مقدمه
دنیای تجاری و حرفهای امروز دستخوش تحولهای بسیاری شده که از مهمترین دلایل این تحولها میتوان به جهانی شدن اقتصاد اشاره کرد. جهانی شدن نهتنها به تجارت، بلکه به حرفههای مختلف نیز تسری یافته که به تبع آن تقاضا برای دقتنظر بیشتر نسبت به نتیجه کارهای حرفهای، رو به افزایش است. بهعبارتی میتوان گفت، امروزه کیفیت پیششرط ورود به اقتصاد جهانی است.
در دنیای تجاری مورد اشاره، معاملات و رویدادهای اقتصادی از راه گردآوری شواهد بهوسیله حسابداران مستند و در حسابها ثبت میشود. نتیجه معاملات و رویدادهای اقتصادی از حسابها استخراج شده و در چارچوب گزارشهای مالی در اختیار اشخاص ذینفع قرار میگیرد. این در حالی است که اطلاعات جهتدار، گمراهكننده، نامربوط یا ناقص میتواند موجب تصمیمگیری نادرست شود. پیچیدگی موضوعهای اقتصادی و فرایند تبدیل آنها به اطلاعات نیز موجب امكان بروز اشتباه در پردازش اطلاعات شده و به این ترتیب استفادهكنندگان از گزارشها را در تشخیص كیفیت گزارشهای ارائهشده دچار مشكل مینماید. از طرف دیگر، تضاد منافع بین تهیهكنندگان صورتهای مالی و استفادهكنندگان از آنها موجب نگرانی استفادهكنندگان میشود. همچنین عدمدسترسی مستقیم استفادهكنندگان و فاصله آنها از تولیدكنندگان اطلاعات، موجب میگردد استفادهكنندگان از گزارشهای مالی نسبت به آنها دچار ابهام و تردید باشند. در اینجاست که حسابرسی براساس نیازهای فوق شكل گرفته و وسیلهای برای رفع تردید و ابهام گزارشهای مالی بهوسیله تأیید كیفیت آنها میباشد. البته باید توجه داشت وجود برخی شرایط در محیط گزارشگری، امکان ارزیابی مستقیم کیفیت اطلاعات بهوسیله استفادهکنندگان را بسیار مشکل میسازد. وجود این شرایط، ارزشیابی غیرمستقیم کیفیت اطلاعات را امری بسیار ضروری مینماید. این شرایط که وجود آنها توجیهکننده نیاز برای حسابرسی بهوسیله حسابرسان مستقل و ارائه اظهارنظر میباشد، میتواند ناشی از تضاد منافع، پیامدهای اقتصادی بااهمیت، پیچیدگی و عدم دسترسی مستقیم باشد. حسابرسان به اطلاعات مالی ارائهشده اعتبار میبخشند و استفادهکنندگان میتوانند مطمئن باشند که اطلاعات مورد استفاده از کیفیت مطلوبی برخوردار است.
نقش حسابرس در فرایند حسابرسی شامل انجام بررسیهای مناسب بهمنظور تعیین میزان اعتبار برخی گزارهها و اظهارنظر درباره یافتههاست که این اظهارنظر حسابرس، بیانگر قضاوت و باور اوست.
باتوجه به مسائل مطرحشده فوق و همچنین نقش اقتصادی حسابرسی، تقاضا برای کیفیت حسابرسی افزایش یافته است. کیفیت حسابرسی تابع عوامل متعددی از قبیل تواناییهای حسابرس و اجرای حرفهای میباشد. در همین چارچوب یکی از مفاهیم بااهمیتی که بر کیفیت حسابرسی تأثیر میگذارد، تردید حرفهای است که در این مبحث به آن پرداخته شده است.
