نسبت سرمایه در گردش
سرمایه در گردش با عنوان Working Capital شناخته می شود و با استفاده از دو فرمول قابل محاسبه است:
1. فزونی دارایی ها بر بدهی ها، سرمایه در گردش خواهد بود.
2. حاصل تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری، نسبت سرمایه در گردش خواهد بود.
در مباحث آکادمیک ما، معمولاً فرمول اول ارائه می شود.
اگر سرمایه در گردش منفی باشد، بیانگر این است که شرکت، دارایی های جاری کافی برای پرداخت بدهی های جاری خود را ندارد. چون اینگونه در نظر گرفته می شود که بدهی های جاری از محل دارایی های جاری پرداخت می شوند.
اگر بخواهیم یک قدم به جلوتر برویم، می توانیم از نسبت آنی یا سریع استفاده کنیم که در این نسبت، موجودی ها در نظر گرفته نمی شوند. یعنی به دنبال این هستیم که بدانیم چه میزان از بدهی های جاری شرکت از طریق دارایی های جاری قابل تامین است، بدون فروش موجودی ها.
در مورد شرکت هایی که موجودی جنسی بسیار زیاد و گردش موجودی فراوانی در طول روز دارند، داشتن سرمایه در گردش زیاد، نفعی برایشان ندارد. از آنجا که اینگونه شرکتها، در طول روز فروش بالایی دارند و پول زیادی در چرخه شان قرار می گیرد، بهتر این است که سرمایه در گردش کمتری داشته باشند و به موجودی هایشان بیافزایند. فلذا، در زمان بحران ها، اینگونه شرکتها براحتی می توانند با وجه نقد حاصل از فروش یک روزشان (برای مثال)، از بحران ها نجات پیدا کنند.
اما شرکتی که مثلاً ماشین های بسیار گران قیمت صنعتی می سازد، نیاز به سرمایه در گردش بالایی دارد تا بتواند در بحران ها، ثبات داشته باشد. برای اینگونه شرکتها که محصولات گران قیمت با دوره های بازپرداخت اقساط طولانی مدت عرضه می کنند، مطمئناً سرمایه در گردش بالا، نکتۀ مثبت بشمار می رود.
با سلام
بنظر شما آیا اعتبار ( بازاری - یعنی شرکت شناخته شده باشد ) میتواند اثری بر سرمایه در گردش داشته باشد ؟
با سلام
نسبت سرمایه در گردش معمولا از 2 به بالا خوب است به این معنی که بدهی های جاری از طریق دارایی های جاری قابل پرداخت هستند
در مورد مبحث اعتبار هم فکر کنم دوره وصول مطالبات و یا گردش حستبهای دریافتنی کمک میکند.
نقل قول از: رضا در آگوست 18, 2012, 03:52:31 بعد از ظهر
اگر بخواهیم یک قدم به جلوتر برویم، می توانیم از نسبت آنی یا سریع استفاده کنیم که در این نسبت، موجودی ها در نظر گرفته نمی شوند. یعنی به دنبال این هستیم که بدانیم چه میزان از بدهی های جاری شرکت از طریق دارایی های جاری قابل تامین است، بدون فروش موجودی ها.
در مورد فرمایش شما در نسبت آنی باید عرض کنم علاوه بر موجودی ها پیش پرداخت ها هم باید از دارایی های جاری حذف کنیم و این نسبت هم یک به بالا مطلوب است
نقل قول از: آیلان در آگوست 19, 2012, 06:13:54 بعد از ظهر
با سلام
نسبت سرمایه در گردش معمولا از 2 به بالا خوب است به این معنی که بدهی های جاری از طریق دارایی های جاری قابل پرداخت هستند
در مورد مبحث اعتبار هم فکر کنم دوره وصول مطالبات و یا گردش حستبهای دریافتنی کمک میکند.
نقل قول از: رضا در آگوست 18, 2012, 03:52:31 بعد از ظهر
اگر بخواهیم یک قدم به جلوتر برویم، می توانیم از نسبت آنی یا سریع استفاده کنیم که در این نسبت، موجودی ها در نظر گرفته نمی شوند. یعنی به دنبال این هستیم که بدانیم چه میزان از بدهی های جاری شرکت از طریق دارایی های جاری قابل تامین است، بدون فروش موجودی ها.
در مورد فرمایش شما در نسبت آنی باید عرض کنم علاوه بر موجودی ها پیش پرداخت ها هم باید از دارایی های جاری حذف کنیم و این نسبت هم یک به بالا مطلوب است
ممنون :
یکی از مواردی که بذهن من رسید اینه که شرکتی که دارای اعتبار است میتواند با استفاده از اعتبار؛
موجودی کالا را افزایش دهد ( مواد - قطعات و.. ) و در نهایت طرف چپ ترازنامه نیزبابت بدهی افزایش میابد
که فکر کنم تاثیری در نسبت فوق نداشته باشد . مگر اینکه سمت چپ تراز نامه از دوره مالی مورد نظر بیشتر شود
در خصوص دوره وصول مطالبات میشه در این خصوص بیشتر توضیح دهید .و اثر آن را بر نسبت فوق بیان کنید که آیا اثری دارد یا نه ؟
البته احساس میکنم تجزیه و تحلیل نسبتها به تنهایی در عمل چندان مفهومی برای شرکتها نداشته باشد
سپاس از توجه شما
با سلام
کمی مرورگر من دچار مشکل شده و ورودم را تحت تاثیر میگذارد از تاخیر هایم عذرخواهم
متوسط دوره وصول مطالبات= 365 / گردش حسابهای دریافتنی
این فرمول نمایانگر این است که به طور متوسط چند ورز بعد از فروش مبلغ آن فروش را وصول میکنید
شما برای رفع مشکلی که در اعتبار خواندید میتوانید نسبت بدهی بگیرید تا معلوم شود سهم طلبکاران از موجودی های شما چقدر است!در ضمن با نظرتون راجع به عملی نبودن و تاثیر نداشتن نسبتها در روند و پیدا کردن دید بهتر از عملکرد یک شرکت موافق نیستم قربان!
فایلی رو ضمیمه تاپیک کردم میتونید از نسبتها استفاده کنید و توانایی هر کدام را بسنجید