اهمیت انگشت نگاری در کشف علمی جرائم

نویسنده Zohreh Gholami, قبل از ظهر 08:46:47 - 01/13/12

« تفاوت عقد و ايقاع | اصول فقه »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

Zohreh Gholami

اهمیت انگشت نگاری در کشف علمی جرائم
بخش اول

مقدّمه:
علوم جنايي را مي‌توان از زواياي گوناگون (جرم‌شناسي، حقوقي و...) مطالعه و طبقه‌بندي كرد. عده‌اي از حقوقدانان جرم‌شناس يا جرم‌شناسان حقوقدان علوم جنايي - يعني علوم مربوط به جرم و به تبع آن مربوط به كيفر- را به چهار شاخه تقسيم كرده‌اند. شاخة نخست يا هستة اين علوم، در رشته‌هاي مختلف حقوق كيفري خلاصه مي‌شود (حقوق جزاي عمومي، حقوق جزاي اختصاصي، آيين دادرسي كيفري، حقوق زندان و زندانيان،...)؛ شاخة دوم به جنبه‌هاي تجربي اين علوم مربوط است كه به طور كلي يا در جهت كشف و اثبات جرم به كار مي‌روند (علوم جرم‌يابي) يا در جهت مطالعه و تحليل ماهيّت جرم، ماهيّت كيفر، علل ارتكاب جرم و تحوّلات مربوط به كيفر مورد استفاده قرار مي‌گيرند (علوم جرم‌شناختي - كيفرشناختي)؛ شاخة سوم به فلسفة حقوق كيفري اختصاص دارد؛ و سرانجام رشتة مطالعاتي جديدي به عنوان شاخة چهارم مطرح شده است كه حقوقدانان جزمي آن را «سياست كيفري» و حقوقدانان آشنا به مباحث جرم‌شناسي و حقوق بشر آن را «سياست جنايي» مي‌نامند.‏

علوم جرم‌يابي (‏criminalistique‏)‏‎ ‎مجموعه دانش‌ها و فنوني هستند كه به كشف جرم و شناخت و دستگيري بزهكاران كمك مي‌كنند‎.‎‏ پيشرفت‌هايي كه امروزه در شيوه‌هاي كشف جرم حاصل شده، از تعداد جرائم نامكشوف و بزهكاران ناشناخته كاسته است.1 علوم جرميابي به دو قسمت تقسيم مي‌شوند كه عبارتند از:‏

1- علوم محض (پزشكي قانوني، سم‌شناسي قانوني، پليس علمي و...)،
2- علوم انساني در حوزه متدلوژي (روانشناسي قضايي‏‎ ‎و...).

«پليس علمي» (‏scientific Police‏)‏‎ ‎يا «كشف علمي جرائم» از جمله شاخه‌‌هاي مهم علوم جرميابي و به تبع آن «علوم جنايي تجربي» است. تا اواخر قرن 19 ميلادي شيوة كشف جرائم و دستگيري مجرمان در كشوهاي مختلف، چندان تفاوتي با هم نداشت و افراد پليس پس از حضور در محل وقوع جرم و استماع شهادت شهود و تهية صورت مجلس، در صورت امكان به دستگيري مجرم يا متهم اكتفا مي‌کردند. به تدريج پليس كشورهاي مختلف براي مبارزه با بزهكاري و كشف جرائم و دستگيري مجرمان به روش‌هاي خاص علمي متوسّل شدند. در نتيجه علم جديدي تحت عنوان «پليس علمي» يا «پليس تكنيك» به علوم جديد افزوده شد.

در تعريف اين علم بين دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخي عقيده دارند كه پليس علمي رشته‌اي از علوم جرم‌يابي بوده و علم مستقلي محسوب نمي‌شود.

بعضي ديگر نيز پليس علمي را علم كشف بزه، شناسايي و تعقيب بزهكاران تعريف كرده‌اند.2 به هر حال بررسي پيرامون شيوه‌هاي ارتكاب جرم و وسايلي كه براي انجام دادن آن به كار رفته و آثار و نشانه‌هايي كه از مجرم باقي‌ مانده است، موضوع مطالعات پليس علمي است. تشخيص جعل و اسناد مجعول، تعيين نوع سلاح در ارتكاب جرم، تهية تصوير مجرم براساس اظهارات گواهان و سرانجام بررسي آثار انگشتان در «انگشت‌نگاري» از جمله زمينه‌هاي اصلي تحقيقات پليس علمي است.3

علم «انگشت‌نگاري» (‏Doctyloscopy‏) از جمله مباحث مهم پليس علمي تلقي مي‌شود. انگشت‌نگاري عبارت از به دست آوردن تصوير خطوط برجسته (نقوش) سرانگشتان اشخاص و به معناي وسيع كلام، علم استفاده از آثار انگشت در تشخيص هويّت اشخاص و كشف جرائم است‎.‎‏4‏‎‎‏ تشخيص هويّت اشخاص به مقايسه خطوط برجستة انگشتان محدود نمي‌شود و مقايسه خطوط برجستة اصطكاكي روي پنجه‌هاي دست و پا را نيز در بر مي‌گيرد.

يادآوري اين نكته ضروري است كه اصطلاح انگشت‌نگاري به طور مساوي همه خطوط برجسته اصطکاکي را كه روي بدن انسان يافت مي‌شود شامل مي‌شود. تجربيات گذشته نشان مي‌دهد که هويّت‌هاي بي‌شماري از روي آثار پنجه‌هاي دست و پا به دست آمده و اين شيوه از تعيين هويّت به همان اندازه مدارك حاصل از آثار انگشت معتبر است‎.‎‏5‏‎‎‏ به هر حال مطالعة علم انگشت‌نگاري از منظر تاريخي و علمي به شناخت آن منتج خواهد شد. همچنين بررسي برخي از ادلة شرعي اسلامي به ويژه آيات قرآن كريم در مورد اثر انگشت حائز كمال اهمّيّت است.‏


مبحث اوّل: بررسي تاريخي انگشت‌نگاري
گفتار اوّل: تاريخچة انگشت‌نگاري غيرعلمي- تاريخ انگشت‌نگاري چندان روشن و كامل نيست، مع‌الوصف از دوران قديم نكات قابل توجّهي يافت شده است. اين نكات كه با وجود تاريكي، سبب شگفت دانشمندان امروز شده است بيشتر متعلّق به خاور دور هستند و تا آنجايي كه مدارك تاريخي نشان مي‌دهند، فقط در چند مورد در اروپا و آمريكاي قديم نسبت به آثار انگشت توجّه کرده ‌اند.

بشر از گذشته‌هاي خيلي دور به خطوط برجسته‌اي كه خداوند متعال در كف دست و پا و سرانگشتان او خلق كرده، توجّه نموده است. حتّي چنين به نظر مي‌رسد كه انسان‌ها ابتدا در خلق آثار هنري از آنها الهام گرفته‌اند.

