با سلام
شرکت ما برای خرید یک مزدا دو کابین مدل 88 در اذر ماه 90ارزیابی کارشنا دادگستری دریافت نمود ولی کار نقل و انتقال بنام شرکت در فروردین 91 انجام گرفت حالا برای ثبت بعنوان دارایی ثابت بقیمت کارشناسی باید تاریخ سال 91 بزنم ؟
ایا ثبت زیر صحیح میباشد؟
91/01/27 دارایی ثابت/ ماشین الات/ مزدا دو کابین **
بستانکاران غیر تجاری **
بابت خرید یک دستگاه خوردو مزدا دو کابین مدل 88
برای خرید یک خودرو پارس که از خرداد 91 که کارشناس داگستری قیمت گذاری کرده و از همان تاریخ توسط شرکت جهت ایاب و ذهاب مورد استفاده قرار میگیرد و هزینه سوخت و تعمیرات کلا بعهده شرکت میباشد ولی تا کنون مراحل ثبت بنام شرکت انجام نگرفته چکار باید بکنم؟
ایا چون نه قولنامه نه سندی بنام شرکت ندارم صرفا یک برگ قیمت گذاری دارم نمیشود از زمان استفاده بنام دارایی شرکت ثبت بنمایم؟
بنظر خودم بهتره هزینه ها تا زمان انتقال رسمی سند ثبت ننمایم تا بمشکل در زمان رسیدگی برنخورم
لطفا دوستان اگر تجربه این موضوع دارند راهنمایی فرمایند
با تشکر و شاد باش
سلام
نقل قول از: لینا در نوامبر 26, 2012, 01:35:49 بعد از ظهر
با سلام
شرکت ما برای خرید یک مزدا دو کابین مدل 88 در اذر ماه 90ارزیابی کارشنا دادگستری دریافت نمود ولی کار نقل و انتقال بنام شرکت در فروردین 91 انجام گرفت حالا برای ثبت بعنوان دارایی ثابت بقیمت کارشناسی باید تاریخ سال 91 بزنم ؟
ایا ثبت زیر صحیح میباشد؟
91/01/27 دارایی ثابت/ ماشین الات/ مزدا دو کابین **
بستانکاران غیر تجاری **
بابت خرید یک دستگاه خوردو مزدا دو کابین مدل 88
برای خرید یک خودرو پارس که از خرداد 91 که کارشناس داگستری قیمت گذاری کرده و از همان تاریخ توسط شرکت جهت ایاب و ذهاب مورد استفاده قرار میگیرد و هزینه سوخت و تعمیرات کلا بعهده شرکت میباشد ولی تا کنون مراحل ثبت بنام شرکت انجام نگرفته چکار باید بکنم؟
ایا چون نه قولنامه نه سندی بنام شرکت ندارم صرفا یک برگ قیمت گذاری دارم نمیشود از زمان استفاده بنام دارایی شرکت ثبت بنمایم؟
بنظر خودم بهتره هزینه ها تا زمان انتقال رسمی سند ثبت ننمایم تا بمشکل در زمان رسیدگی برنخورم
لطفا دوستان اگر تجربه این موضوع دارند راهنمایی فرمایند
با تشکر و شاد باش
استاندارد شماره11:
يك قلم دارايي ثابت مشهود زماني به عنوان دارايي شناسايي ميشود كه :
الف . جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي به‌درون واحد تجاري محتمل باشد ، و
ب . بهاي تمام شده دارايي براي واحد تجاري ، به‌گونه‌اي اتكاپذير قابل اندازه‌گيري باشد.
جهت اطمينان از جريان منافع اقتصادي به درون واحد تجاري بايد مزايا و مخاطرات دارايي به واحد تجاري منتقل شده باشد.شادباشيد
درود بر شما
لینا جان آیا این خودرو شما قولنامه نداشته است؟سند نداشته است؟
با این توضیحاتی که فرمودید فکر میکنم این خودرو را شرکت شما به دلیل داشتن طلبی از جایی دیگر به نفع خود مصادره کرده است درست است؟
خوب زمان شناسایی این دارایی در شرکت شما تاریخ خرید این خودرو است که حال افزایش یا کاهش ارزش آن توسط کارشناس ارزیابی شده است اما اگر این خودرو طی موردی که عرض کردم به شما منتقل شده باشد زمان شناسایی آن زمان نقل و انتقال سند به شرکت شما میباشد.
با احترام
با سلام و تشکر از خانم ایلان عزیز و جناب کیانی گرامی
ایلان جان خودرو اولی تا پایان سال 90 اجاره ان را پرداخت نمودیم و خودرو دومی مربوط به سرپرست کارگاس که بشرکت فروخته نه قولنامه نداریم نه چیزی صرفا یک برگ کارشناسی دارم که فکر میکنم طبق ماده قانونی و برداشتی که از ارسال جناب کیانی کردم باید خدور اولی از فروردین سال 91 و خودرو دومی از زمانی که هزینه سوخت و تعمیرات و استفاده ان با شرکت شده ثبت دارایی بنمایم و ربطی به انتقال سند یا تاریخ برگ ارزیابی کارشناس دارایی ندارد فقط باید بقیمت کارشناسی باشد
لطفا اگر برداشت من اشتباه میباشد اصلاح فرمایید
با تشکر و شاد باش
درود بر شما
فرمایش جناب اقای کیانی بزرگوار در رابطه با شناسایی یک دارایی به عنوان دارایی کاملا متین و درست میباشد اما بحث ما اینجا برای دارایی بودن این خودرو است یا اینکه ایا اصلا این دارایی، دارایی ما میباشد؟ایا استهلاکی که برای آن میگیریم درست است؟با چه سندی این دارایی به ما منتقل شده است؟اصلا یک سوال از شما دارم
اگر اتفاقی برای سرپرست کارگاه شما بیافتد چطور ثابت میکنید که آن دارایی متعلق به شما بوده نه ایشان؟چطور ثابت میکنید که مبلغی به ایشان بابت آن خودرو پرداخت شده بود و دارایی راخریده بودید؟دارایی مربوط به شرکت شما است که به نام شما باشد نه اینکه به نام حسن باشد و شما از آن استفاده کنید به این امید که بله دارایی قابل قبول است و تمامی هزینه های مربوطه نیز قابل قبول خواهد بود
لینا جان آن خودرو حتما و قطعا سندی دارد و حتما و قطعا قولنامه ای دارد که به نام سرپرست کارگاه شما بوده است و بایستی به نام شرکت شما شود و اینکه کارشناس برای آن قیمت گذاری کرده است صرفا آیا دارایی شما بودن آن را تضمین میکند؟
من کارشناس هستم خوب؟به من میگویند فلان ملک را کارشناسی کن ایا برای من مهم است آن ملک متعلق به کیست؟
با احترام
با سلام
همانطور که جناب کیانی و خانم آیلان فرمودند تا زمانی که یک دارائی به طور کامل به نام شرکت ثبت نگردد مورد وثوق نخواهد بود
اگر شما فرضا یک لودر خریداری نمائید و به عنوان یک دارائی در حسابها ثبت نمائید
در هنگام رسیدگی مالیاتی قطعا ممیز مالیاتی اصل سند لودر را برای مشاهده از شما مطالبه خواهد نمود
و در صورت اینکه به نام شرکت نباشد هزینه استهلاک و سایر هزینه های تعمیر و نگهداری انجام شده را رد خواهد نمود
با احترام
با سلام
با تشکر از دوستان گرامی و جناب اکبرزاده و خانم ایلان و جناب کیانی
بله میدانم باید باسم شرکت منتقل گردد ولی مسئله تاریخ ثبت ان بنام شرکت میباشد
با توجه به استاندارد شماره 11 که جناب کیانی فرمودند از زمان انتقال منافع بعنوان دارایی قابل قبول است اما قولنامه نداریم
پس پیوست سند چ بگذارم؟؟
از طرفی اگر منتظر بمانم تا بنام شرکت گردد پس هزینه سوخت و تعمیرات که شرکت در بازه زمانی تحویل ان تا انتقال سند رسمی متحمل میشود چکار کنم؟؟
ایا میتوانم یک صورتجلسه داخلی تنظیم نمایم تا بتوانم پیویست سند حسابداری کنم و از زمان استفاده بعنوان دارایی شناسایی گردد تا استاندارد 11 رعایت کرده باشم ایا قابل قبول است؟
درود بر شما
لینا جان
استاندارد 11 میگوید وقتی یک چیزی چنین آیتمهایی داشت به عنوان دارایی ثابت مشهود طبقه بندی میگردد مثلا نباید آن را با این مشخصات به عنوان هزینه شناسایی کنید!حال شما میفرمایید چون خودرو این شرایط را دارد پس من بیایم از زمانی که منافع این خودرو شامل حال شما میشود آن را به عنوان دارایی شناسایی کنم؟؟؟؟
وقتی خودرو متعلق به شما نیست چگونه آن را دارایی خود شناسایی کنید و منافع و هزینه های مربوطه را در نظر بگیرید؟؟
راه حل شما فکر میکنم این باشد که یک قولنامه صوری به تاریخ استفاده از آن خودرو با سرپرست مربوطه ببندید تا زمانی که سند به نام شود اما اگر خودرویی که مربوط به شما نیست هزینه های آن ثبت شود خیلی واضح است که هزینه های مزبور توسط ممیز در صورت شناسایی و رهگیری رد خواهد شد
صورتجلسه مورد نظر شما نیز مثلا برای پرداخت فلان مبلغ بابت خودرو قابل قبول است و یا آورده شرکا و... مواردی از این قبیل
با احترام
سلام ایلان جان جواب سوال جناب کیانی اینجور دادن
نقل قول
اولا يك دارايي بايد مشخصات زير را دارا باشد :
1- منافع اقتصادی آتی داشته باشد.
