بیش فعالی و کودکان مبتلا به بیش فعالیبررسيهاي انجام شده نشان ميدهد كه «بيش فعالي» يكي از شايعترين اختلالات روانپزشكي در كودكان و نوجوانان است كه در صورت عدم درمان، آنان ممكن است به سمت بزهكاري گرايش پيدا كنند. آمار نشان ميدهد كه از هر 100 كودك 5 كودك ميتواند مبتلا به «بيش فعالي» باشد، كه در اين ميان پسران 3 برابر دختران در معرض ابتلا به اين بيماري قرار دارند. براساس اين بررسي، اغلب مشكلات بيش فعالي قبل از 7 سالگي آغاز ميشود و ممكن است والدين تا وقتي كه فرزندشان بزرگ نشده است، متوجه مشكل او نشوند.
روانشناسان معتقدند كه اختلال بيش فعالي در سالهاي اخير در ميان كودكان افزايش يافته است و از اين رو به والدين توصيه ميكنند كه براي تشخيص و درمان اين اختلال، حتماً با روانشناسان باليني مشاوره كنند.
بيش فعالي و انواع آندكتر ميترا حكيم شوشتري ـ دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران و فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان، در مورد بيش فعالي به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: «بيش فعالي» اختلال در توجه و پرتحركي است. بسياري از خانوادهها ميانديشند كه كودكان بيش فعال پرتحرك هستند، حال آن كه بخشي از اين اختلال، «نقش توجه» است.
اختلال بيش فعالي به سه دسته تقسيم ميشود كه عبارتند از: بچههاي بيش فعال و تكانشگر، كه يكسري علايم خاص دارند، از جمله اين كه بسيار پرحرف هستند، بي قرارند، مدام سرجايشان وول ميخورند، در كلاس درس سرجاي خودشان بند نميشوند. بازيهاي شلوغ و پرهياهو انجام ميدهند، دست به كارهاي خطرناك ميزنند و وسايل مورد استفادهشان را خراب ميكنند اين بچهها در كنترل هيجان دچار مشكل هستند، البته تكانشگري هم جزيي از بيش فعالي است كه علايم آن عبارتند از وسط حرف ديگران پريدن، نوبت را رعايت نكردن و خيلي كم تحمل بودن.
نوع دوم بيش فعالي كودكان «نقش توجه» است، كودكاني كه به اين بيش فعالي مبتلايند، معمولاً نامرتباند، براي شروع كارهايي كه نياز به كوشش ذهني زياد دارد دچار مشكل هستند و آن كارها را دوست ندارند و چون مورد علاقهشان نيست، آن را ميشكنند و از بين ميبرند. البته ممكن است با كامپيوتر بازي كنند، كه نميتوان گفت تمركز خوبي دارند. زيرا بازيهاي كامپيوتري نياز به تمركز ندارد و كودكان به دليل جذابيت آنچه كه ميبينند، خود به خود آن كار را انجام ميدهند. اما درس خواندن را كه نياز به كوشش ذهني دارد، دوست ندارند و چون درس خواندن نياز به صرف انرژي دارد اين كار برايشان سخت است.
اين گونه كودكان وسايلشان را خيلي گم ميكنند، حواس پرت هستند، به سختي پيشرفت ميكنند و لغتها را جا مياندازند، معمولاً اين نوع از اختلال بيش فعالي كودكان را خيلي درونگرا و روياپرداز ميكند، بسياري از اوقات سر كلاس درس كارهايي از آنان سر ميزند كه متناسب با اين كلاسها نيست و بهطور كلي بچههايي ساكت و آرام هستند كه معمولاً افت تحصيلي دارند و چون معلمان و خانوادهها فكر ميكنند كودكان تنبلي هستند، به فكر درمان آنان نميافتند. معمولاً كودكان بيش فعال دسته اول كه داراي رفتارهاي ايذايي هستند و كارهايشان جنجال برانگيز است، براي درمان فرستاده ميشوند.
