بررسی بيماريهاي دوران پيري و روشهاي درمانبي هيچ شك و شبههاي و در يك چشم به هم زدني دوران پيري از راه ميرسد و بيترديد اين مائيم كه بايد به استقبال آن برويم و تلخي و شيريني دوران دور از جواني را بچشيم و تجربه كنيم كه اگر اين كار با آمادگي قبلي و باور درست صورت پذيرد، با مشكلات چنداني مواجه نخواهيم شد و اين مهم ميسّر نميشود مگر آنكه از دوران نوجواني و جواني همواره به ياد و خاطر داشته باشيم كه دير يا زود برف پيري بر سرمان خواهد نشست.
توجه داشته باشيم كه تعليم و تربيت پايهاي و يادگيري علوم و فنون و هنرهاي گوناگون در سنين پايين و همچنين پرداختن به ورزش در نوجواني و بعد از آن، ميتواند در سنين پيري و بازنشستگي، برايمان مددكار بزرگي باشد. و حال، چنانچه در سن پيري هستيم بپذيريم هرچند كه دورة جواني را پشت سر نهادهايم اما به هرحال، اين دوره را نيز بايد طي كنيم ولي بدانيم در اين دوران است كه ميتوان از اندوختههاي دورة جواني بهره برد سعي كنيم از اوقاتي كه در اختيار داريم، به خوبي استفاده و بيشتر از همه از دانش روز غافل نشويم و با آگاهي از علوم نوين پزشكي و تغذيه سلامتي خود را بيمه كنيم.
مسألهاي كه امروزه مطرح ميشود، اين است:
آيا ميتوان پيري و سالمندي را به تعويق انداخت؟پاسخ مثبت است به شرطي كه «سالمند» به تفكر خويش تكيه كند و با دانايي و دانش خود همچون جوانان عاقل و «دانا» تمام وجودش را به حركت فكري و بدني فعال وا دارد امروزه تقريباً همه ميدانند به طور معمول، اكثر بيماريها مانند مرض قند(ديابت)، بالا رفتن چربي خون، بيماريهاي عروق قلبي كورونري، آرتروزها، بزرگي پروستات، ناراحتيهاي گوارشي، يبوست، كم حافظگي، چاقي و بسياري عوارض ديگر در سنين پيري رخ ميدهد كه ميتوان با تمهيدات لازم و رعايت بهداشت جسم و روح از بروز اين عوارض پيشگيري و يا آنها را كنترل كرد...
به طور كلي به نارساييها و كاهشهاي يك عضو و يا سيستم در زمان پيري در زير اشاره شده است: * بافت پوششي، چربي زيرپوستي كاهش پيدا كرده و سلولها كم آب و گاهي خشك و فشرده ميشوند.
* «پيرچشمي» يكي از عوارض مطرح در سنين پيري است البته اين عارضه گاهي در 40 سالگي نيز بروز ميكند. تيره شدن عدسي چشم و تغيير رنگ آن، كم شدن اندازة مردمك و بيماريهاي عضوي چشم مثل «آب مرواريد» از عوارض سالمندي است.
گفتني است در ايجاد آب مرواريد، بيماريهاي عروقي مثل فشارخون و مرض قند تأثير بهسزايي دارند...
* در دورة سالمندي، پايين آمدن قدرت شنوايي، يكي از مشكلات شديد است. قدرت يادگيري كمتر ميشود و شخص از نظر «شخصيتي» احساس حقارت ميكند.
* در زمان پيري همة هورمونها مقدارشان در خون كاهش مييابد از جمله اين هورمونها «ملانوتروپ» بوده كه باعث سفيد شدن موها ميشود كه هيچ نوع درماني ندارد و تنها با رنگ كردن موها تغيير شكل ظاهري حاصل ميشود.
* ريختن موي سر نيز از شايعترين عارضههاي پيري است (كه در جواني هم حادث ميشود!) دنياي مدرن با اين همه پيشرفت براي ريزش موي سر و يا سفيدي آن با دارو موفق نبوده است.
* براي از بين بردن چين و چروك صورت نيز جراحي زيبايي و ترميمي كمك ميكند و داروهاي تزريقي نيز وجود دارند كه تا حدودي و براي مدت زمان محدودي براي جوانتر شدن مؤثر است!
