با سلام

دو شریک در یک شرکت لوازم ساختمانی کار میکردند که به دلایلی در سال 89 از هم جدا میشوند و شریک دوم مغازه لوازم ساختمانی به ثبت میرساند و با نامی مشابه نام شرکت اول کار میکند ممیز برای رسیدگی به شرکت لوازم ساختمانی متوجه جدایی این دو از هم شده و به سراغ مغازه شریک دوم رفته است که کارتهای تبلیغاتی شرکت اول را در مغازه پیدا میکند و تنها دلیلی که ممیز به آن استناد کرده اینست که زمان فسخ مشارکت این دو شریک 6 ماه بعد از به ثبت رسیدن مغازه بوده پس شما درآمد دیگری داشتید و کتمان کردید پس دفاتر مردود است
ایا راه حلی برای رد نشدن دفاتر وجود دارد یا خیر؟

با احترام

با سلام

معمولا بعد از اینکه دو شریک از همدیگر جدا می شوند فسخ قراردادی و تسویه حسابی صورت نمی گیرد

یک سری بدهکاران و بستانکاران وجود دارد یک سری جنس در انبار موجود است و حسابرسی و بررسی

اینها مدتی به طول میانجامد تا هر کدام متقبل انجام کاری شوند مثل اینکه کسی متقبل دریافت مطالبات شود یکی

در پی تسویه حساب با بستانکاران و غیره .

وجود کارت تبلیغاتی در مغازه دومی هیچ موردی نمی تواند داشته باشد می تواند صد نوع کارت تبلیغاتی در هر فروشگاهی پیدا کرد حالا ممیز همه را شریک هم یاید بداند

نظریه ممیز بر حدس و گمان است و هیچ پایه قانونی ندارد اگر گفته شما درآمد دیگری داشته اید و کتمان کرده اید باید مدرک ارائه نماید .

قضیه این ممیز داستان معروف دستیار حکیمی بود که بر سر بیمار رفت با توجه به دستورالعملی که حکیم به او آموخته بود در اطراف بیمار به دنبال چیزی بودکه بیمار را متهم به خوردن آن و علت بیماری نماید چون چیزی نیافت جل خر صاحبخانه نظرش را جلب کرد و گفت که بیمار خر خورده است .

اگر ممیزی توجیه نشود ارجاع به هئیت که عموما در آن افراد صلاحیت دار و فهیمی و باسابقه تری حضور دارند مسئله را حل خواهد نمود.


با احترام

با سلام خدمت شما
بله بنده هم همین نظر رو داشتم که به هیئت بروند اما این کل ماجرای تعریف شده برای من بود ولی از اینکه خیلی میترسیدند باید بگم شاید واقعا درآمد دیگری هم داشتند
بسیار سپاسگزارم

سلام
دراجرای بند 2ماده 97 و قوانین مرتبط و همینطور دستورالعملهای متعدد ممیز برای رد دفاتر باید به شواهد و اسناد مقطتن اشاره کند و دفاتر را به هیئت بند 3 بفرستد حالا اگر ممیز اقدام به صدور برگ تشخیص نمود قبل از رجوع به هیئت میتوانید با رئیس امور مالیاتی توافق نمائید وایشان میتوانند برگ تشخیص را رد و قرار رسیدگی مجدد صادر نماید ونکته مهم این است که بودن کارت تبلیغاتی شرکت دیگر نمیتواند مبین در امد کتمان شده باشد چون قانون برای رد دفاتر و علی الراس باید به قرائن مالیاتی و ضرایب مالیاتی مصرح در قانون استناد کند

با سلام


معمولا ممیزمالیاتی که در کار خودش وارد باشد طور بند و تبصره برای شما درست مینماید

که شما نتوانید نظر رئیس مالیاتی را برای درخواست رسیدگی مجدد جلب کنید

زیرا ارجاع کار به رئیس گروه مالیاتی برای ممیز نیز ایجاد اشکال می نماید

البته در مواردی این موضوع هم رخ می دهد


با احترام

سلام
ممیز محترم بر اساس قوانین میتواند گزارشاتی را تهیه و در نهایت امر اقدام به صدور برگ تشخیص نماید ولی لزوما هر انچه که ایشان فرمودند مورد وثوق و پذیرش مودی نیست و بر اساس همان کتاب قانون میشود اعتراضاتی را وارد نمود و حسابدار و یا کارفرما در فکر منافع خودش هست نه منافع ممیز که پرونده به رئیس مالیاتی ارجاع بشود یا نه سازمان امور مالیاتی و هیئتها و دادستانی مالیاتی و دیوان عدالت اداری را برای این ایجاد کرده اند که مودی به حق خودش برسد وگرنه نیازی به اینهمه اداره نبود و همان ممیز کافی بود اگر در پرونده ایراداتی و اشکالاتی نباشد میتوان تا دیوان عدالت اداری و یا حتی ارجاع به دفتر رهبری هم پیش رفت وقتی اراء دیوان عدالت و هیئتها را مطالعه میکنیم میبینیم که مودی با قدرت در برابر اداره دارائی ایستاده اند بنده در حال حاضر یک پرونده دارم که ممیز 117میلیون مالیات تشخیص داده و بردم به هیئت وقرار کارشناسی گرفته ام و از کارگروه تشخیص و رئیس امور مالیاتی هم به دادستانی مالیاتی شکایت کرده ام