گروه سوم، علايم هر دو گروه از كودكان بيش فعال را دارند و هر چه علايم اين كودكان بيشتر باشد، اوضاع روانيشان بدتر و مشكلاتشان هم بيشتر است.
دلايل به وجود آمدن اختلال بيش فعالياين روانپزشك كودك و نوجوان در پاسخ به اين پرسش كه چرا اختلال بيش فعالي به وجود ميآيد، ميگويد: بيش فعالي يك اختلال ارثي است كه افزون بر 80 درصد عوامل ژنتيكي در آن نقش دارد. ما همانطور كه بسياري از ويژگيهاي فيزيكي را به ارث ميبريم، بسياري از خصوصيات رفتاري و هيجاني را نيز در موقع تولد با خود داريم.
در مورد ابتلاي كودكان به بيش فعالي، اعتقاد بر اين است كه جلوي پيشاني مغز كه كارش پرداختن به عملكردهاي اجرايي مغز است و اين عملكردهاي اجرايي كارهاي بسيار زيادي را انجام ميدهند، مانند برنامهريزي، اولويتبندي، استدلال كردن و تصميمگيري، در كودكان
بيش فعال به خوبي عمل نميكند و فعاليت اين بخش از مغز به اندازه كافي نيست و همين موضوع باعث ميشود كه كودك بيش فعال مشكلات مختلفي را تجربه كند. البته ممكن است اين نقص عملكرد در سن بلوغ برطرف شود، گاهي هم ميگويند كه ممكن است بيش فعالي يك تاخير رشدي باشد و در سن بلوغ با رشد بيشتر اين تاخير برطرف شود، و اين در حالي است كه دوـ سوم افراد مبتلا به اين اختلال، عوارض در بزرگسالي همچنان ادامه مييابد.
درمان كودكان بيش فعالدكتر حكيم شوشتري در پاسخ به اين پرسش كه اگر كودكان بيش فعال درمان نشوند، ممكن است دچار چه پيامدها و عوارضي شوند؟ ميگويد: متاسفانه در جامعه ما والديني كه بخواهند كودك بيش فعال خود را درمان كنند، متهم به اين ميشوند كه تحمل كودك خود را ندارند و يا اين كه صبور نيستند، اين در حالي است كودكاني كه علايم خاص پيشفعالي را دارند، چون در محيطهاي اجتماعي متناسب با سن و سال خود عمل نميكنند و نميتوانند به انتظارات جامعه پاسخ دهند، به تدريج از همه جا رانده ميشوند. اكثر كودكان بيش فعال نميتوانند دوستيابي خوبي داشته باشند و چون قادر نيستند قوانين را رعايت كنند، در جمع كودكان ديگر پذيرفته نميشوند و بزرگترها هم به دليل رفتارهاي بدي كه اين كودكان از خودشان نشان ميدهند، آنان را از خود ميرانند، در حالي كه كودك مقصر نيست و به علت بيماري است كه اين رفتارها را از خود نشان ميدهد.
اگر كودكان بيش فعال درمان نشوند، در بزرگسالي دچار عواقب و يادگاريهايي از اين بيماري ميشوند كه از جمله ميتوان به كاهش اعتماد به نفس اشاره كرد. كودكي كه مدام اين پيام را از اطرافيان ميگيرد كه موجود بد و آزاررساني است، اين پيام بعد از مدتي برايش دروني ميشود و اعتماد به نفسش را ـ كه مانند آينهاي تصوير نگراني ديگران را از كارهايش نشان ميدهدـ به تدريج از دست ميدهد. اطرافيان كودك معتقدند او شلوغ ميكند، اذيت و آزار دارد، دچار حواسپرتي است، به حرفها گوش نميدهد و هيچ كاري هم بلد نيست انجام دهد، و به همين دليل و كم كم كودك احساس ميكند كه ناتوان است و همه مشكلات تقصير او است و اين مساله باعث ميشود كه افسردگي در او شكل بگيرد.