کیفیت حسابرسی
حرفه حسابرسی مانند سایر حرفهها برای حفظ جایگاه خود، نیازمند کسب اعتماد عمومی است. آنچه جامعه از حرفه حسابرسی انتظار دارد، ارائه گزارش حسابرسی با کیفیت به جامعه میباشد. علاوه بر این، امروزه رقابت بین مؤسسههای حسابرسی گسترش یافته است. با رشد رقابت در حرفه، مؤسسههای حسابرسی ضرورت ارائه خدمات خود با کیفیت هرچه بهتر به بازار را بیشتر دریافتهاند.
همچنین، از آنجا که هدف حسابرسی حفاظت از منافع سهامداران در مقابل تحریفها و اشتباههای بااهمیت موجود در صورتهای مالی میباشد، حسابرسان بهمنظور حفظ اعتبار و شهرت حرفهای خود و اجتناب از دعاوی قضایی، بهدنبال افزایش کیفیت حسابرسی هستند.
کیفیت حسابرسی[/b] به شیوههای مختلفی تعریف شده است. از نظر کاربردی، اغلب کیفیت حسابرسی را میزان تطابق آن با استانداردهای حسابرسی و رعایت رویهها تعریف نمودهاند. همچنین، کیفیت حسابرسی ابعاد گوناگونی دارد که مورد توجه پژوهشگران حسابداری و حسابرسی قرار گرفته است و در برخی موارد، وجود این ابعاد گوناگون منجر به تعاریف متناقضی نیز شده است.
برخی از رایجترین تعاریف کیفیت حسابرسی عبارتند از:
1- ارزیابی بازار از احتمال اینکه که صورتهای مالی حاوی تحریفهای بااهمیت است و حسابرس این تحریفها را کشف و گزارش مینماید (DeAngelo, 1981)،
2- احتمال آنکه حسابرس نسبت به صورتهای مالی که حاوی تحریفهای بااهمیت است، گزارش مقبول صادر ننماید (Lee et al., 1999)، و
3- صحت اطلاعات گزارششده از سوی حسابرسان (Titman & Trueman, 1986).
باید توجه داشت اگرچه ساختار کیفیت حسابرسی چندبعدی است؛ ولی نامشهود بوده و بههمین دلیل اندازهگیری آن بسیار دشوار است. دی آنجلو (DeAngelo, 1981) کیفیت حسابرسی را مشتمل بر دو احتمال تعریف میکند؛ اول اینکه حسابرس نقص سیستم حسابداری صاحب کار را کشف کند و دوم اینکه آن نقص را گزارش نماید.
کشف نقص، کیفیت حسابرسی را در قالب دانش و توانایی حسابرس اندازهگیری میکند؛ در حالی که گزارش آن بستگی به انگیزههای حسابرس برای افشاگری دارد. کیفیت حسابرسی در اغلب پژوهشهای تجربی صورتپذیرفته پیرامون کیفیت حسابرسی بهنوعی در رابطه با ریسک حسابرسی تعریف شده است. ریسک حسابرسی آن ریسکی است که حسابرس درباره صورتهای مالی حاوی تحریفهای بااهمیت، نظر نامعتبر ارائه کند.
کیفیت که تعیینکننده عملکرد حسابرس است، تابع عوامل متعدد و تحتتأثیر مفاهیم بنیادی قرار دارد. برای حفظ ویژگیهای واقعی کیفیت حسابرسی از مفاهیمی چون حسن شهرت و مراقبت حرفهای استفاده میشود. مراقبت حرفهای حسابرس، کیفیت اطلاعات صورتهای مالی را تحتتأثیر قرار میدهد؛ در حالی که حسن شهرت حسابرس، چگونگی درک ذینفعان از اطلاعات مذکور را متأثر میسازد.