2- در اثر رویدادهای گذشته ایجاد شده باشد.
3- تحت کنترل واحد تجاری باشد.
ثانيا
تنها هزينه كرد سوخت مصرفي خودرو ملاك انتقال مزايا و مخاطرات نيست!!؟؟
منظور اين است كه :
1-فروشنده/واگذار كننده خودرو ديگر هيچ دخالت مستمري در كنترل وسيله نداشته باشد
2-شركت از منافع خورو استفاده ميكند
3-مخاطرات و هزينه هاي مرتبط(نگهداري-تعميرات) با خودرو به عهده خريدار است
*براي اينكه زمان انتقال مخاطرات و مزاياي مالكيت به خريدار را بتوان تعيين كرد، لازم است شرايط معامله مورد بررسي قرار گيرد. در اغلب حالات، انتقال مخاطرات و مزاياي مالكيت با انتقال مالكيت قانوني به خريدار يا تصرف مورد معامله توسط خريدار همراه است
در خصوص اين مورد وساير موارد خاص مشابه درصورت نبود محدوديت هاي زير اقدام به شناسايي دارايي ميكنيم :
نمونه‌هايي از مواردي كه فروشنده /واگذار كننده ممكن است مخاطرات و مزاياي عمده مالكيت را حفظ كند(و نبايست دارايي شناسايي شود) به شرح زير است(هرگونه واگذاري /فروش):
استاندارد 3:(1)
الف.زماني كه واحد تجاري تعهداتي را درارتباط با عملكرد غير مطلوب مورد معامله كه توسط مفاد ضمانت‌نامه كالاي فروش رفته پوشش نيافته باشد، به عهده بگيرد،
ب.زماني كه دريافت درآمد عملياتي مربوط به يك فروش خاص، مشروط به تحصيل درآمد توسط خريدار از محل فروش كالاي مورد معامله باشد،
ج.زماني كه ارسال كالاي مورد معامله متضمن خدمات نصب باشد، ليكن خدمات نصب كه بخش عمده‌اي از مبلغ قرارداد را تشكيل مي‌دهد، توسط واحد تجاري به‌‌طور كامل انجام نشده باشد، و
د.زماني كه خريدار حق فسخ معامله را براساس مفاد قرارداد داشته باشد و واحد تجاري در مورد احتمال برگشت كالاي فروش رفته مطمئن نباشد.
از منظر حقوقي :(قانون مدني)ماده 183
عقد : عبارت است از اينكه يك يا چند نفر در مقابل يك يا چند نفر ديگر تعهد بر امري نمايند و مورد قبول آنها باشد.
ماده 190
براي صحت هر معامله شرايط ذيل اساسي است:
1-قصد طرفين و رضايت آنها
2-اهليت طرفين
3-موضوع معين كه مورد معامله باشد
4-مشروعيت جهت معامله
با توجه به توضيحات بالا و در صورت نبود محدوديت هاي مندرج فوق الذكر(1)از جميع جهات معامله انجام شده است و بايستي شناسايي دارايي صورت پذيرد
مدارك پشتوانه ثبت حسابداري ،مربوط به نحوه "دفتر داري" است و به جهت ارائه مستندات به مقامات دولتي است و ارتباطي به زمان شناسايي دارايي ندارد
شادباشيد
فکر میکنم مشکل من با یک صورتجلسه حل بشه و چون صددرصد مالکیت با شرکت فقط مراحل تنظیم سند بخاطره مشغله ریس کارگاه بطول کشیده شده
نقل قول از: لینا در نوامبر 27, 2012, 06:51:38 بعد از ظهر
تنها هزينه كرد سوخت مصرفي خودرو ملاك انتقال مزايا و مخاطرات نيست!!؟؟
منظور اين است كه :
1-فروشنده/واگذار كننده خودرو ديگر هيچ دخالت مستمري در كنترل وسيله نداشته باشد
2-شركت از منافع خورو استفاده ميكند
3-مخاطرات و هزينه هاي مرتبط(نگهداري-تعميرات) با خودرو به عهده خريدار است
*براي اينكه زمان انتقال مخاطرات و مزاياي مالكيت به خريدار را بتوان تعيين كرد، لازم است شرايط معامله مورد بررسي قرار گيرد. در اغلب حالات، انتقال مخاطرات و مزاياي مالكيت با انتقال مالكيت قانوني به خريدار يا تصرف مورد معامله توسط خريدار همراه است
درود بر شما
یک سوال بنده را جواب بفرمایید در مورد این بندی که نقل قول کردم:
شما در زمانی که بخواهید این خودرو را به نام فردی دیگر سند بزنید بایستی تا زمان تعویض پلاک خلافی این خودرو را گرفته و تمامی عوارض مربوطه تا آن تاریخ (سند)به نام فرد مورد نظر خواهد آمد خوب آیا استاندارد برای این مورد تدبیری نیاندیشده است؟؟
نقل قول از: لینا در نوامبر 27, 2012, 06:51:38 بعد از ظهر
در خصوص اين مورد وساير موارد خاص مشابه درصورت نبود محدوديت هاي زير اقدام به شناسايي دارايي ميكنيم :
نمونه‌هايي از مواردي كه فروشنده /واگذار كننده ممكن است مخاطرات و مزاياي عمده مالكيت را حفظ كند(و نبايست دارايي شناسايي شود) به شرح زير است(هرگونه واگذاري /فروش):
استاندارد 3:(1)
الف.زماني كه واحد تجاري تعهداتي را درارتباط با عملكرد غير مطلوب مورد معامله كه توسط مفاد ضمانت‌نامه كالاي فروش رفته پوشش نيافته باشد، به عهده بگيرد،
ب.زماني كه دريافت درآمد عملياتي مربوط به يك فروش خاص، مشروط به تحصيل درآمد توسط خريدار از محل فروش كالاي مورد معامله باشد،
ج.زماني كه ارسال كالاي مورد معامله متضمن خدمات نصب باشد، ليكن خدمات نصب كه بخش عمده‌اي از مبلغ قرارداد را تشكيل مي‌دهد، توسط واحد تجاري به‌‌طور كامل انجام نشده باشد، و
د.زماني كه خريدار حق فسخ معامله را براساس مفاد قرارداد داشته باشد و واحد تجاري در مورد احتمال برگشت كالاي فروش رفته مطمئن نباشد.