اين دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران يادآوري ميكند: كودكان بيش فعال در صورتي كه درمان نشوند، به بعضي از اختلالات سلوك مانند بزهكاري روي ميآورند. بررسيها نشان داده است كه بزهكاري در كودكاني كه به بيش فعالي تكانشگر مبتلايند، بيشتر است. چون در جمع دوستان اصلي پذيرفته نميشوند و به دنبال كارهاي ناجوري كه ميكنند، از كلاس درس طرد ميشوند و بعد به سراغ كودكاني ميروند كه از درس و مدرسه باز ماندهاند. آنان جذب كساني ميشوند كه رفتارهاي طبيعي اجتماعي ندارند و ضد اجتماع عمل ميكنند و زماني كه دچار اختلال سلوك شدند، زمينه براي سوء مصرف مواد مخدر نيز براي آنان آماده ميشود. بيش فعالي يك بيماري است، ولي عوارض بسيار گستردهاي دارد.
توصيههايي به والدين بيماراندكتر حكيم شوشتري به والدين كودكان بيش فعال توصيه ميكند كه نبايد خودشان را به خاطر اين اختلال مقصر بدانند، زيرا بيماري كودك ناشي از سهلانگاري و كم كاري آنان نيست و به تربيت او ربطي ندارد. آنان نبايد از كارهاي كودكان بيش فعال خود ناراحت شوند و نسبت به آن عكسالعمل نشان دهند. والدين همچنين نبايد با كودكان بيش فعال بد رفتاري كنند، بلكه بايد آنان را ببخشند و به دنبال درمانشان باشند. نبايد بيماري كودك را به كل خانواده اطلاع دهند، زيرا كه بازخوردهاي منفي دريافت ميكنند و اين موضوع باعث ميشود بين پدر و مادر كودك هماهنگي نباشد و يا اينكه اين هماهنگي از بين برود. به طوري كه پدر بگويد كودك نيازي به مصرف دارو ندارد و مادر به او دارو بدهد و زماني كه كودك بزرگ شد، اين احساس در او شكل بگيرد كه بي دليل دارو مصرف ميكند، در حالي كه اين كودكان بعدها در جواني هم نياز به مصرف دارو دارند و بايد اين احساس در آنان شكل بگيرد كه دارو درماني نه تنها انگ نيست، بلكه به آنان كمك ميكند تا بهبود يابند و با احساس بهتري به درمان خود بپردازند.
آمار رو به افزايشدكتر جواد علاقبندراد ـ رئيس پيشين انجمن روانپزشكي كودك و نوجوان در مورد كودكان بيش فعال به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: در سراسر جهان توجه به بيماري بيش فعالي زياد شده است و از اينرو آمارهايي كه گزارش ميشود دامنهاي را نشان ميدهد كه از 3 تا 20 درصد است. اين آمار بهطور مشابه در تمامي كشورها و از جمله ايران ديده ميشود و نيز بيش فعالي شايعترين اختلال روانپزشكي است كه در سنين كودكي و نوجواني ديده ميشود. رئيس بخش روانپزشكي كودك و نوجوان بيمارستان روزبه يادآوري ميكند: يك اختلال بيش فعالي «كمبود توجه» و نيز يك علامت بيش فعالي وجود دارد.
علامت بيش فعالي ممكن است در خيلي از حالات ديگر ديده شود و اين اختلال عمده، مشكلات حول اين محور باشد. در بسياري از حالتهاي ديگر هم ممكن است اختلالات بيماريهاي خاص روانپزشكي باشد كه اين علامت ديده شود. به عنوان مثال، شخصي كه اوتيسم دارد، علامت پرتحركي ديده ميشود، اما مشكلات ديگري هم دارد و ممكن است اين علامت در او خيلي برجسته باشد. يا فرزنداني كه در خانوادههاي متشنج و آشفته زندگي ميكنند، معمولاً اختلال رفتاري پيدا ميكنند و پرتحرك ميشوند، كه ما آن را به عنوان يك علامت ميشناسيم، علامتي كه ثانويه است ولي زماني كه اختلال بيش فعالي «كمبود توجه» را به كار ميبريم به معناي اختلال اوليه بيماري است.
