ببخشید اینکه بیان می شود هزینه یابی واقعی یا جذبی یا... را چطور باید تشخیص دهیم و اصلا روشهای بهای تمام شده چگونه است .و چطور باید آنها را بکار برد

با سلام

جسارت بنده رو می بخشید، شما بدون اطلاع از روشهای هزینه یابی و در واقع بدون اشراف بر حسابداری بهای تمام شده، در تاپیک زیر به قول خود «گزارش دخل و خرج» را محاسبه کردید!؟ واقعاً جای تحسین و تمجید دارد...

نقل قول از: ساناز در سپتامبر 28, 2015, 10:12:00 قبل از ظهر
ببخشید اینکه بیان می شود هزینه یابی واقعی یا جذبی یا... را چطور باید تشخیص دهیم و اصلا روشهای بهای تمام شده چگونه است .و چطور باید آنها را بکار برد

برای اجرا و پیاده سازی یک سیستم بها یابی باید یکی از روشهای زیر رو برگزینید


الف : قابلیت ثبت سیستم

1- دائمی
2- ادواری

ب: فرض جریان بها

1- FIFIO
2-میانگین
3- شناسایی ویژه

ج : سیستم انباشت بها

1- مرحله ای
2- سفارش کار
3- دوگانه
4- بک فلش

د: اجزای بهای تمام شده

1- فرا متغییر
2- متغییر
3- جذبی ( کامل)
4- ABC
5- TDABC

ه: ماهیت اجزا

1- تاریخی واقعی
2- تاریخی نرمال
3- استاندارد

یعنی از هر بند یک گزینه رو انتخاب کنید و کار رو شروع کنید
مثلا با ثبت دائمی و روش میانگین - مرحله ای - جذبی- تاریخی نرمال

موفق باشید

http://www.meta4u.com/acc/index.php?topic=457.0

نقل قول از: lazeheko در سپتامبر 28, 2015, 11:08:34 قبل از ظهر
با سلام

جسارت بنده رو می بخشید، شما بدون اطلاع از روشهای هزینه یابی و در واقع بدون اشراف بر حسابداری بهای تمام شده، در تاپیک زیر به قول خود «گزارش دخل و خرج» را محاسبه کردید!؟ واقعاً جای تحسین و تمجید دارد...

با سلام

دوست عزیز ندانستن عیب نیست - امروزه خیلی از مطالب رو می خونیم ولی نمی فهمیم - علت درک نکردنش هم اینه که محل استفادشو رو نمی دونیم . اینکه اکثر دوستان  بیان میکنن بین تئوری تا عمل فاصله هست علتش میتونه این باشه چون تا وارد کار نشن نمی فهمن مطلب خونده شده کجا استفاده میشه .
شما بعنوان یک حسابدار وارد یک شرکت میشین و دنباله رو اقدامات گذشته اید . حالا اگه کسی کنجکاو بود و پرسید که .....

باز هم از بزرگواری شما کمال تشکر را دارم که با صبر و حوصله به سوالات دوستان پاسخ میدین و نکات ریز رو بیان میکنید

سپاس

نقل قول از: lazeheko در سپتامبر 28, 2015, 11:08:34 قبل از ظهر
با سلام

جسارت بنده رو می بخشید، شما بدون اطلاع از روشهای هزینه یابی و در واقع بدون اشراف بر حسابداری بهای تمام شده، در تاپیک زیر به قول خود «گزارش دخل و خرج» را محاسبه کردید!؟ واقعاً جای تحسین و تمجید دارد

...

نقل قول از: دایی رضا! در سپتامبر 30, 2015, 07:08:43 قبل از ظهر


با سلام

دوست عزیز ندانستن عیب نیست - امروزه خیلی از مطالب رو می خونیم ولی نمی فهمیم - علت درک نکردنش هم اینه که محل استفادشو رو نمی دونیم . اینکه اکثر دوستان  بیان میکنن بین تئوری تا عمل فاصله هست علتش میتونه این باشه چون تا وارد کار نشن نمی فهمن مطلب خونده شده کجا استفاده میشه .
شما بعنوان یک حسابدار وارد یک شرکت میشین و دنباله رو اقدامات گذشته اید . حالا اگه کسی کنجکاو بود و پرسید که .....