مشاهدة نقوش حجاري شدة خطوط برجستة كف دست انسان‌هاي ماقبل تاريخ بر ديوار غاري در كوه پيرنه اسپانيا يا كشف لوح سنگي مربوط به چند صد سال قبل در كنار درياچة «كجم كوجيك» در منطقه «نواسكاتيا» واقع در كشور کانادا كه اثر خطوط كف دست و نوك انگشتان روي آن حكاكي شده است و همچنين اَشكال حجاري شدة خطوط برجستة سرانگشتان بر ديوار سنگي قبري در جزيره «گاورانيس» در ايالت «بريتاني» فرانسه مؤيّد اين نظر است‎.‎‏6

در مورد اخير در سال 1839 ميلادي در جزيرة «گاورانيس» قبر كهنه‌اي كشف شد كه روي ديوارهاي سنگي آن اشكال و لوح‌هاي عجيبي به شكل مار، كمان و انگشت حك شده بود. امروزه معتقدند اين شكل‌ها، طرح‌هاي شاخص نقش‌ها و اشكال و برجستگي‌هاي سرانگشت بوده‌اند‎.‎‏7

افتخار استعمال آثار انگشت در اموري كه جنبة اقتصادي داشت، متعلق به مشرق زمين است چنانكه روي بشقاب‌هاي گلي قديمي بابل، آثار خطوط انگشت ديده مي‌شود. همچنين بابلي‌ها در آن موقع، براي جلوگيري از جعل اسناد، اثر انگشت خود را روي گل نرمي مي‌زدند و آن را به عنوان امضاء براي رسيد يا هر سند ديگر به كار مي‌بردند. در چين حتّي قبل از ميلاد مسيح از آثار انگشتان به عنوان مهر و وسيلة تشخيص هويّت استفاده مي‌شد.8‏‎ ‎در مجموع مي‌توان گفت اثر انگشت به عنوان امضاء اشخاص در خاور دور، خصوصاً در چين، تاريخي روشن‌تر دارد.

في‌المثل بر طبق قانون «تاي هو» در چين باستان، شوهر مي‌توانست به يكي از دلايل هفت‌گانه (تمكين نكردن، نازايي، هرزگي، حسد، جذام، پرحرفي و سرقت) همسر خود را طلاق دهد و در اين قبيل مواقع، بايد شخصاً طلاق‌نامه را مي‌نوشت و به همسر خود تسليم مي‌کرد و چنانچه اين قبيل اشخاص بيسواد بودند، شخص ديگري طلاق‌نامه را مي‌نوشت و آن‌ها ذيل آن را انگشت مي‌زدند. همچنين برخي از بازرگانان چيني قالبي از خطوط برجستة سرانگشت خود را به صورت مهر سفالي تهيه مي‌کردند و نزد شخصي امين مي‌گذاشتند تا اگر در غيابشان سندي به آنها نسبت داده شود، شخص امين با مقايسة اثر انگشت روي سند و مهر مذكور بتواند به اصالت يا جعلي بودن آن پي ببرد.

حدود 12 قرن پيش در چين، هنگام پرداخت وام به اشخاص اثر انگشت وام‌گيرنده و گواهان در سند وام اخذ مي‌شد.

در سال 1839 ميلادي نيز در اين كشور، يك سند قديمي در مورد فروش قطعه زميني به دست آمده است كه اثر انگشت شخصي به نام «مادر چوئن» روي آن منعكس است.9

«رابرت هيندل» جرم‌شناس آلماني، تاريخ انگشت‌نگاري در خاور دور را به دقّت مورد بررسي قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه به طور كلي در سال‌هاي 906 تا 618 قبل از ميلاد از آثار انگشت براي تشخيص هويّت استفاده مي‌شده است. بعدها چيني‌ها نوعي طبقه‌بندي براي آثار انگشتان مجرمان ترتيب دادند كه اساس آن روي «لوپ و ورل» بود. سيستم طبقه‌بندي چيني در سال 1886 به وسيلة «دكتر ماكارتي» در يك روزنامه چاپ و منتشر شد و «گالتون» از اين مقاله استفاده کرد و چنانكه «هيندل» مدعي است «گالتون» سيستم طبقه‌بندي خود را احتمالاً از چيني‌ها اقتباس کرده است و سيستم طبقه‌بندي‌هانري-گالتون كه در غالب نقاط دنيا استعمال ‏مي‌شد، اقتباسي از سيستم طبقه‌بندي چيني‌ها است.10

قديمي‌ترين موردي كه تاكنون درباره استفاده از اثر انگشت (خطوط پوستي) براي شناسايي مجرمان و كشف جرم در تاريخ ثبت شده، مربوط به قرن اوّل بعد از ميلاد است.

در اين زمان يك وكيل مدافع رومي به نام «كوئين تيليانوس» در دادگاه از يك مرد كور كه متهم به قتل پدر خود بود، دفاع كرد و سعي فراواني به كار برد كه نشان دهد قاتل، نامادري متهم است و نه خود او. ‏ در صحنة جنايت علامت‌هاي خوني كف دست روي ديوار ديده مي‌شد و دادگاه نيز از وجود اين علايم خوني عليه مرد كور استفاده کرد. ولي وكيل مدافع كوشش داشت ثابت كند كه همان علايم مخصوص، به وسيله نامادري متهم روي ديوار گذاشته شده است تا سوءظن را به طرف ناپسري خود متوجّه کند.

بنابراين مي‌توان گفت «تبرداران روم» (مأموران مخصوصي كه تبر در دست داشتند و وظيفه پليس امروزي را انجام مي‌دادند) براي كشف آثار كف دست و استفاده از آن‌ها به عنوان دليل جرم، خيلي نزديك شده بودند؛ اما براي تشخيص هويّت، ابداً كوششي به عمل نيامده بود.11

ادامه دارد


پانویس:
‏‏1- اردبيلي، محمد علي: حقوق جزاي عمومي، جلد اوّل، تهران: نشر ميزان، چاپ اوّل، 1379، ص52.‏
‏2- دانش، تاج زمان: مجرم كيست - جرم‌شناسي چيست، تهران: انتشارات کيهان، چاپ نهم،1381، ص30.‏
‏3- اردبيلي، محمدعلي: مأخذ پيشين، ص52-53. ‏
‏4- نجابتي، مهدي: پليس علمي يا كشف علمي جرائم، انتشارات سمت، چاپ سوم،1381، ص38.‏
‏5- انصاري، ولي الله:كشف علمي جرائم، تهران: انتشارات سمت، چاپ اوّل،1380، ص78.‏
‏6- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص39-38.‏
‏7- سودرمن،‌هاري - اوكانل، جان: پليس علمي يا كشف علمي جرائم، مترجم: يحيي افتخار زاده، تهران: انتشارات زوار، چاپ دوم، 1371، ص108.‏
‏8- همان منبع، صفحه109.‏
‏9- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص40.‏
‏10- سودرمن،‌هاري - اوکانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه110-109.‏
‏11- همان منبع، 108- 109.‏


جعبه متن
امير شريفي خضارتي- مدرّس حقوق کيفري مرکز آموزش علمي - کاربردي قوه قضائيه و وکيل پايه يک دادگستري

Zohreh Gholami

بخش دوم

اشاره:
«نقش انگشت ‌نگاري در کشف علمي جرائم » عنوان مقاله‌اي است كه بخش نخست آن در شماره قبلي صفحه حقوقي اطلاعات چاپ شد. بخش دوم اين مقاله را مي‌خوانيم.


