زندگی با مردی که ضعف اعتمادبهنفس دارداگر از زنان بپرسيد حاضرند با مردي كه دچار ضعف اعتمادبهنفس است ازدواج کنند يا نه، مطمئنا جواب آنها منفي خواهد بود، اما دقيقا اين همان کاري است که بسياري از زنان انجام ميدهند. در واقع يک مرد با اعتماد به نفس پايين، ممکن است براي برخي از زنان جذاب هم باشد به خصوص اگر برخوردهاي قبليشان با مردان خودشيفتهاي بوده باشد که فقط به خودشان فکر كردهاند و توجهي به آنها نداشتهاند. از ديدگاه زني که با چنين مرداني برخورد داشته، ممکناست آنها حساس و علاقهمند جلوه کنند، البته از يک جهت اين نتيجهگيري درست است و اين مردان به عشقي كه به آنها ابراز ميشود، علاقه دارند، اما بايد مراقب بود؛ اين مرد با اعتماد به نفس پايين ممکن است تا آخرين ذره عشق را بگيرد و در مقابل چيزي به طرف مقابل ندهد.
هنگامي که «گريس» براي اولين بار «آدام» را ديد، به نظرش مردي خجول و آرام رسيد اما نميدانست که اين ظاهر ناشي از احساس ضعف شديد اعتماد به نفس آدام است. آدام يکي از مردهاي بدون اعتماد به نفس بود و گرچه تحصيلات دانشگاهي داشت و به عنوان يک مهندس کار ميکرد اما پيشرفت چنداني نکرده بود. عملكرد او در محيط کار حداکثر در حد «رضايتبخش» بود، يعني بسيار کمتر از حدي که براي پيشرفت شغلي لازم بود. گريس که سابقه شکستهاي عاطفي هم داشت، 6 ماه پس از آشنايي، با آدام ازدواج کرد چون او شغلي ثابت داشت و به او وفادار بود. اما 6 ماه بعد، وضعيت به کلي تغيير کرد؛ آدام در مورد همهچيز بهانهگيري ميكرد؛ از آشپزي و لباسهاي گريس گرفته تا نحوه صحبتکردن و شيوه بيان نظرهاي او. ابتدا سرزنشهاي آدام خيلي ملايم ابراز ميشد اما با گذشت زمان، لحنش شديد شد و ديگر علنا گريس را مسخره ميکرد. گاهگاهي هم به صورت انفجاري خشمگين ميشد و شروع به داد و بيداد و پرتاب اشياء ميکرد و به گريس ناسزا ميگفت. بدتر از همه اينکه هر چه گريس سعي ميکرد بيشتر خود را با معيارهاي آدام تطبيق دهد تا از خشم او درامان بماند، آدام بيشتر و با كوچكترين بهانه به مرز انفجار ميرسيد. گريس بدون اينکه بداند، به دام بيثباتي و ناايمني آدام و ادراکات تحريفشدهاش افتاده بود. قصد گريس اين نبود که باعث شود بدترين احساسات يک مرد بيثبات را برانگيزد و ميخواست آرامش خانواده را حفظ کند، اما بدترين کاري که در برخورد با مردان دچار اعتماد به نفس پايين ميتوان انجام داد اين است که به اين احساس آنها پروبال بدهيد و اين کاري بود که گريس ناآگاهانه انجام ميداد.
ويژگي هاي مرد با اعتماد به نفس پايينبيماري افراد با شخصيت با اعتماد به نفس پايين نشانههاي کليدياي دارد که با توجه به آنها ميتوان فرد مبتلا را شناخت، در مورد آدام هم از ابتدا اين نشانهها در شخصيت او به چشم ميخورد، گريس هم متوجه آنها شده بود، اما به آنها اهميت نداده بود و فکر نميکرد تاثيري در رابطهشان داشته باشد.
• نياز مداوم به تاييد و تصويب: گريس خيلي زود متوجه شد آدام به سرعت اعتماد به نفسش را از دست ميدهد. او با کمترين مشکلي سخناني مانند «چه کار احمقانهاي کردم» يا «هميشه بد ميآورم» به زبان ميآورد. گريس با شنيدن اين حرفها به آدام ميگفت برداشت او درست نيست و او تحصيلات دانشگاهي و شغل خوبي دارد.
• تنگکردن عرصه زندگي: هنگامي که گريس و آدام زندگي مشترکشان را شروعکردند، آدام ميخواست هميشه با گريس باشد. حتي در خانه ميخواست گريس هميشه كنارش باشد.