باز هم از بزرگواری شما کمال تشکر را دارم که با صبر و حوصله به سوالات دوستان پاسخ میدین و نکات ریز رو بیان میکنید

سپاس

درود بر شما

با تشکر از شما و روح بزرگی که دارید

انسان زاده شدن تجسد وظيفه بود :

توان دوست داشتن و دوست داشته شدن

توان شنفتن

توان ديدن و گفتن

توان اندهگين و شادمان شدن

توان خنديدن به وسعت دل ، توان گريستن از سويداي جان

توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شكوه ناك فروتني

توان جليلِ به دوش بردنِ بار امانت

و توان غمناك تحمل تنهائي

تنهائي

تنهائي

تنهائي ي عريان



انسان

دشواري ي وظيفه است.


با احترام

با سلام


دوستان و همكاران عزيزم

هدف از حضور و وقت نهادن در اينگونه تالارها و پرداخت هزينه هاي نميدانم هاست و دامين ...فقط خدمت به جامعه جوان حسابدار اين مرز و بوم است و لاغير

در نتيجه در راه خدمت كسي منتي بر سر كسي نخواهد داشت وقت واقعا ارزشمند است

لذا از همه عزيزانم و اساتيدم عاجزانه تقاضا مندم در راه خدمت باشيم

قبول دارم برخي از اساتيد عزيز ممكن است طرف قابلي براي مباحثه هاي علمي نيابند

ولي در اين زمان وضع اينگونه است بايد كنار آمد

با احترام

با سلام مجدد

باز هم اگر جسارت نشود عرض می کنم؛

در نوشتار قبلیِ بنده به هیچ وجه صراحتاً و یا حتی به طور ضمنی اثری از این گزاره دیده نمی شود که «ندانستن عیب است» اما تأکیداً (و نه تلویحاً) عرض می کنم که  «ندانستن و بر مقام دانستن نشستن عیب محض و آفت جبران ناپذیری است». مادامی که مبانی را درنیافته ایم نباید برای خود این حق را قائل شویم که به مباحث پیشرفته ورود کنیم چه رسد به اینکه مباحث پیشرفته را به نقد بکشیم. این مهمی که عرض کردم اس و اساس معضل اخلاقی جامعه حسابداری این چند ساله است که بنده دریافته ام. کودکان کوچه گرد و خاکباز (یا همان وب گرد) عرصه حسابداری به محض اینکه از بدهکار تعدیل یافته و به بستانکار می رسند نباید چنین تصور کنند که قابلیت نقادی مباحث بسیار جدی این حرفه را پیدا کرده اند که اگر چنین باشد (که متأسفانه چنین است) نه تنها خود را از فرصت آموختن محروم می کنند بلکه موجب تحریف بسیاری از نوآموزان این عرصه هم می شوند. البته روی سخن بنده به طور تام و تمام به سمت سؤال کننده این تاپیک نیست که اگر بود بنا به نیت خیر حتماً با صراحت نوشته و به ایشان عرض می کردم. متأسفانه بسیاری از نوباوه گان این حرفه آن چنان مغروق و مغرور کر و فر مجازی این محیط و آن محیط شده اند که هر گونه انتقادی موجب برآشفتن ایشان می شود. کافی است که از برخی نوظهورانِ این عرصه کوچکترین انتقادی شود، آنچنان تلاش مذبوحانه ای می کنند و به در و دیوار می زنند که گویی مرغ بسمل در حال جان دادن در مقابلتان است در حالی که اگر با خضوع و خشوعِ حرفه ای و به دور از کبر و غرور کاذبی که این سایت و آن سایت روی دوشمان قرار داده است به موضوعات بپردازیم نه تنها روز به روز به دانشمان افزوده خواهد شد بلکه خیر و برکت این آموزش رایگان هم بین همگان توزیع خواهد شد.

جان کلام اینکه، برخی انتقادها که می شود را به جان دل بخرید، خاصه انتقادهای محترمانه و مؤبانه را که پشتش خیر و برکتی است که در هیچ پاسخ بدهکار و بستانکاری وجود ندارد.

در پایان مجدداً تأکید می کنم که همه روی سخن بنده با نگارنده سؤال اصلی این تاپیک نیست هر چند با تصریح ادب و احترام، بخش کوچکی از این مطالب می تواند شامل حال ایشان هم بشود اما نیت نگارش طنزگونه آن جز خیر نبوده است، نیست و نخواهد بود.

با احترام مضاعف