از منظر حقوقي :(قانون مدني)ماده 183
عقد : عبارت است از اينكه يك يا چند نفر در مقابل يك يا چند نفر ديگر تعهد بر امري نمايند و مورد قبول آنها باشد.
ماده 190
براي صحت هر معامله شرايط ذيل اساسي است:
1-قصد طرفين و رضايت آنها
2-اهليت طرفين
3-موضوع معين كه مورد معامله باشد
4-مشروعيت جهت معامله
با توجه به توضيحات بالا و در صورت نبود محدوديت هاي مندرج فوق الذكر(1)از جميع جهات معامله انجام شده است و بايستي شناسايي دارايي صورت پذيرد
مدارك پشتوانه ثبت حسابداري ،مربوط به نحوه "دفتر داري" است و به جهت ارائه مستندات به مقامات دولتي است و ارتباطي به زمان شناسايي دارايي ندارد
شادباشيد
فکر میکنم مشکل من با یک صورتجلسه حل بشه و چون صددرصد مالکیت با شرکت فقط مراحل تنظیم سند بخاطره مشغله ریس کارگاه بطول کشیده شده
[/quote]
در تمامی موارد ارائه شده توسط شما کالای مورد معامله را نام برده خوب کدام معامله؟از کدام معامله ای که در قانون مدنی آمده است یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر صحبت شده است؟
آیا در این رد و بدل کالا و یا در صورتجلسه ای که قرار است تنظیم شود یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر قرار دارند؟؟؟یا فقط یک یا چند نفر در مقابل خودشان قرار دارند و مصوبه ای تنظیم میکنند؟؟
با تشکر و احترام مجدد
یا میتوانید تا زمانیکه که سند به نام شرکت شما ثبت شود و تمامی مزایا و مخاطرات آن به شرکت شما منتقل شود یک قرارداد A ریالی با سرپرست بابت استفاده کردن از خودرو ایشان ببندید و هزینه های مربوطه را در این قالب بپردازید اینطور مشکلی از بابت رد شدن هزینه نخواهید داشت
با احترام
نقل قول از: آیلان در نوامبر 27, 2012, 09:05:40 بعد از ظهر
یک سوال بنده را جواب بفرمایید در مورد این بندی که نقل قول کردم:
شما در زمانی که بخواهید این خودرو را به نام فردی دیگر سند بزنید بایستی تا زمان تعویض پلاک خلافی این خودرو را گرفته و تمامی عوارض مربوطه تا آن تاریخ (سند)به نام فرد مورد نظر خواهد آمد خوب آیا استاندارد برای این مورد تدبیری نیاندیشده است؟؟
سلام
از منظر استاندارد حسابداري كه به نظرم توضيح كافي بود،شرايط :
1-فروشنده/واگذار كننده خودرو ديگر هيچ دخالت مستمري در كنترل وسيله نداشته باشد
2-شركت از منافع خورو استفاده ميكند
3-مخاطرات و هزينه هاي مرتبط(نگهداري-تعميرات) با خودرو به عهده خريدار است
ولي،
شما ميفرماييد كه تا روز انتقال سند هيچ ثبتي در دفاتر انجام ندهيم؟!جون مالكيت منتقل نشده است.(ايراد به استاندارد وارد نموديد)
در صورت بروز حادثه براي خودرو ،زماني كه وسيله در اختيار شماست،آيا مالك مقصر است و بايد پرداخت نمايد؟!
اين يعني انتقال مخاطرات
در خصوص خلافي نيز تاريخ انتقال مشخص است!از آن تاريخ بقبل بر ذمه فروشنده است و از مبلغ طلبش كم ميكنيم.ارتباطي به ثبت دارايي دارد؟!
نقل قول از: آیلان در نوامبر 27, 2012, 09:05:40 بعد از ظهر
در تمامی موارد ارائه شده توسط شما کالای مورد معامله را نام برده خوب کدام معامله؟از کدام معامله ای که در قانون مدنی آمده است یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر صحبت شده است؟
آیا در این رد و بدل کالا و یا در صورتجلسه ای که قرار است تنظیم شود یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر قرار دارند؟؟؟یا فقط یک یا چند نفر در مقابل خودشان قرار دارند و مصوبه ای تنظیم میکنند؟؟
ماده 190 ق . م = برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است :
1- قصد طرفین و رضای آنها 2- اهلیت طرفین 3- موضوع معین که مورد معامله باشد
4- مشروعیت جهت معامله
باید توجه کردکه این شرایط با توجه به اهداف مختلفی که قانونگذار داشته است ذکر شده است وتمامی آنها از جمله ارکان اساسی انعقاد عقد نیستند بلکه اگر بخواهیم به نحو مختصر توضیحی بدهیم :
1- قصد طرفین و رضای آنها که از آن به (( اراده طرفین )) نام برده می شود ازجمله ارکان اساسی برای منعقد شدن هر عقد و ایجاد این موجود اعتباری مرکب است .
2- اهلیت طرفین : باید توجه داشت که بطور کلی اهلیت طرفین را زمانی ما بکار می بریم که اراده ای وجود دارد و اما از اهلیت برای سلامت بودن و نافذ بودن این این اراده سخن می گوییم غیر از مواردی که اراده ای اصلا وجود ندارد و می گوییم آن طرف اهلیت ندارد مثل مجانین و اشخاص غیر ممیز
شخص طرف معامله دارای اراده است = شرط سلامت و نفوذ اراده است .(اهلیت)
شخص طرف معامله فاقد اراده است = در اینصورت آن دیگر معامله را نمی تواند انشا بکند .
3- موضوع معین که مورد معامله است = از آنجا که می دانیم از قراردادها و عقود به عنوان منشاء و منبعی برای ایجاد تعهد نام می برند و ممکن است در اثر عقدی چندین تعهد ایجاد شود ، و از آنجا که نقطه ای مقابل تعهد، حق است باید این تعهد ایجاد شده دارای موضوع معین باشد که عمل به آن ، به منزله ی رسیدن طرف مقابل به حق خودش باشد و از معین بودن موضوع به عنوان شرط صحت تعهد نام می برند و معامله هم باید دارای موضوع معین باشد و دارا بودن موضوع معین را از این جهت می توانیم بررسی کنیم که :
1-از این جهت می گوییم که معامله باید دارای موضوع معین باشد که برای ایجاد شدن و انعقاد قرار داد داشتن موضوع معین یک نوع شرط عقلانی و اساسی است و به وابسته ی همین موضوع معین است که عقد منعقد می شود زیرااگر مراحل تکوینی انعقاد و عقد را بخواهیم بررسی بکنیم به این گونه است که: در ابتدا برای اینکه قرار داد و معامله ای بخواهد شکل بگیرد به این گونه عمل می شود : مثلا: در زمانیکه ما در یک خیابان مشغول قدم زدن هستیم ودر پشت شیشه ای یک بنگاه ماشینی را مشاهده می کنیم و نسبت به آن ماشین میل و شوقی پیدا می کنیم ودر نتیجه تصوری که نسبت به آن ماشین مشاهده داریم وتمام جنبههای آن و سود وزیان داشتن آن را بررسی می کنیم و مثلا با خود می گوییم که اگر این ماشین مال من باشد ، رانندگی باآن بسیار راحت و لذت بخش است و برای مسافرت ماشین مناسبی به نظر می رسد ودر نتیجه این بررسی ها یک شوق – میل ، رضایتی در ما به وجود می آید که از آن به (( رضا)) ی در معاملات تعبیر کرده اند و بر مبنای همین رضایت و اشتیاق است که طرف تصمیم گیری می کند ودر درون خود ، خویشتن را مالک آن ماشین می داند و در درون خویش به نحو یکجا بند انشای معامله می کند اما از آنجا که عقد یک موجودی مرکب است و باید 2 اراده ها به یکدیگر ضمیمه شود چونکه ما می گوییم جو هر عقد توافقی است که بین ایجاب و قبول صورت می گیرد و اراده آن فرد قبول کننده باید ابراز گردد و از جنبه درونی به ظاهری سرایت گردد تا ایجاب کننده نیز از قصد ایشان مطلع گردد و اینجا آن فرد قبول کننده اراده خود را ابراز می کند و در صورتی که آن پیشنهاد کامل ، قطعی و حاوی شرایط اساسی معامله باشد واین قبول کاملا منطبق با آن باشد موجب منعقد شدن عقد می شود پس چند نکته را باید مورد توجه قرار داد :
1- مبنا و اساس عقد انشاء ، رضایت و اشتیاق فرد است و در این صورت آن قصد انشاء اختیاری محسوب می شود واین رضایت و اشتیاق هم در نتیجه ی بررسی کردن آثار معامله برای شخص ایجاد می گردد و در صورتی که قصد معامله در اثر اکراه و نه اختیار و رضایت شخصی حاصل گردد از آنجا که فرد رضایت و اشتیاق نداشته و از آنجا که رضایت در اثر بررسی کردن نتایج و آثار آن معامله برای فرد ایجاد می شود ( با خود می گوید : اگر این ماشین مال من باشد ، رانندگی با آن راحت و ماشین مطلوبی است و این سخنان فرد حاکی از آن است که او خود را مالک ماشین بداند یعنی اثر عقد و نتیجه آن را محقق بداند ) و در صورتی که قصد انشاء محقق بشود به اکراه و نه رضایت و اشتیاق و آن مراحل تکوینی نباشد و در این صورت قانونگذار آن معامله را برای طرفی که آثار آن را بررسی نکرده است غیر نافذ می داند و به همین دلیل گفته می شود که معامله غیر نافذ در این مرحله ی عدم نفوذی با معامله باطل شبیه همدیگر هستند یعنی اینکه هر دو فاقد اثر حقوقی هستند و با این تفاوت که معامله ای غیر نافذ قابلیت نافذ و صحیح شدن را دارد و معامله باطل ، خیر ، چون اصلا موجودی اعتباری وجو ندارد که ما بعدا آن را ترمیم بکنیم و با بررسی کردن این مراحل است که مبنای غیر نافذ بودن معامله ای اکراهی به راحتي به دست مي آيد و مي بينيم كه تمام اين سخنان در صورتي معنا پيدا مي كند كه آن موضوع مورد معامله معين باشد .
