چند نکته مهم در تربيت سازنده فرزند
همه والدين دوست دارند فرزنداني سالم تربيت کنند، فرزنداني که در جامعه به عنوان يک فرد با ادب، مفيد، مستقل و سازنده شناخته شوند. اما آيا همه ميدانند کي و چگونه ميتوانند تربيت کودک خود را شروع کنند. تربيتي که بتواند آنها را به اين خواسته بلند پروازانه شان برساند! مسلما چنين آرزوي بزرگي براي فرزندان نياز به تلاش فراوان دارد و با خواندن يکي دو کتاب و شنيدن و ديدن چند برنامه تربيتي حاصل نميشود. مهم اين است که بتوانيم آنچه براي تربيت سازنده فرزندمان ياد ميگيريم در زندگي روزانه مان به آن عمل کنيم و خوب معلوم است که دو صد گفته چون نيم کردار نيست!يا به عبارت ديگر به عمل کار برآيد به سخنداني نيست.لابد ميگوييد شما راهش را بگوييد عملش با ما! خوب اين هم حرف حساب است که جواب ندارد، بخوانيد:
محيطي امن و مورد علاقه فراهم کنيد
براي اينکه بتوانيد کودکاني سالم تربيت کنيد ابتدا لازم است که محيط امني براي او فراهم کنيد. محيطي که هم از نظر فيزيکي و هم از نظر رواني به او آسيب نرساند. وقتي کودک 3 ساله شما در کنار خيابان بازي ميکند، نه تنها ممکن است با افتادن توپش در خيابان خطر تصادف او را تهديد کند؛ بلکه شما نخواهيد توانست کنترلي بر دوستان و چيزهايي که ميبيند و ميشنود داشته باشيد. کودکان کم سن به محيطي امن براي بازي نياز دارند تا بتوانند در طول روز کنجکاوي کنند و سرگرم باشند. اين کودکان بسيار از محيط خود ميآموزند و مهم است که شما او را در محيط جذاب، سالم و به دور از خطر بزرگ کنيدتا فرصت لازم براي جست وجو، کشف، تجربه و رشد مهارتهايش داشته باشد. گاهي خود شما در خانه محيط را براي او پر خطر ميکنيد. به جاي چيدن لوازم شيک و شکستني در گوشه و کنار خانه، به کودک نوپاي خود اجازه دهيد در منزل آزاد باشد و وسايل خانه را طوري تهيه کنيد و بچينيد که مجبور نباشيد مدام به کودک بگوييد به اين دست نزن، آنطرف نرو، مواظب باش! اين نکنهاي مکرر نه تنها او را ترسو بار ميآورد بلکه قدرت خلاقيت و اعتماد به نفس او را از بين ميبرد. بنابراين با ايجاد يک محيط امن و بيخطر به کودکتان اجازه دهيد تحت نظارت مناسب شما رشد کند و از محيط خود آزادانه بياموزد و در آن بازي و حرکت کند. پس او را زير نظر داشته باشيد و بدانيد چه ميکند و کجاست.
انتظارات واقع بينانه داشته باشيد
براي اينکه بتوانيد کودک خود را درست تربيت کنيد لازم است با خصوصيات او در هر مرحله سني آشنا باشيد و او را خوب بشناسيد. کودکان يک ساله از نظر تکاملي با کودکان 2 ساله و 3 ساله متفاوتند. شما از فرزندتان انتظار داريد که اسباب بازيهايش را با خواهر و برادر و يا دوستانش تقسيم کند و يا براي گرفتن آنها از ديگران با مهرباني و خواهش آنها را بگيرد و تشکر کند. اما آيا او در سني هست که شما اين انتظار را از او داشته باشيد؟ بهتر است در انتظاري که از کودک خود داريد واقع بين باشيد و بدانيد که آيا در سن او چنين رفتاري طبيعي است يا نه! شما انتطار داريد کودک 2 ساله شما در مهماني روي صندلي يا زانوي شما بنشيند و تکان نخورد اما آيا چنين انتظاري از يک کودک 2 ساله طبيعي است و يا دور از انتظار است؟لازم است کودکان قبل از ياد گرفتن مهارتهاي جديد مانند دستشويي رفتن، لباس پوشيدن يا غذا خوردن مستقل آمادگي لازم را از نظر رشدي داشته باشند.