وظايف والدين در برابر كودكان بيماردكتر علاقبندراد، در پاسخ به اين پرسش كه والدين كودكان بيش فعال بايد چه كارهايي انجام دهند، ميگويد: اين اختلال جنبه ارثي خيلي قوي دارد و تقريبا جنبه توارثي آن شبيه ديابت است. به اين معني كه اين اختلال در خيلي از والدين هم هست و در سنين بزرگسالي، علامت بيش فعالي تبديل ميشود به بي قراريهاي ذهني، شتاب در تصميمگيريها، بي حوصله بودن، از اين شاخه به آن شاخه پريدن و قدرت و انضباط كمتر داشتن. بنابراين والدين اگر خودشان اين مشكل را داشته باشند، بايد در مورد كودكانشان كه نياز به انضباط متفاوتي دارند، صحيح عمل كنند. ما بايد مطمئن باشيم كه والدين خودشان مشكل بيش فعالي را در كودكي و بزرگسالي نداشتهاند يا هنوز هم علايم جدي كه قابل درمان باشد، بيشتر وجود داشته باشد.
موضوع بعدي اين است كه ما بايد راههايي را آموزش دهيم كه والدين بتوانند كودكان را به نحوي بزرگ كنند كه موثرتر باشد. زيرا در اين بچهها ظرفيتهايي وجود دارد كه بايد رعايت شود. آنان نياز به تشويق با توجه به اصول علمي دارند و تشويق و تنبيه در اين كودكان بسيار موثر است، بايد انضباط والدين ساختار يافته باشد، يعني علاوه بر نظم و قاطعيتي كه دارد، انعطافپذير هم باشد كه هر دوي اين موارد متناقض بايد با همديگر بكار روند، تا موثر واقع شوند. ما براي والدين نشستهايي را به طور مستمر برگزار ميكنيم تا اين روش را ياد بگيرند.
اشكال بيش فعالي در كودكانشمسالدين كهاني ـ روانشناس باليني در گفت و گو با خبرگزاري ايرنا گفته است: اختلال بيش فعالي كه شامل كم توجهي و يا پرتحركي برخي از كودكان است و در دوران كودكي بروز ميكند، از نظر جنبي در پسران، پنج تا هفت برابر بيشتر از دختران است.
او اظهار ميدارد: بروز اين اختلال حدود سه تا پنج درصد كودكان را شامل ميشود كه با مطالعات انجام شده اين نوع اختلال در فرزند نخست خانواده بيشتر ديده ميشود. كهاني با اشاره به اينكه اختلال بيش فعالي به سه شكل خود را نشان ميدهد، ميافزايد؛ اين اختلال به شكلهاي پرتحركي، نبود تمركز و يا تلفيقي از هر دو خود را نشان ميدهد. اين روانپزشك باليني با بيان اينكه اختلال بيش فعالي به پيش از تولد، دوران بارداري و يا حين زايمان بر ميگردد، ميگويد: عوامل پيش از تولد، عمدتاً وراثتي و ژنتيكي است.
عوامل دوران بارداري به محروميتهاي دوران بارداري برميگردد كه بر روي مغز جنين تاثيرگذار است، مانند استفاده از داروهاي غيرمجاز و تروما (تصادفي) و يا ضربهاي كه به مغز مادر وارد ميشود. عوامل حين زايمان نيز ناشي از زايمانهاي سخت و فشارهايي است كه به جمجمه نوزاد وارد ميشود.
وي با بيان اينكه در گذشته به اين اختلال، اختلال جزيي مغزي ميگفتند، ميافزايد: به كودكاني كه به اين اختلال دچار هستند، «كودكان دشوار» نيز گفته ميشود. كهاني، با اشاره به نشانههاي بيماري بيش فعالي ميگويد: برخي از كودكان بيش فعال در دوران نوزادي بسيار گريه ميكنند، تشخيص اصلي اين بيماري در سنين چهار يا پنج سالگي است كه كودك حركات اضافي بسياري از خود نشان ميدهد، انرژي بسيار بالايي در انجام حركات دارد و دچار كم خوابي شبانه است. وي اضافه ميكند؛ در اين نوع اختلال كودك بي قرار است و نميتواند يك جا بنشيند و در حال جستوخيز است.