گفتار دوّم: تاريخچة انگشت‌نگاري علمي
سابقة تاريخي بررسي خطوط برجستة سرانگشتان و كف دست و پا به صورت علمي به نيمة دوم قرن هفدهم ميلادي بر مي‌گردد. درسال 1684 ميلادي «دكتر نهيما گريو» در انگلستان و در سال 1686 ميلادي «دكتر مارسلو مالپيگي» در ايتاليا اين خطوط برجسته و نيز منافذ ريز پوست كف دست و پا را از ديدگاه پزشكي مورد مطالعه قرار دادند.‏‏

در سال 1788 ميلادي دانشمند ديگري به نام «ماير» از نظر تشريحي توضيحاتي دربارة خطوط پوستي داد. وي عقيده داشت كه هرگز اين خطوط در دو نفر مانند هم نيستند. در سال 1823 ميلادي «پروفسور جان پركينج» - استاد دانشگاه «برسلو» آلمان - توانست 9 نمونة متمايز نقوش سرانگشتان را مشخص کند.12

تشخيص هويّت به وسيلة آثار انگشت، از سوي دو نفر انگليسي كه در آسيا زندگي مي‌كردند، در يك زمان ولي به صورت جداگانه كشف شد. يكي از اين دو نفر «سر ويليام هرشل» فرماندار ناحية «هوقلي» ايالت بنگال در هندوستان بود و نفر ديگر «دكتر هنري فالدز» است كه از كارمندان بيمارستاني در «چسو كيجي» شهر توكيو در كشور ژاپن بود. هر دو نفر مذکور مدعي بودند كه از هيچ گونه سابقه‌اي در مورد استفاده قبلي آثار انگشت به منظور تشخيص هويّت در آسيا مطلع نبوده‌اند؛ ولي به هر صورت اين طور به نظر مي‌رسد كه كشف و ظهور انگشت‌نگاري در قارةآسيا - كه قبلاً مهد انگشت‌نگاري به منظورهاي ديگر بوده است- يك امر تصادفي نبوده است.13

به هرحال بايد گفت اساسي‌ترين تحقيقات علمي در مورد آثار انگشت از نيمة دوم قرن نوزدهم ميلادي آغاز شد.

درسال 1858 «ويليام هرشل» افسر ارتش انگليس كه مأمور خدمت در كمپاني هند شرقي در بنگال هندوستان بود، به تقليد از كارفرمايان چيني و هندي، در تنظيم اسناد و عقد قراردادها از كارگران و افراد طرف معامله اثر انگشت مي‌گرفت تا آن‌ها خود را موظّف به رعايت تعهّدات خويش بدانند.

از آنجايي كه او از اِعمال اين روش نتايج مطلوبي به دست آورد، نسبت به خاصيّت اثر انگشت كنجكاو شد و به مدت 20 سال روي اثرات انگشت اشخاص مختلفي كه در دفعات متفاوت از آن‌ها اخذ كرده بود مطالعه کرد و دريافت كه اوّلاً: بر اثر مرور زمان نقش خطوط برجستة سرانگشتان اشخاص تغيير پيدا نمي‌كند، ثانياً: اين نقوش در هر شخصي منحصر به فرد است و با ديگران تفاوت دارد.

هرشل پس از کشف اين موارد در سال 1877 ميلادي به مقامات زندان بنگال پيشنهاد کرد از اثر انگشت به عنوان يك نشان منحصر به فرد براي تشخيص هويّت زندانيان استفاده شود. ولي مقامات زندان مذكور به دليل درك نکردن موضوع از روي تمسخر پيشنهاد او را رد كردند.14 به هر حال هرشل بدون آن‌كه به چاپ و انتشار نظرية خود موفّق شود به تنهايي به كار خود ادامه داد. قابل ذكر است زماني كه هرشل اقدامات خود را شروع كرد (سال 1858) هيچ‌گونه اطلاعي براي استفاده از اين آثار انگشت نداشت، ولي بزودي متوجّه شد كه مي‌تواند آن‌ها را به منظور تشخيص هويّت نيز به كار ببرد. بدين ترتيب شروع به كار کرد و نخستين استفادة وي اين بود كه از پرداخت حقوق به شيادان و طراران جلوگيري كرد. 15

‏در سال 1880 ميلادي يك پزشك اسكاتلندي مقيم ژاپن به نام «دكتر هنري فالدز» كه قبلاً با ملاحظه آثار انگشت روي ظروف گلي قديمي ژاپني، به مطالعه و تحقيق پيرامون اثر انگشت اشخاص علاقه‌مند شده بود و از طرفي نيز توانسته بود در جريان بررسي يك سرقت ثابت کند كه اثر انگشت ناشي از تماس دست آلوده به دوده با ديوار كه در محل وقوع جرم به جاي مانده است، متعلّق به متهم دستگير شده نيست و او بيگناه است، طي مقاله‌اي نتيجة تحقيقات خود را در مورد آثار انگشت در مجلة «نيچر» (‏nature‏) انتشار داد و خود را كاشف انگشت نگاري دانست. هرشل با ملاحظه مقاله فوق دچار تعجّب شد و فوراً به مجله مذكور نامه‌اي نوشت و بدون ادعاي حق تقدّم در اين موضوع، اظهار داشت كه او انگشت‌نگاري را بيش از 20 سال عملاً در هندوستان به كار مي‌برده است.16

در مجموع در مقام مقايسه كار 20 سالة «ويليام هرشل» و تحقيقات نظري كوتاه مدت «هنري فالدز» و به شهادت تاريخ مي‌توان نتيجه گرفت كه پايه‌گذار علم انگشت‌نگاري به صورت امروزي «سر ويليام هرشل» بوده است.17

بنابراين مي‌توان گفت هرشل كاشف و مؤسس انگشت‌نگاري مدرن است. البته بايد توجّه داشت كه مطالعات فالدز، او را به كشف و استفاده از آثار انگشتاني كه تصادفاً و ندانسته در محلي باقي مي‌ماند هدايت کرد، در حالي كه هرشل روي آثار انگشت مطالعه كرده و فهميده بود كه مي‌توان از آن‌ها به منظور تشخيص هويّت استفاده كرد.18 به عبارت ديگر، تحقيقات سر ويليام هرشل بيشتر در زمينة تشخيص هويّت و بررسي آثار انگشت گرفته شده از اشخاص بوده است، در حالي كه تحقيقات دكتر هنري فالدز بيشتر در كشف جرم و شناسايي مجرمان از روي آثار انگشت به جاي مانده در صحنة جرم متمركز بود.19

نظريه‌هاي هرشل و فالدز در انگلستان توسط «سر فرانسيس گالتون» (1911- 1822م) رياضيدان و انسان‌شناس شهير انگليسي پذيرفته شد و او براي آن‌ها اساس علمي به وجود آورد. گالتون آثار انگشت جمع‌آوري شده توسط هرشل را به كمك علم رياضي بررسي و تجزيه و تحليل كرد و به اين نكته پي برد که امكان اين‌كه دو نفر داراي اثر انگشت يكسان باشند، يک به 64 ميليارد است و عملاً احتمال اين‌كه دو اثر انگشت يكسان بتوان يافت، وجود ندارد. در نتيجه مي‌توان به اثر انگشت اشخاص به عنوان يك وسيلة مطمئن براي شناسايي آنان اعتماد كرد. گالتون نخستين كسي است كه نقوش سرانگشتان را به سه دستة كماني (آرچ)،كيسه‌اي (لوپ) و پيچي (ورل) تقسيم كرد. همچنين گالتون در صدد ابداع روشي براي طبقه‌بندي آثار انگشت اشخاص برآمد كه قبل از اتمام اين كار، عمرش به پايان رسيد.20

بعد از او «سر ادوارد ريچارد هِنري» كه با ويليام هرشل در هندوستان كار كرده و بعدها رئيس شهرباني لندن شده بود، روش طبقه‌بندي آثار انگشت گالتون را تكميل و به دنيا عرضه كرد. اين روش كه به «روش هِنري» شهرت دارد (وعده‌اي نيز آن را روش «هنري – گالتون» مي‌نامند) از سال 1897 در ابتدا در هندوستان - كه در آن زمان مستعمرة انگليس بود - مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1901 ميلادي از طرف «اسكاتلنديارد» در انگلستان پذيرفته شد و به تدريج در اكثر نقاط دنيا مورد استفاده قرار گرفت.21‏‎ ‎‏ ‏

در حال حاضر تعداد قابل ملاحظه‌اي از كشورهاي جهان از جمله ايران در طبقه‌بندي و بايـــگاني آثار انگشتان از ايــن روش اســتفاده ‏‌مي کنند.22 قابل ذكر است كه پذيرش انگشت‌نگاري از سوي «اسكاتلنديارد» سبب منسوخ شدن سيستم «تن پيمايي» به وجود آمده توسط «آلفونس برتيون» ‌(1914-1853 م) شد.‏