4 مشروعيت جهت معامله : مي توانيم بگوييم اين قيد قانونگذار براي اين ذكر شده است كه قراردادها ي خصوصي را منطبق با نظم عمومي و اخلاق حسنه بگرداند و اين مشرعيت امري جداي از مشروعيت از لحاظ فقه اي است و به منزله قانوني بودن و خلاف نظم عمومي نبودن است و از اركان عقد كه ناظر به شكل گيري و انعقاد عقد با شد نيست بلكه شرطي است كه رعايت آن لازمه ي نفوذ حقوقي داشتن قراضي است .
ضمانت اجرا =عدم رعايت و يا فقدان شرايط اساسي ذكر شده در ماده 190 ق. م آثار و ضمانت اجراهاي متفاوتي دارد : 1- بطلان = عقدي كه حكم به بطلان آن داده شود ديگر به هيچ وجه قابل زنده شدن نمي شود .
2.عدم نفوذ = در اين صورت عقد شكل گرفته اما يك اشكالي دارد كه بعدا مي تواند رفع شده و عقد صحيح گردد . عدم رعايت هر يك از شروط اساسي ذكر شده در ماده 190 ق م چه آثاري را در پي دارد :
1- قصد طرفين = اثر عدم وجود چنين شرطي بسيار واضح است كه نياز به هيچ توضيحي ندارد و عبارت است از بطلان و يا به نحوي ديگر اصلا هيچ موجود اعتباري به وجود نمي آيد كه بخواهيم حكم به بطلان آن را بدهيم چون كه تا وقتي كه علت نباشد هيچ پديده اي ايجاد نمي شود و تا زمانيكه شخصي جدي و قصد انشاء و ايجاد عملي را نكند هيچ موجودي و عمل حقوقي ايجاد نمي شود و به همين وابسته است كه بايد بين اعمال حقوقي و وقايع حقوقي به نوعي تفاوت قايل شد و گفت كه ماده 190 ق . م با اين شروط اساسي كه ذكر كرده است ناظر به اعمال حقوقي است و نه ووقايع حقوقي ، چونكه وقايع حقوقي تنها از آن جهت كه داراي آثار حقوقي است مورد مطالعه ي علم حقوق قرار مي گيرد و وقايعي هستند خارج از اراده افراد مثل ارث كه با قصد طرفين ذكر شده در بند 1 ماده 190 ق.م جور در نمي آيد و يا اينكه وقايعي حقوقي مثل ضمان متعهدي كه آثار آن به حكم قانون بر افرا د تحميل مي شود كه در اين صورت با قسمت 2، بند 1 ماده 190 ق. م مطابقت پيدا نمي كند و به همين دليل مي توان گفت كه ماده 190 ق . م ناظر به اعمال حقوقي است و در سطر نخست اين ماده : براي صحت هر معامله شرايط ذيل اساسي است ، نمي توان گفت كه در اينجا معاملات در معناي عام خود و در برابر عبادات آمده است معامله اي آمده به معناي اعمال حقوقي است .
2- رضايت طرفين = در مورد رضايت طرفين و عيوب رضا بحث تفصيلي وجود دارد و آ‹ اين است كه ما بايد مواردي كه منجر به معيوب شدن رضا مي شود ، همانطور كه در ماده 199ق .م آمده است را منحصر به اشتباه و اكراه بدانيم و هر كدام مسايل بسياري در بر دارد : بررسي جهات مختلف اشتباه و تاثير آن در نفوذ و يا عدم نفوذ قرار داد و يا عقد :
1- اشتباه در نوع عقد = اشتباه به منزله ي تصور نادرست و اشتباه از واقعيت است به اين گونه كه مثلا ايجابي كه شخص ايجاب كننده قصد بيع را داشته و قابل به قصد اجاره آن را قبول بكند و در اين صورت اصلا هيچ گونه توافق و تراضي بوجود نمي آيد و از آنجا كه جوهر عقد توافق است و به همين دليل مي گوييم اشتباه در نوع عقد كه هيچ گونه برخورد اراده ها ميسر نمي شود پس هيچ گونه عقدي نيز محقق نمي شود و اثر آن بطلان و كان لم يكن بودن است .
2- اشتباه در موضوع معامله = در صورتي پيش مي آيد كه مثلا هر دو قصد بيع را داشته باشند اما قصد بايع يا پارچه هاي كتان باشد و قصد خريدار پارجه هاي مخملي و اثر اين نوع اشتباه بر طبق آنچه كه از ظاهر ماده 200 ق . م بر مي آيد غير نافذ بودن آن كه در اين مورد 3 نظريه وجود دارد كه به نظر مي رسد اگر توجيهي به سير تكويني ايحاد توافق و شكل گيري عقد بيندازيم متوجه مي شويم كه در اين گونه موارد كه اشتباه در موضوع مورد معامله صورت مي گيرد هيچ گونه توافقي صورت نمي گيرد كه بخواهد منجر به شكل گيري عقدي بشود كه ما بعدا آن را غير نا فذ بدانيم چونكه از آنجا كه مي دانيم ايجاب بايد حاوي عناصر اساسي باشد ودر عقد بيع ايجاب بايد حاوي عناصري مانند قيمت ، وصف ، جنس ، و مقدار باشد كه اين اوصاف و ويژگيها از جنسي به جنس ديگر متفاوت مي گردد و در اين موارد كه قبولي كه به ايجاب ضميمه مي شود در صورتي باعث تحقق توافق و به تبع عقد مي شود كه مطلق باشد و به اين معني كه كاملا و منطبقا همان شروط ذكر شده را در گيرد و نه چيزي كم و نه زياد باشد ، كه در غير اين صورت خود ايجاب جديدي است كه نياز به قبول دارد و در اين موارد كه اشتباه در موضوع معامله رخ مي دهد كاملا مي توانيم اين سخنان را پياده كنيم و بگوييم كه هيچ نوع توافقي صورت نگرفته است و جوهر عقد وقتي محقق نشود قطعا هيچ گونه عقدي نيز به وجود نخواهد آمد و اثر اين چنين اشتباهي هم چيزي جز باطل و كان ولم يكن بودن نخواهد بود .
