روانشناسي کار، روانشناسي شغلي، روانشناسي صنعتي و سازمانی7.jpg
يکي از شاخههاي جديد علم ومعرفت که مسأله نيروي انساني و ديگر جنبههاي مربوط دنياي کار را در کانون توجه قرار ميدهد، روان شناسي صنعتي و سازماني است.
اين شاخه از دانش مطالعه علمي رابطه ميان انسان و دنياي کار را وجهه همت خود قرار داده است. اين رشته در واقع کاربرد و بسط وگسترش اصول روانشناسي در اموري است که انسان در تجارت و صناعت با آنها دست به گريبان است. از آنجا که شاخه روانشناسي صنعتي و سازماني يکي از شاخههاي کاربردي و فعال رشته مهم روانشناسي است و همچنين کشور ما نيز در آستانه توسعه اقتصادي و صنعتي قرار دارد، لذا استفاده از خدمات مشاوره روانشناسي صنعتي و سازماني يکي از ضروريات دنياي توليد و کار است و بدون اين گونه خدمات، توليد با کيفيت در دنياي پر رقابت فعلي با مشکل روبروست.
خدمات مشاورهاي با حل و فصل مشکلات کارکنان در ابعاد مختلف ميتواند تخصص و توش و توان کارکنان را در اختيار اهداف و مأموريت سازمان قرار دهد. آثار عملي خدمات مذکور در سازمانها بسيار زياد است که از آن جمله ميتوان: بهبود رضايت کارکنان، پيشگيري از فرسودگي منابع انساني، کمک به توسعه منابع انساني، معنادار کردن سازمان غير رسمي، فراهم کردن بستر لازم براي اتخاذ تصميمات استراتژيک براي روان سازمان، بالا بردن انگيزه کارکنان، تقويت فرهنگ استفاده از خدمات مشاورهاي، جلوگيري از پيري زودرس سازمان و هماهنگي بين خانه و کارخانه را نام برد که همگي اين آثار صرف نظر از صرفه جويي در سرمايه گذاري جديد براي نيروي انساني، موجب تحقق رسالت توجه به کرامت انساني در سازمانها ميشود و بهرهوري و سلامت و شادابي را در کارکنان و سازمان تا حدود زيادي تضمين ميکند.
كارايي روانشناسي صنعتيروانشناسان صنعتي و سازماني ميتوانند در زمينههايي از قبيل: کارمنديابي، گزينش، کارگماري و طبقهبندي کارکنان، برنامهريزي و آموزش نيروي انساني، ارزشيابي شغل و عملکرد شغلي، کاهش سوانح و افزايش ايمني، بهبود شرايط محيط کار، افزايش انگيزه و روحيه کار، افزايش دلبستگي، خشنودي شغلي و تعهد سازماني، کاهش فشار رواني شغلي، بهبود ارتباطات، ايجاد تغييرات مناسب، مشاوره شغلي و حرفهاي، افزايش بهداشت رواني، روابط فرهنگي و هماهنگي ميان انسان و ماشين نقش مؤثر و کارساز داشته باشند.
به اين شاخه از روانشناسي، گاه روانشناسي کار و روانشناسي شغلي هم گفته ميشود. اين رشته را در آمريکا تحت عنوان
industrial and organizational psychology و در اروپا زير عنوان
work psychology ميشناسند.