در اواخر قرن نوزدهم «يوهان وستيش»- استاد جرم‌شناسي اهل آرژانتين- نخستين كسي بود كه از زندانيان براي تشخيص هويّت آن‌ها انگشت‌نگاري به عمل آورد. وي در سال 1891 براي نخستين بار در دنيا، روشي را براي طبقه‌بندي آثار انگشتان ابداع کرد كه هنوز هم در كشورهاي آمريكاي لاتين (اسپانيولي زبان) رايج است. اين روش با وجود ساده و در عين حال جامع بودن، به دليل رواج نبودن زبان اسپانيولي در ساير نقاط دنيا، نتوانست در كشورهاي بيشتري رواج پيدا كند. در سال 1892 يك بازرس پليس آرژانتيني به نام «آلوارز» كه معاون و دستيار «وستيش» بود توانست از روي آثار انگشت خون آلود موجود بر روي در كلبه (محل وقوع جرم)، مردي را كه متهم به قتل فرزندانش بود، تبرئه و قاتل اصلي را كه همسر وي بود شناسايي کند. اين كشف در جلب توجّه مردم آن زمان براي پي بردن به اهمّيّت اثر انگشت در كشف جرايم تأثير بسزايي داشت.23‏

به هر حال بايد گفت انگشت‌نگاري در معني امروزي آن تا زمان مرگ «آلفونس برتيون» در سال 1914 ميلادي مورد استفاده قرار نگرفت، زيرا با اين‌كه برتيون از انگشت‌نگاري طرفداري مي‌كرد ولي معلوم بود كه طرفداري او صميمانه نبود. در واقع برتيون اين روش تازه را رقيب «تن پيمايي» خود مي‌دانست.24‏‎ ‎‏ با اين وصف نكتة جالب آن است كه عده‌اي به طور قطعي برتيون را كاشف انگشت‌نگاري مي‌دانند.25‏‎ ‎در حالي كه بايد دانست برتيون كاشف «تن پيمايي» بوده است.

«برتيوناژ» يا «تن پيمايي» يا «پيكر نگاري» يكي از راه‌هاي شناسايي و تعيين هويّت اشخاص بوده و بنا به تعريف عبارت است از تعيين هويّت مجرمان بر اساس توصيف و اندازه‌گيري قسمت‌هايي از بدن آنان. برتيون در ابداع اين علم از تحقيقات پدر خويش و بررسي‌هاي «آدولف كتله» (1874-1796 م)-

دانشمند بلژيكي- بهره فراوان جست. كتله كشف كرده بود كه دو نفر انسان هرگز مشخصات بدني برابر و يكسان ندارند.26‏ عدّه‌اي از مؤلّفان نيز معتقدند تشخيص هويّت اشخاص به كمك آثار انگشتان دست، به روش علمي توسط دانشمند انگليسي «گالتون» پايه‌گذاري شد. عده‌اي نيز بر اين عقيده‌اند از آنجا كه برتيون فرانسوي كه در ادارة پليس پاريس مشغول به كار بود، به انگشت‌نگاري توجّه كرده است، لذا او پدر علم انگشت‌نگاري است.27 اما بايد دانست اكثر محققان «سر ويليام هرشل» را مؤسس اين علم مي‌دانند.‏

ادامه دارد




پانویس:
‏12- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص44-43.‏
‏13- سودرمن،‌هاري- اوکانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه110.‏
‏14- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص44.‏
‏15- سودرمن،‌هاري- اوکانل جان: مأخذ پيشين، صفحه110.‏
‏16- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص45.‏
‏17- همان منبع، صفحه45-44.‏
‏18- سودرمن،‌هاري - اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه111.‏
‏19- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، صفحه45.‏
‏20- همان منبع، صفحه46-45.‏
‏21- سودرمن،‌هاري - اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه112.‏
‏22- شامبياتي، هوشنگ: حقوق جزاي عمومي، جلد دوّم، تهران: انتشارات ژوبين، چاپ دهم، 1380، صفحه119.‏
‏23- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص46.‏
‏24- سودرمن،‌هاري - اوكانل، جان: مأخذ پيشين، ص111.‏
‏25- افراسيابي، محمد اسماعيل: حقوق جزاي عمومي، جلد اوّل، تهران: انتشارات فردوسي، چاپ اوّل، 1374، صفحه99.‏
‏26- انصاري، ولي الله: مأخذ پيشين، صفحه58.‏
‏27- وليدي، محمدصالح: حقوق جزاي عمومي، جلد اوّل، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهارم، 1378، صفحه174.‏

Zohreh Gholami

بخش سوم

اشاره: «نقش انگشت ‌نگاري در کشف علمي جرائم » عنوان مقاله‌اي است كه بخش دوم آن در شماره قبلي صفحه حقوقي اطلاعات چاپ شد. بخش سوم اين مقاله را مي‌خوانيم.


گفتار سوم:تاريخچة انگشت‌نگاري در ايران
در ايران ابتدا از اثر انگشت براي تأئيد و امضاي اسناد استفاده شده است. قديمي‌ترين سندي كه تاكنون به دست آمده و دربارة اثر انگشت است، مربوط به قرن هشتم هجري قمري است. در شرح حال «قوبيلاي قاآن» و «تيمورلنگ» (807-736 هجري قمري) نيز اشاراتي به اثر انگشت شده است.28‏‎ ‎به هر حال سابقة استفاده از اثر انگشت در اسناد تجاري به عنوان امضا در ايران به قرن 14ميلادي بر مي‌گردد، اما سابقة اثر انگشت براي تشخيص هويّت و كشف جرم به اواخر حكومت قاجاريه مربوط مي‌شود.

در سال 1291 هجري شمسي، در زمان صدارت محمد علي خان علاء السلطنه كه عين الدوله وزير كشور بود، دولت به فكر استفاده از وجود مستشاران خارجي براي ايجاد اصلاحات در ادارات دولتي افتاد و در نهايت «ژنرال يالمارسن» سوئدي براي ژاندارمري و سپس به معرفي وي شخصي به نام «وستداهل» براي نظميه (شهرباني) استخدام شدند.

وستداهل نيز شخصي به نام «بري دال» را كه قبلاً در استكهلم مأمور آگاهي بود در تأمينات (آگاهي) نظميه به خدمت گمارد. شخص مذکور در سال 1295 هجري شمسي شعبة «آنتروپومتري»(تن پيمايي) را به رياست «ناصر قلي رادسر» و شعبه «داكتيلوسكپي» (انگشت‌نگاري) را به رياست «احمد علاپور» در تأمينات آن روز داير کرد. از آن به بعد، انگشت نگاري از مجرمان در ايران متداول شد. البته كلاسه و طبقه بندي آثار انگشت در آن زمان انجام نمي‌شد.