3- اشتباهي را نيز موثر بخش خواهيم داشت كه در يك سري اوصاف و شرايط اساسي باشد كه تشخيص آن بوسيله عرف و يا اينكه خود طرف به صراحت ويژگي را ذكر كند و مي گويند كه اشتباهي را موثر مي دانند و بر آن اثر عدم نفوذ و بطلان را جاري مي كنند كه اگر فرد مرتكب اشتباه نمي شود و آگاه مي بود هيچ گاه آ‹ عقد را محقق نمي ساخت و يا اينكه شرايط ديگري را در نظر مي گرفت و به همين دليل است كه اشتباه در شخص طرف معامله را در حالتي موثر مي دانند كه شخصيت او علت عمده عقد باشد ( م 201 ق .م ) و اين شخص نيز مويد همان نكته است= كه اشتباه بايد در عناصر اساسي روي داده باشد .
اكراه = در بررسي اكراه و آثار آن ابتدا بهتر است كه مقدمه اي ذكر شود تا اينكه به مبناي آن و اين كه چه اثري را در پي خواهد داشت به راحتي دست پيدا بكنيم :
در بررسي كردن اينكه اكراه چه تاثيري در عقد خواهد گذاشت بايد هميشه آن سير و توالي كه فرد در ذهن خود طي مي كند تا در نهايت آ ن اراده اي باطني خود را ابراز مي كند و باعث شكل گيري توافق و عقدي مي شود را در نظر گرفت و خواهيم ديد كه قصد انشا ء معامله به 2 طريق مي تواند حاصل آيد :
1- يك حالت است كه فرد مختار بوده و تمام جوانب و آثار يك عمل حقوقي را بررسي ودر آخر با توجه به اشتياقي و رضايتي كه نسبت به آن پيدا مي كند قصد انشاء و ايجاد آن مي كند و چنين عقدي و عمل حقوقي كه در اينچنين فضايي شكل بگيرد صحيح بوده و آثار حقوقي آن كاملا بر آن مرتبت مي گردد چونكه در ابتدا تا فرد كاملا و به اختيار خود آثار عمل حقوقي را در نظر و در ذهن خود بررسي كرده و بعد قص به ايجاد معامله كرده است و دليلي ندارد كه قانونگذار حكم به عدم نفوذ بودن آن بدهد و كاملا منطبق با نظم عمومي و قانون مي باشد .
2- حالتي است كه قصد انشاء و ايجاد معامله به اكراه و نه اختيار و اشتياق و بررسي كردن آثار و نتايج در فود ايجاد مي شود و در اين حالت فود قصد انشاء معامله دارد و فقط رضاي او معيوب شده است و عقدي كه توسط او ايجاد شده است از يك جهت به دليل اينكه داراي قصد انشاء بوده است چنين موجودي در عالم اعتبار به وجود آمده است اما از آنجا كه او فاقد رضايت بوده و آثار و نتايج را بررسي نكرده است كه بگوييم اين قصد انشاء در او به وابسته ي بررسي كردن نتايج و ايجاد رضايت و در نتيجه تصميم گيري و قصد انشاء معامله بشود و به همين دلايل ذكر شده قانونگذار چنين عقدي اكراهي را فاقد آثار و نتايج مي داند و هيچ گونه اثري بر آن مرتبت نمي شود ، تا اينكه شخص مكره به بررسي آثار و نتايج بپردازد ودر صورتي كه رد كند اين موجود اعتباري از بين مي رود و ديگر قابل باز گشت نيست و اگر قبول بكند و با توجه به اينكه يك موجود اعتباري در عالم اعتبار ايجاد شده است كه داراي نقص و خللي است هرگاه ما آن خلل را ترميم بكنيم اعلام قبول از طرف شخص تحت اكراه در حالتي كه از او رفع اكراه شده باشد و در اين صورت بايد توجه كرد كه در عالم اعتبار به منزله اين است كه آن موجود اعتباري از ابتدا سالم و صحيحا منعقد شده است و براي همين هم در اين باره نظر يري كشف پذيرفته شده است و ما خريدار را از روزي كه عقد منعقد شده است او را مالك مي دانيم و آثار و منافع بين ايجاد و زمان انعقاد عقد اكراهي تا اعلام قبول را متعلق به خريدار دانسته و شخصي كه اعلام قبول بكند بايد اين منافع حاصله را به خريدار مسترد بگرداند .
تهيه كننده : داوود علي اكبري (حقوق 87)
درود بر شما
برای تحقق اصل درامد شروط زیر لازم است:
1 – مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.
2 – فرایند کسب سود کامل شده باشد.
این به این معناست که حتما دادو ستدی صورت گرفته باشد نه فقط داد!
و دومی به این معناست که فرایند کسب سود کامل شده باشد طبق عرایض ذیل:
تکمیل فرایند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است.
این بند گویای این است که تک تک موارد ذکر شده بایستی انجام شود که فروش یا درآمدی تحقق یافته باشد به جز مورد انتهایی جمله که کلمه یا مورد آخر را آزاد تر گذاشته است یعنی یا پرداخت یا نسیه حال موارد مشروط :
1- تکمیل فروش یا انجام خدمت:این به این معنی است که اگر 10 تن فروش به شخص ایکس دارید اگر 7 تن آن تولید شده بود و آماده ارسال بود نبایستی به میزان ان 7 تن تولید شده ردآمد شناسایی کنید یا همچنین است انجام خدمات
2- بایستی مالکیت کالا به خریدار انتقال یافته باشد
3- دریافت وجه (فروش نقدی)یا اطمینان از دریافت آن( فروش نسیه )چیزی که بیشتر امروزه باب شده است
پس تا این تمامی این شرایط تحقق نیافته باشد درآمدی شناسایی نخواهد شد
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق « روش فروش» شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش، فرایند کسب سود، کامل میگردد.
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 02:46:59 بعد از ظهر
سلام
از منظر استاندارد حسابداري كه به نظرم توضيح كافي بود،شرايط :
1-فروشنده/واگذار كننده خودرو ديگر هيچ دخالت مستمري در كنترل وسيله نداشته باشد
2-شركت از منافع خورو استفاده ميكند
3-مخاطرات و هزينه هاي مرتبط(نگهداري-تعميرات) با خودرو به عهده خريدار است
اما از منظر استاندارد:
فروشنده هنوز دخالت دارد در کنترل وسیله میدانید چرا ؟
زیرا اگر هر اتفاقی برای آن خودرو بیافتد صاحب خودرو مسئول است نه به فرض شخصی کهخودرو را از آب گرفته باشد!
بله شرکت از منافع هر آنچه به او پیشنهاد شود استفاده میکند شرکت از منافع کارخانه ای که آن را اجاره کرده و در آن است استفاده میکند اما آیا کارخانه دارایی اوست؟
مخاطرات به عهده خریدار است؟کدام خریدار؟
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 02:46:59 بعد از ظهر
ولي،
شما ميفرماييد كه تا روز انتقال سند هيچ ثبتي در دفاتر انجام ندهيم؟!جون مالكيت منتقل نشده است.(ايراد به استاندارد وارد نموديد)
مخاطرات به عهده خریدار است؟کدام خریدار؟
چرا به استاندارد ایراد وارد کردیم؟باور بفرمایید من قصد چنین جسارتی را نداشتم!
استاندار از تحقق معامله میگوید اما بنده معامله ای نمیبینم!
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 02:46:59 بعد از ظهر
در صورت بروز حادثه براي خودرو ،زماني كه وسيله در اختيار شماست،آيا مالك مقصر است و بايد پرداخت نمايد؟!
