پیر بوردیو (جامعه شناس فرانسوی)

نویسنده Zohreh Gholami, بعد از ظهر 15:42:23 - 08/24/11

« سی رایت میلز (جامعه شناس آمریکایی) *Charles right mills* | اندیشه های لویی آلتوسر (جامعه شناس فرانسوی) »

0 اعضا و 1 مهمان درحال دیدن موضوع.

Zohreh Gholami

پیر بوردیو (جامعه شناس فرانسوی)

بورديو جامعه‌شناس و انسان‌شناس فرهنگي فرانسوي است و مشخصه كارهاي او تعهد يكسان به پژوهش نظري و تجربي است. علاوه بر اين كارهاي او شامل قوم‌نگاري اجتماعات دهقاني الجزاير (بورديو 1979)، جامعه‌شناسي فرهنگ (1990 و 1977) و آموزش (a 1977) (از جمله جايگاه اجتماعي روشنفكران دانشگاهي (1984)) نيز هست. هسته طرح تحقيقاتي بورديو دربردارنده كوششي است تا از آنچه او افراط‌هاي رويكرد عيني‌گرايي و ذهنيت‌گرايي در جامعه‌شناسي مي‌نامد پرهيز شود. عينيّت گرايان (براي مثال آلتوسر يا لوي ـ اشتروس) به عنوان امري بديهي جامعه را به صورت نيرويي خارجي در نظر مي‌گيرند كه كنش‌ سوژه انساني را محدود و يا متعين مي‌كند. اين رويكرد هيچ روش قانع كننده‌اي براي توضيح اين امر ندارد كه چگونه عوامل انساني در توليد و نگهداري جامعه نقش دارند. برعكس ذهنيّت گرايان (مالند ژان ـ پل سارتر) تأكيد بسيار زيادي بر توانايي عامل انساني ـ به صورت ارادي ـ در ايجاد كنش اجتماعي هدفمند دارند (فارغ از نيروهاي محدود كننده‌اي كه جامعه بر سوژه اعمال مي‌كند).

بورديو از مفاهيم «عادت واره»(Habitus) و «حوزه»(Champs) استفاده مي‌كند تا خطوط اصلي رويكرد خود را به جامعه‌شناسي بيان كند (1985). «عادت واره» به آمادگي‌هاي اشاره دارد كه عامل انساني در طي فرآيندهاي يادگيري و جامعه‌پذيري در طول زندگي كسب مي‌كند، اين آمادگي به فرد توانايي واكنش به موقعيت‌هاي اجتماعي را با شيوه‌هاي معيني مي‌دهد. در حالي كه اين آمادگي‌ها در تجربه اجتماعي متحقق مي‌شوند ولي آنها به قواعدي كه بر رفتار حاكم هستند قابل تحويل نيستند. اين آمادگي‌ها تقريباً «احساس» عامل انساني در اين باره هستند كه او چگونه در موقعيت‌ عمل كند.

آنها در معناي دقيق كلمه از نوعي انعطاف‌پذيري برخوردارند كه پايداري نظم اجتماعي و تحول‌پذيري آن را به طور هم زمان توضيح مي‌دهد. بنابراين اگر «عادت واره» به بورديو اجازه مي‌دهد تا درباره عامل  نظريه‌پردازي كند، «حوزه» نظريه او درباره عينيت موقعيت اجتماعي است. جامعه به عنوان نوعي سلسله مراتب ساختمند حوزه ‌هاي نسبتاً خودسامان در نظر گرفته مي‌شود (مانند حوزه ‌هاي سياسي، ادبيّات اقتصادي و آموزش). هر حوزه برحسب روابط فرهنگي و سياسي مشخص مي‌شود كه بين جايگاه‌هاي اشغال شده توسط كنش‌گران در آن وجود دارد. با اين حال نبايد حوزه را به مثابه‌ي ساختار ثابتي در نظر گرفت كه مستقل از كنش‌گران وجود دارد. بلكه كنش‌هاي كنش‌گران در حوزه اين روابط را حفظ (و يا باز توليد) مي‌كند و كم و بيش تغيير مي‌دهد. مثالي فوق‌العاده براي امر فوق روشي است كه مانه ـ اولين نقاش بزرگ مدرنيست ـ حوزه فرهنگ والاي فرانسوي را در دهه 1860 با نمايش نقّاشي‌هاي نظير ميخواره افسطين متحول كرد. اين نقّاشي‌ها هنجارهاي غالب برتري دانشگاهي در رشته نقّاشي را هم در سبك و هم در محتوي به چالش طلبيدند (بورديو ط1993). كنش‌گران درون هر حوزه براي تصاحب منابع آن حوزه به رقابت مي‌پردازند.

