پايه اول ابتدايي است که کودکان، آشنايي چنداني با فضاي مدرسه و کلاس درس ندارند؛ اما آندسته از کودکاني که دوره پيشدبستاني را گذراندهاند، به نسبت، به افت تحصيلي کمتري دچارند.
افت تحصيلي يک دانشآموز - در ديدگاههاي رسمي- خروج از يک ميزان خوشايند، به سطح ناموفق بيان ميشود؛ به سخن ديگر ميان آنچه که ميتواند انجام دهد و آنچه که حاصل شده، فاصله افتاده است. در چنين نگرههايي، عنصر دانشآموز مانند نهال ناشناس و غيربومي است در دست باغباني که آن را در زمين نابارور ميکارد و به آن کود و آب ميدهد و تنها به ازاي سرمايهاي که صرف کرده است از آن انتظار ميوه دارد.
بنابراين آيا ميتوان گفت که افت تحصيلي، نسبي است؟ و چه بسا اگر خانوادهاي براي يک دانشآموز دچار افت تحصيلي، معلم سرخانه بگيرد، وي در اين مورد از افت به رشد برسد و همتراز ديگر شاگردان کلاس شود؟ (و البته مهم هم نباشد که استعدادش در چه رشتهاي است و علايقاش را چه چيزهايي تشکيل ميدهد!)
بنابراين تعريفهاي گوناگوني که براي افت تحصيلي ارايه شده است، در راستاي همان قوانينيست که آموزشوپرروش رسمي کشورها را شکل ميدهد، زيرا چنين نگرههايي ژرف نيست و يا توانايي فرارفتن از سطح و رويه را ندارد.
گزارههاي افت تحصيلي دانشآموزان
به گفته دکتر غريب فطرت-روانشناس(که ديدگاهايش را در بخش دوم گزارش ميخوانيد)، افت تحصيلي يعني کاهش عملکرد تحصيلي دانشآموز از سطح خوشايند به ناخوشايند و در غلتيدن وي از سطح بالا به سطح پايينتر است. در اين حالت، فاصله زيادي ميان درونداشت(استعداد) و رفتار درسي کودک(عملکرد) ديده ميشود.
اما دکتر حکمتاله رحيمي -پزشک نيز بر اين باور است که گزارههاي گوناگوني در افت تحصيلي دانشآموزان دخالت دارد.
او در ادامه گفت و شنود با روزنامه اطلاعات ميافزايد: يکي از آن جمله، انگيزه يادگيري است که عموما در کودک، غريزي است. به تدريج اشتياق يادگيري در کودک در همه زمينهها مانند راهرفتن، به دست گرفتن درست اشيا و دست تکاندادن بيشتر ميشود. اگر پدر و مادر و ديگر افراد خانواده، آموزشها را به زبان ساده به کودک بياموزند، انگيزههاي نخستين آموختن در کودک ايجاد ميشود و يا رشد ميکند.
رحيمي که معتقد به رقابت سالم دانشآموزان براي افزايش انگيزههاي تحصيلي است، ادامه ميدهد: اين انگيزه با مهرورزي و تشويقهاي به موقع پدرومادر، علاقه آموزگار به دانشآموز و ترغيب دانشآموز به انجام فعاليتهاي گروهي مانند اردوها و بازديدهاي تفريحي افزايش مييابد. شرکت دادن دانشآموز در مسابقههاي علمي و فرهنگي و دادن جايزه به برندگان نيز، موثر خواهد بود.
کودک شاد
به گفته دکتر حکمتاله رحيمي، اهميت پرورش يک کودک شاد بر کسي پوشيده نيست و براي اين هدف، راههاي گوناگوني وجود دارد، از جمله اين که کودک را در ساعت فراغت با سرگرميهاي متنوع مشغول کنيم و موقعيتهاي شوخي و خنده را براي وي فراهم آوريم و يا کاري کنيم که احساس کند براي جامعه مفيد است. براي رسيدن به اين هدف ميتوانيم او را در فعاليتهاي نيکوکارانه شرکت دهيم و بدينگونه حس کمک به انسانها را در وي برانگيزيم، يا همراه با وي نرمش کنيم و به بازي با توپ بپردازيم و يا همپا با وي دوچرخه سوار شويم و ورزشهاي دو نفره انجام دهيم.