اين يعني انتقال مخاطرات
در صورت بروز حادثه اگر سند به من منتقل نشده باشد و من با خودرو دیگری تصادف کنم آیا من مسئولم؟فرض کنیم خودرو مال پدر بنده باشد و بنده با خودرو ایشان تصادف کنم آیا جدای از مسائل احساس مسئولیت نسبت به اشتباه خودم مبلغ خسارت و زیان بر من وارد است؟خیر بنده بر خلاف شما این طور نمیبینم و اینطور نیست اگر من با وسیله شما تصادف کنم شما بایستی مبلغ ضرر و زیان وارد شده به طرف و خود را بپردازید چون مخاطرات به من منتقل نشده است
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 02:46:59 بعد از ظهر
در خصوص خلافي نيز تاريخ انتقال مشخص است!از آن تاريخ بقبل بر ذمه فروشنده است و از مبلغ طلبش كم ميكنيم.ارتباطي به ثبت دارايي دارد؟!
د رمورد خلافی هم خیر ارتباطی به ثبت دارایی ندارد اما خود شما نیز قبول دارید که انتقال انجام شود ؟
با احترام
نقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 05:44:43 بعد از ظهر
درود بر شما
برای تحقق اصل درامد شروط زیر لازم است:
1 – مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.
2 – فرایند کسب سود کامل شده باشد.
این به این معناست که حتما دادو ستدی صورت گرفته باشد نه فقط داد!
و دومی به این معناست که فرایند کسب سود کامل شده باشد طبق عرایض ذیل:
تکمیل فرایند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است.
این بند گویای این است که تک تک موارد ذکر شده بایستی انجام شود که فروش یا درآمدی تحقق یافته باشد به جز مورد انتهایی جمله که کلمه یا مورد آخر را آزاد تر گذاشته است یعنی یا پرداخت یا نسیه حال موارد مشروط :
1- تکمیل فروش یا انجام خدمت:این به این معنی است که اگر 10 تن فروش به شخص ایکس دارید اگر 7 تن آن تولید شده بود و آماده ارسال بود نبایستی به میزان ان 7 تن تولید شده ردآمد شناسایی کنید یا همچنین است انجام خدمات
2- بایستی مالکیت کالا به خریدار انتقال یافته باشد
3- دریافت وجه (فروش نقدی)یا اطمینان از دریافت آن( فروش نسیه )چیزی که بیشتر امروزه باب شده است
پس تا این تمامی این شرایط تحقق نیافته باشد درآمدی شناسایی نخواهد شد
طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق « روش فروش» شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش، فرایند کسب سود، کامل میگردد.
خارج از استاندارد است و برداشت شخصي است .
در اين خصوص عرضي ندارم.
نقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 05:44:43 بعد از ظهر
اما از منظر استاندارد:
فروشنده هنوز دخالت دارد در کنترل وسیله میدانید چرا ؟
زیرا اگر هر اتفاقی برای آن خودرو بیافتد صاحب خودرو مسئول است نه به فرض شخصی کهخودرو را از آب گرفته باشد!
بله شرکت از منافع هر آنچه به او پیشنهاد شود استفاده میکند شرکت از منافع کارخانه ای که آن را اجاره کرده و در آن است استفاده میکند اما آیا کارخانه دارایی اوست؟
مخاطرات به عهده خریدار است؟کدام خریدار؟
يعني چه از آب گرفته باشد!علمي صحبت كنيد
شماره استاندارد مربوط به اجاره ها ، 21 است .در آن خصوص ميتوانيم در مجال ديگري به صحبت بنشينيم .ربطي به موضوع حاضر ندارد
اگر شركت با وسيله حاضر تصادف كند فرد واگذاركننده خودرو مسئول است؟!!
متاسفانه ،موضوع را در نمي يابم !!!
نقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 05:44:43 بعد از ظهر
مخاطرات به عهده خریدار است؟کدام خریدار؟
چرا به استاندارد ایراد وارد کردیم؟باور بفرمایید من قصد چنین جسارتی را نداشتم!
استاندار از تحقق معامله میگوید اما بنده معامله ای نمیبینم!
سركار خانم ، معامله اگر بين دونفر باشد و دوشاهد هم از موضوع باخبر باشند، معامله تحقق پيدا كرده است.
صورتجلسه تحويل خودرو بين اين دوشخص وبا مبلغ توافق شده گوياي همه چيز است
نقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 05:44:43 بعد از ظهر
در صورت بروز حادثه اگر سند به من منتقل نشده باشد و من با خودرو دیگری تصادف کنم آیا من مسئولم؟فرض کنیم خودرو مال پدر بنده باشد و بنده با خودرو ایشان تصادف کنم آیا جدای از مسائل احساس مسئولیت نسبت به اشتباه خودم مبلغ خسارت و زیان بر من وارد است؟خیر بنده بر خلاف شما این طور نمیبینم و اینطور نیست اگر من با وسیله شما تصادف کنم شما بایستی مبلغ ضرر و زیان وارد شده به طرف و خود را بپردازید چون مخاطرات به من منتقل نشده است
از منظر استاندارد توضيح دادم
از منظر حقوقي نيز ،(فرمايش شما):اگر بگوييم كه شخص دارايي را واگذار نكرده ،هنگام آسيب به وسيله ، ضرر براي او بوده و بايد خودش پاسخگو باشد،
خير اين چنين نيست
موضوع خيانت در امانت است
نقل قول از: آيلانlink=topic=760.msg2385#msg2385 date=1354360619
د رمورد خلافی هم خیر ارتباطی به ثبت دارایی ندارد اما خود شما نیز قبول دارید که انتقال انجام شود ؟
با احترام
خير.همانطور كه عرض كردم براي ثبت اوليه دارايي، يك صورتجلسه به همراه قيد مبلغ توافق شده كفايت ميكند.
مخارج ثبت و ساير كرامزدهاي نقل و انتقال نيز ،به عنوان مخارج بعدي، به بهاي تمام شده دارايي اضافه ميشود
بااحترام
با سلام
ایا تنظیم قولنامه مشمول مالیات تکلیفی میگردد؟ یعنی اگر من بیایم از زمان استفاده از خودرو یک قولنامه تنظیم نمایم و به امضای شهود برسانم ( فرمت از نت دانلود کرده ام) ایا با ثبت ان مشمول مالیات میگردم؟ در صورتیکه در زمان نقل و انتقال مالیات توسط فروشنده الزاما باید به دارایی پرداخت گردد و بر عهده خریدار نیست
لطفا راهنمایی فرماید بنظر خودم که نباید مالیات دوبار از یک خودرو اخذ گردد یکی زمان قولنامه و یکی زمان انتقال سند رسمی
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 06:35:00 بعد از ظهر
خارج از استاندارد است و برداشت شخصي است .
در اين خصوص عرضي ندارم.
کاملا در مورد استاندار پاسخ دادم و خارج از آن نبود چرا که:
مالکیت و مخاطرات به خریدار منتقل نشده
معامله صورت نگرفته
تنها شرکت از منافع استفاده میکند!!!!
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 06:35:00 بعد از ظهر
يعني چه از آب گرفته باشد!علمي صحبت كنيد
شماره استاندارد مربوط به اجاره ها ، 21 است .در آن خصوص ميتوانيم در مجال ديگري به صحبت بنشينيم .ربطي به موضوع حاضر ندارد
اگر شركت با وسيله حاضر تصادف كند فرد واگذاركننده خودرو مسئول است؟!!
متاسفانه ،موضوع را در نمي يابم !!!
کاملا بحث علمی است !!!!!!
بنده چیزی جز استاندارد نگفتم فرمایش خود شما را پاسخ دادم
بنده به استاندارد اجاره واقف هستم اما بحث حاضر دقیقا مربوط به دارایی است که به نام شود نه انکه هر دارایی و تحت تملک دیگری را ما دارایی خود به حساب آوریم!!!برای درک همین تفاوتها این موضوع را عنوان کردم
نقل قول از: كياني در دسامبر 01, 2012, 06:35:00 بعد از ظهر
سركار خانم ، معامله اگر بين دونفر باشد و دوشاهد هم از موضوع باخبر باشند، معامله تحقق پيدا كرده است.