نهايتاً از سال 1333 هجري شمسي، «سيستم طبقه‌بندي هنري» در ايران متداول شد وآثار انگشت بر اساس اين سيستم كلاسه و بايگاني مي شود.29


‏مبحث دوم: علم انگشت‌نگاري
گفتار اوّل: خطوط روي انگشتان چيست؟- قسمت اعظم بدن انسان از مو پوشيده شده است. در اغلب نقاط، اين موها رشد نكرده است و به چشم ديده نمي‌شوند. چند نقطه از بدن نيز به كلي فاقد مو است مانند كف دست و انگشتان و كف پا. در نقاط فاقد مو در اغلب پستانداران خطوط برجسته‌اي وجود دارد كه «ريج» يا «خطوط» ناميده مي‌شوند. اين خطوط، طرح‌ها و اَشكال مختلفي را تشكيل مي‌دهند كه در محل‌هاي مختلف و در حيوان‌هاي متفاوت، فرق مي‌كنند.30

بنابراين خطوط برجسته پوستي مختص به انسان نيست و در دست و پا يا زير دم برخي پستانداران نيز مشاهده مي‌شوند. به طور كلي چه در انسان و چه در ساير پستانداران، در نقاطي كه خطوط برجسته پوستي وجود دارد، مو وجود ندارد و در نقاطي كه مو وجود دارد، اثري از خطوط برجسته پوستي مشاهده نمي‌شود.31

پوست بدن از دو ورقة اصلي تشكيل شده است كه عبارتند از قشر بيروني و قشر داخلي. روي قشر داخلي برآمدگي‌هاي ريزي به نام «بن‌ها» وجود دارند كه طرح و نقشه خطوط را تشكيل مي‌دهند و عصب‌هاي حسي از داخل انگشت به شيارهاي بين خطوط امتداد يافته است و در بن‌ها ختم مي‌شوند. اگر برجستگي‌ها با ذرّه بين مورد مشاهده قرار گيرند، ملاحظه خواهد شد كه روي هر كدام از آن‌ها يك رديف سوراخ وجود دارد كه همان دهانة غدد عرق هستند و اين سوراخ‌ها با فواصل مساوي از يكديگر قرار گرفته‌اند. هر كدام از اين سوراخ‌ها را با خطي كه آن را احاطه كرده است «جزيره» (Island) مي‌گويند. مي‌توان گفت كه اصولاً خطوط از به هم پيوستن اين جزيره‌ها به وجود مي‌آيند. بنابراين تعداد سوراخ‌هاي عرق روي يك خط، معرّف تعداد جزيره‌هاي آن خط نيز است.

از نظر تشخيص هويّت، خطوط به سه قسمت تقسيم مي‌شوند كه عبارتنداز: آثار انگشتان دست، آثار كف دست و آثار كف پا.

در بين اين قسمت‌ها، آثار انگشتان اهمّيّت بيشتري دارند زيرا در هيچ كدام از دو قسمت ديگر، طرح و نقشه خطوط مثل نوك انگشتان پيچيده نيستند.

در واقع، خطوط بند پايين انگشتان و همچنين کف دست يکنواخت و ساده هستند. دليل ديگري نيز در اهمّيّت آثار انگشتان وجود دارد و آن هم اين است كه آثاري كه در صحنه‌هاي جرم به دست مي‌آيند، اغلب متعلق به انگشتان هستند.32


گفتار دوّم: علل به وجود آمدن خطوط برجسته سرانگشتان
متخصصان زيست‌شناسي در مورد علّت به وجود آمدن خطوط برجستة سرانگشتان كف دست و پا دو عقيدة متفاوت ابراز داشته‌اند. برخي عقيده دارند كه خطوط مذكور براي ايجاد اصطكاك و جلوگيري از لغزيدن دست و پاي انسان روي سطوح صاف همانند سنگ و تنه درخت خلق شده‌اند.

امّا برخي ديگر به دليل وجود پي‌هاي لامسه در محل خطوط مذكور، عقيده دارند كه اين خطوط براي حس لامسه و كمك به تشخيص زبري، نرمي، سردي و گرمي اشياء خلق شده‌‌اند.

در هر حال عامل به وجود آورنده خطوط برجستة پوستي «پاپي‌هاي» موجود در طبقه «دِرم» هستند كه در قسمت گوشتي زير پوست قرار دارند.

ضمناً چون دهانة لوله‌هاي غدد مترشحه عرق روي خطوط برجستة پوستي قرار دارند، هميشه سطح اين خطوط آغشته به عرق است و در تماس سرانگشتان يا كف دست و پا با اشياء، عرق مترشحه، تصوير خطوط برجسته پوستي را به صورت نامريي روي سطح مورد تماس برجاي مي‌گذارد.33


گفتار سوم: علّت اهمّيّت علم انگشت‌نگاري
تشخيص هويّت از طريق انگشت‌نگاري بر اين اصل استوار است كه دو اثر انگشت كاملاً يكسان وجود ندارد. آثار انگشت بسياري از لحاظ شكل، طرح و يا اندازه وجود دارند، اما تا به امروز دو اثر انگشت كه كاملاً مشابه هم باشند به دست نيامده است.34بنابراين مهمترين فايدة علم انگشت‌نگاري تعيين هويّت مجرمان است، زيرا مجرمان هميشه هويّت واقعي خود را مخفي مي کنند و هر بار با مشخصاتي متفاوت مرتكب جرم مي‌شوند.

اما انگشت‌نگاري وسيله تشخيص هويّت واقعي آن‌ها است.35 به عبارت ديگر اگر آثار باقي‌ماندة انگشتان مجرم كه بر روي در، ميز، شيشه يا در ساير نقاط صحنه جرم باقي مي‌ماند، با استفاده از دانش انگشت‌نگاري جمع‌آوري و طبقه‌بندي علمي شود، به تشخيص هويّت مجرمان كمك خواهد کرد و مقامات قضايي را در انجام وظايف محوله ياري خواهد كرد، به ويژه در مورد مجرمان با سابقه‌اي كه مرتكب تكرار جرم مي‌شوند و هنگام دستگيري، براي مخفي کردن سوابق مجرميّت خود درصدد تغيير نام و مشخصات خودشان بر مي‌آيند.

در اين قبيل موارد دانش انگشت‌نگاري با كمك بايگاني آثار انگشتان مجرمان، سوابق و هويّت اصلي مجرم را تعيين مي‌كند و مقامات قضايي نيز با كمك اطلاعات اين علم، امر تعقيب و محاكمه را انجام داده و مقررات تعدّد يا تكرار جرم را اِعمال مي‌كنند.

به اين ترتيب، امروزه علم انگشت‌نگاري به طور مؤثّري در كشف جرم ‌و دستگيري بزهكاران و قضاوت صحيح دربارة آن‌ها، به حقوق جزا كمك مي‌كند.36 شايد بتوان گفت انگشت‌نگاري تنها وسيلة قاطع براي شناسايي هويّت واقعي افراد است.

قابل ذكر است سابقاً روش طبقه‌بندي انگشت‌نگاري «هِنري» يكي از پيشرفته‌ترين سيستم‌هاي طبقه‌بندي در جهان به شمار مي‌رفت كه با جمع‌آوري و نگهداري كارت‌هاي انگشت‌نگاري مجرمان حرفه‌اي، صدور گواهي‌نامه عدم سوءپيشينه امكان پذير مي‌شد. اين روش هنوز هم در بسياري از كشورها اِعمال مي‌شود. اما در كشورهاي پيشرفته امروزه به وسيله كامپيوتر و با دستگاه الكترونيك اثرات انگشت نگهداري مي‌شوند.37


گفتار چهارم: اصول علم انگشت‌نگاري
در علم انگشت‌نگاري دو اصل بسيار مهم وجود دارد كه عبارتند از: اصل اوّل دو انگشت يكسان در جهان وجود ندارد: زماني كه براي نخستين بار انگشت‌نگاري براي تشخيص هويّت به كار رفت، بعضي وكلاي دادگستري به آن ايراد گرفتند و مي‌گفتند ممكن است آثار انگشتاني پيدا كرد كه يكسان باشند؛ ولي «گالتون» در كتاب «آثار انگشتان» از روي علوم رياضي ثابت کرد كه ممكن نيست دو اثر انگشت مساوي و يكسان پيدا كرد.