* همانطور كه گفته شد، در سنين پيري نزول شديد هورموني در كار است، قدرت تمام هورمونهاي سازنده در خون پايين ميآيد. كاهش حس بويايي پديدار ميشود. نيروي عضلاني به حداقل ميرسد و كلسيم و فسفر استخواني تقليل پيدا ميكنند.
* «تنفس» در افراد مسن به علت كوتاه شدن مژههاي برونشها به خصوص در هواي آلوده سختتر ميشود.
بافتهاي ريه نيز قدرت كشش خود را از دست ميدهد و رفلكس سرفه ضعيف ميشود.
كم تحركي يا عدم تحرك، بد غذايي، كار در محيطهاي بسته و كشيدن سيگار اثرات مخرّبي روي ريه دارد.
البته «سيگاريها» در معرض تمام بيماريها بهخصوص بيماريهاي ريوي هستند خصوصاً «فيبروز ريوي» كه در اين بيماري خانههاي ششي سفت شده و خاصيت انعطاف خود را از دست ميدهند و عاقبت شخص جداً با مشكل تنفسي بالا روبرو خواهد شد و هيچ درماني به جز پيوند ريه ندارد كه به علت بالا بودن سن ممكن است عمل «پيوند» جواب ندهد.
جعبه متن
دكتر جواد ملكي فوق تخصص جراحي قلب ـ عروق ـ ريه و كارشناس تغذيه نوين
بیماری های افراد پیر, افراد میانسال, سالمندان, بیماری های دوران پیری, افراد میانسال و سالمند, بیماری, سلامت افراد میانسال, پیشگامان متا, meta4u.com
بخش دوم
پيري اگر چه دوراني از زندگي است امّا چنانچه يك پير دوران ديده از وضعيت جسمي و روحي خود آگاهي لازم را نداشته باشد، بيشك و ترديد به عوارض و بيماريهايي دچار خواهد شد كه در بخش گذشته به برخي از آنها اشاره داشتيم.
در اين بخش و در ابتداي بحث مورداشاره به معضل بزرگي اشاره ميكنيم كه بهخصوص در كشورهاي جهان سوّم گريبانگير مردمي است محروم و بينصيب از دانش كافي و دولتمردان آنان بيتوجه اين مهّم يعني «بيبرنامگي» كه تبعات اسفبار آن «بيكاري»، «مشكلات اقتصادي»، «مشكلات بهداشت و درمان» و دهها مشكل ديگر كه زندگي را سخت و تلخ ميسازد و متأسفانه اين معضلات در دوران «سالمندي» دوچندان ميشود.
حال، بازميگرديم به مبحث «بيماريهاي دوران پيري» و نخستين موضوع را به «نارساييهاي قلبي» در اين دوران اختصاص ميدهيم.
در افرادي كه قدم به دورة «كهنسالي» ميگذارند، خاصيت انعطاف شريانها كم ميشود و در نتيجه مقدار پذيرش خون تقليل پيدا ميكند و در اين راستا، بيماريهايي مثل فشارخون، بالابودن چربي و ديابت (مرض قند) به بيماري عروقي عضلة قلب كمك ميكنند و شلي عضلة قلب را باعث ميشوند... و عاقبت با نقصان ظرفيتهاي ريوي بار مشكلات قلب بدتر شده و بازده قلبي دچار نقصان شديدي ميشود...
دستگاه گوارش
بيماريهاي گوارشي نيز يكي از مشكلات دردناك دوران پيري است كه تحمل آن براي افراد مسن بسيار سخت است. از عوارض دستگاه گوارش كاهش يافتن ترشح بزاق، حسّ چشايي، اسيد معدي و در نتيجه بروز «يبوست» شديد است كه البته كمحركتي يا بيحركتي نيز در اين ميان مزيد بر علّت ميشود.
كه برخي از بيماران در اينگونه مواقع اقدام به خوردن داروهاي سنّتي (مسهل) ميكنند كه اين نوع درمان در بيماران مبتلا به يبوستهاي سرسخت و مقاوم جواب نميدهد. لازم است بيماران از غذاهاي سبك و كم حجم استفاده كنند و مهمتر اينكه: حركت (ورزش) را در برنامة روزانة خويش بگنجانند..
