سلام ببخشید یک سوال داشتم
واحدی تو شرکت هستش که تولیدش که انجام میشود مثلا 1000 واحد . این تولید با ماشین الات هستش و مبنای نرخ جذب برای هزینه های سربار ساعت کارکرد ماشین الات هست بنابراین واحد مهندسی شرکت زمانسنجی را بر همین اساس انجام داده است
ولی موضوع اینجاست که در همان واحد محصولات تولید شده توسط پرسنل میکس شده (چیدمان) و همان 1000 واحد تولیدات تبیدل به محصولات میکس شده می شوند
بهای تمام شده ای را که محاسبه میکنیم دارای قیمت تمام شده از بابت هزینه سربار هست که هرچه بررسی میشود بسیار بالاست و واقعا با استاندارد تفاوت فاحشی دارد
بنظر شما اشکال کار در چه هستش ؟
ممنون اگه توضیح بدین البته اگه زودتر بشه خیلی خیلی ممنون میشوم
اگه ممکنه کسی کمک کنه امروز بایستی جواب مدیریت رو اعلام کنم ::) :'( :'( :'( :'( :'(
با سلام
دلایلی متفاوتی میتونه داشته باشه که امیدوارم پاسخ ها مورد استفاده و استناد کردن قرار بگیره
واحدی تو شرکت هستش که تولیدش که انجام میشود مثلا 1000 واحد . این تولید با ماشین الات هستش و مبنای نرخ جذب برای هزینه های سربار ساعت کارکرد ماشین الات هست بنابراین واحد مهندسی شرکت زمانسنجی را بر همین اساس انجام داده است در همان واحد محصولات تولید شده توسط پرسنل میکس شده (چیدمان) و همان 1000 واحد تولیدات تبیدل به محصولات میکس شده می شوند
وقتی صحبت از زمانسجی شده اولین مشکلی که در این ارسالتون بنظر میرسه اینه که شما در این واحد دو فرایند رو انجام میدین
1- تولید بوسیله ماشین الات
2- تولید دستی
الف : و طبق گفته شما زمانسنجی رو فقط بر اساس کارکرد ماشین الات حساب کردین که این در پایین اومدن قیمت استاندارد شما تاثیر بسزایی داره یعنی باید زمانسجی واحد میکس رو هم اضافه نمایید
ب : مورد بعدی اینه که شما مبنای جذب سربارتون رو ساعت کارکرد ماشین الات قرار دادین بنابراین دارین یک سری هزینه هایی رو که با این مبنا سنخیت نداره رو در محاسبات نرخ جذب سربارتون لحاظ میکنید
مثال :
هزینه های مربوط به این دایره :
استهلاک ماشین الات
تعمیر و نگهداری
حقوق و دستمزد پرسنل واحد ( افراد پای دستگاه )
حقوق و دستمزد پرسنل واحد میکس
سایر هزینه ها
.
.
.
که سرجمع این هزینه ها رو به کارکرد ماشین الات تقسیم کرده و یک نرخ بدستمیاد درصورتیکه برخی از این هزینه ها مختص قسمت میکس بوده و ربطی به کارکرد ماشین الات ندارد
بنابراین اگر الان نرخ جذب سربارتون بالاست یکی از دلایل پایین بودن مخرج کسر ( مبنای جذب سربار) برای شماست
اینطور بگم
کارکرد ماشین الات 100 ساعت
کل هزینه های واحد 2000 ریال
نرخ جذب سربار میشه : 20= 2000/100
درحالیکه اگه میزان کارکرد یدی (دستی ) واحد میکس رو هم اضافه کنید این نرخ کمتر شده و در نهایت هزینه کار شما تعدیل میگردد
فرضا 50ساعت هم زمان برای میکس محصولات دارین در این حالت داریم
کارکرد کل = کارکرد ماشین الات + کارکرد واحد میکس = 100+50= 150
13.33=2000/150
البته بهتره برای هر قسمت نرخ متفاوت لحاظ کرده و سپس در بهای تمام شدتون بیارین یعنی نرخ جذب سربار با مبنای کارکرد ماشین الات و نرخ جذب سربار با مبنای ساعت کار مستقیم واحد میکس ( با تفکیک هزینه های مربوط به هر کدام )
ج: در خصوص مقدار تولیدتون هم عدد 1000 واحد اشتباه است چون باید مقدار میکس شده ها رو نیز در آمار تولیدتون بیارین
بخاطر اینکه این 1000 واحد تولید با کارکرد ماشین الات و هزینه های مربوط به آن میباشد و اجازه ندارین هزینه های میکس رو به این تولید اضافه کنید و درصورت در نظر گرفتن کل هزینه های واحد باید تولیدات میکس رو نیز به مقدار تولیداتتون اضافه نمایید
موفق باشید
نقل قول از: دایی رضا! در آگوست 20, 2014, 10:40:40 قبل از ظهر
البته بهتره برای هر قسمت نرخ متفاوت لحاظ کرده و سپس در بهای تمام شدتون بیارین یعنی نرخ جذب سربار با مبنای کارکرد ماشین الات و نرخ جذب سربار با مبنای ساعت کار مستقیم واحد میکس ( با تفکیک هزینه های مربوط به هر کدام )
درود بر شما
البته به نظر بنده
باید برای هر قسمت نرخ متفاوت لحاظ گردد چرا که ضریب تبدیل ماشین کار به کار مستقیم را نمیتوانیم بدست بیاوریم آقای رضا برای این مورد راه حل قابل اتکایی در دست دارید؟
با احترام
نقل قول از: آیلان در آگوست 23, 2014, 12:14:20 بعد از ظهر
البته به نظر بنده باید برای هر قسمت نرخ متفاوت لحاظ گردد چرا که ضریب تبدیل ماشین کار به کار مستقیم را نمیتوانیم بدست بیاوریم آقای رضا برای این مورد راه حل قابل اتکایی در دست دارید؟
با احترام
با سلام و عرض ادب خدمت شما سرکار خانم آیلان
بهترین راه حل برای این موضوع تفکیک این دایره به دوایر تولید و میکس است که بدین وسیله بتوان هم هزینه های هر واحد رو تفکیک کرد و هم مبانی نرخ جذب سربار را .
