با سلام.
در مورد ضايعات عادي و ضايعات غير عادي و همچنين نحوه قيمت گذاري و همچنين تاثير آن در قيمت تمام شده توضيحات كامل و جامعي ارائه دهيد ؟
با تشكر از دوستان عزيز
درود بر شما
ضايعاتي كه انتظار مي رود در شرايط عادي و موثر توليد بوجود آيند و قابل كنترل نمي باشند،ضايعات عادي نامند.
ضايعاتي كه انتظار نمي رود در شرايط عادي وموثر توليد بوجود آيند و قابل كنترل مي باشند،ضايعات غير عادي نامند.قيمت تمام شده ضايعات غير عادي به حساب سود و زيان منظور مي گردد.
بیشتر مواقع در پروسه تولید مقداری مواد از بین میرود که ممکن است قابل کنترل و یا غیر قابل کنترل باشد اگر قابل کنترل باشد و بتوان با براوردهای درست و صحیح آن را کنترل کرد و با استفاده از خطای انسانی کمتر همچنین نگهداری بهتر ماشین آلات و استفاده از افرادکارآزموده و...مقدار آن را کاهش داد این نوع ضایعات ضایعات غیر عادی محسوب میشوند اما اگر در پروسه تولیدی مقداری مواد اولیه از بین برود و هر کدام از موارد نام برده دراز بین رفتن آنها تاثیر نداشته و غیر قابل اجتناب باشد این نوع ضایعات را ضایعات عادی تولیدی می نامند
بهای ضایعات عادی در دل بهای تمام شده محصول شما است اما ضایعات غیر عادی را میتوان در هنگام شناسایی به هزینه برد
هنگام فروش ضایعات یا درآمد شناسایی میکنید یا از بها کسر میکنید و نیز برای قیمتگذاری نیاز به افراد کارآزموده دارید چرا که قیمتگذاری آنها کار بسیار سختی است .
با احترام
با سلام و تشکر از سرکار خانم آیلان
در تکمیل فرمایش ایشون باید اینو بگم که :
اتلاف :
1- افت : کاهش نامحسوس محصول در فرایند تولید . مانند تبخیر در تولید برخی محصولات
2- زایدات : ریزش مواد . یعنی جنس آن از مواد است مانند براده آهن - شکل مواد را دارد و شما آنرا در ساختار محصول لحاظ میکنید
3- ضایعات : شکل محصول را دارد ولی قابل اصلاح یا دوباره کاری نیست
4- : آحاد دوباره کاری : قابل اصلاح است
ضایعات :
الف : یکنواخت : بطور یکنواخت در فرایند تولید شما رخ میدهد و تنها در پایان پروسه تولید برای شماقابل شناسایی است
ب- گسسته : ضایعاتی که میتوان آنها را در مقطعی از تولید شناسایی و تفکیک کرد ( نقاط بازرسی)
ضایعات یکنواخت
1- عادی
2- غیر عادی
ضایعات گسسته :
1- عادی
2- غیر عادی
ضایعات عادی : ضایعاتی است که وقوع آن در فرایند تولید قابل انتظار است . بعبارتی ضایعات عادی قابل پیش بینی است ولی غیر قابل پیشگیری است
بهای تمام شده ضایعات عادی بر روی محصولات تولیدی سرشکن میشود و چنانچه این ضایعات قابل فروش باشد خالص فروش آن از بهای تمام شده محصولات کسر میشود ( ترجیحا از مواد اولیه )
ضایعات غیر عادی : وقوع آن در فرایند تولید قابل انتظار نیست یعنی غیر قابل پیش بینی است ولی قابل پیشگیری است
بهای تمام شده ضایعات عادی باید جدا از محصولات تولیدی محاسبه شده و پس ز کسر از قیمت فروش آن بعنوان زیان ضایعات غیر عادی ثبت شود
ضایعات یکنواخت عادی :