دستگاه عصبي و حركتي
دراشخاص مسن، عضلات به دنبال كمحركتي يا بيحركتي دچار لاغري شده همچنين مفاصل به خصوص زانوها كه تكيهگاه بسيار بزرگي براي حركت محسوب ميشوند، به دلايل بروز آرتروز پيشرفته و لاغري عضلاني، به شدت آسيب ميبينند. در همين جا بهترين و مؤثرترين درمان براي پيشگيري از اين آسيبديدگي را توصيه ميكنيم
ورزش
در مملكت ما اگر چه امروز فوايد حركت و ورزش به ظاهر مطرح ميشود امّا همچنان اين پديدة بسيار مهّم يعني «ورزش» در حاشيه قرار دارد در شرايطي كه در دوران «پيري» پر از مشكلات جسمي و روحي هستيم حركت كاملاً كم ميشود و به همين دليل لاغري مفرط عضلاني پيش ميآيد و با بروز برخي بيماريهاي ديگر گروه كثيري از پيرهاي جامعة ما دچار يأُس و نوميدي ميشوند و به تدريج بد اخلاق ، تندخو و شكننده شده و از زندگي لذّت نميبرند.
اينجاست كه «ورزش» به عنوان فرشتة نجات به ياري آنها ميآيد و ورزشهايي مثل پيادهروي، شنا و به خصوص ورزشهاي دسته جمعي كه خيلي نشاط آور است حتي ميتوانند جايگزين داروهايي كه گاه هيچ اثر مفيدي ندارند، بشوند.
توجه دولت و مسئولان و دست اندركاران سازمانهاي ورزشي (در سراسر كشور) به ورزش بسيار حائز اهميت است كه بايد در ساخت و تأسيس مراكز و استاديومهاي ورزشي و ايجاد انگيزه در افراد مختلف اعم از زن و مرد (نوجوان ، جوان و كهنسال) با برگزاري مسابقات ورزشي همت گمارند.
با اين توضيح دريافتيم كه كاهــش تــوده استخواني و ساييدگيهاي شديد خصوصاً در سالمندان آنان را در معرض شكستگيهاي متعدد و بروز آرتــروزهايي قرار خواهد داد كه در ايــن صورت چارهاي جز تحــمل درد و رنج ناشي از آن را نخواهند داشت و با اين شرح مختصر عنايت خواهيم داشــت كه حركت و ورزش فعــال كه ميتوان با بــرنامهريزي اصولي آن را در برنامة روزانه جا داد، در پيشگيري اين عــوارض بيش از حدّ مؤثر است در صورتي كه همزمان با پرداختن به آن، تعذيه علمي و اصولي را نيز رعايت كنيم.
بیماری های افراد پیر, افراد میانسال, سالمندان, بیماری های دوران پیری, افراد میانسال و سالمند, بیماری, سلامت افراد میانسال, پیشگامان متا, meta4u.com
بخش سوم«بيماريهايي كه اكثر سالمندان به آن گرفتار ميشوند، اگرچه از نظر تعداد كم نيست، امّا چنانچه بيماران و خانوادههاي آنان پيرامون مسائل بهداشت «رواني» و «جسماني» دقت نظر كافي داشته و توصيههاي لازم را رعايت كنند، دوران پيري و سالمندي با سلامتي و آرامش سپري خواهد شد.
در ادامه به برخي عوارض و امراضي كه در دوران پيري پديد ميآيند، اشاره ميشود. ـ بيماريهاي عروقي كورونري در اثر تصلب شرائين كه بيماري عمومي شرياني است، ايجاد ميشود كه لازم است بيماران مبتلا شده از نظر شريانها بررسي شوند...
ـ ديابت (بيماري قند)
ـ سرطانها به خصوص سرطانهاي كولون، پروستات و سينه
ـ زخم بستر (كه در اثر بستري شدن و استراحت مطلق به مدت طولاني حاصل ميشود)
ـ سل
ـ كري
ـ كاتاراكت (آب مرواريد) كه بيماريهاي عروقي مثل فشارخون و بيماري قند از عوامل مساعد آن است
ـ يبوست (كه در نتيجه كمتحركي عمومي ايجاد ميشود)
ـ آرتروزهاي مختلف بدن مانند زانوها، گردن و...
