فرهنگ ایران بسیار مدیون عطار و اندیشههای اوست
استاد دانشگاه و نویسنده معاصر با اشاره به اینکه عطار در غزل راه عشق را انتخاب کرده گفت: عطار معتقد است که وقتی عقل و خرد جزئی را رها کنی در این حالت عقل کلی که همان عشق است را نصیب خود خواهی کرد.
چهاردهمین مجموعه درسگفتارهایی درباره عطار با سخنرانی دکتر قدمعلی سرامی درباره "غزلِ عطار" و "عشق به روایت عطار" عصر چهارشنبه نهم آذرماه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
دکتر قدمعلی سرامی شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه در این نشست با اشاره به اینکه فرهنگ ایران بسیار مدیون عطار و اندیشههای اوست گفت: عطار از مردان کمیاب است و اهل برد نیست و هر آنچه باخته عشق بوده است.
وی افزود: در نگاه او بردن به جای اینکه دوست انسان باشد دشمن آن است. پیام او پیامی است که حدود سی سال بعد توسط مولانا جهانگیر شد.
وی تصریح کرد: همه ما وقتی به دنیا میآئیم طبیعت بیرونی و اندرونی ما را در مقابل یک دو راهی میگذارد. یک راه، راه پدرانه و راه عقل است و راه دیگر راه مادرانه و راه عشق. اندرون ما نیز به نفس و عقل تقسیم شده است.
وی یادآور شد: باید توجه داشت که هر کدام از این راهها را که اختیار کنیم برای خود تعیین سرنوشت کردهایم. توفیق نیز از آن کسی است که راه را درست انتخاب کند. از نظر عطار تمام زندگی انتخاب است. در وجود همه ما عشق و عقل وجود دارد که با صدا کردن هر کدام، آن بر ما مستولی و مسلط خواهد شد.
مؤلف "از خاک تا افلاک" در ادامه تأکید کرد: انتخاب عشق یعنی انتخاب راه مادر و انتخاب عقل انتخاب راه پدرانه است. عطار مردی است که راه مادر را انتخاب کرده است. برای همین اکثر غزلهایش فناگر است و دوست دارد چون شمعی برای جهان بسوزد.
وی یادآور شد: باید توجه داشت که عشق مانند عقل محاسبه گر نیست. عشقی که عطار آموخته از مادر آموخته است و چون درس معلم زمزمه محبت بوده، ماندگار شده است. وقتی انسان معلم خود را دوست بدارد هر آنچه او بگوید یاد میگیرد. بهترین آموزهها آنهایی هستند که انسان از معشوق بیاموزد.
سرامی با اشاره به اینکه عرفان عطار برگرفته از حماسه است، گفت: هر کسی بتواند بر خود چیره شود بر همه عالم چیره شده است. اگر از خود گذشتگی و خود را شکستی، پهلوان هستی و رستی.
وی تأکید کرد: عطار در تذکره الاولیاء داستان ۹۲ پیر را روایت میکند. اما از این میان اسم یک زن به نام رابعه را میآورد. تردید ندارم که انتخاب داستان رابعه به سبب عشق او به مادرش بوده است. در واقع او خواسته بگوید این اندیشه است که مهم است و نه زن بودن و یا مرد بودن.
مؤلف "از هرگز تا همیشه" تصریح کرد: انتخاب زبان برای گفتن، انتخاب مادرانه است. زنها بر اساس روانشناسی امروزی توانایی گفتاری بیشتری در مقایسه با مردان دارند. از سوی دیگر تعداد زنانی نیز که ریاضیدان شدهاند اندک و ناچیز است.
وی با اشاه به اینکه عطار آدم پرگویی خودش را میداند، گفت: او سخن خود را شاهد زیبا میداند و معتقد است نمیشود به یکباره این سخن را فهمید. لذا باید عطار را زیاد خواند تا مدلول سخن او نیک تر دریافت شود.
وی با اشاره به اینکه عطار در غزل راه عشق را انتخاب کرده تصریح کرد: وقتی انسان عاشق شد حاضر میشود خود را فدا کند. عطار معتقد است که وقتی عقل و خرد جزئی را رها کنی در این حالت عقل کلی که همان عشق است را نصیب خود خواهی کرد.
مؤلف "از رنگ گل تا رنج خار" در ادامه تأکید کرد: عقل محاسبهگر نخواهد گذاشت که چیزهای زیادی که در طریق عشق است را به دست آوریم. راه مادرانه، خود را از اول باختن است. وقتی در عشق مستغرق شوی، برازنده نام عاشق خواهی شد.
سرامی در ادامه به مقایسه عطار و خیام پرداخت و گفت: خیام همشهری عطار و هر دو نیشابوری هستند. خیام از عطار هم حیرانتر است. خیام همه چیز را میداند و از عالمان روزگار خود است. او در ریاضیات، فقه و اصول و صرف و نحو چیره دست و استاد است. اما با این وجود میگوید که هیچ چیز نمیداند. عطار هم از خیام آموخته که اقرار به نادانی خودش داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه ارتباطی که عطار با خیام پیدا میکند همین اقرار به نادانی است، گفت: عطار به دنبال این نیست که کسی را پیرو خود سازد چون میداند که هر کسی این داعیه را داشته باشد کارش به گمراهی میرسد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: همه غزلهای عطار در عین تنوع یگانه هستند. این موضوع کار عطار را به کار خدا شبیه میسازد. آفریدههای عطار در عین همانندی، ناهمانند هستند. همه غزلهای او میگویند که جهان با وجود تنوع، یک حقیقت که حقیقت خداوند است را فریاد میکنند.