با سلام
تشخيص معامله
معيارهاي شناخت معمولاً به طور جداگانه در مورد هر معامله اعمال ميشود. با اين حال، در برخي شرايط، جهت انعكاس محتواي معامله لازم است معيارهاي شناخت در مورد اجزاي قابل تفكيك يك معامله منفرد بكار گرفته شود.
براي مثال"
هرگاه قيمت فروش محصول شامل يك مبلغ قابل تفكيك جداگانه درارتباط با خدمات بعدي باشد، اين مبلغ به دورههاي آتي منتقل و به عنوان درآمد عملياتي طي دوره اجراي خدمات مورد شناخت قرار ميگيرد.
بالعكس:
هرگاه دو يا چند معامله بهگونهاي بههم پيوسته باشد كه اثر تجاري آن را نتوان بدون توجه به كليت آن درك كرد، معيارهاي شناخت در مورد آن به طور يكجا اعمال ميشود.
براي مثال:
يك واحد تجاري ممكن است كالاهايي را به فروش رساند و همزمان قراردادي جداگانه براي بازخريد همان كالاها درآينده منعقد كند. اين امر موجب نفي اثر محتوايي معامله فروش ميشود و لذا در چنين حالتي بايد دو معامله فروش و بازخريد همان كالا را يكجا شناسايي كرد.
در فرض پیش آمده شرکت پارس خزر محصولات خود را با خدمات پس از فروش دو ساله به فروش می رساند.
در سال 1390 این شرکت مبلغ 400 میلیون ریال کالا بفروش رسانده است
اگر 10% این مبلغ به عنوان خدمات پس از فروش ارزیابی گردد .
مطلوبست ثبت لازم در حسابها .
در سال 1390
حساب دریافتنی تجاری440،000،0000
فروش 400،000،000
ذخیره خدمات پس از فروش40،000،000
در سال 1391
ذخیره خدمات پس از فروش20،000،000
درامد عملیاتی 20،000،000
در سال 1392
ذخیره خدمات پس از فروش20،000،000
درامد عملیاتی 20،000،000