ـ فشارهاي مختلف رواني
ـ بيماريهاي انسدادي مجاري تنفسي، آسم (بيماري مزمن انسدادي ريه)
ـ بزرگ شدن خوش خيم پروستات
بيماريهاي روحي بيماريهاي متعدد روحي وجود دارند كه امكان ايجاد و بروز آن در سالمندان بيشتر است در اين ميان، شش بيماري و عارضه بيش از همه شايع و آزاردهنده است.
از قبيل:
ـ ضعف قواي عقلاني
ـ بيحركتي
ـ بيثباتي
ـ ادرار بدون اراده و خود بهخودي
ـ عوارض دارويي
و يك بيماري شاخص كه به ظاهر خفيف اما در اصل، پيشرونده است به نام: ـ ديوانگي يا ضعف فهم (كه به ضرورت، ابتدا به شرحي مختصر از اين عارضه ميپردازيم:
اين عارضه يك ضعف فهم اكتسابي است كه به احتمال بسيار ميتواند «پيشرونده» باشد. در اين اتفاق، مهارت، رفتار، احساسات و شخصيت بيمار دستخوش تغييراتي قرار ميگيرد و شناخت مسائل مشكل و گاهي غيرممكن ميشود. در شروع اين ناراحتي و در بيماراني كه ابتدا يك فراموشي مختصر دارند، بايد آنها را دلگرمي داده و مطمئن سازيم كه دچار يك فراموشي خوشخيم و گذرا شدهاند و با تمرينهاي رواني ميتوان تا حد زيادي از پيشرفت بيماري پيشگيري كرد...
از نظـــر باليني، ضعف قواي فكـــري 1 تا 10 درصد در افراد بالاي 65 ســـال، 20 درصد اشخاص بالاي 80 ســـال و 47 درصد سالمندان بالاي 85 ســـال ديده ميشود البتـــه اين آمار صد درصـــد افراد را شامل نميشـــود و ميتوان گفت كه عارضه «ضعف قواي فكري» همهگير نيست.
گرفتاريهاي ديگر روانياز ميان مشكلات روحي ـ رواني ديگر ميتوان به «گيجي» و «هذيان» در سالمندان اشاره كرد.
ـ هذيان عللزيادي دارد كه مهمترين آن عبارتند از:
تب، عدم تعادل بدن، مصرف داروهاي اعصاب و روان، بالا و پايين بودن سديم، پتاسيم، منيزيم و بيكربنات
گيجيعارضه «گيجي» نيز بيشتر در اشخاص پير مشاهده ميشود ابتدا به نقش و تأثير داروهايي كه باعث گيجي ميشوند ميپردازيم:
مسكنها، خوابآورها، داروهاي ضدافسردگي، داروهاي ضدفشارخون، ساليسيلات و داروهاي ضدالتهابي (در درازمدت) و مسموميت با الكل از مهمترين علل گيجي محسوب ميشوند.
افسردگي نيز يكي از علتهاي گيجي است كه علائمي دارد مانند: ـ بدخلقي و بيحوصلگي از غمگينبودن تا احساس گناه شديد كردن
ـ اشكال در فكر كردن، ناتواني براي تمركز فكر، در خود فرورفتگي، و گرفتار افكار پريشان خودبودن
ـ ناراحتي جسمي، سردرد، بيخوابي، ناآرامي
ـ گرفتاري رواني ـ وحشتزدگي
ـ اضطراب
ـ تصور غلط و باطل
ـ بياشتهايي و...
با مطالعة اين علائم به خوبي ميتوان اين بيماري را از «ديوانگي» تشخيص داد. خوشبختانه «آشفتگي» امروزه به خوبي درمان ميشود.
گفته ميشود، حدود 15 درصد از سالمندان دچار آشفتگي هستند و داروهاي ضدافسردگي در درمان اين بيماري نيز مؤثر شناخته شدهاند.
