سایت حسابداری - تالار تخصصی حسابداری ایران Meta ACC

انجمن های تخصصی حسابداری => حسابداری مالی => مدیریت مالی => نويسنده: دایی رضا! در آگوست 18, 2012, 04:04:45 بعد از ظهر

عنوان: رفتار شناسی مالی
رسال شده توسط: دایی رضا! در آگوست 18, 2012, 04:04:45 بعد از ظهر
رفتار شناسی مالی


تئوری انتظار نشان می دهد كه افراد در هنگام انجام تصمیم گیری های مالی از حسابداری ذهنی استفاده می كنند.
حسابداری ذهنی به این معنی است كه افراد تمایل دارند تصمیم گیری درباره مسایل مختلف مالی را در حساب های ذهنی جدا انجام دهند، بدون در نظر گرفتن این فرض منطقی كه بهتر است تمامی این تصمیم گیری ها را در یك پرتفوی تصمیم گیری كنند. این عملاتعامل بین تصمیم گیری های مختلف را نادیده می گیرد. مفهوم كاربردی این موضوع آن است كه افراد به عنوان مثال هنگام سرمایه گذاری به دنبال بهینه كردن پرتفوی سرمایه گذاری خود نیستند بلكه سهام را به صورت جداگانه و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن ها با یكدیگر خریداری می كنند.


تئوری انتظار با ارزیابی مالی و غیرپولی با برآمدهای ترجیحات افراد سرو كار دارد كه مهم ترین پایه و اساس رفتارشناسی مالی است.



پایه دیگر این علم به چگونگی استفاده افراد از اطلاعات و چگونگی شكل گیری باورها در بازارهای مالی مربوط است. در ادامه برخی از مهم ترین خطاهای متداول در بازار سرمایه را كه تئوری رفتارشناسی مالی به منظور اثبات عدم عقلایی بودن رفتار سرمایه گذاران در بازارهای مالی عنوان می كند، ارایه می شود. همان گونه كه خواهیم دید همگی ما این رفتارها را به كرات تجربه كرده ایم:


1- ناهنجاری شناخت



سرمایه گذاران تمایل دارند كه به هر طریق ممكن تصویری از خود ارایه دهند كه در آن ضعیف و آسیب پذیر به نظر نیایند، بنابراین سرمایه گذاران تمایل به صورت ناخودآگاه به بی اهمیت جلوه دادن اطلاعاتی دارند كه بیانگر خطاهای آنان در تصمیم گیری و یا باورهای اشتباهشان بوده است. نتیجه آن كه افراد اطلاعات را به صورت تورش داری سانسور می كنند. ########## كردن اطلاعات هنگامی كه سرمایه گذاران در میان جمعی با باورهای مشابه قرار دارند، تشدید می شود. این تئوری توجیه كننده بسیاری از بحران ها در بازار مالی جهان است.


2- محافظه كاری



سرمایه گذاران به صورت بسیار كندی عقاید خود را با توجه به اطلاعات جدید تعدیل می كنند. این امر موجب می شود در صورت بروز اطلاعات بسیار جدی در بازار، هرچه این اطلاعات به صورت جدی تری منافع سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار دهد، سرمایه گذار با محافظه كاری بیش تری با آن برخورد می كند.


این امر به آن دلیل است كه پذیرفتن اطلاعات جدید كه مقاومت معنی داری با باور و طرز تلقی فعلی سرمایه گذاران دارد، برای هر فردی دشوارتر است.



3- اعتماد به نفس بیش از حد



اعتماد به نفس بیش از حد به این معنی است كه سرمایه گذاران توانایی های خود را در تجزیه و تحلیل اطلاعات و در تصمیم گیری ها بیش از حد واقعی ارزیابی می كنند.


این اشتباه در میان مشاركت كنندگان در بازار بسته به نوع فعالیت متفاوت است. هرچه تحلیل گر راحت تر بتواند زیر حرف های گذشته خود بزند، اعتماد به نفس بیش تری از خود بروز می دهد. این در حالی است كه در مواقعی كارشناسان به دلایلی به راحتی نتوانند حرف خود را عوض كنند، در ابراز عقیده محافظه كارتر می شوند. یكی از دلایلی كه بسیاری از مشاركت كنندگان در بورس تهران خود را از هر كارشناسی در شركت های مشاوره ای بهتر می دانند این است كه نسبت به پیش بینی های گذشته این افراد، مدرك مستندی وجود ندارد در حالی كه گزارشات كارشناسی دیگران به صورت مكتوب و مستند در دسترس همه بوده و غیرقابل انكار است.


4- خطای خودشیفتگی


مشاركت كنندگان در بازارهای مالی به صورت ناخودآگاه عادت دارند كه اطلاعاتی كه در جهت اثبات باورها و تصمیمات است را بزرگ تر جلوه دهند و در مقابل اطلاعاتی را كه علیه نقطه نظر آن هاست بی اهمیت و یا كم اهمیت جلوه دهند. همچنین سرمایه گذاران تمایل دارند در حالی كه دیگران را به دلیل اشتباهاتشان سرزنش می كنند خود را به دلیل موفقیت هایشان ستایش كنند. این مهم یكی از اصلی ترین فروض تئوری های پیشین را نقض می كند چرا كه عملاچشم پوشی عدم تقارن در قضاوت درباره موفقیت ها و شكست ها عملاامكان یادگیری و تصحیح را از بازار سلب می كند.



5- خطای ناشی از دسترسی به اطلاعات


در واقع سرمایه گذاران به صورت ناخودآگاه، اطلاعاتی را كه متاخرتر است و در دسترس ذهن است بیش تر مورد توجه قرار می دهند. به عنوان مثال، راننده ای كه هم اكنون یك صحنه تصادف دیده است، به صورت ناخودآگاه احتیاط بیش تری در رانندگی خود می كند و این درحالی است كه ریسك محیطی در رانندگی افزایش نیافته است.


از نقطه نظر تئوری بازار كارا، این امر به معنی یادگیری افراد است، اما با توجه به یافته های رفتارشناسی مالی، معمولااین اطلاعات جدید به سرعت رنگ می بازند و افراد به رفتار گذشته خود بازمی گردند. به عبارت ساده تر عملایادگیری صورت نمی گیرد.


6- قانون اعداد كوچك


بر اساس مطالعات انجام شده، سرمایه گذاران در بسیاری از موارد با استناد به تعداد محدودی از مشاهدات اقدام به نتیجه گیری كلی می كنند. این خطا باعث می شود افراد دنیا را بیش از آن چه كه واقعا هست، سازمان یافته ببینند. از این خطا به عنوان خطای دب اكبر نیز یاد می كنند كه گذشتگان با مشاهده در آسمان و تعدادی نقطه نورانی به رسم یك خرس (دب اكبر) در ذهن خود مبادرت می كنند.