افکار وسواسي و اعمال وسواسيبه گفته متخصصان، وسواس يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر تعريف شده كه با نوعي احساس اجبار و ناچاري ذهني و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است.
بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت به شخصيت خود ميشود و از غير عادي و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. روانشناسان وسواس را نوعي بيماري ميدانند كه تعادل رواني و رفتاري را از بيمار سلب و او را در سازگاري با محيط دچار اشكال ميسازد و اين عدم تعادل و اختلال داراي صورتي آشكار است.
ر
وانكاوان نيز وسواس را نوعي غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفي ميكنند و آن را حالتي ميدانند كه در آن فكر، ميل يا عقيدهاي خاص كه اغلب وهمآميز و اشتباه است آدمي را درگير خود ميكند، آنچنان كه حتي اختيار و اراده را از او سلب كرده و بيمار را واميدارد حتي رفتاري را برخلاف ميل و خواستهاش انجام دهد و بيمار هرچند به بيهودگي كار يا افكار خود آگاه است اما نميتواند از قيد آن رهايي يابد.
وسواس به صورتهاي مختلف بروز ميكند و در بيمار مبتلا به آن، اين رفتارها ديده ميشود: اجتناب، تكرار و مداومت، ترديد، شك در عبادت، ترس، دقت و نظم افراطي، اجبار و الزام، احساس بنبست، عناد و لجاجت.
وسواس يكي از شايعترين اختلالات و بيماريهاي رواني است و متخصصان روانپزشكي تعاريف گوناگوني از اين بيماري ارائه دادهاند. افراد مبتلا به وسواس جبري دو ويژگي بارز و مهم يعني افکار وسواسي و اعمال وسواسي دارند. البته هر فکر تکراري لزوماً وسواس نيست و هنگامي وسواس تلقي ميشود که برخلاف ميل شخص به ذهن او وارد شود. بسياري از اختلالات وسواسي به طور نسبي داراي علائم و نشانههاي زير هستند:
گيج شدن در بين مفاهيم «هست» و «نيست»؛ بسياري از بيماران وسواسي در دريايي از بايدها و نبايدها، درست و غلط، خوب و بد و مفاهيمي از اين قبيل سردرگم ميشوند.
نظم و ترتيب خشك و با انضباط افراطي؛ اين ويژگي جزو خصايص افراد وسواسي نيست بلكه احساس عدم اطمينان نسبت به انجام شدن درست كارها، بيمار را به اين سمت سوق ميدهد، بنابراين بيمار رواني با توجه به احساس مزبور، با هدف ايجاد رضايت فكري و رواني مبادرت به انجام فعاليتهاي افراطي براي نظم بخشيدن به كارها ميكند.
رفتارهاي تكراري؛ افراد مبتلا به وسواس به خاطر حس ناامني دروني به طرز بيمارگونهاي به تكرار يك عمل مبادرت ميورزند و گاهي با وجود چندبار تكرار، بازهم به نتيجه دلخواه نميرسند.
كمالگرايي؛ هرچند كمالگرايي يك ويژگي عادي و طبيعي در بشر است، اما اين ويژگي در انواع مختلف اختلالات وسواسي داراي حالتي ناموزون، غيرطبيعي و نابهنجار است به گونهاي كه مثلاً در وسواس شستوشو، فرد بيمار ممكن است براي دست يافتن به نهايت تميزي و نظافت كه خود نوعي كمال تلقي ميشود، مدتها ذهن و فكر خود را مشغول سازد و در نهايت نيز به آرامش و رضايت خاطر دست نيابد.
افكار ناراحت كننده؛ عموماً افراد وسواسي انواع مختلفي از افكار و انديشههاي آزاردهنده دارند. بسياري از روانشناسان و روانپزشكان براي درمان اين بيماران از دو روش «رفتار درماني» و «دارو درماني» استفاده ميكنند اما در هر حال مراجعه به متخصص براي كنترل بيماري در اين افراد يك الزام است.