جعبه متن
دكتر جواد ملكي فوق تخصص جراحي قلب ـ عروق ـ ريه و كارشناس تغذيه نوين
گردآوري و تنظيم: رشيد بهنام
بخش چهارمدر بخش گذشته ضمن برشمردن و شرح برخي از بيماريهاي رواني به مبحث عوارضي چون «آشفتگي» و «گيجي» رسيديم كه مشخص شده است در عارضهي «آشفتگي»، اين بيماران تمايل و حوصلهاي براي پاسخ گفتن ندارند و معمولاً به سئوالات پزشك هم گوش نميدهند و در ارتباط با «گيجي»، اينكه: گيجي ممكن است در اثر اضطراب و از خود جداشدن باشد و يا در يك محيط نامأنوس و ناآشنا مثل بيمارستان، بيمار ممكن است گيج شود كه احتمال دارد اين عارضه با «ديوانگي» اشتباه گرفته شود.
امّا همين كه به خانه برگردد، اين حالت از بين ميرود يا همين بيمار چنانچه حسّ شنوايي خود را از دست بدهد، از دستدادن اين حسّ نه تنها موجب منزويشدن و جداشدن فرد از اجتماع ميشود، بلكه باعث جوابهاي نامربوط به سئوالاتي كه درست نشنيدهاند، ميشود. در اينگونه موارد، رفتاري كه از شخص ناشنوا بروز ميكند، ممكن است با ديوانگي اشتباه شود.براساس تحقيقات و بررسيهاي لازم، به هم ريختن متابوليسم بدن و كمي سديم خون بالاترين علّت گيجي گزارش شده است.
كمي حجم خون، تزريق مرفين و پايين رفتن سديم خون در سالمندان زياد ديده ميشود و همچنين سل، سرطان ريه، سرطان پروستات، ضربات مغزي، نارسايي كبدي و... با «گيجي» ديده ميشوند.
با اين توضيحات، به طور كلّي علل شاخص «گيجي» عبارتند از: ـ كاهش سديم خون
ـ مسموميت با مرفين
ـ كمي حجم خون
ـ ضربههاي مغزي
ـ سرطان ريه
ـ نارساييهاي كبدي
ـ اختلالات استخواني با كلسيم بالا (بيماري پاژه)
ـ كمكاري يا پركاري «تيروئيد»
ـ تومورهاي مغزي
ـ سكته قلبي حاد
ـ عفونتها (عفونتهاي كليوي) عفونتهاي استخواني
ـ عوارض مغزي (سكتهها)
توصيه و درماناين گونه بيماران با گرفتاريهاي متعدد روحي و جسمي نياز شديد به درمانهاي اختصاصي دارند و بايد در بخش مراقبتهاي ويژه ICU بستري شوند، اكثراً مشكلات و عوارض زير در اين بيماران بروز ميكند.
ـ آرتروزهاي فراوان
* در صورت مبتلاشدن به عارضة «آرتروز» كه پرداختن به حركات فعال مقدور نيست، بستريشدن در زمان طولاني، باعث زخم بستر، لاغري عضلات، ايجاد سنگهاي كليوي و يبوست شديد ميشود.
ـ ايجاد ترومبوز و لخته در اندام تحتاني به خصوص ساق پا و لگن و آمبولي ريه به دنبال آن ميتواند ايجاد شود.
ـ فشار خون
ـ بيماري ديابت
ـ عفونتهاي ادراري در اثر سوند دائمي
ـ افسرگي شديد
ـ كاهش اشتها
ـ خونريزيهاي گوارشي:
*چه از قسمت فوقاني دستگاه هاضمه و چه از دومين قسمت دوازدهم به پايين مطرح است كه سالمندان با مصرف آسپيرين، ضد لختههاي قوي مثل «هپارين» يا «وافارين» مطرح است (بهخصوص در بيماراني كه دريچة مصنوعي قلب دارند) افتادگيهاي ركتوم، پرولاپس ركتوم شقاق، فيستول مقعد، هموروئيد، تماماً ميتوانند باعث خونريزيهاي مخفي شوند و كمخوني با كجخلقي، رفتار خشن، خستگي زودرس، كمحوصلهگي و كلاً رفتار منفي همراه است و بايد به آن توجه داشت.
ـ يبوستهاي سخت و تمام: به دليل كمتحركي و يا بيتحركي كاملاً مطرح است و در بسياري اوقات به قدري بغرنج ميشود كه راه خروجي باد را ميبندد كه بايد نسبت به باز كردن آن اقدام كرد.