اين منابع ممكن است مادي باشند (نظير درآمد و ثروت) امّا به همان‌اندازه ممكن است اين منابع قدرت نمادين باشند (براي مثال قدرت سياسي، به رسميت شناختن و منزلت). از اين رو مانه نه براي كسب درآمد اقتصادي بلكه براي به رسميت شناخته شدن مبارزه مي‌كرد و اين امر را با كوشش در جهت تغيير ارزش‌هاي فرهنگ والا انجام مي‌داد. بدست گرفتن كنترل منابع بستگي به سرمايه كنش‌گران و مهارتي (يا شانسي) دارد كه كنش‌گران با آن سرمايه را خرج مي‌كنند. باز هم بايد تأكيد كرد كه «سرمايه» نبايد به عنوان يك منبع صرفاً مادي (نظير ثروت مادي) در نظر گرفته شود، بلكه سرمايه همچنين مي‌تواند نمادين (ميزان پرستيز و يا افتخار) و فرهنگي (قابليت‌ها و دانش فرهنگي هر كس مانند توانايي‌هاي اكتسابي اجتماعي براي فهم آثار هنري) نيز باشد. توزيع همه شكل‌هاي سرمايه نابرابر است و ريشه در ساختارهاي طبقاتي دارد.

يكي از مفاهيم مهم جامعه‌شناسي بورديو، كه او در تمايز (1984) و ديگر آثارش عميقاً به بررسي آن پرداخته است، اين مطلب است كه هيچ ارزش زيبايي شناختي مستقل و نابي وجود ندارد. هم‌چنان كه از مثال مانه برمي‌آيد از نظر بورديو آنچه عظمت و دوام اثر هنري را تعيين مي‌كند خصوصيات ذاتي اثر نيست بلكه نتيجه فرآيندهاي اجتماعي و خاصه مبارزه براي كنترل منابع است. بنابراين بورديو منتقد زيبايي‌شناسي كانتي است (كه بدنبال دفاع از معيارهاي عام و غيرتاريخي براي ارزش هنري است). بورديو همچنين منتقد رويكرد فرماليست‌ها به ادبيّات نيز است (كه در شكلي كاملاً جدا از موقعيت‌ سياسي و تاريخي توليد و مصرف اثر هنري به بررسي آن مي‌پردازند).

بورديو به دنبال تقليل ساده انگارانه زيبايي‌شناسي به تعين آن توسط نيروهاي اجتماعي نيست. اثر هنري را نمي‌توان صراحتاً به عنوان انعكاس يا بيان علائق طبقاتي توليدكننده آن در نظر گرفت. چنين روايتي حداقل از شناسايي منطق دروني حوزه آفرينش و مصرف اثر هنري و در نتيجه ميزان استقلال آن از حوزه ‌هاي سياسي و اقتصادي غفلت مي‌ورزد. با اين حال بورديو هنوز به دنبال توضيح «سليقه» و اساساً ايجاد تمايز بين سليقه خوب و بد (يا پيراسته و مبتذل) بر حسب بازتوليد تفاوت اجتماعي و نابرابري قدرت است. هنر و ارزش‌هاي زيبايي شناختي به عنوان امري درنظر گرفته مي‌شوند كه در يك حوزه قدرت توليد مي‌شوند. آثار ]اعم از هنري و غيرهنري[ بر طبق روش پيچيده‌اي كه در آن كنش‌گران خودشان و ديگران را طبقه‌بندي مي‌كنند، توليد و مصرف مي‌شوند. بنابراين مصرف در خدمت بيان تفاوت فرد با ديگران از راه پيراستگي‌ها و اختلاف‌هاي ظريفي است كه شخص پي مي‌افكند و (احتمالاً ناآگاهانه) به عنوان سليقه خوب مي‌پذيرد.

Zohreh Gholami

نظریه های جامعه شناسی بوردیو

1- رابطه میان نظریه و عمل، رابطه بازتابشی است.

2- کنش اجتماعی یک رویداد منفصل نیست، بلکه عملی است که واسطه میان منافع فردی و جمعی ازیک سوی، و ساختار اجتماعی، سازمان ها و فرهنگ، از سوی دیگر، است.

3- عمل یک فعالیت سامانمند است که رفاه اقتصادی، ساختار اجتماعی و فرهنگ جامعه را از یک سوی و همین طور شخصیت فردی را از سوی دیگر تولید و بازتولید می کند.

4- ارتباط میان ساختار اجتماعی و عمل توسط ریختار (هابیتوس) کنشگران باواسطه ایجاد می شود.

5- یک ریختار عبارت از یک رشته امکانات عملی معین و سازمان یافته «شخص» است. ریختار شاکله ای برای تولید راهکارها کار و برای تولید ادراک ها و ارزیابی های راهکارها و کار است، قطع نظر کامل از این که مساله خود شخص یا اشخاص دیگر مطرح باشد.

6- راهکارها و کار تک تک اشخاص شامل سبک زندگی شان به مثابه نظام راهکارهای طبقه بندی شده و طبقه بندی کننده است، یعنی نشانه «تشخص» است.

7- ریختار تک تک اشخاص هم مولود شرایط (موقعیت) زندگی شان است هم مواضع شان در درون ساختار شرایط زندگی؛ و همین طور مولود کار تربیتی که ساختاری مرجعیت گرا دارد. کاری که به بازتولید ساخت قدرت جامعه اشاره دارد.

8- ریختار تک تک اشخاص، از حیث «معنا»، منطبق است با شرایط زندگی و موضع نسبی شان در درون ساختار شرایط زندگی برحسب قرابت انتخابی.