با این تفاسیر اگه امکان تفکیک دایره وجود نداره کمی کارشون سخت میشه و باید تفکیک هزینه ها رو انجام بدن و همچنین تفکیک کارکردها رو
البته بذاب این موضوع برخی هزینه ها رو راحت میشه تفکیک کرد مثلا حقوق و دستمزد یا استهلاک ماشین الات و مواد کمکی مصرفی برای واحد میکس ولی بعضی هزینه ها رو باید تسهیم به نسبت کنن
مانند هزینه های استهلاک ساختمان - سایر هزینه ها که در این دایره ثبت شده و همچنین سربار غیر مستقیمی که از واحدهای دیگه به این مرکز تسهیم شده است .
بنظر من فعلا راحتترین روش تسهیم این هزینه های مشترک با توجه به میزان تولید هر واحد است
مثلا هزینه استهلاک ساختمان 10000 ریال
تولید واحد اول ( ماشین الات ) 1000 واحد
تولید واحد میکس (دستی) 500 واحد
نسبت تسهیم به تولید یک : ( 1500/1000)*10000
البته روشهای دیگه ای هم برای این تناسب وجود داره که وقت گیر تر و پر هزینه تر ه !
بعد از تفکیک هزینه ها و داشتن کارکرد هر واحد و نرخ جذب سربار دیگه باید پیدا کرد مرد پرتقال فروش را !
نقل قول از: دایی رضا! در آگوست 24, 2014, 01:01:38 بعد از ظهر
با سلام و عرض ادب خدمت شما سرکار خانم آیلان
بهترین راه حل برای این موضوع تفکیک این دایره به دوایر تولید و میکس است که بدین وسیله بتوان هم هزینه های هر واحد رو تفکیک کرد و هم مبانی نرخ جذب سربار را .
با این تفاسیر اگه امکان تفکیک دایره وجود نداره کمی کارشون سخت میشه و باید تفکیک هزینه ها رو انجام بدن و همچنین تفکیک کارکردها رو
البته بذاب این موضوع برخی هزینه ها رو راحت میشه تفکیک کرد مثلا حقوق و دستمزد یا استهلاک ماشین الات و مواد کمکی مصرفی برای واحد میکس ولی بعضی هزینه ها رو باید تسهیم به نسبت کنن
مانند هزینه های استهلاک ساختمان - سایر هزینه ها که در این دایره ثبت شده و همچنین سربار غیر مستقیمی که از واحدهای دیگه به این مرکز تسهیم شده است .
بنظر من فعلا راحتترین روش تسهیم این هزینه های مشترک با توجه به میزان تولید هر واحد است
مثلا هزینه استهلاک ساختمان 10000 ریال
تولید واحد اول ( ماشین الات ) 1000 واحد
تولید واحد میکس (دستی) 500 واحد
نسبت تسهیم به تولید یک : ( 1500/1000)*10000
البته روشهای دیگه ای هم برای این تناسب وجود داره که وقت گیر تر و پر هزینه تر ه !
بعد از تفکیک هزینه ها و داشتن کارکرد هر واحد و نرخ جذب سربار دیگه باید پیدا کرد مرد پرتقال فروش را !
درود مجدد بر شما قربان
جناب آقای رضا
تشکر ویژه دارم برای پاسخ های کامل شما و از وقتی که برای تفهیم بهتر موضوع صرف میکنید قدردانی مینمایم و بهتر است بگویم با وجود شما بهترین بخش صنعتی را سایت ما در بین سایتهای حسابداری در کشور دارد
نقل قول از: دایی رضا! در آگوست 24, 2014, 01:01:38 بعد از ظهر
بهترین راه حل برای این موضوع تفکیک این دایره به دوایر تولید و میکس است که بدین وسیله بتوان هم هزینه های هر واحد رو تفکیک کرد و هم مبانی نرخ جذب سربار را .