ـ مسموميتهاي دارويي: به دليل اين كه سالمندان گرفتاري «مولتي سيستم» دارند معمولاً چندين نوع دارو مصرف ميكنند. گاهي بيماراني را ميبينيم كه بيش از 20 نوع دارو مصرف ميكنند آنها براي كوچكترين ناراحتي رو به دارو ميروند و به شدت به دارو و تزريقات علاقه دارند غافل از اين كه مسموميتهاي دارويي در انتظارشان است.
نقش ويتامينها و مكملهابعضي از داروها نقش مكمل را ايفا ميكنند. ويتامينها نيز همين وظيفه را برعهده دارند. برخي از ويتامينها مانند ويتامينهاي گروه B، كلسيم و بهخصوص آهن خوراكي همراه با الكتروليتهايي كه حاوي سديم و پتاسيم هستند، نقش مؤثري دارند و در پايان اشاره به اين نكته ضروري است كه مشاوره روانپزشكي براي سالمندان در صورت لزوم بسيار حائز اهميت است و اين مهم همواره بايد مدنظر خويشان و اطرافيان آنان باشد.
جعبه متن
دكتر جواد ملكي فوق تخصص جراحي قلب ـ عروق ـ ريه و كارشناس تغذيه نوين
گردآوري و تنظيم: رشيد بهنام
بخش پنجم
نارساييهاي شخصيتي
شخصيت يك ساخته فرضي است كه زيرسازي آن وابسته به ژنهاي ارثي است و پيرايش آن بستگي به تأثير دراز مدّت، كنش متقابل فرد، محيط خارج و پيشآمدهاي اتفاقي دارد؛ مثل رابطة فرزند با پدر و مادر، ارتباط معلّم و دانشآموزان، دوستان و ساير افرادي كه با شخص برخورد خواهند داشت.
اثر مجموعه اين پيش آمدهاي اتفاقي و پديدههاي رفتاري و آنچه آموختهايم، چيزي را ميسازد كه آن را شخصيت ميناميم. اين شخصيت را بسته به صفات برتري كه دارد و يا حالتهاي غيرطبيعي كه مشاهده ميشود، طبقهبندي كردهاند:
ـ شخصيت پارانوييد: تيزهوش، مشكوك، عدم اعتنا به احساسات ديگران، گرفتن حالت دفاعي
ـ شخصيت شيزوييد: «كمرو (SHY) كنارهگير، در خود فرو رفته، خودداري از ارتباط با ديگران
ـ شخصيت شيزوپيتال: موهوم پرست، مشكوك، از نظر اجتماعي تنها و از حيث رابطه با ديگران محدود عمل ميكند
ـ شخصيت وابسته: بياراده ـ سست عنصر، اهل مشاجره، منازعه، مخالف با نظر ديگران و بي اعتماد نسبت به سايرين
ـ شخصيت ضداجتماع: خودپسند، بيعاطفه، بيبندوبار، عاري از تجربهآموزي
ـ شخصيت كمپوليسو: كمالگراي كامل، با افكاري سخت، بدون تصميم
ـ شخصيت هيستري: وابسته، بيش از اندازه احساساتي، مغرور، خودپسند، گمراهكننده، نارس
ـ شخصيت نارسيتيك: قدرتطلب، متظاهر، طالب توجه ديگران، خودخواه اما خنثي (به خواست سايرين)
ـ شخصيت در مرز (border Line) : هوسباز، رابطة ناپايدار با مردم، خشم، احساس گناه، ترس، عدم كنترل خودي، احساسات ناثابت...
عوارض و بيماريهاي شايع
اگرچه بهطور معمول بيماريها و عوارض در طول زندگي انسان مرز و سني نميشناسند و ممكن است در هر دورهاي (از كودكي تا كهنسالي) ظاهر شوند، اما دورة «پيري» ميتوان آبستن حوادث و اتفاقات گوناگون و متعددي باشد كه گاهي چنان غيرمنتظره رخ ميدهند كه به ندرت ميشود آن را پيشبيني كرد!
البته اين بدان معنا نيست كه پيشگيري و يا درمان بيماري در سنين پيري امكانپذير نخواهد بود و صد البته بهترين زمان اين «پيشگيري» در دوره جواني است و در اصل در دوران جواني است كه با مراقبتهاي لازم از «خويشتن» ميتوان دوره پيري را تا حدود زيادي بيمه كرد.