این ضایعات در محاسبه معدل آحاد لحاظ نمیشود و بطور خودکار روی کالای ساخته شده و درجریان ساخت آخر دوره سرشکن میشود
ضایعات یکنواخت غیر عادی :
این ضایعات با ضریب 100درصد از بابت همه عوامل تولید به معادل آحاد اضافه شده و بهای تمام شده آن محاسبه و بعنوان زیان ضایعات ثبت میشود
ضایعات گسسته عادی :
بهای تمام شده ضایعات گسسته عادی روی کالاهایی که از مقطع بازرسی عبور کرده اند سرشکن میشود . یک قاعده کلی : ضایعات گسسته عادی ابتدای خط تولید در معادل آحاد
لحاظ نمیشود و ضایعات گسسته عادی آخر خط تولید با ضریب 100درصد در معادل آحاد منظور شده و بهای تمام شده آن محاسبه و بر روی کالاهای تکمیل شده و ضایعات غیر عادی
انتهای فرایند تولید سرشکن میشود
در این خصوص دو روش وجود دارد
اول : این ضایعات را در معادل آحاد لحاظ نکنیم
دوم : به یکی ز روشهای زیر عمل کنیم
انتهای فرآیند ابتدای فرایند
/-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------/
ضایعات عادی ضایعات عادی
در معادل آحاد لحاظ کرده و بهای تمام شده
آن را محاسبه کرده و به کالای تکمیل شده
و ضایعات غیرعادی انتهای فرایند سرشکن شود
انتها نقطه بازرسی ابتدا
/----------------------------درجریان ساخت ---------------------------/--------------------------------------/
ضایعات عادی
در معادل آحاد لحاظ نمیشود
انتهای فرآیند ایستگاه تشخیص ابتدای فرایند
/--------------------------------------------/----------------درجریان ساخت ----------------------/
ضایعات عادی
در معادل آخاد لحاظ میشود
بهای تمام شده آن محاسبه
وروی کالای تکمیل شده سرشکن میشود
ضایعات گسسته یر عادی :
بطور کلی در معادل آحاد لحاظ میشود و بهای تمام شده آن محاسبه و پس از کسر قیمت فروش بغنوان زیان ضایعات منظور میشود
موفق باشید
ممنون از اين بحث عالي.
من يه سوالي در همين رابطه دارم.
در يك شركت طراحي، ضايعاتي غير قابل فروش هستند و برآورد ريالي تقريبي ميتوان از آنها به دست آورد.
اما براي محاسبه سود وزيان اين شركت و با توجه به اينكه شركت اصرار زيادي مبني بر برآورد سود و يا زيان ناشي از فروش هر كالا كه داراي ضايعات نيز مباشند و همچنين تنوع محصولات ( از لحاظ مواد اوليه و نوع ضايعات و نوع فروش ) در محاسبه سود و زيان چگونه ميتوان هزينه هاي اداري ، توزيع و فروش را به هر بخش تخصيص داد؟
درود بر شما
در مورد ضایعات مدنظر شما آیا این ضایعات عادی هستند یا غیر عادی؟آیا از بین بردن آنها نیاز به صرف هزینه است ؟مشکل شما با این ضایعات دقیقا چیست؟
معمولا ما برای مراکز کمک تولیدی و خدماتی و پشتیبان تولید فرایند تسهیم را انجام میدهیم مراکز توزیع و فروشی مد نظر شما تسهیم پذیر نیستند و برای بدست آورن سود و زیان شرکت چه مشکلی با هزینه های اداری و مالی و توزیع و فروشی دارید؟
با احترام
با سلام
همانطور که خانم آیلان فرمودند شما بایستی نوع ضایعات رو مشخص کنید و....................