به باور دکتر رحيمي، اين بازيها تنها ادا و رفرم نيست و به بالارفتن قدرت بدني کودک ميانجامد، استرسهاي فکري وي را کاهش ميدهد و در ايجاد شادي و پرورش يک کودک سالم -که انگيزه يادگيري وي تقويتشده- موثر است. دخالت نکردن در مشکلات شخصي و اجازه حل مشکل از سوي خود کودک -و در صورت لزوم وارد شدن به موضوع، توجه به اظهار نظرهاي کودک و احترام به آنها و فرصت بيان نظر و تصحيح اشتباهات و رفع نقايص- ميتواند کودک سالمي را بپرورد.
رژيم غذايي
«بيگمان يکي از عوامل موثر در پيشرفت تحصيلي و جلوگيري از افت تحصيلي کودکان، توجه به رژيم غذايي آنان است.»
دکتر حکمتاله رحيمي با بيان بند بالا ميافزايد: تغذيه سالم و متناسب با سن کودک در بهبود عملکرد مغز و افزايش قدرت يادگيري دانشآموز تاثير بسزايي دارد. در حالي که گرسنگي موجب افت قند خون و کاهش قدرت يادگيري و بروز اختلال تمرکز حواس کودک ميشود. نقش خوردن يک صبحانه کامل براي شروع يک روز پرتحرک و با نشاط، غيرقابل انکار است. اين صبحانه بهتر است شامل نان، پنير، گردو و شير باشد. به اين ترتيب انرژي مورد نياز دانشآموز در زمان حضور در مدرسه تامين ميشود.
رحيمي ادامه ميدهد: در اين صورت، کودک ناچار به استفاده از خوراکيهاي ناسالم از بوفه مدرسه نميشود. ميانوعده مناسب مانند نخودچي و کشمش، خشکبار و مغزميوهها نيز بسيار مفيدند. نياز به گفتن نيست که چيپس و پفک، خردهخوراکهاي فاقد ارزش غذايياند و غذاهاي فرآوريشده و پر چاشني و داراي مواد نگهدارنده مانند سوسيس و کالباس و ژامبون نيز مناسب سن کودک نيست.
رحيمي معتقد است که آهن در سلامت بزرگسالان، ايفاگر نقش بزرگي است، او ميگويد:اين نقش به همان ميزان در دانشآموزان نيز اهميت دارد. کمبود آهن در جيره غذايي دانشآموزان، موجب بروز کمخوني از نوع فقر آهن ميشود. ضعفوخستگي، رنگپريدگي، بيحوصلگي و عصبانيت، سردرد، تحريکپذيري، بياشتهايي و کاهش توان جسمي از پيامدهاي اين بيماري است.
دکتر رحيمي با بيان اينکه اگر کودک در اين مرحله درمان نشود، «هرزخوراکي» را در پيش ميگيرد، ميافزايد: از پيامدهاي درماننشدن کودک داراي کمبود آهن، ريزش مو و تغيير شکل ناخنها (ناخنهاي قاشقيشکل) و تمايل به خوردن خاک يا پيکا(Pica) و خوردن يخ و برنج خشک است.
دانشآموز دچارشده به کمخوني، دچار اختلال عملکرد عصبي و هوشي ميشود که کاهش قدرت يادگيري و در نتيجه افت تحصيلي را به دنبال خواهد داشت. نکته ديگر اين که کودکان کمخون، بيشتر در آستانه بيماريهاي عفوني قرار دارند.
وي سپس به منابع غذايي اشاره ميکند و ميافزايد: آهن در گوشت قرمز، جگر، تخممرغ، سبزيجات داراي برگ سبز و خشکبار وجود دارد. البته در مرحله بروز کمخوني و نياز به تجويز آهن، نياز به ويزيت پزشک است؛ و باز البته خوب است که در اين ميان، به «يد» به عنوان يکي از املاحي که در يادگيري مهم است، نيز اشاره شود.
گزارههاي افت تحصيلي
کارشناسان در بررسي افت تحصيلي، گزارهاي گوناگوني را پيش ميکشند که کمتر جنبه مديکال دارد، در حاليکه اين آشفتگي، همزمان ميتواند روحي و جسمي باشد.
به باور دکتر حکمتاله رحيمي، بيشفعالي ميتواند يکي از دلايل مهم افت تحصيلي دانشآموزان دوره ابتدايي باشد. تشخيص به موقع و درمان درست آن هرچه زودتر بايد آغاز شود و اگر به درمان تا مرحله بلوغ، بيتوجهي شود، ميتواند پايه ناهنجاريهاي روحي و بزهکاري در آينده شود.