صورتجلسه تحويل خودرو بين اين دوشخص وبا مبلغ توافق شده گوياي همه چيز است
بله دقیقا!!!چرا درنمیابید؟ ایا از لحاظ قانونی میتوان کسی را که مسئول کاری نیست بازخواست کرد؟
بنده هم از اولین ارسالم این موضوع را تاکید کردم که اگر قولنامه ای تنظیم کنند حتما قابل قبول خواهد بود اما اگر تاپیک را از ابتدا مطالعه بفرمایید ایشان اصلا قولنامه ای نبسته اند و معامله کاملا یکطرفه است و به بیان بهتر معامله ای صورت نگرفته است دقیقا مثل حالتی است که آن خودرو آورده شرکا باشد
پس طبق اولین ارسالم اگر قولنامه ای صورت گرفته باشد و نه صورتجلسه هیئت مدیره تنها!بله کاملا درست است و معامله صورت گرفته است و ثبت آن بهجا خواهد بود
نقل قول از: لینا در دسامبر 01, 2012, 07:49:06 بعد از ظهر
با سلام
ایا تنظیم قولنامه مشمول مالیات تکلیفی میگردد؟ یعنی اگر من بیایم از زمان استفاده از خودرو یک قولنامه تنظیم نمایم و به امضای شهود برسانم ( فرمت از نت دانلود کرده ام) ایا با ثبت ان مشمول مالیات میگردم؟ در صورتیکه در زمان نقل و انتقال مالیات توسط فروشنده الزاما باید به دارایی پرداخت گردد و بر عهده خریدار نیست
لطفا راهنمایی فرماید بنظر خودم که نباید مالیات دوبار از یک خودرو اخذ گردد یکی زمان قولنامه و یکی زمان انتقال سند رسمی
لینا جان زمان تحقق مالیات تکلیفی زمان پرداخت آن می باشد شما هر زمان که اقدام به پرداخت کردید مالیات تکلیفی آن را محاسبه و پرداخت کنید اینطور نیست در هر بار قرارداد و یا زمان انجام قرارداد شما مالیات بدهید
با احترام
نقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 09:53:11 بعد از ظهر
کاملا در مورد استاندار پاسخ دادم و خارج از آن نبود چرا که:
مالکیت و مخاطرات به خریدار منتقل نشده
معامله صورت نگرفته
تنها شرکت از منافع استفاده میکند!!!!
100 بار هم بگوييد بايستي انتقال مالكيت صورت بگيرد تا رفرنس ندهيد من ميگويم فرمايشتان اشتباه است.
كدام بند استاندارد در خصوص انتقال مالكيت صحبت ميكند؟ (خواهشا متن را دستكاري نفرماييد)
مزايا و مخاطرات صحيح است نه مالكيت و مخاطرات
تا تعريف شما از معامله چه باشد؟عرض كردم:
معامله اگر بين دونفر باشد و دوشاهد هم از موضوع باخبر باشند، معامله تحقق پيدا كرده است.(حتي اگر كتبي نباشد)
صورتجلسه تحويل خودرو بين اين دوشخص وبا مبلغ توافق شده گوياي همه چيز استنقل قول از: آیلان در دسامبر 01, 2012, 09:53:11 بعد از ظهر
کاملا بحث علمی است !!!!!!
بنده چیزی جز استاندارد نگفتم فرمایش خود شما را پاسخ دادم
بنده به استاندارد اجاره واقف هستم اما بحث حاضر دقیقا مربوط به دارایی است که به نام شود نه انکه هر دارایی و تحت تملک دیگری را ما دارایی خود به حساب آوریم!!!برای درک همین تفاوتها این موضوع را عنوان کردم
1-تاكيد ميكنم كه رفرنس استاندارد دهيد ،نه برداشت شخصي
2-ماشين درآب افتاده را در شرح استاندارد نديدم ،اگر جايي نقل شده راهنمايي فرماييد ؛درغير اين صورت برداشت من، پاسخ غير علمي و قصد را نيز تمسخر ميبينم
3- درك تفاوت ها براي چه كسي؟رفرنس دهيد.
نقل قول از: آيلانlink=topic=760.msg2388#msg2388 date=1354374300
بله دقیقا!!!چرا درنمیابید؟ ایا از لحاظ قانونی میتوان کسی را که مسئول کاری نیست بازخواست کرد؟
بنده هم از اولین ارسالم این موضوع را تاکید کردم که اگر قولنامه ای تنظیم کنند حتما قابل قبول خواهد بود اما اگر تاپیک را از ابتدا مطالعه بفرمایید ایشان اصلا قولنامه ای نبسته اند و معامله کاملا یکطرفه است و به بیان بهتر معامله ای صورت نگرفته است دقیقا مثل حالتی است که آن خودرو آورده شرکا باشد
پس طبق اولین ارسالم اگر قولنامه ای صورت گرفته باشد و نه صورتجلسه هیئت مدیره تنها!بله کاملا درست است و معامله صورت گرفته است و ثبت آن بهجا خواهد بود
1-همانطور كه گفتم ،طبق قانون معامله شفاها هم ميتواند صورت پذيرد.
2-منظور از صورتجلسه ،مطمئنا صورتجلسه هيئت مديره مطرح نبوده،ارتباطي با موضوع بحث ندارد .صورتجلسه را فرد واگذاركننده ،نماينده شركت ومسئول اموال شركت امضا ميكنند نه اعضاي هيئت مديره!
3-به لحاظ قانوني هم مورد مثال شما (پدر و پسر)اگر توجه ميكرديد عرض كردم،خيانت در امانت است
براي مورد مثال ما هم اگر شركت ادعا كند كه وسيله براي او نيست و آنرا اثبات نمايد(شاهدان قسم دروغ ياد كنند)بحث خيانت در امانت مطرح است .
عرض ديگري ندارم
سپاس از همراهي
نقل قول از: كياني در دسامبر 02, 2012, 09:06:31 قبل از ظهر
100 بار هم بگوييد بايستي انتقال مالكيت صورت بگيرد تا رفرنس ندهيد من ميگويم فرمايشتان اشتباه است.
كدام بند استاندارد در خصوص انتقال مالكيت صحبت ميكند؟ (خواهشا متن را دستكاري نفرماييد)
مزايا و مخاطرات صحيح است نه مالكيت و مخاطرات
تا تعريف شما از معامله چه باشد؟عرض كردم:
معامله اگر بين دونفر باشد و دوشاهد هم از موضوع باخبر باشند، معامله تحقق پيدا كرده است.(حتي اگر كتبي نباشد)
صورتجلسه تحويل خودرو بين اين دوشخص وبا مبلغ توافق شده گوياي همه چيز است
شما هم اگر هزار بار بگویید مالکیت متقل شده بنده میگویم نشده و فرمایشتان اشتباه میباشد
نقل قول از: كياني در دسامبر 02, 2012, 09:06:31 قبل از ظهر
1-تاكيد ميكنم كه رفرنس استاندارد دهيد ،نه برداشت شخصي
2-ماشين درآب افتاده را در شرح استاندارد نديدم ،اگر جايي نقل شده راهنمايي فرماييد ؛درغير اين صورت برداشت من، پاسخ غير علمي و قصد را نيز تمسخر ميبينم
3- درك تفاوت ها براي چه كسي؟رفرنس دهيد.
همان بندی که مزایا و مخاطرات را ارائه کرده است مزایا یعنی آن دارایی دارایی شما ست و از آن منفعت نصیب شما میشود و مخاطرات یعنی هر هزینه ای در رابطه با آن دارایی صورت پذیرد هزینه شما ست و مربوط به آن مورد
نقل قول از: كياني در دسامبر 02, 2012, 09:06:31 قبل از ظهر
1-همانطور كه گفتم ،طبق قانون معامله شفاها هم ميتواند صورت پذيرد.