يادتان باشد کودکان با مهارتهاي اجتماعي به دنيا نميآيند و براي ياد گرفتن نياز به زمان دارند. اگر شما بدانيد که کودک شما در هر مرحله از سنش به طور طبيعي لازم است چه نقاط عطفي را پشت سر بگذارد، آنوقت ميتوانيد در تربيت او گامهاي سازنده اي برداريد. وگرنه وقتي کودک شما نتوانست 10 دقيقه در مهماني آرام روي صندلي بنشيند، عصباني ميشويد و کنترل خودتان را از دست ميدهيد. غافل از اينکه او بيگناه است و اين شما هستيد که انتظاري وراي سن و سالش از او داريد. پس اگرکودک 2 ساله شما در جواب شما اغلب نه ميگويد اين را به حساب بيادبي و حرف نشنوي او نگذاريد. کودک شما لازم است از 2سالگي نه گفتن را تمرين کند تا بتواند در آينده به دوستان خلافش نه بگويد. البته به خاطر داشته باشيد که بچهها با هم فرق دارند، اين تفاوت گاهي ذاتي است، بعضي کودکان برون گرا و پر حرف، بعضي آرام و درون گرا و بعضي پرجنب و جوشتر از بقيه هستند، گروهي ممکن است نسبت به تغيير محيط واکنش نشان داده و زود اعتراض کنند و عده ديگر خودشان را به راحتي با تغييرات وفق ميدهند. پس لازم است در عين اينکه انتظارات واقع بينانه از کودک خود داريد به تفاوتهاي او و خصوصيات فردي اش هم توجه کنيد و اهميت بدهيد.
وقتي والدين توقعات زيادي و يا زودتر از زمان لازم را از کودکشان داشته باشند و يا از فرزندشان بخواهند که کامل و ايدهآل باشد مشکلاتي براي او بروز خواهد کرد. يادتان باشد همه اشتباه ميکنند و بيشتر اشتباهات هم عمدي نيستند. خود شما هم کامل نيستيد و نبايد از خودتان هم انتظار بيش از حد داشته باشيد. همانطور که شما تلاش خودتان را ميکنيد که والدين خوبي باشيد، به تلاش فرزندتان هم اهميت بدهيد.
صبور باشيد
از بکار بردن روش هاي تربيتي وانضباطي خسته نشويد، نگوييد من اين کار را امتحان کردم اما اثر نداشت، فايده ندارد! از بينظمي و شلوغي کودکتان مدام شکايت نکنيد. حتي اگر شما يک دانه گندم بکاريد لازم است مدتي صبر کنيد تا ساقه گندم سر از خاک بردارد و رشد کند. هيچ كس يک شبه محصول کاشته شده را درو نميکند. شما هم براي اثر بخشي روشهاي تربيتي نياز به زمان داريد پس صبر کنيد و زود نتيجه نگيريد. براي اينکه فرزندتان بياموزد که نظم چيز خوبي است شنيدن اين جمله از زبان شما برايش کافي نيست، لازم است او خودش عواقب نظم و بينظمي را ببيند تا بفهمد که کدام رفتار بهتر است. گاهي نتيجه کارتان را يک هفته اي ميبينيد و گاهي لازم است ماهها براي تغيير رفتار فرزندتان صبر کنيد.
احساسات کودکتان را درک کنيد
هميشه سعي کنيد شنونده خوبي براي فرزندتان باشيد. هنگام بروز مشکل ببينيد علت اين رفتار کودک چه بوده، سعي کنيد او را درک کنيد و بعد درباره او تصميم بگيريد. مثلا اگر فرزندتان خواهر يا برادرش را زده، بيمعطلي او را تنبيه نکنيد. ابتدا او را به اتاق ديگري ببريد تا خشمش فرو بنشيند و آرام شود. به او بگوييد که ميدانيد از چيزي عصباني شده و اجازه دهيد توضيح دهد. سپس عواقب رفتار نادرستش را به او گوشزد کنيد. اگر به کودکتان ياد داده باشيد که احساساتش را بيان کند، خيلي از اوقات نيازي به دعوا و کتک کاري ندارد. بسياري از ما بزرگترها وقتي ميبينيم که کسي به حرف و احساساتمان گوش نميکند، عصباني ميشويم و از کوره در ميرويم و با رفتار خشونتآميز احساسمان را بروز ميدهيم. پس چه انتظاري از کودکتان داريد. اگر او بداند که شما به عنوان والدين به حرف و احساس او اهميت ميدهيد، با خواهر و برادرش هم بهتر کنار ميآيد. علاوه بر اين از شما همدردي کردن با ديگران را ياد ميگيرد و او هم با ديگران مهربان خواهد بود.
انضباط قاطعانه داشته باشيد
اگر کودک ببيند که شما ثبات در رفتار با او نداريد متوجه ميشود که ميتواند گاهي از نتيجه کارهاي خود فرار کند. اما اگر انضباط شما قاطع و هميشگي باشد کودک يادميگيرد که مسئوليت رفتار خود را بپذيرد. کودک در اين شرايط ميتواند پيش بيني کند که اگر رفتار بدي داشته باشد، پيامد خوبي نخواهد ديد و بالعکس رفتار خوبش بدون پاداش نخواهد ماند. در اين حالت احتمال بروز مشکلات رفتاري در کودک کمتر ميشود. يادتان باشد انضباط قاطعانه به معناي کتک زدن و فحش دادن به کودکي که کار نادرست انجام داده، نيست. بلکه به معناي ثبات در رفتار و به سرعت واکنش نشان دادن به بد رفتاري کودک است. به گونه اي که کودک متوجه ارتباط رفتار خود با پيامد مورد نظر بشود. مثلا اگر کودک شما در پارک کودک ديگري را هل ميدهدو با او دعوا ميکند تا خودش سوار سرسره بشود، نه تنها لازم است به سرعت جلوي کتک زدن و دعواي آنها را بگيريد. بلکه لازم است کودک را به محلي دور از سرسره ببريد تا آرام شود و به او بگوييد که اگر يک بار ديگر نوبت را رعايت نکند و دعوا کند، از پارک خواهيد رفت. اگر يک بار ديگر کودک رفتار نادرستش را تکرار کرد، لازم است قاطع باشيد و طبق گفته خود پيامد را اجرا کرده و پارک را ترک کنيد.