بله دقیقا این مطلب کاملا درست است و برای همین بنده نیز عرض کردم که بهترین کار درج نرخ متفاوت برای هر قسمت است برای تفکیک هزینه نیز موافقم اما آیا هزینه استهلاک ماشین الات نیز به این قسمت تسهیم شود؟البته راحت ترین کار تسهیم به نسبت خواهد بود اما خطای بسیار زیادی نیز در آن خواهیم داشت اما اگر نرخ جذب مربوط به هر دایره مجزا بود برای دایره میکس مشکل خاصی وجود نداشت اگر درست فهمیده باشم دایره میکس که منظور چیدمان محصول باشد اصلا در بها جایی ندارد یک سری هزینه در طول عمر محصول داریم که بخشی از آنها قبل از مرحله ساخت هست مثل تحقیق و توسعه نمونه سازی آزمایش کیفیت طراحی و... یک سری هزینه برای ساخت محصول هست مثل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم تولید آن محصول و بخشی از هزنیه ها بعد از ساخت محصول است هزینه فروش بازاریابی بسته بندی حمل نمونه رایگان تبلیغات خدمات پس از فروش ... حال با توجه به نوع هزینه بفرمایید کدام هزینه به بها میرود کدام یک نخواهد رفت؟البته برای درک بهتر چیدمان بایستی سوال کننده محترم ما را در گرفتن تصمیم بهتر در مورد هزینه یابی محصولشان همراهی بفرمایند
با احترام
نقل قول از: ساناز در آگوست 19, 2014, 12:32:55 بعد از ظهر
واحدی تو شرکت هستش که تولیدش که انجام میشود مثلا 1000 واحد . این تولید با ماشین الات هستش و مبنای نرخ جذب برای هزینه های سربار ساعت کارکرد ماشین الات هست بنابراین واحد مهندسی شرکت زمانسنجی را بر همین اساس انجام داده است
ولی موضوع اینجاست که در همان واحد محصولات تولید شده توسط پرسنل میکس شده (چیدمان) و همان 1000 واحد تولیدات تبیدل به محصولات میکس شده می شوند
با سلام مجدد و ممنون از بزرگواری و نظر لطف جنابعالی نسبت به بنده
طبق ارسال ایشون و اینکه فرمودند که تبدیل به محصولات میکس شده میشود بنده احساسم اینه که این نیز جزیی از فرایند تولیدشونه
بازهم با نظر شما موافقم که دقیقا سوال کننده دقیقا مشخص کنه که این محصولات باید حتما میکس شود و تحت عنوان محصولی جدید به بازار ارایه میشود یا نه قبل از این فرایند میکس ، محصول کامل شده و قابل فروش است و عملیات میکس فقط نوعی ترتیب چیدمانی در محصولات است که طبق فرمایش شما میتونه به هزینه های توزیع و فروشی نقل شود
بهر حال اگه دو نرخ متفاوت در فروش برای این محصولات داشته باشیم یعنی دو تیپ مختلف محصول و در فرایند میکس مواد مصرفی خاصی باشد ( همانطور که سربارهای خاصی مصرف میکند)جزیی از فرایند تولید محسوب میگردد.
در خصوص سرشکن کردن هزینه ها به محصولاتوتفکیک اونها بایستی ابتدا هزینه های مستقیم هر فرایند تولیدی را مشخص کرد( استهلاک ماشین الات - دستمزد تولید - دستمزد میکس و.... ) و مابقی هزینه ها مثل هزینه استهلاک ساختمان که مختص هر دو فرایند و مربوط به دایره مورد نظر است را با مبنای مناسبی به محصولات سرشکن کرد - مثلا استهلاک ساختمان به سطح زیر بنای هر فرایند تولید البته گفتم این امر هزینه بر خواهد بود ...
باسلام بنده در یک شرکت جعبه سازی کار میکنم. بعنوان مثال جعبه تاید درست میکنیم اما مقوای جعبه را خود ان شرکت به ما میدهد و ما روش چام میزنیم و برش میدهیم و چسب میزنیم و جعبه میسازیم. ایا این کار شرکت ما خدماتی است و یا تولید؟
با سلام
شرکت شما تولیدی میباشد
شما رول های مقوا (یا به صورت های دیگه) وارد شرکت میکنید - چاپ میزینید ( یک مرحله تولید) - برش میزنید( مرحله دوم تولید) - چسب زده میشود ( مرحله سوم تولید) - بسته بندی و ارسال به مشتری . چرا که فرمت مواد ورودی شما با مواد (محصول) خروجی شما متفاوت است .
موفق باشید .