با سلام
این پست به پیشنهاد استاد و دوست عزیز جناب آقای محمود شاه ولی ایجاد گردید
با توجه به اینکه حسابداری معادن عموما کمتر در تالار های حسابداری مورد ارزیابی و کاوش و تحقیق صورت
گرفته است لازم است دوستان و اساتید در این خصوص مشارکت و مساعدت نمایند.
دولت عموما معدنی را به بخش خصوصی واگذار می نماید و برآورد سالانه آن را به صورت تخمین به صاحب امتیاز
معدن اعلام میدارد . و معمولا با اعزام کارشناسی در دوره های مختلف نظارتی بر برداشت از معدن می نماید.
در این حالت با توجه به برداشت سنگ آهن و نظریه کارشناس بر اساس تناژ استحصال شده مبلغی را به عنوان
حقوق دولتی از برداشت کننده مطالبه می نماید.
فرض : معدن سنگ آهن با توجه به درصد پایین فقط جهت تولید سیمان مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه به نوع معدن و مشتریان خاص (شرکتهای بزرگ تولید سیمان) هیچ گریزی برای پنهان کاری اعم از فرار از
حقوق دولتی در رابطه با برداشت و مقدار فروش وجود ندارد.
همانطور که میدانیم سنگ آهن همراه با درصدی ناخالصی بصورت طبیعی بصورت تخته سنگ در دل طبیعت وجود
دارد که برداشت کننده ناگزیر است در مرحله اول بوسیله ماشین آلات (چه به صورت ملکی و چه استیجاری ) آن
را از معدن جدا ساخته در فضائی بصورت دپو نگهداری نماید. که این اولین مرحله حهت بهای تمام شده ارزشیابی
میگردد.
حقوق دولتی ناشی از مقدار استحصال شده + کرایه ماشین آلات استیجاری = بهای تمام شده در اولین مرحله
دستگاه سنگ شکن ( که دارای الکهای متفاوتی جهت سرند در اندازه های مختلف طراحی شده است) از طریق
قیفهای مخصوص به خود توسط لودر شارژ میگردد و طی فرآیندی فیزیکی قطعات سنگ آهن را در اندازه های مورد
نیاز و سفارش شده مشتریان سرند و دپو می نماید .
کار تولید و بهای تمام شده در اینجا به اتمام میرسد.
ادامه دارد
با سلام
نحوه محاسبه بهای تمام شده معدن به پیوست
با احترام