وي ميافزايد: علت بيشفعالي، اختلال جزيي در قسمتهايي از قشر مغز است که مسئول توجه و تمرکز و تنظيم فعاليتهاي حرکتي بدن است. بر اثر ناهنجاري ، مخ اطلاعات محيطي را بيش از اندازه لازم دريافت ميکند. البته نقش «ژن» را نيز در بروز اين بيماري نبايد فراموش کرد. نشانگان بيماري معمولاً پيش از سن 7 سالگي بروز ميکند و اگر ادامه يابد و به موقع درمان لازم صورت نگيرد، در دوره ابتدايي، مشکلات بنيادي براي کودک و خانواده ايجاد ميکند.
دکتر رحيمي در باره نشانگان اين بيماري ميگويد: کودک بيشفعال داراي سندرمهايي از شمار نداشتن تمرکز، حواسپرتي، تغيير سريع در خلقوخو، تحرک و جنبوجوش بيش از اندازه و اضطراب و افسردگي است. خانوادهها توجه کنند که چنانچه کودکي دارند که دست و پايش را مدام تکان ميدهد و يا بيقرار است و پرحرف و محرکهاي خارجي حواساش را پرت ميکند و يا بازيهاي خطرناک دارد و يا پيش از شنيدن کامل يک پرسش به آن پاسخ ميدهد، و يا لوازم خود را جا ميگذارند و يا آشفتگياي در کتاب و نوشتافزار او ديده ميشود و هنگام انجام تکاليف درسي کُند است و مدام از جا پا ميشود و بازيگوشي ميکند، بايد وي نزد روانپزشک ببرند.
اين پزشک در باره راهچارههاي درماني کودکان بيشفعال ميگويد: درمان، شامل هم دارو و هم غيردارو است. درمان دارويي بايد با تجويز پزشک انجام شود. اما درمان غيردارويي، همکاري روانشناس، پدرومادر و مسئولان مدرسه را ميطلبد. روانشناس، روشهاي درماني را براي کودک انجام ميدهد و سپس مديريت مدرسه رفتاردرماني را به پدرومادر آموزش ميدهد تا در خانه به کار برده شود.
شناخت بيماري، آگاهي از روشهاي درماني، افزايشدادن مهارت و يادگيري و راههاي افزايش اعتماد به نفس کودک، در شمار وظايف آموزشي پدرومادر است؛ و همزمان بايد از هرگونه تنبيه بدني پرهيز شود و به جاي آن ميتوان کودک سرکش را مثلا از ديدن کارتون مورد علاقهاش محروم کرد. همانجور که افت تحصيلي تنها يکي از پيامدهاي بيشفعالي است، درمان دارويي نيز تنها يکي از راهدرمانهاست و بايد به نقش تغذيه -به سفارش دکتر رحيمي توجه کرد: با توجه به پايينبودن سطح اسيدهاي چرب در کودکان بيشفعال، استفاده از ماهيهاي سالمون(آزاد)، ساردين و ميگو(منابع مهم تريامگا) و روغنهاي بکر(خام و تصفيهنشده) مانند زيتون و کنجد و نيز آفتابگردان(منابع مهم اسيدهاي چرب و امگا 6) مفيد است و غذاهاي داراي منگنز و روي نيز کمک کنندهاند. پرهيزغذايي در اين مورد محدود به کافئين، کاکائو و غذاهاي پرشيرين و يا داراي چاشنيهاي تند است.
بيماريهاي آشكار و نهان
گونهاي بستگي ميان افت تحصيلي و بيماريهاي آشکار و نهان است که دکتر حکمتاله رحيمي توجه ما را به آن ميانگيزد: «کودکاني که دچار گونهاي بيماري هستند و از پيامد آن در رنجاند، توانايي کوشش کافي را ندارند. مراحل درمان برخي بيماريهاي آشکار، وقت زيادي از بيمار ميگيرد و از توان بالقوهاش ميکاهد. بيماريهاي نهان نيز مانند کاهش ديد و کاهش شنوايي، دو عامل مهم در عقبماندگي تحصيلي و در نتيجه افت تحصيلي کودک است. کودک داراي اين دو ضعف(که در خانوادههاي پاييندست، تشخيصي بسيار ديررس دارد) از درک بسياري از گزارههاي درسي در کلاس باز ميماند و نيازمند کمک ديگران است؛ در حالي که بسياري از پدرها و مادرها به سببهاي گوناگون، تواناييِ ياريرساني به کودک خود را در اين مورد ندارند و همکلاسيها نيز شايد آنگونه که بايد، نتوانند به او کمک کنند که افت تحصيلي را جبران کند.