حسابرسی با کیفیتتر، صحت اطلاعات ارائهشده را بهبود میبخشد و به سرمایهگذاران اجازه میدهد براورد دقیقتری از ارزش شرکت بهدست آورند (Titman & Trueman, 1986). این ارزشافزودهای است که تنها حرفه حسابرسی قادر به افزودن آن به اطلاعات مالی شرکتهاست. در اینجا ذکر این نکته الزامی است که زمانی حسابرسی باعث ارزشافزوده میشود که حسابرسی بهطور شایسته و بهوسیله افراد واجد شرایط انجام شود. چنانچه حسابرسی از سوی افرادی انجام پذیرد که از صلاحیت حرفهای برخوردار نباشند، این پدیده اثر مثبت خود را بهعنوان عامل کنترلی از دست میدهد و در شرایطی که استفادهکنندگان اطلاعات به بیصلاحیتی حسابرس واقف شوند، بر اظهارنظر او اتکا نخواهند کرد. همانطور که بیان گردید، عوامل متعددی بر کیفیت حسابرسی تأثیر میگذارند که برخی از این عوامل جزء ویژگیهای فردی حسابرسان و برخی از موارد نیز در خصوص جنبههای فنی و محیطی حسابرسی میباشند. یکی از مهمترین مفاهیمی که بر کیفیت حسابرسی تأثیر فراوان میگذارد، مفهوم تردید حرفه است. سرچشمه ارزش حسابرسی صورتهای مالی، قضاوت حرفهای است و تردید حرفهای نیز از مهمترین عوامل مؤثر بر قضاوت حرفهای میباشد که این خود تأثیر فراوانی بر کیفیت حسابرسی دارد.
تردید حرفهای
همانطور که مطرح شد، تردید حرفهای عنصر ذاتی اعمال قضاوت حرفهای و یکی از عوامل مؤثر بر آن میباشد. در اجرای مراقبت حرفهای طبق استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید کار خود را با تردید حرفهای و نه با سوءظن و بدگمانی به سرانجام برساند. اگر حسابرس بیش از اندازه به پاسخهای صاحبکار اعتماد کند، ممکن است پاسخهای نامناسب او به مسائل مبهم و پیچیده را بپذیرد و علائم هشداردهنده را زمانی که بهنظر میرسد غلط از آب درآید، نادیده بگیرد. حسابرسی که بیش از اندازه اطمینان میکند، وقتی با علائم خطر مواجه میشود بهسادگی از آنها میگذرد و پاسخهای سطحی و نامناسبی را که درباره سئوالهای ناشی از اخطارها ایجاد میشود، بهراحتی میپذیرد.
از طرف دیگر باید توجه داشت که بعضی از مدیران افرادی شریف هستند و صورتهای مالی قابل اعتمادی تهیه میکنند و همچنین، حسابرسی که با سوءظن و بدگمانی به هر معامله با دید یک تقلب مینگرد، هرگز کار حسابرسی را تکمیل نخواهد کرد. بنابراین، حفظ موازنه منطقی بین دو روی سکه الزامی است.
مفهوم تردید حرفهای نقش قابلملاحظهای در عملیات حسابرسی دارد و چندین دهه است که در استانداردهای حسابرسی نیز بهطور برجستهای نمایان است. بهعنوان شاهد میتوان به استانداردهای حسابرسی شماره 82 و 99 امریکا (SAS 82, SAS 99) اشاره نمود. تردید حرفهای را میتوان نشان دادن رفتار تردیدآمیزی که حسابرسان در شرایط حاکم بر حسابرسی از خود نشان میدهند نیز دانست.
در استاندارد حسابرسی شماره 53 امریکا (SAS 53) در خصوص تردید حرفهای چنین بیان شده است:
"حسابرسی باید با نگرش تردید حرفهای برنامهریزی و اجرا شود. حسابرس نه فرض میكند كه مدیران متقلب هستند و نه فرض میكند كه مدیریت بدون هیچ تردیدی در همه موارد صادق است."
وقتی كه دستیابی به ادعاهای مستند مدیریت مشكل میشود، حسابرس باید توجه خود را روی عواملی كه صداقت مدیریت را تعیین میكند، افزایش دهد؛ هرچند فرض تقلب مدیریت مخالف با تجربه كسبشده حسابرس باشد. بهعلاوه، اگر فرض كنیم كه مدیریت متقلب است، حسابرس باید تا حد امكان به بررسی تمام اسناد و مدارك بهدستآمده از صاحبكار بپردازد و همچنین به شواهد قانع كنندهای برای تأیید و اثبات تمام تأییدیههای مدیریت نیاز خواهد داشت. انجام حسابرسی به این شكل بهطور غیرمنطقی پرهزینه و غیرعملی خواهد بود.