از سوي ديگر برخي از روانپزشكان معتقدند كه يك ـ سوم افرادي كه دچار اختلال بيش فعالي هستند، خود به خود درمان ميشوند، اما چه تضميني وجود دارد كه فرد مبتلا جزو آن يك سوم باشد؟ بنابراين به والدين توصيه ميشود براي تشخيص و درمان اين اختلال به يك روانشناس باليني يا مشاور، مراجعه كنند.
كهاني با بيان اين كه زندگي آپارتماننشيني از دلايل شيوع اختلال بيش فعالي در نسلهاي جديد است، ميگويد: در گذشته فضاها به گونهاي گسترده بود كه كودك انرژي خود را در محيطهاي گسترده تخليه ميكرد، اما امروزه در ساختمانهاي كوچك و آپارتماننشيني، چنين امكاني وجود ندارد.
وي ميافزايد: اين گروه از كودكان از انجام يك فعاليت مستمر عاجزند و نميتوانند كاري را به پايان برسانند و به همين دليل گفته ميشود اختلال بيش فعالي در دوران مدرسه قابل تشخيص است، چرا كه مدرسه مكاني است كه فعاليتهاي مستمر دانشآموزان در آنجا سنجيده ميشود. كهاني با بيان اينكه كودكان بيش فعال بيشتر از 10 تا 15 دقيقه نميتوانند تمركز كنند، يادآوري ميكند: در كنار اختلال بيش فعالي، كودك به تدريج به اختلالات حركتي و از جمله وسواس مبتلا ميشود كه البته اين اختلالات غير ارادي است و بيشتر در نواحي صورت و از جمله دهان، لب، چشم و ابرو ديده ميشود.
البته اختلال وسواس به شكلهاي مختلفي از جمله استفاده بيش از اندازه از پاككن و يا استفاده نكردن از سرويس بهداشتي مدرسه، خود را نشان ميدهد، اين اختلال درحالي در كودكان بيش فعال ايجاد ميشود كه يكي از خصوصيات اختلال بيش فعالي، بي نظمي است.
راههاي درمانكهاني به راههاي درمان اختلال بيش فعالي اشاره ميكند و ميگويد: درمان اين اختلال از سه روش مداخلات فيزيكي و دارويي و درمانهاي غير دارويي از طريق اصلاح رفتار و آموزش امكانپذير است.
وي اضافه ميكند: درمان از طريق آموزش بايد از طريق روانشناسان باليني صورت گيرد، چرا كه برخي از والدين با ديدن رفتارهايي از سوي كودكانشان، گمان ميكنند كه فرزندشان با آنان لجبازي ميكند.
كهاني تاكيد ميكند: برخوردهاي ناشايست والدين با اين دسته از كودكان، آنان را مستعد اختلالات انفرادي و رفتاري و همچنين افسردگي ميكند، چرا كه آنان به دليل نوع رفتارهايشان، روابط بين فردي مناسبي ندارند و نميتوانند به قواعد بازي با بچهها عمل كنند و به همين دليل فشار از سوي خانواده و مدرسه، آنان را بيشتر دچار مشكل خواهد كرد. ضمن آن كه مطالعات نشان داده است چنانچه در كودكي اختلال بيش فعالي درمان نشود، در بزرگسالي مستعد استفاده از مواد مخدر و رفتارهاي بزهكارانه خواهد بود.
جعبه متن
بيتا مهدوي
کودکان بیش فعال, بیش فعال, بیش فعالی, کودکان, کودک, روانشناسی کودک, روانشناسی کودکان, کودکان مبتلا به بیش فعالی, پیشگامان متا, meta4u.com