با اين وجود مخالفان باز هم اعتراض كردند كه اين محاسبات كاملاً فرضي است، زيرا هنوز به اندازه كافي آثار انگشتان مختلف مورد آزمايش واقع نشده‌اند.

اما امروزه پس از ديدن و امتحان دقيق ميليون‌ها اثر انگشت، مي‌توان گفت كه دو اثر انگشت يكسان در جهان وجود ندارد.38 شكل و تعداد خطوط برجستة سر هر يك از انگشتان يك فرد با ساير انگشتان او متفاوت است و به طريق اولي، آثار انگشت افراد مختلف نيز با يكديگر تفاوت دارد. در مقايسة نقش خطوط برجستة سرانگشتان والدين با فرزندان، فرزندان با يكديگر و حتّي دو قلوهاي همسان (يك تخمكي) با هم تفاوت‌هايي ديده مي‌شود.39

چنين به نظر مي‌رسد كه آثار انگشت نيز مثل ساير اشياء و موارد طبيعت تابع قانون معروف «كتله» است كه بر طبق آن «طبيعت هيچ وقت دو چيز يكسان خلق نکرده است و هر چيزي كه به دست طبيعت ساخته مي‌شود، اختلاف غير محدودي با اشياء مشابه ديگر دارد.» غير از «گالتون» يك دانشمند قاره آمريكاي‌جنوبي نيز اين طور حساب كرده است كه اگر فقط بيست نقطه مخصوص را در يك اثر انگشت مشخص كنيم، پيدا شدن اثر انگشتي با بيست نقطه مشخص نظير آن فقط در قرن چهار ميليارد و 600 هزار و 337 امكان پذير است. به هر حال تاكنون در جهان آثار انگشت يكساني از دو نفر مشاهده نشده است.40

ادامه دارد



پانویس:
28- نـجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، صفحه47-46.‏
‏29- همان منبع، صفحه47.‏
30- سودرمن،‌هاري – اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه107 – 106.
31- نجابــتي، مهـدي: مأخذ پيشين، صفحه53 – 52.
32- سودرمن،‌هاري – اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه107.
33- نـــجابتي، مهـدي: مأخذ پيشين، ص52-51.
34- انصاري، ولي الله: مأخذ پيشين، ص77.
35- افـراسيابي، محمد اسماعيل: مأخذ پيشين، ص99.
36- وليدي، محمد صالح: مأخذ پيشين، ص175-174.
37- دانش، تاج زمان: مأخذ پيشين، ص31.
38- سودرمن،‌هاري- اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه113-112.
39- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، صفحه48.
40- سودرمن،‌هاري- اوكانل، جان: مأخذ پيشين، ص1.

Zohreh Gholami

بخش چهارم

اشاره: «نقش انگشت ‌نگاري در کشف علمي جرائم » عنوان مقاله‌اي است كه بخش سوم آن در شماره قبلي صفحه حقوقي اطلاعات چاپ شد. بخش چهارم اين مقاله را مي‌خوانيم.


اصل دوم
خطوط انگشت غيرقابل تغيير هستند: خطوط انگشتان در ماه چهارم حاملگي مادر و حدود صد و بيستمين روز پيدايش جنين به وجود مي‌آيند. يک جنين سه ماهه انگشتان كاملاً نرمي دارد و از اين تاريخ به بعد خطوط برجسته در نوك انگشتان شروع به نمو مي‌كنند و نهايتاً تمام انگشت را در برمي‌گيرند. بعدها طي مراحل نمو جنين در داخل رحم و پس از تولد، خطوط انگشت بزرگتر مي‌شوند، ولي به هيچ وجه تغييري در شماره و ترتيب آن‌ها حاصل نمي‌شود.41

بنابراين بايد گفت خطوط برجسته سرانگشتان از زمان به وجود آمدن (3 تا 4 ماهگي دوران جنيني) تا زمان از بين رفتن (معدوم شدن پوست دست جسد) تغيير شكل نمي‌دهند و تنها فرق آثار انگشت يك نوزاد با آثار انگشت همان شخص در سنين كهولت، كوچك و بزرگي آن‌ها است و از نظر تعداد و شكل و حالت خطوط و ساير مميزات، با هم تفاوتي ندارند. به عبارت ديگر، آثار انگشت دوران كهولت يك فرد همانند عكس بزرگ شده آثار انگشت دوران طفوليت وي است.42 قابل ذكر است كه دانشمندي به نام «داكر» در سال 1856 ميلادي در شهر «جيسن» آلمان، در حالي‌كه 34 سال سن داشت از كف دست خود اثري برداشت. او بعد از گذشت 41 سال يعني در سن هفتاد و پنج سالگي (1897 م) اثر ديگري از كف دست خود برداشت. اين دو اثرکه اكنون نيز موجود هستند، كاملاً يكسان و برابر بودند.43


گفتار پنجم:
تأثير توارث در خطوط انگشتان ـ گاهي اوقات ادعا مي‌شود كه نقوش خطوط انگشتان يک فرد ممكن است با تمام جزئيات آن به اولاد او منتقل شود و حتّي با اين وسيله مي‌توان رابطة پدري را ثابت کرد. اما اين عقايد با يكي از اصول اساسي انگشت‌نگاري مبني بر فردي و انحصاري بودن نقوش سرانگشت، مغايرت دارند.44

«گالتون» در تحقيقات خود راجع به موضوع تأثير وراثت در اثر انگشت به اين نتيجه رسيد كه نقوش سرانگشت توارثي نيستند. همچنين بعد از گالتون نيز چند دانشمند ديگر اين موضوع را مورد مطالعه قرار دادند.

به طور مثال «فورژو» (درسال 1792 ميلادي) در خانواده‌هاي مختلفي که ازدواج بين آن‌ها رايج بود مطالعه كرد و تا سه نسل هم جلو رفت و نشان داد كه آثار انگشت آن‌ها توارثي نبوده است. «سينت» نيز پس از آزمايش‌هاي متعدّد در خانواده‌هاي مختلف تا نسل پنجم، به همان نتايج «فورژو» دست يافت.

البته «سويدالي» در سال 1907 ميلادي ادعا کرد كه آثار انگشتان مختصر ارتباطي با توارث دارند. اما بعد از «سويدالي» نيز چند دانشمند ديگر همچون «هلوگ» و «هارستر» همان عقيدة قبلي را كه بر طبق آن نقوش سرانگشتان توارثي نيستند، تأييد کردند.45 آنچه كه مسلّم ميباشد اين است كه خطوط برجستة سرانگشتان تحت تأثير عوامل وراثتي شكل مي‌گيرند، ولي هنوز ژن‌هاي مؤثر در اين زمينه شناخته نشده‌اند. قطعاً هر قدر درجه قرابت اشخاص نسبت به هم بيشتر باشد، ميزان درصد شباهت ظاهري شكل نقوش سرانگشتان آن‌ها بيشتر است.46اما به هر حال همه محقّقان اتّفاق نظر دارند كه برابري و يكساني اثر انگشت بين خويشاوندان نسبي به هيچ وجه ديده نشده است. بنابراين بايد گفت هويّت پدري را از روي آثار انگشت پسر او نمي‌توان تشخيص داد و ثابت کرد.47


گفتار ششم
نكات مهم در مورد خطوط پوستي روي انگشتان ـ در رابطه با خطوط پوستي، نكات زير قابل توجّه است:48

1- امروزه ثابت شده است كه شيارها و خطوط پوستي، علاوه بر سرانگشتان شامل خطوط برجسته بندهاي دوم و سوم انگشتان و كف دست و پا - يعني تمام خطوط پوستي - نيز مي‌شوند.

2- سوختگي‌ها و جراحات پوست سرانگشتان، در صورتي كه سطحي باشند روي شكل خطوط پوستي تأثيري نمي‌گذارند و پس از التيام زخم، خطوط مذكور بدون تغيير و مانند سابق در محل ظاهر مي‌شوند.