9- ریختار توسط شرایط زندگی و موضع نسبی [درون آن] ساخت می گیرد. اما ریختار به راهکارهای و کار تک تک اشخاص هم ساخت می دهد و هم به ادراکات و ارزیابی های شان از این راهکارها و کار.

10- انسان هایی که از شرایط زندگی و مواضع نسبی مشابهه برخورداراند، ریختار همسانی بوجود می آورند و بدین طریق یک گروه، قشر، طبقه، فراکسیون یا جامعه را تشکیل می دهند که با دیگران متفاوت است و بر کشمکش میان طبقه برای خود و طبقه در خود غلبه می کند.

11- هر زمان که انسان ها اجتماعی عمل کنند، آن ها ساختار اجتماعی را بازنمایی می کنند و این ساختار را در عمل خود توسط ریختارشان تولید می کنند. بدین ترتیب هر موقعیتِ میانکنشی ناظر است بر جامعه.

12- جامعه در ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اش در عمل انسان ها مبتنی بر ریختار طبقاتی تولید می شود (و، همان طور که ما می توانیم اضافه کنیم، روی هم رفته بر مبنای ریختار اجتماعی آن ها).

13- تولید و بازتولید جامعه، رفاه اقتصادی جامعه، مناسبات اجتماعی و فرهنگ را تولید و بازتولید می کنند؛ آن ها هم چنین محتوی توزیع این فرآورده ها در میان اشخاص، گروه ها، اقشار، طبقات، فراکسیون ها و جوامع هستند.

14- تولید، بازتولید و توزیع در سه میدان تحقق می گیرد: میدان (حوزه یا فضا یا سپهر) اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

15- تولید، بازتولید و توزیع حاوی همکاری و رقابت هستند.

16- هر قدر بیشتر بتوان سرمایه اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی را سرمایه گذاری کرد، همان قدر در مقابل رقبا امکان برد بیشتر خواهد بود.

17- رقابت بر طبق اصل ماتیوس انجام می گیرد: آن کس که مالک است، بجااست [موفقیت] به آن داده شود.

18- رقابت در سه میدان ساختار تثبیت یافته بی عدالتی را در سطح بالاتر مقتضیاتِ موفقیت تولید کرده و بدین وسیله رقابت را به طور مستمر تشدید می کند.

19- ارزیابی موفقیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط دیگران سبب پدید آمدن سرمایه نمادین می شود. (شهرت و اعتبار)

20- سرمایه نمادین در مبارزات نمادین از طریق ارزیابی موفقیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعریف و تقسیم می شود.

21- هر چه بیشتر صاحب شهرت و اعتبار باشید، بیشتر می توانید سرمایه نمادین (شهرت و اعتبار) را با موفقیت تعریف و تقسیم کنید.

22- سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین به مثابه منابع قدرت هستند.

23- هر چه منابع قدرتی که در اختیار دارید بیشتر باشد، از شانس بیشتری برای موفقیت در مقابل رقبا برخوردار خواهید بود.

24- جامعه فضای اجتماعی است که به لحاظ عمودی تقسیم شده؛ فضایی که در آن میدان های نهادین، زیر- میدان ها، طبقات، اقشار و گروه ها سرگرم مبارزه بر سر مواضع خود هستند.


Share via facebook Share via linkedin Share via telegram Share via twitter Share via whatsapp

https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
اندیشه های لویی آلتوسر (جامعه شناس فرانسوی)

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات علوم اجتماعی, Sociology Articles

0 ارسال
2217 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 15:36:08 - 08/24/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
سی رایت میلز (جامعه شناس آمریکایی) *Charles right mills*

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات علوم اجتماعی, Sociology Articles

0 ارسال
2566 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 16:01:39 - 08/24/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/clip.png
عادتهای پیر کننده را بشناسیم

نویسنده guld118 در زیبایی , تناسب اندام , تندرستی

0 ارسال
301 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 18:04:53 - 06/22/19
توسط
guld118
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
زنی که در طول 3سال 40سال پیر شد + عکس

نویسنده شیوا ایروانیان در مطالب جالب ،خواندنی و آموزنده

0 ارسال
1372 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 14:28:11 - 10/19/11
توسط
شیوا ایروانیان
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/clip.png
استفان ويليام هاوكينگ رياضيدان و كيهان شناس معاصر

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات نجوم و ماورا الطبیعه, Astrology Articles

0 ارسال
1199 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 15:32:55 - 06/30/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
خشونت و پرخاشگری در جامعه

نویسنده Zohreh Gholami در مقالات روانشناسی, Psychology Articles

0 ارسال
2435 مشاهده
آخرین ارسال: قبل از ظهر 09:24:28 - 12/21/11
توسط
Zohreh Gholami
https://www.meta4u.com/forum/Themes/Comet/images/post/xx.png
Sociology * جامعه شناسی چیست*

نویسنده Amir Shahbazzadeh در مقالات علوم اجتماعی, Sociology Articles

0 ارسال
1826 مشاهده
آخرین ارسال: بعد از ظهر 17:51:26 - 06/23/11
توسط
Amir Shahbazzadeh