استاندارد مذکور تردید حرفهای را در دو مقطع مورد تأکید قرار داده است.
الف- تردید حرفهای در برنامهریزی حسابرس
1- هرگاه حسابرس به این نتیجه برسد كه احتمال قابلملاحظهای در مورد ارائه اظهارات نادرست بااهمیت وجود دارد، این نتیجهگیری از یك یا چند طریق حسابرس را تحتتأثیر قرار میدهد.
2- حسابرس باید براوردی را برای تعیین ماهیت، زمانبندی یا اجرای روشها، پرسنل یا سطح مناسبی از نظارت موردنیاز انجام دهد.
3- حسابرس ممكن است معاملات خاصی را در ارتباط با مدیران ارشد شناسایی كند و جزئیات آن را نزد شخص ذیصلاحی در خارج از سازمان تأیید و اثبات كند و جزئیات تمام یادداشتهای حسابداری بااهمیت تهیهشده و یا تأییدشده بهوسیله مدیر ارشد را بررسی نماید.
4- حسابرس باید بررسی كند كه آیا رویههای حسابداری استفادهشده با توجه به شرایط موجود قابل قبول و مناسب است؟ افزایش احتمال خطر تحریف عمدی صورتهای مالی، به توجه بیشتر حسابرس نسبت به این مسئله منجر میشود كه آیا اصول حسابداری مورد استفاده كه غیر از اصول پذیرفتهشده حسابداری هستند، در شرایط نامناسب جهت ایجاد تحریف سود به كار رفته است؟
5- وقتیكه ارزشیابی در سطح صورتهای مالی ریسك زیادی را نشان میدهند، حسابرس به شواهد و مدارك بیشتر و متفاوتتری برای صحه گذاشتن بر معاملات بااهمیت نیاز دارد تا حقیقی نبودن چنین ریسكی مشخص شود. بهعنوان مثال، حسابرس ممكن است روشهای زیادی را برای اطمینان از نسبت و گزارش درست فروش انجام دهد. با توجه به احتمال اینكه خریدار حقی برای برگشت كالا دارد، اغلب معاملاتی كه هم بزرگ و هم غیرمعمول هستند باید در انتهای سال برای بررسی انتخاب شوند.
ب- تردید حرفهای در انجام حسابرسی
1- حسابرس در انجام روشهای اجرایی و جمعآوری مدارك و شواهد باید بهطور مداوم تردید حرفهای را مدنظر خود قرار دهد. طی اجرای روشهای حسابرسی، حسابرس ممكن است به كشف شرایط یا مواردی برسد كه باعث شود حسابرس بررسی كند كه آیا اشتباههای بااهمیتی وجود دارد؟
2- اگر شرایط و وضعیت برخلاف انتظار حسابرس بهشكل نامطلوبی تغییر كند، حسابرس نیاز دارد كه علت بهوجود آمدن چنین تغییری را بررسی كند. مثالهایی از اینچنین شرایطی بهشرح ذیل میباشد.
الف- افشای روشهای تحلیلی كه تفاوت معناداری با انتظارهای حسابرس دارد،
ب- افشای پاسخ تأییدیههای درخواستی و یا تعداد پاسخهای دریافتی اندک كه تفاوت معناداری با انتظارهای حسابرس دارد، و
ج- پروندهها و مدارك موجود كه باید بهراحتی و بهسرعت در اختیار حسابرس قرار بگیرد؛ اما زمانی كه از صاحبکار خواسته میشود، بهسرعت و بهراحتی در اختیار حسابرس قرار نمیگیرد.
