هوش کودکان دغدغه بسياري از والدین
مادري دختر 4 يا 5 ساله خود را به کلينيک آورد و با غرور گفت: «کودک من خيلي باهوش است اما از اين هوش استفاده نميکند، او استعداد خيلي زيادي در نقاشي و موسيقي و زبان انگليسي دارد. من براي شکوفاکردن استعدادهايش تصميم گرفتم او را در کلاسهاي مربوطه بگذارم؛ صبح کلاس زبان انگليسي، پس از کمي استراحت، کلاس حرکات موزون و پس از آن معلم موسيقي به منزل ميآيد. روزهاي زوج کلاس نقاشي دارد و....» او ادامه داد: «ولي مربي موسيقي ميگويد دخترم توجه ندارد و ديروز پس از گذشت يک ساعت از شروع کلاس، ديگر به او گوش نميکرده است.»
شايد براي والدين هيچ چيز مهمتر و جديتر از پرورش فرزندي باهوش که بتواند از تمام تواناييهاي خود بهنحواحسن استفاده کند، نباشد. به همين دليل مدام با والديني مواجه ميشويم که به پزشکان، روانشناسان و مشاوران مراجعه ميکنند و ميگويند متوجه شدهاند کودکشان خيلي باهوش است و ميخواهند بدانند چگونه ميتوانند استعدادهاي او را پرورش دهند و نگذارند تواناييهايش هدر برود. مکرر ديدهايم والديني که کودک را با فرستادن به کلاسهاي آموزشي مختلف آنچنان خسته ميکنند که لذت بازيکردن، تعامل با همسالان و فرصت تفکر و تخيل را از او ميگيرند و پس از مدتي باوجود هوش سرشار به فردي وابسته، بدون مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي، فاقد قدرت استدلال و تصميمگيري و حل?مساله، ناتوان در مديريت هيجانها و احساسهاي مختلف و... تبديل ميشود، با برخي اطلاعات و دانش در ذهن که البته کاربرد آنها را نميداند! اينها والديني هستند که هم خودشان از وجود فرزندشان لذت نبردهاند و هم اين فرصت را از فرزند خود گرفتهاند.
چند پرسش از والدين
آيا فکر نميکنيد بايد فرصتي نيز به کودک بدهيد تا آموختههايش را در ذهن تجزيه و تحليل و با آنها در ذهنش بازي کند؛ از آموختههايش لذت ببرد و آنقدر خسته نشود که علاقهمنديهايش را از دست بدهد؟ آيا فکر نميکنيد زماني را هم بايد براي بازي و ارتباط با همسالانش اختصاص دهد تا زندگي دوران بزرگسالياش را تمرين و تجربه کند؟ آيا فکر نميکنيد در کنار همه کتابها و کلاسهاي آموزشي، براي داشتن کودکي باهوش و خلاق بايد زمانهايي را در کنار او صرف لذتبردن، سهيمشدن در احساسش و دنياي کودکانهاش بکنيد؟ همانطور که داشتن استعداد و هوش مهم است، ايجاد انگيزه نيز مهم است و فراموش نکنيد آنچه کودک در زندگي روزمره خود در تعامل با دوستان و خانواده ميآموزد، در هيچ کلاس و کتابي نميتوان يافت. مانند آنکه رانندگي را نه در دنياي واقعي و با تمرين و تجربه بلكه بخواهيم با خواندن کتاب بياموزيم.
هوش چيست؟
هوش، محصول ميزان بهرههوشي و مهارتهاي تطابقي است؛ ميزان بهرههوشي را ميتوان از طريق آزمونهاي هوشي استاندارد به دست آورد؛ هوش طبيعي عددي بين 110-90 است و کساني که بهرههوشي بالاي 130 دارند، از افراد تيزهوش هستند. کساني که بهرههوشي زير 70 دارند، کمتوان ذهني محسوب ميشوند.
مهارتهاي تطابقي، يعني ارزيابي عملکرد در حوزههاي ارتباط با ديگران، فعاليتهاي روزمره، اجتماعي بودن، مهارتهاي حرکتي، مهارتهاي حرفهاي و شغلي، عملکرد تحصيلي و مراقبت از خود که ميتوان براي کودکان زير 5 سال، عملکرد انطباقي را با استفاده از يک مقياس استاندارد شده مانند «مقياس رفتار انطباقي واينلند» سنجيد.
فقط بهره هوشي بالا کافي نيست
معمولا در سالهاي اول، هوش کودک را ميتوان از طريق مهارتهاي زباني و حرکتي و رشد اجتماعي او تشخيص داد. در زمان خاصي انتظار ميرود کودک بنشيند، راه برود، حرف بزند و صحبتها و دستورات والدين را بفهمد. کودکان تيزهوش سريعتر از ساير همسالان به تواناييهاي تکاملي ميرسند و در حاليکه همسالانشان «کلمه» ميگويند آنها ميتوانند «جمله» بگويند و زماني که بچههاي ديگر دايره لغات محدودي دارند، دايره لغات آنها گستردهتر است. معمولا استنباط والدين از تيزهوشي فرزندشان درست است.
اين کودکان كه از نظر بهرههوش عمومي، استعداد درسي وسعت اطلاعات، خلاقيت، توانايي تفکر سازنده، رهبري و مديريت، مهارتهاي زباني، استدلال، قضاوت، تمايل به مبارزه در حل مسايل، رد و بدلکردن تجارب، ذوق و استعداد هنري و توانايي حرکتي برتر و فراتر از همسالان خود هستند، 5-3 درصد جمعيت هر جامعهاي را تشکيل ميدهند.
زماني «کودک تيزهوش» به کودکي گفته ميشد که نسبت به کودکان همسن و سال خود توانايي عمومي بيشتري داشت و اين موضوع با استفاده از آزمونهاي هوشي مانند تست هوش استنفورد، بينه يا وکسلر ثابت ميشد. حقيقت اين است که نميتوان مساله عملکرد کودک در زندگي روزمره، توانايي مديريت مسايل، حل مشکلات، تصميمگيري صحيح و به موقع، کنترل هيجانها و احساسها و مهارتهاي انطباقي فرد را ناديده گرفت زيرا در کنار بهرههوشي بالا، تعيينکننده ميزان موفقيت فرد است.
نمونهاي از پرسش ها در آزمون هوش وکسلر براي کودکان پيش دبستاني عبارت است از:
• علف چه رنگي است؟
• چه حيواني به ما شير ميدهد؟
• کفش را از چه ميسازند؟
• قبل از پستکردن نامه روي آن چه ميچسبانند؟
• معني اين کلمهها چيست؟ کلاه؟... بنزين؟... دوختن؟... شتر...
• 2 کتاب و 3 کتاب ميشود چند کتاب؟
• قند و عسل هر دو (چه) هستند؟
• پسرها که بزرگ شوند مرد ميشوند، دخترها که بزرگ شوند چي؟
معمولا سن 4 سالگي براي انجام اولين آزمون هوش و به دست آوردن اطلاعات لازم براي انتخاب مدرسه کودک كاملا مناسب است. عوامل ژنتيکي و محيطي هم در تعيين بهرههوشي نقش دارند. نقش عوامل ژنتيکي در هوش قابلتوجه است ولي اين به آن معنا نيست که آثار محيطي مانند يادگيري و آموزش بيتاثيرند.