الگو باشيد
براي آموزش رفتار خوب و پسنديده بهترين کار اين است که خودتان آن رفتار را اجرا کنيد. کودکان از عمل ما ميآموزند نه از حرف ما. اگر خودتان دروغ بگوييد و کودک ببيند که شما اين کار را ميکنيد او هم به شما دروغ خواهد گفت، حتي اگر صدبار هم به او بگوييد که دروغ بد است. اگر شما موقع عصبانيت داد بزنيد و کتکش بزنيد او هم ياد ميگيرد که وقتي از دوستانش عصباني شد داد بزند و کتکشان بزند. اگر ببيند که وقتي اشتباهي از شما سر زد، معذرتخواهي ميکنيد، او هم ياد ميگيرد که عذرخواهي کند. بنابراين اگر دوست داريد به فرزندتان ادب بياموزيد، اول خودتان با ادب باشيد!
حق انتخاب بدهيد
کودکاني که حق انتخاب نداشته باشند، معمولا در بزرگسالي استقلال کافي براي تصميم گيريهاي مهم و بزرگ زندگي نخواهند داشت و نخواهند توانست از پس حل مشکلاتشان بر بيايند، چون اعتماد به نفس لازم را ندارند. از سنين کم به کودکتان حق انتخاب بدهيد تا هم اعتماد به خود را ياد بگيرد و هم بتواند براي مشکلاتش راه حل پيدا کند. در کنار ايجاد نظم مثبت هم ميتوانيد به تقويت مهارتهاي زندگي، اجتماعي و فکر کردن کودکتان کمک کنيد. البته يادتان باشد گفتن اينکه تو ميتواني کافي نيست بلکه لازم است به او فرصت بدهيد که تواناييهاي خودش را تجربه کند. مثلا اگر کودک 4 ساله شما تمايلي به مسواک زدن قبل از خواب ندارد. از او بپرسيد قبل از قصه خواندن مسواک ميزني يا بعد از آن؟ دوست داري با من مسواک بزني يا خودت؟ اين حق انتخاب به او احساس خوبي ميدهد و فکر نميکند که مجبور است کاري که دوست ندارد را انجام دهد.
گاهي رفتن لازم است
بعضي از کودکان براي به دست آوردن چيزي و يا رسيدن به خواستههايشان قشقرق به پا ميکنند. آنها دست و پا بر زمين ميکوبند و جيغ و داد ميکنند تا به نتيجه برسند. اگر يک بار با اين کار به خواسته خود برسند ديگر سخت ميتوانيد آنها را اصلاح کنيد. گاهي حتي ممکن است کودک براي جلب توجه شما دست به اين کار بزند.
در هر صورت لازم است که شما چشم پوشي کنيد و به آنها بيتوجه باشيد. يادتان باشد قاطع باشيد و براي اينکه در فروشگاه و يا جلوي ديگران آبرويتان نرود، به خواسته کودک تن ندهيد. اگر ميبينيد که اعصابش را نداريد و نميتوانيد اين رفتار را تحمل کنيد، برويد و از محل دور شويد. به کودک خود ياد بدهيد که حتي وقتي عصباني ميشويد و ناراحت هستيد، خود را کنترل کرده و آرام ميشويد. حتي تن صداي شما هم به کودک ياد ميدهد که چگونه رفتاري مناسب است. اما اگر نميتوانيد آرام بمانيد و ممکن است واکنش نادرستي نشان دهيد، بهتر است محل را ترک کنيد تا به حالت عادي برگرديد.
از خودتان مراقبت کنيد
به نيازهاي شخصي خودتان اهميت بدهيد. شما هم مانند هر انسان ديگري به ارتباطات صميمانه، همراهي با ديگران، تفريح و حتي تنهايي در زمانهاي خاص نياز داريد. فکر نکنيد با وقت گذاشتن براي خودتان از زمان فرزند پروري شما کم ميشود. وقتي شما نيازهاي شخصيتان را بر آورده ميکنيد، پدر و مادر بودن، صبور بودن، ثبات داشتن و دردسترس کودک بودن هم آسانتر ميشود. باور نميکنيد؟ امتحان کنيد.