بیانیه شماره 99 استانداردهای حسابرسی امریکا در خصوص تردید حرفهای، "حسابرسان را به غلبه بر گرایشهای طبیعی خود از قبیل اتکای بیش از حد بر اظهارات صاحبکار فراخوانده و از آنها خواسته است تا با ذهنی پرسشگر و بهحالت تردید، رویکرد حسابرسی را تعیین کنند. طبق این بیانیه ضروری است که حسابرس روابط گذشته را نادیده بگیرد و هرگز نپندارد که تمام صاحبکاران صادق و درستکارند." همچنین، استاندارد جدید پیشنهادهایی را در مورد به کار بستن افکاری نقادانه و حاوی تردید حرفهای در مراحل مختلف حسابرسی بهویژه در طول برنامهریزی حسابرسی و ارزیابی شواهد حسابرسی، ارائه داده است.
با توجه به اهمیت موضوع است که در بند 11 استاندارد حسابرسی شماره 200 ایران تحت عنوان «هدف و اصول کلی حسابرسی صورتهای مالی»، چنین آمده است: "حسابرس باید حسابرسی را با نگرش تردید حرفهای و با در نظر داشتن این نکته برنامهریزی کند که شرایطی ممکن است وجود داشته باشد که موجب تحریف بااهمیت در صورتهای مالی شود.
نگرش تردید حرفهای به معنای آن است که حسابرس با ذهنی پرسشگر، ارزیابی نقادانهای از اعتبار شواهد حسابرسی کسبشده بهعمل آورد و نسبت به شواهدی که اعتمادپذیری اسناد و مدارک و پاسخهای پرسوجوها و دیگر اطلاعات مدیریت را مورد تردید قرار میدهد، هشیار باشد.
همچنین، حسابرس برای ارزیابی کمیت و کیفیت شواهد حسابرسی و در نتیجه کافی و مناسب بودن آن بهعنوان پشتوانه اظهارنظر حسابرسی، از قضاوت حرفهای استفاده میکند و تردید حرفهای را بهکار میگیرد."
با اذعان به نقش حیاتی که تردید حرفهای در عملیات حسابرسی ایفاد میکند، استانداردهای حسابرسی در ایالاتمتحد آن را «نگرشی که شامل یک ذهن پرسشگر و انتقادی در خصوص ارزیابی شواهد حسابرسی میداند». همچنین در زمینه تقلب، استانداردها میگویند که تردید حرفهای یعنی نیاز به پرسشگری مداوم. در هنگام بحث در مورد منابع شواهد حسابرسی، استانداردها با موضع بیطرفانهای تردید را توصیف میکنند؛ یعنی حسابرس نه فرض میکند مدیریت متقلب است و نه فرض میکند مدیریت صداقت بلامنازعی دارد.
فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC, 2008) تردید حرفهای را در شرایط ارزیابی شواهد حسابرسی تعریف میکند: "حسابرس باید با یک ذهن پرسشگر، ارزیابی نقادانهای از اعتبار شواهد حسابرسی بهدستآمده بهعمل آورد و نسبت به شواهدی که اعتمادپذیری اسناد و مدارک و پاسخهای پرسوجوها و دیگر اطلاعات دریافتی از مدیریت را مورد تردید قرار میدهد، هشیار باشد."
عنصر مشترک در استانداردهای بیانشده، ارزیابی نقادانه شواهد حسابرسی و حفظ پرسشگری ذهن است.
با عنایت به تحقیقهای حسابرسی صورتپذیرفته، دیدگاههای مختلفی در خصوص تردید حرفهای وجود داشته است. برخی تردید حرفهای را بهعنوان بیاعتمادی مطرح نمودهاند (Shaub, 1996; Shaub & Lawrence, 1996)، و بهطور ضمنی تردید حرفهای را معادل با بیاعتمادی دانستهاند. باید توجه داشت که این دیدگاه مبتنی بر اعتماد از تردید حرفهای، تأکید بر روابط بین حسابرس و مدیریت با در نظر گرفتن غیرمستقیم ارزیابی حسابرس از کفایت و شایستگی شواهد دارد.