3- چنانچه آسيب‌هاي ناشي از جراحات يا سوختگي‌ها عمقي باشند و پاپي‌هاي لايه زيرين پوست كه در به وجود آوردن خطوط پوستي نقش مؤثري دارند آسيب ببينند، معمولاً محل زخم پس از بهبودي با ساير قسمت‌هاي پوست دست متفاوت مي‌شود و اصولاً در اين قبيل موارد، خطوط پوستي ديگر مانند سابق بازسازي و ظاهر نمي‌شوند.

4- برخي از مجرمان سابقه‌دار براي كتمان هويّت و سوابق سوء پيشين خويش، به فكر ايجاد تغييراتي در پوست سرانگشتان خود مي افتادند و به اين منظور به كمك يك جراح، پوست سرانگشتان خود را بر مي‌داشتند و پوست ساير قسمت‌هاي بدن (پهلوها) را به جاي آن پيوند مي‌زدند. البته از آنجايي كه پوست جديد فاقد خطوط برجسته است و آثار جراحي روي سرانگشتان و نيز در محل برداشتن پوست روي بدن باقي مي‌ماند، لذا پليس به حيله آن‌ها پي مي‌برد. امروزه ديگر چنين مواردي مشاهده نمي‌شوند.

5- برخي ازبيماري‌هاي پوستي روي خطوط پوستي بي‌تأثير هستند. ولي بيماري «سفليس عصبي» تأثير سوء موقتي دارد. بيماري‌هاي «اِسكِلرودرمي» و «سپوريازيس» تأثير سوء دائمي بر خطوط پوستي دارند كه انگشت‌نگاري اين قبيل اشخاص را با مشكل مواجه مي‌کند.

6- برخي مشاغل همچون بنايي و سيمان‌كاري يا تماس مستقيم دست با مواد شيميايي سوزاننده (اسيدها و بازها) سبب صافي نسبي خطوط انگشتان مي شود و ايجاد مشكل در امر انگشت‌نگاري مي‌کند.

در صورت خودداري اين قبيل افراد از كارهاي مذكور و معالجات ابتدايي همچون ماساژ سرانگشتان با گليسرين يا روغن زيتون، خطوط برجسته ترميم مي‌شود و به حالت اوّل بر مي‌گردند.

7- تعداد خطوطي که در دوران كودكي مثلاً در طول يك سانتي‌متر وجود داشته، به مراتب بيشتر از تعداد خطوطي است كه در دوران كهولت در همان واحد طولي وجود دارد. اين مساله مي‌تواند به تعيين سن صاحب اثر انگشت كمك كند.

8- در مورد اين سؤال كه بين گروه خوني افراد و شكل نقوش سرانگشت آن‌ها رابطه معناداري وجود دارد يا خير، مطالعاتي انجام شده، ولي هنوز نتيجة مشخصي براي رد يا اثبات موضوع به دست نيامده است.


گفتار هفتم: طرح‌هاي اصلي خطوط سرانگشتان
تفسير طرح انگشت‌نگاري، از تجزيه و تحليل شكل، نما و يا فرم كلي كه از تماس برجستگي‌هاي به جاي مانده انجام مي‌گيرد، سه طرح عمدة «آرك‌ها»، «لوپ‌ها» و «ورل‌ها» را شامل مي‌شود.

الف: آرك‌ها- به دو نوع ساده و خيمه‌اي تقسيم مي‌شوند. در آرك‌هاي ساده برجستگي‌هاي اثر انگشت، از سويي به سوي ديگر، با يك خيز يا موجي در مركز، بدون پيچش تند رو به بالا و بدون پيچش يا زاويه رو به عقب جريان مي‌يابند.

آرك‌هاي خيمه‌اي نيز همان آرك‌هاي ساده هستند با اين تفاوت كه برجستگي‌هاي داخل هسته (كه عبارت از مركز تقريبي طرح است) تشكيل يك زاويه را مي‌دهند يا اين‌كه با يك يا دو برجستگي در هسته، خيز تندي را تشكيل مي‌دهند يا اين‌كه با داشتن دو ويژگي اصلي به طرح لوپ شبيه مي‌شوند ولي فاقد يكي ديگر از ويژگي‌هاي اصلي لوپ هستند.49

ب: لوپ‌ها- نوعي طرح اثر انگشت هستند كه در آن يك يا چند برجستگي، وارد دو طرف اثر مي‌شوند، دوباره انحناء مي‌يابند، به خط فرضي كه از دلتا به هسته كشيده مي‌شود برخورد مي‌كنند و يا از آن گذر مي‌كنند و به همان طرف ديگر كه خط يا خطوط از آن وارد شده، ختم مي‌شوند. لوپ‌ها سه ويژگي اصلي دارند.

لوپ بايد با انحناء يا خميدگي كافي به عقب رفته و ادامه آن نيز به سمت دلتا (نقطه‌اي در نخستين انشعاب) تا نقطه خط فرضي كشيده شده باشد؛ همچنين لوپ بايد يك دلتا و حداقل يك برجستگي داشته باشد. لوپ‌ها به دو نوع اولنار (زيرين) و راديان (زبرين) تقسيم مي‌شوند. لوپ‌هاي اولنار طرح‌هايي هستند كه درآن‌ها لوپ‌ها در جهت انگشتان كوچك جريان مي‌يابند. اما لوپ‌هاي راديان طرح‌هايي هستند كه در آن‌ها لوپ‌ها به سمت انگشتان شست جريان پيدا مي‌كنند.50

ج: وُرل‌ها- طرح‌هايي هستند كه در آن‌ها خطوط برجسته به صورت دايره‌ها يا مارپيچ‌هاي متحدالمركز و يا اَشکال هندسي ديگري شبيه اين اَشكال ديده مي‌شوند. ورل‌ها به انواع ورل‌هاي ساده، لوپ‌هاي كيسه‌اي مركزي، لوپ‌هاي دوتايي و اَكسيدنتال (عَرضي) تقسيم مي‌شوند. ورل ساده داراي دو دلتا و حداقل يك خط برجسته است كه مجموعاً مدار كاملي را تشكيل مي‌دهند و شكل آن ممكن است مارپيچي، بيضي يا گونه‌اي از اَشكال دايره‌اي باشد. چنانچه يك خط فرضي بين دو دلتا رسم شود، بايد حداقل با يكي از خطوط برجسته داخل طرح تماس يابد و آن را قطع كند.

لوپ كيسه‌اي مركزي نيز از يك يا چند برجستگي دَوراني با يك مانع كه با خط دروني جريان خطوط مركب از دو دلتا، يك زاوية 190 درجه ايجاد مي‌كند، تشكيل شده است. در بين دو دلتا خط فرضي با برجستگي دوراني در داخل طرح، تماسي نداشته يا آن را قطع نمي‌كند. اما لوپ دوتايي از تركيب دو لوپ مجزا با دو مجموعة مشخّص و مجزا از نشانه‌ها و دو دلتا تشكيل مي‌شود. ورل اكسيدنتال (عرضي) نيز طرحي است با دو يا چند دلتا و تلفيقي از دو يا چند نوع طرح مختلف به استثناي آرك ساده. علاوه بر اين، اين طبقه‌بندي طرح‌هاي غير معمول و غريبي را هم که ممكن است در هيچ كدام از تعاريف و دسته‌بندي‌ها قرار نگيرند در بر مي‌گيرد.51


گفتار هشتم: چگونگي به دست آمدن اثر انگشت
آثار انگشت به دو گونه به دست مي‌آيد:52

اوّل: از طريق انگشت‌نگاري قضايي (ده انگشتي). اين روش به مواردي اطلاق مي‌شود كه از تمامي انگشتان دست‌هاي شخص مورد نظر (زنده يا مرده) به طريق فني انگشت‌نگاري به عمل آيد. ‏

دوم: از طريق تماس سطح انگشتان مجرمان با اشياء و وسايل (دلايل و مدارك) موجود در صحنة جرم. اين قبيل آثار كه ندانسته يا ناخواسته برجاي مي‌مانند اصطلاحاً آثار انگشت جنايي ناميده مي‌شوند و اغلب اوقات، ناقص و بعضاً نامريي هستند كه در اين صورت، ابتدا بايد آن‌ها را ظاهر و سپس ضبط كرد و نهايتاً مورد استفاده قرار داد.