اين پزشک با بيان اين که عفونت گوش مياني از دلايل کاهش شنوايي است، ميافزايد: اهميت توانايي شنيدن به اندازهاي است که لازم است پيش از آغاز سال تحصيلي، دانشآموزان، مورد شنواييسنجي قرار گيرند. اهميت توانايي ديدن کودکان نيز به ما گوشزد ميکند که از سال چهارم زندگي، معاينه و پايش بينايي آنان را در مراکز درمان رايگان، پي گيريم.
رحيمي در مورد بيماران غشي به خانوادهها يادآور ميشود که ابتلا به بيماري صرع از هيچ نوع آن، روي بهرههوشي و افت تحصيلي تاثيري ندارد، اما بيماريهاي ديگر تنفسي، کليوي، قلبي، عضلاني و اسکلتي و حساسيتهاي فصلي و غذايي، هر يک تاثير خاص خود را بر کودک ميگذارد که مراقبتهاي خانواده را ميطلبد.
راه هاي برونرفت
نقش فعاليتهاي جسمي در پيشرفت تحصيلي، غيرقابل چشمپوشي است. دکتر رحيمي در اين باره ميگويد: «فعاليتهاي جسمي و حرکتي منظم، نقش مهمي در روند سلامت و در نتيجه رشد تحصيلي دانشآموز دارد. ورزش موجب سلامت عمومي بدن و نشاط و شادابي روحي ميشود. تحقيقات انجام شده در اين زمينه بيانگر تاثير ورزش بر کاهش افسردگي و افزايش انگيزههاي تحصيلي است».
او در باره نرمش در آغاز روز يادآور ميشود: انجام ورزش صبحگاهي ميتواند اين مهم را تا اندازه زيادي برآورده کند، زيرا نياز به تجهيزات خاصي ندارد، وقت زيادي نميگيرد و هزينه زيادي را به سيستم آموزشي تحميل نميکند. البته استفاده از مربي آموزشديده سفارش ميشود. ورزش صبحگاهي موجب افزايش آرامش دروني و کاهش فشارهاي رواني و خشونت و افزايش سرعت يادگيري ميشود.
دکتر رحيمي سپس مردم را به کانون خانواده، توجه ميدهد و ميافزايد: نقش کانون ارزشمند خانواده -برآورنده نيازهاي مادي و معنوي کودک - ميتواند عشق و اميد را به کودکان تقديم کند. زيرا کودک در دوره مدرسه، شخصيتي در حال رشد دارد و چنانچه پدر و مادر اين موضوع را به خوبي درک كنند و محيطي به وجود آورند که در آن کودک، احساس آرامش و امنيت کند، بيگمان زمينه پيشرفت وي فراهم خواهد آمد؛ البته اگر گستره اين احساس آرامش و امنيت از خانه تا مدرسه و از آنجا تا اجتماع باشد.
وي ادامه ميدهد: کودک بيگمان تنها در خانهاي احساس امنيت و آرامش ميکند که در آن از مشاجره و درگيريهاي لفظي و فيزيکي پدرومادر نشاني نباشد و همه اعضاي خانواده در زاويه سازش با هم باشند. زيرا بگومگوها و درگيريهاي پدرومادر، موجب بروز يک سري ناهنجاري روحي و رواني مانند اضطراب و گوشهگيري، تنگشدن ارتباط با آموزگار و همکلاسي و کاهش قدرت نوآوري ميشود که به دنبال خود توانايي يادگيري و انگيزههاي تحصيلي را کاهش ميدهد که نتيجه غايي آن، افت تحصيلي کودک خواهد بود. مدرسه همان خانه دوم دانشآموز است که کودک نيمروز خود را در آن سپري ميکند.
دکتر حکمتالهرحيمي در اين باره ميگويد: شرايط فيزيکي و محيطي مدرسه از اهميت زيادي برخوردار است. اهميت سيستمهاي سرمايش و گرمايش، نور، رنگآميزي معماري کلاسها و راهروها، سرويسهاي بهداشتي مناسب و پاکيزه و وسايل کمکآموزشي ديداري و شنيداري، صندليها و نيمکتها و تخته سياه نيز کم نيست.
اين پزشک ميافزايد: به طورکلي يک محيط آموزشي زيبنده، انگيزه کوشش را در دانشآموزان افزايش ميدهد و زمينههاي افزايش کيفيت آموزشي آنان را فراهم ميسازد.