• حسادت و انحصارطلبي: گريس چندان اجتماعي نبود، اما با دوستان و خانوادهاش رابطه نزديکي داشت. چندان طول نکشيد که آدام ابتدا بهصورت نامحسوس از گريس در مورد زمانهايي که ميخواهد با دوستان يا اعضاي خانوادهاش بگذراند، سوال کرد. به تدريج اين مساله به مشکلي اساسي در رابطه آنها تبديل شد، به طوري که هر وقت گريس به ديدار خواهرش ميرفت يا دوستي او را به خانهاش دعوت ميکرد، آدام مرتب تماس ميگرفت. اگر هم دوست يا عضوي از خانواده گريس به خانه آنها تلفن ميزد، اغلب «فراموش ميکرد» پيغام او را به گريس برساند.
• بياعتمادي: آدام به عنوان يک مرد دچار ضعف اعتماد?به?نفس، نه تنها درباره تمام روابط عادي گريس احساس حسادت ميکرد، بلکه اصولا به ديگران بياعتماد بود. او هميشه به انگيزههاي ديگران شك داشت و معتقد بود از او سوءاستفاده ميکنند. در نتيجه هميشه از ديگران انتقاد و به سرعت خطاهاي آنها را پيدا و به آنها اشاره ميکرد. گريس به خصوص از انتقادهاي همسرش در مورد اعضاي خانواده و دوستانش يا مورد سوال قرار دادن انگيزههاي آنها، بسيار ناراحت ميشد، زيرا ميدانست بر خلاف نظر آدام، اين افراد واقعا دوستش دارند و به او توجه دارند.
زندگي با مرد دچار ضعف اعتماد به نفسممکن است بپرسيد: «چرا اصولا فردي تن به شروع چنين رابطهاي ميدهد؟» يک دليل اين است که نداشتن اعتماد به نفس شخصيتي خصوصيتي به اصطلاح «همه يا هيچ» نيست. برخي از مردان، مانند آدام، آنقدر بيثبات و دچار ضعف اعتماد به نفس هستند که تقريبا ايجاد رابطهاي پايدار با آنها ناممکن است. از طرفي بسياري از اين مردان تا حدودي بيثبات هستند، نه مانند آدام. در اين موارد همسران فقط بايد از انجام کارهايي که اين بيثباتي را تشديد ميکند، بپرهيزند.
• مسووليت ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل را نپذيريد: گريس کاري را انجام داد که بسياري از زنان در موقعيت او انجام ميدهند؛ سعي کرد با اطمينان?دادن مداوم به آدام و تغيير سبک زندگي براي تطبيق يافتن با او، با ضعف اعتماد به نفس همسرش کنار بيايد. او با انجام اين کار ناآگاهانه مسووليت نقص شخصيتي آدام را به دوش ميگرفت. اگر مردي كه قصد داريد با او ازدواج كنيد، شباهت زيادي به توصيفي که از آدام کرديم، دارد، ابتدا بايد اين نقيصه را بشناسيد. اين احساس اعتماد به نفس پايين، قبل از آشنايي با شما هم در او وجود داشته و فقط خود او ميتواند اين مشكل را حل كند.
• شيوه زندگيتان را به خاطر ضعف اعتماد به نفس طرف مقابل تغيير ندهيد: مرد با اعتماد به نفس پايين تمايل دارد عرصه زندگي را بر شما تنگ کند، هميشه در حال سرزنش ديگران باشد و به طور غيرعادي حسادت عاطفي از خود نشان دهد. چنين مردي ممکن است بخواهد شيوه زندگيتان را مطابق ذهنيات نادرست او تغيير دهيد و به شما فشار آورد که روابطتان را حتي با اعضاي خانوادهتان، محدود کنيد يا به کوچکترين جزئيات سر و وضع شما کار داشته باشد. هرچه بيشتر زندگيتان را به دليل حس اعتماد به نفس پايين او تغيير دهيد، کمبود اعتماد به نفس او بهبود نمييابد و حتي بدتر هم ميشود، بنابراين از ابتدا نبايد تن به چنين خواستههاي غيرمنطقياي بدهيد. خبر خوب اين است که ميتوان بر ضعف اعتماد به نفس فرد غلبه کرد، اما اين کار فقط هنگامي قابل انجام است که شخص قبول کند دچار چنين شخصيتي است و بايد براي حل اين مشکل اقدام كند و از روان?شناسان يا روان?پزشکان کمک بخواهد.
جعبه متن
منبع: Psychology today