آثار انگشت جنايي گاهي اوقات ممکن است مربوط به کف دست يا کف پاي برهنه باشند. ضمناً، آثار انگشتي را كه بعضاً به جاي امضاء ذيل اسناد و مدارك مي‌زنند و بعداً مورد انكار يا اختلاف واقع مي‌شود، مي‌توان جزو اين دسته از آثار انگشت به حساب آورد.‏


گفتار نهم: انواع آثار انگشت در صحنة جرم (انواع آثار انگشت جنايي)
آثار انگشت مكشوفه در صحنة جرم به سه دستة مريي (آشكار)، پلاستيكي (نرم) و نامريي (پنهان) طبقه‌بندي مي‌شوند. آثار انگشت مريي آن‌هايي هستند كه به آساني ديده مي‌شوند و از تماس خطوط برجستة دست و پا با سطوح اشيايي كه بر روي آن‌ها موادي مانند خون، رنگ يا انواع كثافات وجود دارد، ايجاد مي‌شوند.

آثاري که روي رنگ نرم، بتونه يا مو باقي مي‌مانند از جمله آثار پلاستيكي هستند. امّا آثار نامريي آن‌هايي هستند كه از تراوشات طبيعي بدن مانند عرق، چربي‌ها و اسيدهاي مترشحه از غدد چربي اطراف گوش، بيني و گردن شخص و به وسيلة انگشتان منتقل مي‌شوند.

آثار نامريي ممكن است با چشم غير مسلح ديده نشوند و يا اين‌كه فقط با استفاده از انواع نورها، بزرگ‌نمايي يا معاينة دقيق شيء از چندين زاويه، قابل رويت شوند. در حالي‌كه اثرهاي انگشت پلاستيكي، مريي و يا منتقله از منبع كثافات، به سهولت قابل رويت باشد و بنابراين روش انگشت‌نگاري آن‌ها با روش انگشت‌نگاري آثاري كه به معناي واقعي نامريي هستند كاملاً متفاوت است.

بعضي از مأموران تحقيق از هر سه مورد اين آثار به عنوان آثار نامريي ياد مي‌كنند.53


مبحث سوم:
اثر انگشت از ديدگاه اسلام دين اسلام عقلايي‌ترين و منطقي‌ترين دين است به طوري كه قواعد آن همواره منطبق با عقل است و همان‌طور كه فيلسوف كبير «حاج ملا‌هادي سبزواري» در رسالة «هداية الطالبين» گفته است:= «عقل و شرع از يکديگر ناگزيرند كه عقل اُسّ و اساس است و شرع بناي بر آن و بنا را بنياد نيست بي‌اساس و اساس سودمند نيست بي‌بنا.»54

حكيم بزرگ اسلام ابن‌سينا در رسالة «معراجيه» روايتي را از پيامبر اسلام (ص) نقل مي‌كند كه گوياي ارج والاي تفكر در نگرش ديني است:‌اي علي، در مسابقة تقرب به خداوند، اگر بر مركب علم و دانايي و انديشه سوار شوي از هر كس ديگري، حتّي آنان كه با نماز و روزه به سوي خدا مي‌شتابند، پيشي مي‌گيري و به قرب خداوند نايل مي‌شوي.55

نگاهي اجمالي به كثرت استعمال مشتقات كلماتي مانند فقه، علم، تدبّر و تفكّر در قرآن كريم كه به دانايي و خردورزي اشاره دارند، گوياي اهمّيّت علم در نگرش قرآني است. في‌المثل خداوند متعال در آيه 28 سوره فاطر مي‌فرمايد: «از بندگان خدا فقط دانايان هستند كه از او مي‌ترسند.» در علم اصول فقه قاعده‌اي تحت عنوان «تلازم» يا «ملازمه» وجود دارد که بر طبق آن «كُلُّما حكم بِه العقل حكم بِه الشّرع و کُلُّما حكم بِه الشّرع حکم به العقل.» يعني: هر چيزي را كه عقل به آن حكم كند شرع نيز به آن حكم مي‌كند و هر چيزي را كه شرع به آن حکم كند، عقل نيز به آن حكم مي‌كند.56

در مورد قاعده فوق، اثر انگشت يك مصداق بسيار عالي است، زيرا اين بحث در آيات قرآن وجود دارد و همين امر نيز يكي از دلايل متقن بر اعجاز قرآن است. حتّي بايد گفت در برخي از اخبار و روايات نيز در مورد اثر انگشت اشاراتي مي‌توان يافت.

ادامه دارد




پانویس:
41- همان منبع، ص116.
42- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص48.
43- سودرمن،‌هاري- اوكانل، جان: مأخذ پيشين، ص116.
44- همان منبع، ص114.
45- همان منبع، ص115-114.
46- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص48.
47- سودرمن،‌هاري- اوكانل، جان: مأخذ پيشين، صفحه115.
48- نجابتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص51-48 و شامبياتي، هوشنگ: مأخذ پيشين، ص119.
49- انصاري، ولي الله: مأخذ پيشين، صفحه96-95.
50- همان منبع، صفحه97-96.
51- همان منبع، ص98-97.
52- نجاتي، مهدي: مأخذ پيشين، ص53.‏
‏53- انصاري، ولي الله: مأخذ پيشين، ص100-99.‏
‏54- اميني، عليرضا- جوادي، محسن: معارف اسلامي2، قم: دفتر نشر معارف، چاپ پنجاه و سوم،1384، ص24.‏
‏55- همان منبع،ص35-34.‏
‏56- محمدي، ابوالحسن: اصول فقه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ شانزدهم، 1382، صفحه209.‏


Share via facebook Share via linkedin Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
تاریخ نگاری ایران باستان *Ancient historiography*

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات تاریخ, History Articles

0 ارسال
1291 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 13:59:22 - 07/03/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
کشف ژن مرتبط با اضطراب جدايي

نویسنده Zohreh Gholami در پزشکی

0 ارسال
1231 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 19:28:29 - 11/21/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
کشف گچ روی سطح مریخ

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات نجوم و ماورا الطبیعه, Astrology Articles

0 ارسال
1782 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 17:26:40 - 12/11/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
دانلود رایگان نرم افزار رمز نگاری فایل ها با Encoding Decoding

نویسنده Amir Shahbazzadeh در نرم افزار امنیتی و جاسوسي, Security & Spyware

1 ارسال
1787 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 14:06:20 - 08/30/17
توسط
متا
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
کشف ژن ترمیم ماهیچه های بدن

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات پزشکی

0 ارسال
1212 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 13:51:11 - 11/29/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
کشف کهکشان های قرمز رنگ

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات نجوم و ماورا الطبیعه, Astrology Articles

0 ارسال
1737 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 12:23:08 - 12/10/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
کشف تركيب مولكولي که ويروس اچ.آي.وي را در خود حل می کند

نویسنده Zohreh Gholami در علمی

0 ارسال
1171 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 14:23:54 - 11/28/11
توسط
Zohreh Gholami