دانشگاهیان دیگری هم نشان دادهاند که تردید حرفهای براساس شک گستاخانه است (Bell et al., 2005; Nelson, 2007). در این چشمانداز به رهبری نلسون (Nelson, 2007)، تردید حرفهای بهعنوان ارزیابی افزایش خطر یک ادعای نادرست مشروط به اینکه اطلاعات در دسترس حسابرس باشد، مطرح شده است. بهطور مشابه، میلان و وایت (McMillan & White, 1993) تردید حرفهای را حساسیت حسابرسان به شواهدی دانستهاند که وجود دارد و باعث کاهش خطر ابتلا به ناکامی در شناسایی خطاها میشود.
دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که تردید حرفهای را معوق نگهداشتن نتیجهگیری تا کسب شواهد کافی از راههای جایگزین و پرسوجو میداند (Hurt, 2007). این دیدگاه تردید حرفهای را بهعنوان یک صفت از جنبههای شخصیت فرد حسابرس میداند و آن یکی از ویژگیهای فردی حسابرس است؛ شبیه به دیگر ویژگیها همانند کنجکاوی، وجدان و یا توانایی حل مسئله. تحقیقهای تجربی صورتگرفته نشان داده است که تردید حرفهای بهعنوان یک صفت است و نه فقط بهعنوان واکنش به شرایط حسابرسی.
تردید حرفهای را نیز میتوان از منظر قضاوت حرفهای مورد بررسی قرار داد.
حسابرسی، حرفهای است که شباهت زیادی به قضاوت در دادگاهها دارد. هم قاضی و هم حسابرس با ادعاهایی مواجه هستند. شواهد پشتوانه ادعا را جمعآوری و ارزیابی میکنند و در نهایت، براساس معیارهایی که در اختیار آنها قرار گرفته، نظر میدهند و قضاوت میکنند (Mautz & Sharaf, 1961) تردید حرفهای یکی از ویژگیهای فردی حسابرس است که بر قضاوت حرفهای او تأثیر میگذارد. خبرگی حسابرس، موجب تقویت تردید حرفهای حسابرس میشود. قضاوت حرفهای، جوهر اصلی حسابرسی است. ارزشی که با حسابرسی صورتهای مالی ایجاد میشود، ناشی از قضاوت حسابرس و در کل ناشی از قضاوتهای حرفهای است که در چارچوب استانداردهای حسابداری و حسابرسی انجام میگیرد. قضاوت حرفهای در حسابرسی به معنای اظهارنظر معقول و حکم کردن مستدل درباره موضوعهای حسابرسی و حسابداری بهوسیله شخصی است که هم تحصیلات و تجربه ارزشمندی دارد و هم ویژگیهای لازم برای اظهارنظر بیطرفانه را داراست. یکی از عوامل مؤثر بر قضاوت حرفهای که از ویژگیهای شخص حسابرس است، تردید حرفهای میباشد.
حسابرس باید حسابرسی را با نگرش تردید حرفهای و شرایطی که میتواند بهوجود آید و منجر به تحریف بااهمیت در صورتهای مالی شود، برنامهریزی و اجرا کند. به علت تضاد منافع و عدم دسترسی مستقیم، اعتبار اطلاعات و گزارشهای مالی با شک و تردید و ابهام مواجه است. حسابرس بهدنبال برطرف ساختن شک و تردیدهایی است که در رابطه با کیفیت اطلاعات حسابداری گزارششده در ذهن افراد ایجاد میشود. حسابرسان با اعمال تردید حرفهای نسبت به گزارشها و اطلاعات ارائهشده از سوی تهیهکنندگان از راههای زیر، شک و تردید را کاهش میدهند:
الف- مشاهده مستقیم، و
ب- از طریق تحقیق و پرسوجو؛ در مقطعی از زمان یا در طول دوره زمانی بهشکل رسمی و غیررسمی.