سهم بری هزینه های اداری تشکیلاتی و توزیع و فروشی بر محصولات را موقعی بایستی انجام دهید که قصدقیمت گذاری بر روی محصولات خود را دارید و با بحثی که شما فرمودین قصد مدیریت شرکت شما نیز همین است که ببیند تا آخرین مرحله و روال کار شرکت شما چقدر هزینه بر روی هر محصول حادث شده است
برای این منظور کافیه شما سرجمع کل هزینه های اداری و فروشی خود را بر تعداد تولیدات خود تقسیم کرده تا سهم هر محصول از این هزینه ها بدست آید ( البته بازهم بستگی به مبنای نرخ جذب سربار شما دارد )
موفق باشید
درود بر شما
جناب آقای رضا یعنی شما میفرمایید برای کارخانه ای که 20 نوع محصول متفاوت تولید میکند هزینه های توزیع و فروش و اداری خود را بر کل تولید خود تقسیم کرده و برای بدست آوردن مورد خواسته دوستمون بایستی بین محصولات نسبت بگیرند؟؟
البته مورد فرمایش شما اینجا دقیقا بر میگردد به نقطه سر به سر و... که در تاپیکی جداگانه بحث شد
اما میخواهم بدانم سهم محصول الفا در شرکت، از دستمزد منشی مدیر عامل چقدر است؟
با احترام
با سلام
با کدام رفرنس استانداردهای حسابداری هزینه های توزیع و فروش و اداری بر قیمت تمام شده تاثیرگذار و افزوده میشود ؟
با احترام
درود بر شما
جناب آقای اکبرزاده البته فرمایش آقای رضا اینطور نبود که هزینه های اداری و توزیع و فروش را در بهای تمام شده منظور کنند وگرنه طبق استاندرد این هزینه ها در بها منظور نمیشوند مورد فرمایش ایشان در باره تعیین قیمت محصولات بود که مثلا محصول ایکس را با چه قیمتی ارائه کنیم تا کلیه هزینه های ما را پوشش داده و سود بیشتری داشته باشیم اما در هر حال بنده متوجه منظور ایشان از
نقل قول از: رضا در دسامبر 25, 2012, 12:55:07 بعد از ظهر
برای این منظور کافیه شما سرجمع کل هزینه های اداری و فروشی خود را بر تعداد تولیدات خود تقسیم کرده تا سهم هر محصول از این هزینه ها بدست آید ( البته بازهم بستگی به مبنای نرخ جذب سربار شما دارد )
موفق باشید
این قسمت از فرمایش ایشان نشدم طبق سوالی که در پست قبل مطرح کردم
با احترام
با سلام
اجازه بدین موضوع را با یک مثال شروع کنم
شرکت شما 3 نوع محصول تولید کرده است و بهای تمام شده هر کدام از این محصولات رو شما به ترتیب زیر بدست آوردین (به ازای هر واحد محصول )
محصول الف : 25000 ریال ----------- تولید 25000 واحد
محصول ب : 30000 ریال ------------- تولید 15000 واحد
محصول ج : 275000 ریال ----------- تولید 20000واحد
ما بقی هزینه ها به شرح زیر است
هزینه های اداری تشکیلاتی 10000000 ریال
هزینه های توزیع و فروش 15000000 ریال
هزینه های مالی 20000000 ریال
حالا برای قیمت گذاری هر یک از محصولات شما چطور هزینه های اداری و فروشی و مالی رو لحاظ میکنید ؟
مگر نه اینکه میاید جمع هزینه های فوق یعنی 10000000+20000000+15000000=45000000ریال را بر کل تولید یعنی
25000+15000+20000= 60000 واحد ؛ تقسیم میکنید
یعنی 750= 60000/45000000
و این بدان معنی است که یکی از عواملی را که باید برای قیمت گذاری هر محصول حساب کنید این است که به قیمت تمام شده هر محصول 750 ریال را اضافه کرد !!!!
موفق باشید
نقل قول از: رضا در دسامبر 26, 2012, 11:39:34 قبل از ظهر
حالا برای قیمت گذاری هر یک از محصولات شما چطور هزینه های اداری و فروشی و مالی رو لحاظ میکنید ؟
درود بر شما
اما آقا رضا چیزی که مبنای ما برای تعیین قیمت محصول نیست همین مورد است مگر اینکه محصولی عرضه کنیم که مشابه نداشته باشد یا محصول جدیدی باشد که برای قیمت گذاری این مورد را مبنی قرار دهیم و یا اینکه کالایی که عرضه میکنیم آنقدر مطمئن و پر طرفدار میباشد که قیمت برای مصرف کننده مهم نباشد وگرنه مبنی قیمت محصول را بیشتر بازار تعیین میکند برای همین صحبت از صنعتی ها به میان آمد که تدابیری برای پایین آوردن قیمت محصول بیاندیشند که قابل رقابت با دیگر محصولات موجود باشد.
با احترام