2-منظور از صورتجلسه ،مطمئنا صورتجلسه هيئت مديره مطرح نبوده،ارتباطي با موضوع بحث ندارد .صورتجلسه را فرد واگذاركننده ،نماينده شركت ومسئول اموال شركت امضا ميكنند نه اعضاي هيئت مديره!
3-به لحاظ قانوني هم مورد مثال شما (پدر و پسر)اگر توجه ميكرديد عرض كردم،خيانت در امانت است
براي مورد مثال ما هم اگر شركت ادعا كند كه وسيله براي او نيست و آنرا اثبات نمايد(شاهدان قسم دروغ ياد كنند)بحث خيانت در امانت مطرح است .
ببخشید چطور معامله ای که صورت نگرفته و دوشاهد مرد آن را امضا نکرده اند و تحقق نیافته است را معامله میخوانید؟؟؟در حالیکه در بند آخر فرمایشتان معامله را طور دیگر تعریف کردید ؟صورت جلسه ای که جمعدار اموال و نماینده آن را امضا کنند!!!تفاوت را درک نکردم چرا که صورتجلسه اینچنینی همان قولنامه است
نقل قول از: كياني در دسامبر 02, 2012, 09:06:31 قبل از ظهر
1-همانطور كه گفتم ،طبق قانون معامله شفاها هم ميتواند صورت پذيرد.
2-منظور از صورتجلسه ،مطمئنا صورتجلسه هيئت مديره مطرح نبوده،ارتباطي با موضوع بحث ندارد .صورتجلسه را فرد واگذاركننده ،نماينده شركت ومسئول اموال شركت امضا ميكنند نه اعضاي هيئت مديره!
3-به لحاظ قانوني هم مورد مثال شما (پدر و پسر)اگر توجه ميكرديد عرض كردم،خيانت در امانت است
براي مورد مثال ما هم اگر شركت ادعا كند كه وسيله براي او نيست و آنرا اثبات نمايد(شاهدان قسم دروغ ياد كنند)بحث خيانت در امانت مطرح است .
1- بنده ه تاکیدم رو ی اساندارد بود و لاغیر
2- قربان بنده اصلا چنین قصدی نداشته و ندارم اما اگر اساعه ادب شده عذر خواهی میکنم بحث کاملا علمی است و همانطور که بنده از فرمایشات شما چیزی جز بحث علمی دریافت نمیکنم شما نیز برداشت متقابل داشته باشید
3- رفرنس همان استاندارد است که مزایا و مخاطرات اگر معامله ای نباشد انتقال نیافته است
بله معامله شفاهی هم داریم اما این رویداد هیچ معامله ای به حساب نمیآید چرا که طبق فرمایش خودتان صورتجلسه ای که مطرح است همان قولنامه مزبور در عرایض بنده است این روندی که شما فرمودید اگر انجام میشد حکم همان قولنامه را داشت بنده از صورتجلسه اینطور برداشت نکردم چرا که سوال کننده فرمودند که صورتجلسه داخلی تنظیم کنند که مثلا فلان کالا وارد شرکت شده است که این معامله نیست به گونه ای آورده کسی معنی میدهد
فرض کنید کالایی را از شرکتی خریداری کردیم فاکتور نداریم اما طی بارنامه ای که از آن شرکت برای ما رسیده است مبدا و مقصد مشخص و حواله انباری که از آن شرکت برای ما رسیده است گویای همه چیز است و شاهد ما در این مورد همین مدارک است اما در هر حال باز ما این کالا را رسید میکنیم اما سندی منظور نخواهیم کرد تا انتقال مالکیت را کامل به ما داده باشند و رسید مقداری برای این معامله کافی است اگر خلاف عرایض بنده فرمایشی دارید سند مزبور را با استاندارد برای بنده که دانشجو هستم لحاظ بفرمایید
با احترام و سپاس از همیاری صمیمانه شما
در جای دیگر این سوال پرسیدم جوابی که گرفتم چیزی است که منم قبولش دارم و بنظر من ایگونه ملاک عمل قرار میگیرد
نقل قول
درود
مالیات نقل و انتقال همزمان با ثبت دفترخانه مقطوع دیافت میشود قولنامه هم ملاک نیست میتوانید به ممیز بگویید در حال سند زدن هستیم
تو اظهار نامه 2جدول مخصوص داریم الف مقطوع پرداخت شده ب معافها
نقل قول از: لینا در دسامبر 02, 2012, 07:29:22 بعد از ظهر
درود
مالیات نقل و انتقال همزمان با ثبت دفترخانه مقطوع دیافت میشود قولنامه هم ملاک نیست میتوانید به ممیز بگویید در حال سند زدن هستیم
تو اظهار نامه 2جدول مخصوص داریم الف مقطوع پرداخت شده ب معافها
درود بر شما
در این پاسخ ضد و نقیض هایی مشاهده میشود :
1- صحبت ما از بستن قولنامه، ثبت در دفتر خانه نبود چرا که طبق فرمایش شما قرار شد قولنامه ای بدون پرداخت حق الزحمه نه در دفتر خانه و یا بنگاه مربوطه،بلکه بین فروشنده و خریدار تنظیم شود که این مورد با ثبت دفتر خانه فرق میکند
2- وقتی شما قصد سند زدن را دارید از آن رو که فروشنده طلب خود را دریافت میکند مالیات مشمول شما خواهد شد
3- اینکه به ممیز بگویید در حال سند زدن هستیم! این چه فرمایشی است؟مگر ممیز به اینکه ما در چه وضعیتی هستیم التفات میکند و یا اینکه مدارک و اسناد ما در چه وضعیتی قرار دارد؟به کدام یک؟
اگر کار شما با توضیح به ممیز تمام میشود که احتیاجی به بستن قولنامه صوری نیز ندارید تمام ماجرا را توضیح بفرمایید شاید ممیز قبول کند!
در آخر باز هم تاکید میکنم که مالیات هر قراردادی که مشمول مالیات تکلیفی باشد نه در هنگام قرارداد بلکه در هنگام پرداخت آن قرارداد مشمول مالیات خواهد بود و این یعنی شما در هنگام قولنامه مشمول پرداخت نمیشوید اگر مبلغی پرداخت نکنید.
با احترام
با سلام
ایلان جان قولنامه داخلی میباشد وبرای مالیات در زمان نقل و انتقال رسمی در دفترخانه شما را برای پرداخت مالیات قطعی به دارایی میفرستد و برای یک معامله که دو بار مالیات پرداخت نمیکنند؟
؟
چون من میخام از زمان استفاده هزینه ان را ثبت بزنم با استناد قولنامه و مالیات با فروشنده است ک برداخت کرده و فیش برا سند زدن به دفترخانه تحویل دادن فقط مانده سند که تا 14 روز دیگه بدستمان میرسد
البته ما مبلغ 5 میلیون بعنوان پیش پرداخت دادیم و مابقی مبلغ بد انتقال سند پرداخت میگردد
موید باشید
درود بر شما
لینا جان بنده هر بار عرض میکنم مالیات یک بار و آن هم در زمان پرداخت مبلغ قرارداد لحاظ میشود اما شما دوباره تکرار میکنید که مالیات را دوبار پرداخت میکنید!
هر بار بنده عرض میکنم در هنگامی که شما قولنامه داخلی با حضور شواهد و فروشنده تنظیم میفرمایید الزامی به پرداخت مالیات ندارید!
در هنگام پیش پرداخت نیز مالیاتی محاسبه و لحاظ نمیشود!
امیدوارم موفق باشید
با احترام
با سلام
ایلان عزیزم پس من برداشت اشتباه از فرمایشات شما دوست عزیزم داشتم :-\
امیدوارم که مثل همیشه شاد شاد شاد باشی
درود بر شما
لینا جان شما تاج سر مایید عذر خواهی میکنم ایراد از طرز نوشتار بنده بود که کاملا رسا نبود منبعد سعی میکنم جملاتم را به طرز بهتری بنویسم تا باعث سردر گمی شما عزیزان نشود
در آخر باز هم عذر خواهی میکنم و امیدوارم موفق و پاینده باشید دوست عزیزم
شادیتان آرزوست
با احترام
*