نیاز مبرم به برطرف کردن یا کاهش شک و تردید و ابهامهای حسابرس، چیزی است که بهطور کلی ماهیت فرایند رسیدگی و بهویژه کار حسابرسی را مشکل میسازد. این نیاز همچنین تعیینکننده نقش اجتماعی، اقتصادی و روانی است که انتظار میرود فرایند ارزیابی یا حسابرسی در اجتماع ایجاد کند. حسابرسی و بهطور عام رسیدگی، از طریق کاهش نگرانیهای بشر در زمینه ابهامهای موجود در رابطه با پدیدهها، در حقیقت بهعنوان یک عامل ثبتکننده رفتار انسان عمل میکند. تردید حرفهای، دارا بودن یک ذهن پرسشگر، تمایل به معوق گذاشتن قضاوت درباره درستکاری مدیریت صاحبکار و استفاده نقادانه از شواهد حسابرسی است (AICPA, 2002).
مچنین، جمعآوری و ارزشیابی بیطرفانه شواهد، شالوده حسابرسی است. اگرچه نوع و ماهیت شواهد و معیارهای ارزشیابی میتواند بین کارهای مختلف حسابرسی متفاوت باشد، ولی تمام حسابرسیها بر محور جمعآوری و ارزشیابی شواهد متمرکز است. تردید حرفهای، یعنی به این شواهد با یک دید نقادانه نگریستن.
قضاوت حرفهای شامل اعمال مراقبت منطقی و تردید حرفهای است. مراقبت منطقی به معنای انجام دقیق وظایف طبق استانداردهای حرفهای مربوط و رعایت اصول اخلاقی است. تردید حرفهای، نگرشی است که پرسشگری و ارزیابی نقادانه شواهد را شامل میشود. تردید حرفهای مشتمل بر طرز فکری است که فرض را نه بر درستکاری مدیریت واحد مورد رسیدگی قرار میدهد و نه بر نادرستکاری آن. اعتقاد حسابرسان به درستکاری مدیریت واحد حسابرسی، به هیچ وجه نمیتواند پذیرش شواهد ناکافی و یا نامناسب را توجیه کند.
نتیجهگیری
تردید حرفهای یکی از ویژگیهای فردی حسابرسان است که بر کیفیت حسابرسی مؤثر است. تردید حرفهای با سوءظن و بدگمانی متفاوت میباشد و آن شامل دارابودن یک ذهن پرسشگر بههمراه ارزیابی نقادانه شواهد حسابرسی کسبشده از واحد مورد رسیدگی است که مبنای اظهارنظر حرفهای حسابرسی مستقل قرار گرفته است. حسابرسان با لحاظ نمودن تردید حرفهای بهویژه در شواهد حسابرسی و نتایج مندرج در گزارش حسابرسی و در نظر گرفتن مستمر آن در قضاوتهای حرفهای اعمالشده در فرایند حسابرسی، بر کیفیت حسابرسی میافزایند. این کیفیت بالاتر علاوه بر ایجاد حسن شهرت برای حسابرسان مستقل، موجب اعتماد استفادهکنندگان از اطلاعات مالی به گزارشهای حسابرسان میگردد؛ هرچند باید توجه داشت که سطح اعمال تردید حرفهای بستگی به دانش، تجربه، خبرگی و شناخت حسابرس از واحد مورد رسیدگی دارد. تردید بیش از حد و تمایل به سوءظن و بدگمانی در خصوص مدیریت صاحبکار، موجب میگردد حسابرس از انجام کامل کار حسابرسی بازمانده و از کارایی مطلوب برخوردار نشود. از طرفی، اعتماد صددرصدی به مدیریت نیز بر کار حسابرس تأثیر منفی گذاشته و اثربخشی او و در نهایت شهرت اورا به مخاطره میاندازد. سطح معقول تردید حرفهای بین این دو حد است که مدیران نه متقلب هستند و نه بدون هیچ تردیدی در همه موارد صادقند.
* مهدی زهرایی
منبع: حسابرس